فهرست مقالات    |    صفحات اول    |    دربارهء سکولاريسم نو    |     دربارهء نشريهء ما     |     تماس    |   جستجو    |    فيلترشکن    |    English Section  

بخش اظهار نظر خوانندگان   |    گفتگوهای اختصاصی   |   آرشيو عکس و کاريکاتور   |   آرشيو عکس و مکث   |  آرشيو کوتاه و گويا   |    آرشيو جمعه گردی ها 

پيوندها

فهرست مطالب

سال پنجم ـ  شماره 1121 ـ  چهارشنبه 3 اسفند 1390 ـ  22 فوريه 2012

سايت شبکهء سکولارهای سبز>>>

دو کتاب از

اسماعيل نوری علا

مبانی سکولاريسم نو

سکولاريسم نو برای ايران

نحوهء سفارش و خريد >>>

پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>

اعلاميهء جهانی حقوق بشر>>>

و پيوند به يک ويدئو>>>

اعلاميه ها

و ميثاق های بين المللی

حقوق خود را بيشتر بدانيد

گزيده هائی از

سخنان خمينی

رنگين کمان

برای آزادی، دموکراسی،

جمهوری و لائيسيته

===========

خبرنامهء گويا

==========

مردانی نيوز

==========

دانشجو نيوز

==========

آژانس خبری کورش

===========

نيلگون

===========

آسمان ديلی نيوز

===========

رضا پهلوی

===========

مقالات سياسی

===========

ايرانسکوپ

===========

پارس ديلی نيوز

===========

خواندنیها

===========

اصغر آقا

===========

الفبا

=============

اخبار روز

===========

گفتگو

============

هزل (وبلاگ حميدرضا رحيمی)

===========

تريبون ايران

===========

تغيير برای برابری

===========

شبکه سراسری

همکاری زنان ايرانی

===========

شبکه همبستگی

 با مبارزات زنان ايران

جباران تصمیم های خود را

چگونه می گیرند

جوزف ساسون

برگردان از: شهباز نخعی

منطقه ای کردن بحران ایران

کاظم علمداری

ترور، خطر جنگ،

و انزوای سیاسی بیشتر رژیم

حسین باقرزاده

اصلاح طلبان: مانع رسیدن ایرانیان به آزادی و دموکراسی

بهرام مشیری

اصلاح طلبی مذهبی، آشفته‌تر از همیشه

مجید محمدی

چرا اصلاح طلب نیستم؟

سیروس پارسا

حزبی که با دو منشور زاده شد!

مهرداد احسانی پور

دروغ، توهم؛ بلای جان جامعه ایرانی

از ميان نوشه‌ های خاک خورده

مجید خوشدل

راستگویی مشکل است

ایرج

پول ُخرد و باقی عمليات!

حمیدرضا رحیمی

اتحاد عليه آلترناتيوسازی؟

جمعه گردی های اسماعيل نوری علا

آقای نوری علا، شما هم شفاف باشيد

محسن علاقه بند

پرسش تلخ!

شهباز نخعی

آنچه که باید از اتفاقات اخیر آموخت

همایون نادری فر

در پیشگاه دو دادگاه

الاهه بقراط

سی سال تلاش

گفتگو با محمود رفیع

بنیانگذار جامعه دفاع از حقوق بشر

در ایران (برلن)

پرسشگر: الاهه بقراط

شبکهء متحد ايرانيان متولد عراق!

فرهاد جعفری

معاودان عراقی اهرم های اجرائی حکومت

اظهارات يکی از کارکنان سابق قوه قضايی

نگارش مسعود نقره کار>>>

پر خواننده ترین مطلب هفتۀ پیش!

لاغگوی  سايت گويانيوز>>>

آيا می دانستيد که...

کشف حجاب بمناسبت 22 بهمن مجاز ست؟

واقعیت های انقلاب پنجاه و هفت

فرهنگ قاسمی

اعراب ایران چه می‌خواهند؟

گفت‌وگو با یوسف عزیزی بنی طرف

گفت‌وگوگر: احسان عابدی

روایتی از تبعیض مذهبی

مشکلات یک شهروند بهایی در تهران

جنبش سبز؛ جنبشی بی خشونت؟

محمد تهوری

اسطوره ها پیروزمندانه بخانه بازمیگردند

حمید

گنجی و طبرزدی

مهرداد حريری

وقت فراموشی نيست

عشق در آزادی جان می گیرد

شکوه ميرزادگی

پیامی از زندان رجایی شهر کرج

حشمت الله طبرزدی>>>

زمان عبور از «رهبر ايران» فرا رسيده

مهدی خلجی

اپوزیسیون مردمی

و مسئله آلترناتیو در ایران

فرامرز دادور

ننگ بر روسیه و...

شهباز نخعی

اندیشه سرکوبگرانه و تمامیت خواهی

 شما جعلی است

در حاشیهء مقالات  نوری علا

ناسر برزویی ـ فنلاند

دو گزینه پیش رو: یا فرپاشی یا فروپاشی!

ارسالی از: آزادی

افراد بسیاری در دنیا منتظر «آقا» ‌هستند

گفتگو با محمدی گلپایگانی،

رئیس دفتر خامنه ای

گفتگوگر: خبرنگار خبرگزاری پارس

کاردستی و باقی حکايات

حمیدرضا رحیمی

گمشده ای به نام شفافيت

جمعه گردی های اسماعيل نوری علا

کنفرانس استکهلم

و امیدواری برای گذار به دموکراسی

آرام حسامی

در گفت و گو با هفته ‌نامه «ایرانیان»

ما زندانی سیاسی ویژه نداریم!

الاهه بقراط

توازن دشوار میان آزادی مذهب

و سکولاریسم

مجید محمدی

نخست وزیری مهندس بازرگان؛ اقدامی اشتباه یا امری اجتناب‌ناپذیر؟

علی افشاری

چگونگی پذیرش نخست‌وزیری دولت موقت از سوی مهندس بازرگان اگر چه پس از 33 سال پرسشی کلیشه‌ای و تکراری به نظر می‌رسد، اما شگفتی این انتخاب و پذیرش هنوز تازگی دارد و اذهان را به سمت کشف ابعاد ناشناخته این مسئله سوق می‌دهد. فهم این سئوال کمک می‌کند تا بهتر بتوان در خصوص تصمیم مهندس بازرگان و نخست‌وزیری ده ماهه او داوری کرد. در این یادداشت به مدد منابع تاریخی سعی می‌شود زوایای پوشیده این رویداد روشن شود.>>>

انقلاب پنجاه و هفت؛ راهی که نرفت

رضا راهدار

چرا نباید شفاف و ساده و بی پرده با مردم حرف زد. آخر مبارزه قانونمند بوده و جنبش فراگیر اجتماعی هدف و خواسته های تاکتیکی و استراتژیکی ویژه خویش را دارد. دمکراسی یک بازی سیاسی نیست باید باورش کرد و فرامین اش را بکار گرفت. اگر در بندش باشیم!! گاندی و لوتر کینگ چند پهلو و چند لایه حرف نمی زدند. هر دو دنبال بک هدف محوری بودند و در راهش نیز مبارزه کرده و بها دادند تا سرانجام پیروز شدند. به نظر من نه شعار "راه ما راه چین است و صدر ما صدر مائوست" کار کرد و نه راه گاندی و لوتر کینگ در ایران امروز کار می کند. راه مصدق نیز مصدر زمانی اش را از دست داده است. آیا راه تازه ای پیش روی ماست؟ جواب از هر نظر که نگاه کنیم مثبت است به شرطی که جدی دنبالش باشیم.>>>

مناظرهء سياسی در برنامه ياران از تلويزيون پارس

با شرکت بهبهانی ــ حجازی ـ نيری ـ سهيمی ـ نوری علا ـ نيری

مدير جلسه: عليرضا ميبدی>>>

آقای دوستخواه! اگر بتوانيد صدای ما را خفه کنید،

با جبر تاریخ چه می کنید؟

در دنیای امروز، در دنیای سالاری اراده ی انسان بر زمین، شخصیت های اجتماعی (علمی، هنری، ادبی، سیاسی و...)، چه بخواهند و چه نه، پس از مرگ شان بيش از دوران حيات شان مورد قضاوت قرار می گیرند. مرگ پايان تحول و آغاز قطعی شدن دهش های آدمی به جهان زندگان است. تا دم مرگ هر انسانی می تواند و این جزو حقوق بشری اوست که به سوی نیکی تغییر کند، خود را تصحیح نمايد، و اشتباهات اش را جبران کند. درباره ی زندگان نمی توان «حکم قطعی» صادر کرد. اما مرگ نقطه ی پایان يافتن همه ی بدکردن ها و نیک بودن ها است و از آن پس، تا دنيا باقی است، قضاوت کردن و حکم روا داشتن ادامه می يابد.>>>

انبار باروت در خلیج فارس!

بهرام رحمانی

آیا ایران، مورد تهاجم بمباران های هوایی و موشکی اسرائیل و آمریکا و غیره قرار خواهد گرفت؟ اين سئوال نگران کننده ای است که همه از خود می پرسند و جوابی پیدا نمی کنند. زیرا تبلیغات جنگی و تهدیدها به حدی زیاد است که هیچ کس نمی تواند حدس بزند که آیا چنین تهاجمی به ایران صورت خواهد گرفت یا نه؟ اما همین حد جنگ روانی نیز هر فعال و جریان سیاسی مسئول را وامی دارد که در مورد عوارض و عواقب حملات هوایی و موشکی ویران گر به جامعه هشدار دهد تا علیه آن، یک افکار عمومی قوی شکل گیرد. بی توجهی به این مساله و این که فکر کرد مطلقاً حمله ای به ایران روی نخواهد داد و همه تهدیدها تو خالی و جنگ روانی برای امتیازگیری بیش نیستند کمی ساده انگارانه به نظر می رسد.>>>

در ستايش شرم

در حاشيه مصاحبه‌های پرويز ثابتی

مسعود نقره‌کار

نمونه ی "درخشان" بيگانه با شرم آقای پرويز ثابتی ست، تحصيکرده و حقوق دانی که در پست "مقام امنيتی" رژيم پهلوی "شوهای امنيتی ی تواب سازی" اداره و برنامه ريزی می کرد، تحصيلکرده ای که در بازجويی، شکنجه و قتل دگرانيشان سياسی و عقيدتی در رژيم پهلوی آمر و عامل بود. اين نمونهء "درخشان" پس از سی و سه سال سکوت و زندگی در لانه ای مخفی در امريکا ، سرانجام در يک شوی کتابی و تلويزيونی سر از لانه بيرون آورد تا در قيد حيات "بيگانگی با شرم" را نيز به پرونده اش سنجاق کند.>>>

فراخوان هایی که به گوش مردم نمی رسد

مهران جنگلی مقدم

ناکام ماندن در سامان دادن به حضور خیابانی معترضان نه نشانه توفیق حاکمیت در اقناع و کسب رضایت افکار عمومی از روند جاری بلکه به معنای برتری اش در تحمیل محاسبات  خود بر اکثریت جامعه در میدان رقابت با اپوزیسیون است. به واقع آن چیز که بیش ازهر مورد دیگری آزار دهنده است ناتوانی مخالفان در برقراری ارتباط موثر وتعیین کننده با مردمی ست که اگر با همین میزان نارضایتی و مشکلات اجتماعی و اقتصادی در هر کشور دیگری حضور داشتند میتوانستند طومار نظام سیاسی حاکم بر خود را در هم بپیچند و تغییرات سیاسی و اجتماعی گسترده یی را ایجاد کنند.>>>

در جستجوی جان های آزاد

حمید آقایی

در مصاحبهء صدای آمریکا با یکی از مسئولین شورای هماهنگی سبزِ امید، ایشان در پاسخ به سوال مصاحبه گر که «تفاوتِ بین جنبش سبز با جنبش های اعتراضی در کشورهای عربی در چیست که مردم این کشورها همچنان در اعتراضات خود استوار و پیگیرند، در حالی که بنظر می رسد که جنبش اعتراضی مردم ایران نسبت به یک سال گذشته افت بسیار محسوسی داشته است؟»، با بی انصافی پاسخ می دهد که «در ایران این طبقهء متوسط شهری است که نقش فعال در جنبش های اعتراضی دارد و برای این طبقه جانِ انسان ها ارزشمند است!» بعبارت دیگر، به قول ایشان، خون مردم ایران رنگین تر از مردم کشورهای عربی است؛ مردمی که به اعتقاد ایشان هنوز به این مرحله از رشد نرسیده اند که قدر جان خود را بدانند.>>>

«اپوزیسیون» کی و چگونه کوک می‌شود؟

ایرج مصداقی

علاوه بر رهبری و بیت او در طول یک ماه گذشته رسانه‌های خبری جمهوری اسلامی نیز در قبال مرگ فرماند‌هان ارشد سپاه سکوت اختیار کرده و هیچ‌ پرسشی پیرامون این نوع مرگ‌ها که می‌تواند غیرعادی هم باشد مطرح نکرده‌اند. در خارج از کشور هم عده‌ای که گاه و بیگاه خواسته یا ناخواسته مددرسان نظام جمهوری اسلامی می‌شوند در این مورد خاص همراه با دستگاه تبلیغاتی نظام جمهوری اسلامی سکوت اختیار کرده‌‌اند. البته اگر در بقیه موارد هم سکوت کرده بودند ایرادی به کارشان نبود. سؤالی که ذهن مرا به خود مشغول کرده این است که چرا بخشی از «اپوزیسیون»، که هم‌سوی منافع نظام جمهوری اسلامی در سوگ «دانشمندان هسته‌ای» ایران اطلاعیه صادر می‌کند و به محکومیت ترور آن‌ها توسط دولت‌های خارجی می‌پردازد، در ارتباط با مرگ «فرماندهان دفاع مقدس» و کسانی که از «میهن» در مقابل «تهاجم خارجی» دفاع می‌کردند سکوت اختیار کرده است؟>>>

سخنی با جوانان طبقات متوسط و فرودست

فرهاد جعفری ـ مشهد

جوانان ایرانی، اعم از «سبز سکولار»، «پرچمی مسلمان» و «پرچمی سکولار» بدانند که راه رهایی ایران از چنگ «طایفه ‌سالاران»ی که «ایران» و «طبقات مختلف جامعه‌ی ایرانی» را به قهقرا بردند و هرکدام از طبقات مختلف را در منجلابی از بحران‌ها و تنگناهای گوناگون گرفتار ساختند آن است که با شناختِ دقیق از نیرنگ‌ها و دسیسه‌هایی که با هدفِ «تعمیق شکاف میان طبقه‌ی متوسط و فرودست» به جامعه‌‌ی ایرانی تحمیل می‌شود مقابله کرده و هرچه دسیسه‌گران می‌کوشند بر این شکاف بیفزایند؛ خودِ مردمان بکوشند تا از آن بکاهند.>>>

آرشيو

© 2007 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630