دربارهء سکولاريسم | دربارۀ ما | تماس | آرشيو صفحه اول | جستجو | فيلترشکن | کوتاه و گويا | عکس و مکث | ويدئوها | کتابخانه | زنان | گروه ها | اسناد | نامه ها سال دوم ـ شماره 661 ـ سه شنبه 7 مهر 1388 ـ 29 سپتامبر 2009 فهرست الفبائی نام نويسندگان فهرست کليهء مقالات English Section |
||
================ نگاهی به جایگاه آیتالله منتظری
عبارت «رهبر معنوی» را دکتر حسين بشيريه به تازگي دربارهء موقعيت آيت الله حسينعلی منتظری به کار برده است... بنیانگذار جمهوری اسلامی در آخرین نامه خود خطاب به آیت الله منتظری در هشتم فروردین 1368 نوشت: «شما فقیهی باشید که نظام و مردم از نظرات شما استفاده کنند». این نامه که قرار بود ملاک تعامل نظام با قائم مقام رهبری برکنار شده قرار گیرد، عملاً تاییدی بر تداوم حضور خط فکری آیت الله منتظری در جمهوری اسلامی و تاکید آیت الله خمینی بر مرجعیت فقهی و تئوریک وی در سال های آینده بود. با این حال، جناح راستگرا و سنتی که با نظریات فقهی آیت الله منتظری از سال های پیش از انقلاب مخالف بود، از نامه آخر آیت الله خمینی درباره کسی که «مجاهدى بزرگوار و فقیهى عالیقدر» می نامید به راحتی عبور کرده و وی را مطرود امام نامید و خانه نشین ساخت. ================ عنایت از بخشایش و بخشایش در عنیات آن چیزی که مشهور است به "قانون اساسی ِ جمهوری اسلامی"، اصلاً، از گوهر، ذات و نفس یک اتصال غلط و آتش زا است. آقای میرحسین موسوی، یا وکیل مدافع ایشان مهرانگیز کار، چه چیز ِ این اتصال ناسالم ِ دین و سیاست را می خواهند اصلاح بکنند؟ در آتش دنبال آب اند؟ متأسفانه گاه آتش آنقدر بالا می گیرد که اصلاً با آب هم نزدیک شدن به آن غیرممکن می شود. پس، به این نتیجه می رسیم که، با یک انفجار نیرومند آن آتش را خفه بکنیم. آیا حقوقدان محترم، خانم ِ مهرانگیز کار، و "مهندس" ِ نقاش، میرحسین موسوی، دنبال چنین انفجاری هستند؟ اگر نیستند، خودشان آشکار و عریان بکوشند امثال حسینعلی منتظری را قانع بکنند که شیر چاه اسلام را به روی جرقه های سیاست ببندند و قفل کنند تا آتش ِ قانون جمهوری اسلامی و اسلام سیاسی خاموش بشود؛ و اگرنه مجبور خواهیم شد این آتش را با انفجار ملی و فشار بین المللی خفه بکنیم. ================ ما با پادوهای آمريکا سازش نمی کنيم آيتالله سيد علياكبر قرهباغي، نظام جمهوري اسلامي ايران تاكنون با آمريكا سازش نكرده است؛ حال بيايد با پادوهاي آنان سازش كند. اينها علناً با اسلاميت نظام مشكل دارند كه نمونه آن مصاحبه زشت و سخيف دختر آقاي هاشمي رفسنجاني مبني بر اينكه جمهوري اسلامي ايران حكومتي شبهه استبدادي است. در مورد اقدامات آشوبگران در حوادث پس از انتخابات باشكوه بيست و دوم خرداد بايد گفت که آشوبگران همهء هدفشان ضربه زدن به ولايت فقيه بود و بايد با راهنمايان و محركين اين افراد قانوني برخورد شود... كروبي هم با ادعاهاي خود به فقاهت، در مجموع به همه چيز نظام توهين كرده است. اين درحالي است كه ملت ايران اهل نماز شب، اعتكاف و روزه هستند و چنين حرفهاي سخيفي را هيچگاه نميپذيرند.
آلزايمر خوکی و حکم انتصاب فدوی فدوی همیشه این امید و انتظار را داشت که مساعی و تلاش های سهمگین او در ارتباط با خدماتش به اسلام و مسلمین، سر انجام به بار بنشیند و در این رهگذر برای او، از این نَمَد، اگر نه عمامه ای، دست کم کلاهی ـ ترجیحاً نه ساخت ِ برادران چینی ـ فراهم شود . این امید فدوی، داشت کم کم ُمبّدل به یأس می شد که در توّرُق جراید شریفه ی دارالخُرافه دریافت که بختش شدیدا ً باز شده و همای سعادت بر فراز ملاج او به پرواز در آمده بلکه بقول عوام، "already"، نشسته است. ملاحظه کنید :«با حكمي از سوي احمدي نژاد، رحيمي معاون اول رئيس جمهور شد!» برادر رئیس جمهور در حکم فدوی، دولت را برآمده از" رأی مردم شریف" خوانده و "گسترش عدالت و مهر ورزی" را "با نشاط بیشتر" به فدوی توصیه کرده است... کسي به دليل مخالفت با من زنداني نيست محمود احمدی نژاد به گزارش مهر، احمدي نژاد در گفت وگو با شبکه راديويي «ان پي آر» شعار مرگ بر امريکا از سوي ملت ايران را حاصل رفتارهاي نادرست دولت امريکا دانست و درخصوص دخالت رفتار دولت انگليس در حوادث پس از انتخابات گفت؛ ما از چنين رفتارهايي گله منديم که در زمان مناسب به آن پاسخ خواهيم گفت. وي سپس تصريح کرد: بايد تلاش کرد که دشمني جاي خود را به دوستي بدهد. به همين خاطر هم آماده گفت وگو هستيم. احمدي نژاد در پاسخ به اين پرسش که چرا افرادي که زماني از حکومت ايران دفاع مي کردند بعد از جريان انتخابات و به دليل مخالفت با شما در زندان هستند، اظهار داشت؛ من شخصاً با اينکه کسي در زندان باشد، ناراحت و متاسف هستم ولي در جمهوري اسلامي ايران کسي بي دليل به زندان نمي رود و هيچ کس به دليل مخالفت با من به زندان نرفته است. رئيس جمهور در پاسخ به اين سوال که گفته مي شود افراد به دليل اظهارنظر در انتخابات زنداني شده اند، گفت؛ در ايران آزادي وجود دارد و همه مي توانند اظهارنظر کنند اما کسي که قانون را نقض کند بايد پاسخگو باشد. احمدي نژاد در پاسخ به پرسش مجري شبکه راديويي «ان پي آر» درباره زندانيان حوادث اخير و روزنامه هاي منتقد گفت؛ ده ها روزنامه در ايران عليه من مطالبي عنوان کرده اند اما من از هيچ کدام از آنها شکايتي نکردم. (بقيه در آرشيو کوتاه و گويا)
اعضاء تحريريه پيام دانشجو در روز قدس (نفر دوم از سمت چپ حشمت طبرزدی است) ================ |
اکنون 160 سال از تولد پاولوف می گذرد و هنوز، عليرغم پيشرفت های شگرف در عرصه ی فيزيولوژی مغز، روان شناسی و روانپزشکی، جدايی روان يا "روح از مغز تبليغ می شود. هنوز روح ماهيتی ويژه و جدا از مغز و جسم انسان پنداشته، و تبليغ می شود، تبليغی بر متن تعصب ها و باورهای دينی و مذهبی. .. روانشناسی "روح" را از آسمان و زندان های زمينی اش همچون کليساها و مساجد به آزمايشگاه کشانده است، و می رود تا دکان "وحی و خرافه" را تخته کند. بيهوده نيست دينکاران يکی دو قرن است با کساد کنندگان بازارشان در افتاده اند. دشمنی ِ خامنه ای های تاريخ با علوم انسانی، به ويژه روانشناسی، ريشه در جهان بينی و انديشگی ِ اين حضرات دارد.
یک مقدار از دستگیریها اجباری است. یعنی روند سیاست کلی نظام جمهوری اسلامی، خشونت، دستگیری و ایجاد ترس است. من این را پیش از انتخابات نیز گفته بودم که ایجاد ترس، سیاست کلی است. البته، الان ما یک هرم قدرت یا هرم مسئولیت برای این کار نداریم. هرکس برای خودش یک هرم قدرت درست کرده است. در این میان، وزارت اطلاعات یک سازمان حرفهای و تخصصی است. در همهی کشورها این طور است. ولی سازمانهای امنیتی که گروههای نظامی دیگر یا گروههای هرم قدرت دیگر به وجود آوردهاند، کمی ناشیانه عمل میکنند و تصور میکنند میتوانند با فشار فیزیکی، به نتیجه برسند. به عقیدهی من، این روند ادامه خواهد داشت تا نتیجهی آخر که صد درصد مطمئن هستم، به نفع مردم تمام خواهد شد.
گرچه منزل بس خطرناک است و مقصد ناپديد... آنچه محمدرضا شجريان در اين روزهای سرنوشتساز که از سر میگذرانيم، در پشتيبانی از «خس و خاشاک» ايران مطرح کرد، و شکايت وی از «صدا و سيمای جمهوری اسلامی» که چنان مورد تحريم مردم قرار گرفته که حيات مالی آن با بحران روبرو شده است، از اين چهرهء همواره ساکت و آرام، يک همراه ساخت تا آنچه خوانده و میخواند با مضمون واقعی زندگیاش همخوانی يابد: «همراه شو، عزيز!» همراه شدن شجريان با مردمی که از سوی حکومت و رسانههای داخلی تنها ماندهاند، پشت آنها را بيشتر گرم کرد. حضور او در روز پانزدهم شهريور در برنامه «دو روز اول» صدای آمريکا و تأکيد دوباره او در مخالفت با سرکوب مردمی که جز از راه مسالمت دست به اعتراض نزده بودند، وی را از ديگر هنرمندانی که تا به امروز مُهر سکوت بر لب کوبيدهاند، بيشتر متمايز ساخت.
عصر مشروطیت؛ نگاهی تازه به انسان ایرانی بخش پنجم از فصل نهم کتاب «دیهء اهل کتاب» مشروطیت پدیده ای نیست جز نگاهی تازه به انسان ایرانی، مشروطیت دریچه تازه ای را می گشاید و از آن به انسان ایرانی با معیارهای دیگری نگاه می کند، ارزش و حقوق جدیدی را برای او قائل می شود، آزادی، برابری و برادری را به او وعده می دهد. مشروطیت سعی می کند که حقوقی را که قرن ها انسان عادی ایرانی از آن محروم بود، برای او تامین کند. به قول شمس لنگرودی "با جنبش مشروطه قرار شد آدم ها ارزشی پیدا کنند و شناسنامه داشته باشند و سرنوشتشان را خودشان تعین کنند و در واقع آدم به حساب بیایند." عصر مشروطیت عصر بیداری ایرانیان است.
کارتن- پتو خوابان ِ کنار ِ صحن ِ کلیسای بزرگ ِ کُلن هـ. لیله کوهی بیست ویک سال است که بیاد فاجعه ی تابستان شصت و هفت به دعوت جمعیت دفاع از زندانیان سیاسی به کلن می رویم. امسال به ما گفتند باید کارتن- پتو خوابی کنیم! با سه سوت ِ بهرام همه گوش تا گوش دراز کش شدیم. پلاکارتی را که در دستم بود روی صورتم گذاشتم. در همان چند ثانیه ی اول هزاران فکر وخیال از سرم گذشت. زمانی نگذشته بودکه احساس کردم کشاله رانم می سوزد. پلاکارت را با دست چپم گرفتم وبا دست راستم به آهستگی دستی به پایم کشیدم درد شدی تمام وجودم را در برگرفته بود وخون مثل فواره سرریزمی کرد. از زیر پلاکارت به مردی که کنارم دراز کشیده بود نگاهی انداختم او هم از کتفش خون جاری بود. خانمی که بالای سرمان دراز کشیده بود از قلبش خون می چکید. صدای بهرام و نسترن داشت گوش ِ فلک را کر می کرد. از بلند گویشان فریاد می کشیدند: سی سال است حکومت گران اسلامی بنام دین جنایت میکنند.... وما کم کم داشتیم می مردیم ما را به قطعه سيصد و دو ی بهشت برین بردند ویکجا در گودالی به عمق سه متر ریختندمان. مردان ریشو با بیل روی ما خاک می ریختند. کم کم همه جا تاریک شد. ما مرده بودیم. لحظه ای پلاکارتم را از روی صورتم کنار زدم. ابرهای خاکستری از هم سبقت می گرفتند. برج های نک سنگی کلیسای قدیمی کلن برروی ما می ریخت اما، ما از میدان در نمی رفتیم و شانه به شانه زن ومرد کنار هم دازکش کرده بودیم. هرکدام از ما تکه ای ابر گرفتیم و سوار برآن شدیم. کمی جلو تر از ابرمن پسر ِ جوانی سوار بر تکه ابری بود. باد او را به دور دست ها می برد. نگاهش کردم. همان پسر پلاکارت ِ من بود. (امید رضا میر صیافی) وبلاگ نویسی که شب عید امسال، برای چند سئوال از دربار خلافت، به اوین برده شد و هیچگاه باز نگشت... او از بارگاه خلافت پرسیده بود: آقای خامنه ای آیا ما جوانان ایرانی را به اندازه پسر حسن نصرالله دوست دارید؟!... ابرهای خاکستری در وزش باد ها قطع وصل می شدند ونگاه هم را می دزدیدند. به ابرم هی زدم تا کمی به (امید رضا) نزدیک شوم وقتی کنارش قرار گرفتم از اوپرسیدم تو که کارتن خواب نبودی چطوراز قطعه سيصد و دو سر درآوردی؟ گفت من آمده ام تا کمی از نزدیک نظاره گر اوضاع باشم. پرسیدم چیزی هم دستگیرت شد؟ گفت دختر جوانی را دیدم( سعیده پور آقایی) اورا بهمراه دیگر کارتن خوابان به قطعهء سيصد و دو برده بودند از پشت بام خانه شان دزدیده بودندش. می گوید پس از تجاوز اسید بارانش کردند... باد ابرم را به این سو آن سو می کشید. شریان خون ِ کشاله رانم تمام ابرم را شرابی کرده بود. وقتی به آسمان میهن اشغالیم رسیدم فریاد ناله ی مادران عزا، را از پس درهای بسته ی بیدادگاه ها می شنیدم. زیر دامنه های البرز سفره گسترانده بودند و شام غم تقسیم می کردند. به هر مادری تکه ای مرگ ِ فرزند می رسید. سه سوت پی درپی نسترن فرمان ِ به صف شدن را می داد. از روی کارتن- پتو ها بلند شدیم با دستی گل های ُرز ِسپید وسرخ و با دستی دیگر پنج هزار اعدامی را لنگ لنگان به روی پل آهنی رودخانه راین می بردیم از کنار دیوار توری قفل های عشاق جوان گذشتیم وگل ها را با سه سوت دیگر به راین سپردیم تا تند آب روخانه راین به اقیاندس ها ببرندشان. (دوازهم شهریور هشتاد وهشت ـ هشدرخان آلمان) (بقيه در آرشيو کوتاه و گويا)
بمناسبت کشف مرکز غنی سای در قم
آرشيو روزانهء يک هفتهء گذشته: شماره 659 ـ يک شنبه 5 مهر 1388 ـ 27 ماه سپتامبر 2009 شماره 658 ـ شنبه 4 مهر 1388 ـ 26 ماه سپتامبر 2009 شماره 657 ـ جمعه 3 شهريور 1388 ـ 25 ماه سپتامبر 2009 شماره 656 ـ پنج شنبه 2 شهريور 1388 ـ 24 ماه سپتامبر 2009 شماره 655 ـ چهار شنبه 1 شهريور 1388 ـ 23 ماه سپتامبر 2009 شماره 654 ـ سه شنبه 31 شهريور 1388 ـ 22 ماه سپتامبر 2009
|
================ ================ ================ ================ ================ ================ ================ ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============= ============ =========== =========== ========== ========== =========== ===========
=========== =========== ============= ============= ============= =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= ============= =========== =========== =========== =========== =========== مخالفان خود را بشناسيم دولت نهم روند بسيار خطرناک غربزدگی و گرايش های سکولاريستی را که متأسفانه در حال نفوذ در بدنه مديريتی کشور بود، سد کرده است. ======
سکولارها در ایران جایگاهی ندارند! حضور پر شور ملت ایران در بيست و دوم بهمن عامل شکست کامل سکولارها در کشور است. ======
اسلام با فرهنگ لائيك و بى دينى مخالف است. دشمنان با استفاده از ترويج فرهنگ لائيك درصدند تا زنان را از خط عفاف و حجاب و كرامت منحرف كرده و سنت هاى اصيل اسلامى را از بين ببرند. ====== آيتالله مکارم شيرازی
نقش تلويزيون در ايجاد تحولات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بسيار مهم است. هر چند که در ساليان اخير برنامههاي ديني و مذهبي در تلويزيون گسترش يافته ولي کساني در آنجا لانه کردهاند تلويزيون را به سوي سکولاريسم سوق مي دهند». ======
====== ====== |
© 2009 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |