|
||||||
پيوندها | مطالب شمارهء قبل | سال چهارم ـ شماره 963 ـ چهارشنبه 13 بهمن 1389 ـ 2 فوريه 2011 | ||||
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>
=========== =========== نژادپرستی و تبعيض (حاوی پيوندها) =========== ============= ========== ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============= ============= ============= ============ =========== ============= ============= =========== =========== =========== ============ =========== =========== =========== =========== =========== ===========
|
انجمن سکولارهای سبز هلسينکی ـ فنلاند
حضور گسترده اعضای انجمنسکولارهای سبز ایران - تورنتودر روز دفاع اززندانیان سیاسی>>>
اطلاعيهء شورای هماهنگی شبکهء سکولارهای سبز ايران در گراميداشت خاطرهء داريوش همايون هموطنان گرامی؛ با کمال تأسف از خبر درگذشت آقای دکتر داريوش همايون، مشاور عالی حزب مشروطه ايران (ليبرال دموکرات)، با خبر شده و از بابت اين ضايعه سخت اندوهگين و انديشناکيم. به هر حال، در اين شکی نيست که داريوش همايون يکی از رجال مهم سياسی کشورمان بوده است که نه تنها با قلم کنجکاو تحليل گرش از نخستين روزهای حدوث انقلاب نکبت بار اسلامی در ايران کوشيده است تا ما را در فهم آنچه چنين به خطا و عليه منافع ملی رخ داده کمک کند بلکه، به همان ميزان با اهميت آنکه او، در زمانه ای که روحيهء شکست و نوميدی بر صفوف مبارزان سياسی غلبه داشت، دامن همت به کمر بسته و، با ايجاد تشکيلاتی حزبی و فعال، جان تازه ای بر پيکر ضعيف اپوزيسيون حکومت اسلامی دميده است. او، با بازی کردن نقش معلمی فکری و تأثيرگذار، در زمينهء کشاندن جامعهء استبدادزدهء ما به سوی دموکراسی و ليبراليسم، سنتی استوار را پايه نهاده است...>>>
وقايع چه رابطه ای با ايران دارند؟
گفتگوی دکتر آرام حسامی، سخنگوی شورای هماهنگی سکولارهای سبز
نتيجهء همه پرسی از مجمع عمومی فوق العادهء شبکه سکولارهای سبز ايران>>>
دوشنبه 27 دی 89 انجمن سکولارهای سبز سوئيس به رياست مهدی رضائی ـ تازيک اعلام موجوديت کرد>>>
شبکهء جهانی سکولارهای سبز ایران سرانجام انتخابات "شبکهء جهانی سکولار های سبز ایران" انجام و نتایج آن اعلان شد... انتحابات برای معین کردن دو رکن اداری "شبکه جهانی سکولار های سبز ایران" بود یکی برای "شورای هماهنگی شبکه" شامل ده نفر که هشت نفر عضو اصلی و دو نفر عضو علی البدل. و دیگری دو نفر برای "هیئت بازرسان" بود... در هر صورت از هر چشم اندازی به شکل گرفتن ارکان این شبکه نگاه کنیم این انتخابات یک موفقیت سیاسی دموکراتیک قابل ملاحظه و، مانند هر اولین قدمی برای کاری سترک، موفقیت آن قابل ستایش است. هرچند با در نظر گرفتن انبوه نویسندگانی که خود را مخالف رژیم حزب الله و طرفدار دموکراسی و حقوق بشر می دانند هموندان شبکه و شرکت کنندگان در انتخابات آن عددی نسبتاً کوچک را نشان می دهد اما، مطمئناً، دودلان پیوستن به شبکه و علاقمندان ناظر به ریختن پایه های شبکه تعداد فراوانی بودند با اینکه سایت های فراوانی آن را نادیده گرفتند.>>>
گزارش انتخابات داخلی شورای هماهنگی شبکهء سکولارهای سبز شورای هماهنگی شبکهء سکولارهای سبز ايران در جلسهء روز يکشنبه 19 دی ماه 1389 (نهم ژانويهء 2011)، طرح پيشنهادی «کميسيون تهيهء آئين نامهء داخلی شورا» (با سرپرستی آقای مهدی حاذق اعظم و عضويت آقايان دکتر فرخ زندی و آرمان نجم) برای تقسيم وظايف مختلف را مورد مطالعه قرار داده، جدول سازمانی آن را به تصويب رسانده و انتخابات خود را زير نظر آقای دکتر تقی آل رضا، بازرس شبکه، به انجام رساند. نتايج به شرح زير بود: سرپرست شورای هماهنگی: دکتر فرخ زندی معاون سرپرست شورا: دکتر رضا حسين بر سخنگوی شورا: دکتر آرام حسامی سرپرست امور اجرائی شبکه: دکتر اسماعيل نوری علا سرپرست امور اداری شبکه: خانم افسانه مهاجر ناظر بر امور مالی: آقای اسفنديار منفردزاده سرپرست امور تشکيلات و ارتباطات: آقای آرمان نجم سرپرست امور فنی و اينترنتی: آقای امير جعفری پيوند به جدول مصور سازمانی>>>
اسماعيل نوری علا سکولار سبز چه کسی است؟
ويدئو، فايل کوچک صدا
مراحل نظری و عملی آلترناتيو سازی (ويدئو)
ایز گم کردن ـ ریخت و پاش ـ پرسش توصیهء وزارت خارجهء حضرات به مقامات مصری، به نقل از خبرگزاری وابستهء تابناک، جالب تر از همه است که فرموده: «وزارت امور خارجه كشورمان به مقامات مصري تاكيد كرد كه از هرگونه برخورد خشونتآميز با موج مردمي اين كشور احتراز نمايند!» از علائم بالینی آنفولانزای مزمن آخوندی آن است که اجازه نمی دهد که عملهء طرب مذکور، نحوهء برخورد فوق خشونت آمیز اعلیحضرت العظما بن علی(ع) خامنه ای، دام الذله، و توابع با نخستین جنبش ضد استبدادی خاورمیانه که به همت مردم ایران آغاز شد را، بیاد بیاورند و در ادامه می گوید: «...مناسب تر به نظر ميرسد مقامات اين كشور ضمن تمكين به خواستههاي به حق مردم خود از هرگونه برخورد خشونتآميز نيروهاي نظامي و امنيتي با اين موج مردمي احتراز نمايند!»>>>
|
جنبش سبز، نمادی برای هر چه که خوب و مخالف جمهوری اسلامی است! گفتگو با داریوش همایون، سه ماه پس از آغاز جنبش سبز جنبش سبز، تبدیل به نمادی شده برای هر چه که خوب است و مخالف جمهوری اسلامی است. یعنی تبدیل به سمبل برتر دانستن ایران، الویت دادن به منافع ملی ایران، دنبال کردن آرمانهای دموکراتیک و حقوق بشری شده است. شعارهایی که داده شد به کلی همه سیاستها و فلسفه وجودی رژیم جمهوری اسلامی را لغو کرد. خیلی مهم بود که در روز به اصطلاح قدس، مردم شعار بدهند «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران». این امر باید برای جمهوری اسلامی خیلی پر معنا باشد.>>>
پيام داريوش همايون بمناسبت 29 اکتبر روز کورش بزرگ، نحستين هوادار حکومت عرفی (سکولار)>>>
آیندهای که او در پیش روی ما میگذارد برای یک فرد و گروه، سازمان سیاسی، حزب و دستهای سیاسی نیست، بلکه آیندهای درخشان برای تمامی افراد جامعه است. از کارگر زحمتکش گرفته تا ثروتمندترن فرد جامعه میتوانند و حق دارند در جامعهء مدنی که او به تعریف میکشد بعنوان شهروند ایرانی حضور داشته باشند. به همین دلیل او را شخصی فراحزبی مینامند و حزب مشروطه ایران را برای او کوچک میانگارند.>>>
زینالعابدین بنعلی (وسط) و حسنی مبارک (چپ) یکی مهار قدرت را رها کرد و دیگری به دنبال کنترل اعتراض هاست
اسلامگرایی در جنبشهای سیاسی خاورمیانه غائب است آ نچه در همهء جنبشهای اخیر به چشم میخورد خلاصی از رؤسای جمهور مادامالعمر (در تونس، مصر و یمن)، فساد ناشی از نظام مبتنی بر امتیاز و تبعیض و نقض حقوق ابتدایی بشر از جمله بیکاری گسترده، فقدان چتر حمایتی، و فقدان حداقلهای یک زندگی شرافتمندانه و کرامتمندانه است. جوانان و زنان و تحصیل کردگان دانشگاهی عمدهترین نیروهای این جنبشها هستند و تقاضاهای طبقه متوسط شهری را بیان میکنند. همانند انقلاب بهمن پنجاه وهفت ایران، هیچ اثری از درخواست حکومت دینی یا اجرای احکام شریعت در شعارها و فریادهای مردمی که در خیابانها حاضر میشوند وجود ندارد.>>>
جنبش مردم ایران علیرغم سرکوب خشن و وحشیانه رژیم در بعد از کودتای انتخاباتی و با وجود حکومت نظامی اعلام نشده، در ابعاد و اشکال گوناگون علنی و مخفی و... همچنان ادامه و پایدار می باشد. استمرار حضور جنبش را قبل از هر چیز در رفتار و حرکاتِ خود رژیم میتوان آشکارا دید که علیرغم تبلیغات شبانه روزی خود در رفع فتنه و برگشت اوضاع به حال عادی، هنوز دارها را جمع نکرده و بساط شکنجه و اعدام همچنان برقرار است. تمامی اقدامات سرکوبگرانه رژیم، تنها ناشی از ترس و لرز آخوندها از زمین لرزه خرداد 88 و تکان های بعدی آن می باشد که هنوز بقا و ادامهء حکومت را – آن هم بعد از سه دهه – نمی تواند بدون شکنجه و اعدام ادامه دهد.>>>
در زمانی که اصلاح طلبان در قدرت بودند بعضی تحلیل گران معتقد بودند که اگر اصلاح طلبان خود را به ولی فقیه نزدیک کنند، مردم به آنها رای نخواهند داد و اگر به دنبال خواسته های مردم باشند، ولی فقیه و شورای نگهبان آنها را تایید نخواهد کرد. این پیش بینی آنها درست بود و انتخابات دورهء هفتم و هشتم مجلس و دورهء نهم و دهم ریاست جمهوری این را ثابت کرد. امروز جنبش سبز و اصلاح طلبان در همان برزخ قرار دارند. در یک طرف مردم و خواسته های آنهاست که هر روز عمیق تر می شود و در طرف دیگر ولی فقیه و قانون اساسی جمهوری اسلامی است که مانع اصلی است. هر چه اصلاح طلبان بخواهند جنبش را به نظام نزدیکتر کنند، حمایت مردم را از دست خواهند داد و هر چه در مقابل نظام بیاستند، حمایت بیشتری خواهند داشت.>>>
خاتمی وانتخابات مجلس شورای اسلامی می توان از خاتمی بعنوان معدود افراد سياسی نام برد که وقتی بر کرسی سخن گفتن می نشيند با گفته های دو پهلوی خودش طرفدارانش را دچار سردرگمی کرده و هميشه راهی برای انتخاب مسيرهای مختلف و توجيه عملکرد خود باقی می گذارد. در يک گزينه از سه مورد اعلام شدهء او، خواسته شده تا همگان، بخصوص مسئولان، به قانون اساسی پای بند باشند و بر اجرای همه جانبه قانون اساسی تاکيد کرده است، اين خواسته بقدری گسترده است که نه می توان آن را رد و نه می توان آن را پذيرفت، حتی خاتمی نخواسته تا بصورت واضح و روشن بر روی يکی از گزينه ها، مثلاً، حذف نظارت استصوابی و يا در مورد خصوصيات رد و قبول صلاحيت کانديداها اشاره داشته باشد و حتی در بيان شرط هم راهی برای برون رفت خود و پاسخگويی به دولت و هم به مردم باز گذاشته است.>>>
آيا آينده نگری مي تواند تأثيری بد نيست به دو نقطهء معين در انقلاب 57 و در جنبش سبز نگاهی بياندازيم، يعنی دو اظهار نظر؛ يکی در جريان آغازين انقلاب 57 با مقالهء توهين آميز روزنامهء اطلاعات دربارهء آيت الله خمينی، و ديگری در جريان جنبش اخير با توهين آيت الله خامنه ای به آيت الله منتظری، بعد از درگذشت وی، آنجا که نوشت: «در اواخر دوران حيات مبارك امام راحل امتحاني دشوار و خطير، پيش آمد كه از خداوند متعال مي خواهم آن را با پوشش مغفرت و رحمت خويش بپوشاند و ابتلائات دنيوي را كفاره ي آن قرار دهد». اگر نوشتهء روزنامهء اطلاعات همهء پيروان آيت الله خمينی و حتی نزديکان وی را در سال 57 به خشم توفان مانندی کشيد، اين جملات آيت الله خامنه ای نيز همهء پيروان آيت الله منتظری و حتی نزديکان وی را دچار خشمی شديد کرد. اما نتايج متفاوت از آب در آمد. چرا؟>>>
اتحاد جمهوری خواهان و عاقبت فراموش کردن سکولاريسم اتحاد جمهوری خواهان با انشعاب های بی سروصدا و جدایی ها ریزش کرده است. یکی از عوامل جدایی ها و ریزش نیز همان رهبران "خطا کار و آسیب رسان"، به ویژه آقای فرخ نگهدار بوده است؛ فردی که بی آنکه کوچکترین نقدی به عملکرد سیاسی و سازمانی اش داشته باشد در زمرهء کسانی جا زده شد که: "سفر دور و درازی در نقد گفتمان سنتی، رادیکالیسم کور و رمانتیسم سیاسی پشت سر دارند". آقای نگهدار، به همراه باندش - یا به قول یاران اش در اتحاد جمهوری خواهان و سازمان اکثریت، به همراه نیروهای " کفن پوش" اش – در واقع پیشاهنگ نفوذ و تخریب و تسخیر اتحاد شد، و به دلیل سوء سابقه اش در کار سیاسی و سازمانی و تدوام همان نگاه نظری، سیاسی و سازمانی سابقه ساز و فاجعه آفرین، اندک اندک اتحاد را کوچک تر کرد - و کوچک ترین نیز خواهد کرد...بقيه در آرشيو
|
اعلاميهء جمعی از بنیان گذاران اتحاد جمهوری خواهان ایران اینک خط سیاسی معینی درون اجا، با اعلام برونی در حال شکل گیری ست که ما را در گناه فجایعی که رخ میدهد با "رهبری" شریک میداند، نگران از دست رفتن سرمایه نظام است و آشکارا در کاستن بار مسئولیت سید علی خامنه ای در جنایات دو سال اخیر میکوشد. ما همزیستیِ سازمانی با چنین دیدگاهی را در اتحاد جمهویخواهان بسود جنبش دمکراسی خواهانه مردم ایران نمی دانیم و جدایی خود را از این گروه با خواست بازسازی جنبش جمهوریخواهی توسط اعضا وپایه گذارانی که به میثاق دیرین وفادارند اعلام می کنیم و همکاری و رایزنی با همه جمهوریخواهانی را که پذیرای این میثاق و خواهان دموکراسی و جدایی دین از دولت اند صمیمانه خوش آمد می گوییم. >>>
به علت سفر خانم شکوه ميرزادگی مطلب «از نگاه يک زن» منتشر نمی شود
خودکشی زنان در ایران اسلامی: رتبه سوم جهان ایران سومین کشور جهان است که در آن آمار خودکشی زنان افزایش می یابد و در حال پیشی گرفتن از آمار خودکشی مردان است. رتبه های اول و دوم را در این زمینه کشورهای چین و هندوستان دارند. در کلیه کشورهای دنیا در برابر هر سه مرد که در اثر خودکشی می میرند، یک زن از این طریق جان خود را از دست می دهد. بنا بر اعلام کارشناسان، خودکشی معضل اصلی ایران نیست اما بررسی آمار خودکشی در سال های گذشته نشان می دهد که این آمار رو به افزایش است.>>>
افزایش آمار خودکشی در ایران جای تعجب ندارد نسل جوان زنان بیش از پیش مدرسه میروند و آمال و آرزوهایی دارند که در سایر نقاط دیده میشود، آنها دلشان میخواهد خودشان همسرانشان را انتخاب کنند، تحصیلات خود را تا مقطع دانشگاه ادامه دهند و یا شغلی داشته باشند، ولی به خاطر سنتهای فراوان این مناطق مجبور میشوند زود ازدواج کنند و بسیاری از ازدواجها ناخواسته است و این زنان هیچ پناهی ندارند. این مسئله یکی از دلایل اصلی افزایش خودکشی به وحشتناکترین شکل ممکن یعنی خودسوزی است. در حقیقت خودسوزی فریاد جگرخراشی است که این زنان تلاش میکنند صدای خود را به گوش مردم ایران و جهان برسانند.>>>
چالشهای نسلی و جنسیتی در خانوادههای ایرانی سیاست رسمی دولت و بهکارگیری مذهب برای مشروعیت دادن به قدرت مردان و والدین، موقعیت پدران را در خانواده تقویت میکند و به همان نسبت به تضعیف موقعیت فرزندان و زنان میانجامد. در عین حال، تحولات جهانی موجب میشود که زنان و بچهها در خانواده موقعیت جدیدی به دست بیاورند و توقعاتشان بالا برود و انتظار رفتار برابر را داشته باشد. حکومت از این برابری دفاع نمیکند، بلکه مانع میتراشد. بسیاری مردان هم با استفاده از امتیازات دولتی و حکومتی، به زنان و فرزندان خود بیشتر ستم میکنند. این امر به تشدید تضاد در خانواده منجر میشود.>>>
وقایع تونس؛ نشانگر قدرت نهادهای اجتماعی پروین اردلان، فعال حقوق زنان و برنده جایزه اولاف پالمه وقایع تونس را شوک خوبی برای زنان در کشورهای عربی و منطقه از جمله ایران دانست و گفت که این تحولات نشانگر قدرت نهادهای اجتماعی برای تغییر است. وی که از سوی سازمان عفوبینالملل و دانشگاه یو سی دی دابلین به ایرلند دعوت شده بود، اضافه کرد: «تونس به رغم سرکوب سیاسی، دارای اتحادیههای گسترده کارگری و اتحادیههای زنان است و تغییرات اخیر در تونس شورشی بیپشتوانه فکری و عملی نیست.»>>>
در خبرها آمده بود که زنهای تونسی با شیندن خبر فرار لیلا و رئیس جمهور به عربستان کلی خندیدهاند. آنها میگویند لیلا که یکی از مخالفان سر سخت حجاب بود، حالا در تبعید باید دوباره با حجاب شود. تونس هم مانند اکثر کشورهای در حال توسعه با مشکلات متعددی از قبیل رشد سی درصدی نرخ بیکاری، عدم توزیع عادلانهی ثروت و رکود اقتصادی دست به گریبان است. با این همه این کشور در زمینهء پیشبرد حقوق زنان و تصویب قوانین پیشرو به نفع آنان در جهان عرب یک نمونه و زبانزد همگان بود. در سالهای اخیر موقعیت اجتماعی زنان تونسی در مقایسه با سایر کشورهای عربی پیشرفت بیشتری داشته است. >>>
به عنوان یک فرد ایرانی برای من خیلی متاسفانه عجیب است زمانی که می بینم بخشی از فعالین سیاسی ایرانی در بعضی از مقالات و رسانه ها از این اعتراضات با نام انقلاب یاد می کنند. عجیب از این نظر که این طیف تجربهء قیام سال پنجاه و هفت و «دست آوردها» ی آن را با گوشت و پوست خود در عرصههای زمانی مختلف لمس و حس کرده است. اتفاقاتی که ما امروز در تونس، مصر و احتمالاً در مراحل بعدی در الجزایر، یمن شاهد آن هستیم نتیجه دهها سال استبداد شدید، و محرومیت های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ناشی از آن میباشد. این اعتراضات نتیجهء روند اجباری تکامل تاریخ میباشد و هیچ حکومت استبدادی در جهان نمی تواند از این قاعده مستثنی باشد. نبود آزادی، دمکراسی و ابتدائی ترین امکانات رفاهی نیروی محرک این اعتراضات مردمی میباشد. ..
تقاضای کمک حسن داعی از مردم(پيام ويدئوئی)>>>
مردم ایران اسیر مشتی آدم کش هستند! حکومت اسلامی ایران، بیش از سه دهه است جامعه ایران را به یک زندان بزرگی برای اکثریت مردم این کشور تبدیل کرده است و همه کس و همه چیز باید فدای حاکمیت و رهبری آن شود. بر این اساس، حکومت اسلامی، جانی ترین و خرافی ترین حکومت های جهان محسوب می شود. به خصوص سران حکومت اسلامی که خود را نماینده خدا بر روی زمین می دانند و در تلاشند با جنگ و ترور و جهل و جنایت و چپاول و دزدی، زمینه را برای «ظهور امام زمان» شان مساعد سازند تفاوت فاحشی با دیگر حکومت های دیکتاتوری دارد. هیچ حقی را برای مردم به رسمیت نمی شناسد و مطلقا از مردم می خواهد تنها مطیع باشند.>>>
رژیم ایران در ورطهء دیکتاتوری پلیسی ژرژ مالبرونو، فرستاده ویژه فیگارو به تهران قطب هایی که هنوز از قدرت برخوردار هستند آنهایی هستند که در حول و حوش رهبر، رئیس جمهور و ارگان های وابسته به وزارت اطلاعات قرار دارند. رژیم پاسداران انقلاب را در معاملات تجاری بسیار پر سود درگیر کرده تا آنها این فکر به سرشان خطور نکند که به رژیم پشت بکنند. در شهرستان ها، دستگاه احمدی نژاد قدرتش را با تکیه بر روی فرماندارها استوار کرده است. فرماندارها به وزارت کشور که تحت کنترل کامل احمدی نژاد قرار دارد وابسته هستند. این رئیس جمهور پوپولیست در هر یک از فرمانداری ها یک نفر را به عنوان نمایندهء سپاه پاسدران تعیین کرده و نقش واگذار شده به این نماینده هم اکنون در حال تحول است.>>>
کار ی از محسن ايزدی
دربارهء تشابهات فراموش شده و اختلافات هميشه در صحنه دکتر نوری علا؛ با سپاس از مقالهء خوبتان. ما در حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) سال هاست که همین صحبت ها را می کردیم و خوشحالم که این گفتمان سیاسی اندک اندک دارد جای خود را پیدا می کند. دموکراسی لیبرال، در چهارچوب قوانین حقوق بشر، چیزی نیست که متعلق به شخص یا گروهی باشد بلکه تحول و تکامل فکری جوامع بشری در طول دو هزار و ششصد بوده، نتایجش را در کشورهای پیشرفته جهان می بینیم. گروهایی که فرمودید هم دموکرات هستند، هم لیبرال و این لیبرالیسم را محدود به قوانین حقوق بشر و میثاق های پیوسته به آن می دانند بصورت خودکار عرفیگرا (سکولار) نیز هستند. حزب مشروطهء ایران ۱۶ سال پیش این صحبت ها را در کتابی به نام "حزبی برای اکنون و آینده" مفصل آورده است. هر دو گروهی که شما فرمودید (لیبرال دموکرات ها چه از نوع پادشاهی خواه چه از نوع جمهوریخواه) نقاط مشترک بسیار زیاد دارند تا نقاط اختلاف، به همین دلیل روانشاد دکتر همایون واژه «همرایی» (همکاری در عین حفظ اختلاف) را بجای «اتحاد» بکار بردند. به درستی هم که صحبت بر سر اصول است و اینجاست که ما صحبت از همرایی می کنیم. برای رسیدن به یک حکومت لیبرال دموکرات که در ذات خود عرفیگرا نیز هست باید زمینهء فرهنگی آن را ایجاد کنیم. فرهنگ لیبرال دموکراسی بطور ساده دو عنصر دارد:: ۱- گذشت ۲- همرایی. (یعنی همگان می پذیرند که به هیچکس همهء آنچه میخواهد نمی رسد و جامعه را در رویارویی نمی توان ساخت ـ گفتهء روانشاد دکتر همایون). اما در رابطه با تعریف مشروطه، که بهتر است آن را برای زمانی دیگر بگذاریم (چون قرار همکاری شد و حفظ اختلافات) چگونه است که ما وقتی مشروطه را به انگلیسی ترجمه می کنیم واژهء کانستیتوشن بکار می بریم ولی در فارسی کاندیشنال یا مشروط؟ با سپاس از مقاله خوبتان.
|
|||
© 2007 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |