فهرست مقالات    |   صفحات اول   |   دربارهء سکولاريسم نو    |   دربارهء نشريهء ما |    تماس    |   جستجو    |    فيلترشکن    English Section  

فهرست آرشيوها:  جمعه گردی ها  |   کارنامهء اتحاد    |   رهبری اصلاح طلبان در خارج  |   سکولارهای زندانی   |    گفتگوهای اختصاصی  |   عکس و کاريکاتور  |   عکس و مکث  |  کوتاه و گويا  |   نامه ها

سال چهارم ـ  شماره 1040 ـ  جمعه 14 مرداد 1390 ـ  5 آگوست 2011

شماره 1039 ـ  چهارشنبه 12 مرداد 1390 ـ  3 آگوست 2011

پيوندها

ملاحظاتی دربارهء انقلاب مشروطه

احمد اشرف

هنوز چند سالي از انقلاب 1357 ايران سپري نشده بود که يکي از دوستان که «هم مورخ بود و هم روزنامه نگار» با شگفتي مي گفت: «هنوز هستند کساني که دربارهء علل انقلاب سخن مي گويند و اتلاف وقت مي کنند». نگارنده از اين اظهار نظر شگفت زده شدم. هنوز يکي دو سالي از اين گفتگو نگذشته بود که يکي از مورخان برجستهء تاريخ بريتانيا کتابي که نکات تازه اي درباره علل انقلاب بريتانيا در قرن هفدهم بود منتشر کرد و نشان داد که حتي پس از گذشت چند قرن هنوز «نکاتي تازه ياب» در باب آن جريان بزرگ تاريخي وجود دارد که هم از منابع و اسناد و مدارک تازه از آن دوران بدست مي آيند و هم از ديدگاه ها و نظريه هاي تازه در باب انقلاب. انقلاب مشروطه هم هنوز از همه جوانب بررسي نشده و برخي از نظرهاي شايع و مورد باور همگان با اسناد و مدارک معتبر تاريخي همخوان نيست. از جمله نقش انگلستان به عنوان نيروي محرکه انقلاب مشروطه است که در اين "ملاحظات" بدان خواهيم پرداخت.>>>

استبداد پذیری!

امروز، چهاردهم امرداد، سالگرد صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه قاجار است.  صد و پنج سال پیش در چنین روزی مظفرالدین شاه این فرمان را خطاب به صدراعظم تازه منصوب شده، میزا نصرالله خان مشیرالدوله، که خود در تهیه متن و راضی کردن او به امضای آن کوشیده بود صادر کرد. فرمان که به خط احمد قوام (قوام السلطنه) نوشته شده بود در روز تولد مظفرالدین شاه به مهر و امضای او رسید. این فرمان دو بار صادر و امضاء شد زیرا در فرمان اولیه با ذکر عبارت "شاهزادگان قاجاریه و علما و اعیان و اشراف و ملاکین و تجار و اصناف"، نامی از دیگر طبقات مردم مانند کشاورزان و کارگران، که اکثریت مردم ایران بودند، به میان نیامده بود.>>>

گفتگوی مشوش در کشوری چند مليتی

اگر به اصل 90 قانون اساسی مشروطه مراجعه کنيم چنين می خوانيم:«در تمام ممالك محروسه انجمن هاي ايالتي و ولايتي به موجب نظامنامه مخصوص مرتب مي‌شود». که يعنی ايران را «ممالک» خوانده و برای آن انجمن های ايالتی و ولايتی را پيش بينی کرده بودند و بر اساس اين پيش بينی قرار بود ممالک محروسهء ايران بصورت فدرالی اداره شود؛ درست همانگونه که هند و آلمان و امريکا و روسيه و ژاپن و بلژيک و غيره (هر يک با تفاوت های منطقه ای خود) همگی ممالکی محروسه اند و بصورت فدرالی يا فدراسيونی اداره می شوند.>>>

(پيوند به آرشيو جمعه گردی ها)

طرحی برای احیاء جنبش سبز

امین موحدی

با یاد آوری این نکته که در عصر گلوبالیزه شدن، «هویت‌طلبی» یک واکنش طبیعی از سوی اقوام و ملت‌ها نسبت به پدیدهء جهانی شدن (گلوبالیزاسیون) بوده و به خودی خود نه تنها نمی‌تواند منفی‌ باشد بلکه می‌تواند در جهت حفظ خرده فرهنگ‌ها و زبان‌های بومی - که ثروت این کرهء خاکی محسوب می‌شوند ـ مثبت و موثر هم باشد، می‌توان با تعریف مرز «هویت طلبی» و «تجزیه طلبی»، ضمن بها دادن به هویت‌طلبان و جلب حمایت آنان، علاوه بر جلوگیری از سوء استفادهء تجزیه طلبان از اين مقوله، با استفاده از پتانسیل پر قدرت «هویت‌طلبی» جنبش سبز را جانی دوباره بخشید و خونی تازه در رگ‌های جنبش به جریان انداخت.>>>

ضرورت اتحاد سکولار دمکرات های خارج از کشور

برای برقراری حکومتی دمکرات در ایران

کامبیز باسطوت

نیروهای مترقی سکولار دمکرات با اتحادی منسجم در دوران انقلاب مشروطیت توانستند نیروهای اسلام سیاسی و دربار قاجار را شکست دهند. این پیروزی سکولار دمکرات ها در نهایت اتحاد دربار و اسلام سیاسی را ویران کرد. دیکتاتوری سیاسی حکومت پهلوی ها حافظهء تاریخی سکولار دمکرات ها را آنچنان تیره و تار کرد که در انقلاب 57 بخشی از دمکرات ها و تمام چپ ها بسوی ارتجاع مذهبی خمینی رفتند و در برقراری حکومت اسلامی بر ایران شریک شدند و مردم را گرفتار سرنوشت شوم حکومت اسلامی کردند. نیروهای سکولار دمکرات با دوباره تجربه کردن شرایط سیاسی و اجتماعی ایران پیش از انقلاب مشروطیت یک بار دیگر احساس می نمایند که به همان اتحادی احتیاج دارند که سکولار دموکرات های پیش از انقلاب مشروطیت داشتند.>>>

«رسانه» خشونت و دیوار صوتی دمکراسی

بنیادگرایی اسلامی واکنش به روند جهانی شدن بود بدون آنکه دریافته باشد اتفاقا این روند، بذر مسلمانان را بیش از پیش در کشورهای آزاد می‌پراکند. بمب‌گذاری نروژ واکنش به همین «بذرافشانی» است. من نیز نه در مقام یک اروپایی بلکه به عنوان یک «خارجی» که اتفاقاً از یک کشور مسلمان نشین می‌آید، نه تنها نگران روند اسلامیزه شدن اروپا هستم بلکه نگران پیامدهای این واقعیت نیز هستم که زیر نام دمکراسی و بردباری، گروه‌هایی شکل می‌گیرند که برای بقای دستاوردهای ملی  و فرهنگی در کشور خود، راهی جز جنگ‌های صلیبی و ناسیونالیسم افراطی نمی‌یابند.>>>

برنامهء اتحاد برای دمکراسی

پيشنهادی از جانب «حقوقدانان جنبش سبز مردم ايران»

هدف ما سرپرستی يا دخالت در جنبش آزاديخواهی مردم ايران نيست. هدف ما تنها کمک به هماهنگی و هم افزائی برای نيل به اهداف مشترک در مبارزه با ديکتاتوری است... از همه نيروهای آزاديخواه دعوت می شود تا برای اتحاد و هم افزائی در راستای نيل به استقرار اصول مندرج در بخش سوم، ضمن حفظ تشکيلات سازمانی و اهداف خود که ممکن است با اصول زير مشترکاتی داشته باشد، با بکارگيری هر چه وسيع تر و هماهنگ تر تاکتيک های مندرج در بخش چهارم، تمام توان خود را به کار گيرند تا دست در دست هم، هر چه پرتوان تر، بساط ديکتاتوری در ايران را در کوتاه ترين زمان ممکن جمع کنيم.>>>

ماموت های عصر یخبندان سیاست: موانع استقرار دموکراسی

عباس خرسندی

پرسش های اساسی چنين اند: چگونه باید از معضل تاریخی این شکل از مبارزه سیاسی (مماشات با استیداد و بیگانگان) از دالان استبداد خارج شد اما تن به خیانت دگر باره نداد؟ اگر بین کشورهای قدرتمند و تغییر حاکمیت سیاسی رابطه ای وجود دارد، چگونه باید این رابطه را به نفع منافع ملی خود حل نمود؟ و آیا باید به نقش جامعه و جنبش مردم ایران که نسبت به سرنوشت خود به آگاهی نسبی رسیده اند اهمیت داد؟ آیا در رابطه با اهمیت نقش جامعه در سطح تعیین کنندگی نباید هم اندیشی قابل فهمی وجود داشته باشد؟.. اکنون که آغاز دوران ذوب یخبندان سیاسی ایران فرا رسیده و قرار است که دموکراسی و آزادی ارمغان مبارزات سیاسی و مدنی باشد، پشتوانه فرهنگی- اجتماعی – سیاسی آن چیست؟ >>>

عذرخواهي رييس و مديران شركت «نيروی برق توكيو» از روستاييان آسيب ديده

ماساتاكا شيميزو (نفر وسط) رييس شركت نيروي برق توكيو و مديران ارشد اين شركت در برابر مردم آسيب ديدهء روستاي "نامي" كه از خانه و كاشانه شان آواره شده اند حاضر شده و در برابرشان به خاک افتاده و بابت قصورهايي كه در اداره نيروگاه داشتند‌، عذرخواهي کردند.

بقيه در آرشيو

خانم ها، آقایان، باور کنید به این هم می گویند مبارزه ی مدنی

شکوه ميرزادگی

هفته ی گذشته، جشن «آبپاشان» یا «آبریزان» یا «ستایش باران»، که یکی از جشن های زمینی و غیر مذهبی ایرانی در ماه تیرگان است، با یک فراخوان فیس بوکی در روزهای نخستين ماه امرداد و با حضور تعداد زیادی (خبرها از صدها تا هزارها را حکايت می کنند) در تهران برگزار شد. تقاضای اجرای این مراسم برای نیمه تیر، که همزمان با جشن آبپاشان است، به شهرداری رفته و شهرداری هم با آن مخالفت کرده و، در نتيجه، درخواست کنندگان اجرای آن را دوباره و این بار بمناسبت نیمه ی شعبان، که روزی مذهبی است، تقاضا کرده بودند و موفق به اجرای آن هم شدند. در واقع، آن ها از همان روشی استفاده کردند که طی چهارده قرن پدران و مادرانشان برای حفظ  جشن ها و نمادها و نشانه های ملی خود به کار برده اند.>>>

نوک پیکان حمله به سوی زن‌هاست

به بهانه تجاوز دسته جمعی به گروهی از زنان در خمینی شهر

لیلا موری

در جامعه‌ای که بدن زنان ملک مردان خانواده و یا مردان حکومت پنداشته می‌شود هر گونه تخطی از قانون پدرسالار می‌تواند به عنوان دستاویزی عمل کند برای توجیه خشونت علیه زنان. مردان متجاوز از آن رو طبق قانون به اشد مجازات هم ارز مجازات قتل محکوم می‌شوند که به ملک و دارایی مرد دیگری تجاوز کرده‌اند و در چنین شرایطی می‌توان گفت که زنان حتی مالک بدن‌های «هتک حرمت» شده‌شان هم نیستند. و زنان مورد تجاوز قرار گرفته از آنجا مورد ننگ خانواده و جامعه هستند که «مردانگی» مردان شان در محافظت و کنترل بدنهای زنان مخدوش شده است.>>>

حاکمیت شعور مردانه بر همه‌ء امور زندگی

گزنگ قاضی ـ مهاباد

این "اوستا"یی ـ که شما نباشید! ـ همه جا یک جانبه عمل کرده و در هیچ جای عالم به وحدت نرسیده است. علم اگر پنج تا انگشت داشته باشد هر انگشتش در پی کار خویش و انکار دیگریست و نهایتاً هم اگر جمع شوند مشت می شوند و در پی سری که بر سرش فرود آید. مردمی که برای خلاصی از مشت و لگد انقلاب می کنند طبیعی است که با زدن مشت دولت تعین کنند. و چون آن روزها هنوز امکانات دولتی در اختیار نبود لگد آن به بعدها موکول شد و حقا که قول مردانه بود! … در فرایند مشت و لگد هیچ تغییری ایجاد نشد اما اصل جابجایی صادق بود. گهی زین به پشت و بالاخره گهی هم پشت به زین! و از انقلاب همین دگر دیسی بس که همه می دانند که این زینی که گفتم، قبل از انقلاب، پالان بود. در مورد انقلاب همه باید اذعان داشته باشیم که خرش مردانه از پل گذشت. این شروع مردانه در درازا به  هر چه مردانه تر شدن قوانین و فرهنگ و جامعه انجامید.>>>

قانون زنان را به حاشیه می راند

باهر کمال

مترجم: بابک پاکزاد

زنان به هر طریق زندگی می بخشند – نسل های متمادی را به دنیا می آورند، بذر می کارند، غلات را پرورش می دهند، خانواده ها را تغذیه کرده و در بازارهای محلی مواد غذایی و خوراکی می فروشند- زنان با خود آب و گرما می آورند و خود را برای مردمشان، چه نوزاد، چه بزرگسال و چه سالمند ایثار می کنند. آنان عامل حفظ کثرت زیستی، این منبع کلیدی آینده ی هر موجود زنده،هستند. سخن کوتاه، زنان چرخه حیات را حفظ کرده و توسعه می دهند. اما زنان قربانی جنایتی تقریبا ناشنیده، بی سرو صدا و نامرئی اند...>>>

مديريت امام زماني و فاحشه خانه هاي اسلامگرايان

ايراندخت دل آگاه

دستم به نوشتن نمي رود. هميشه همين گونه است. وقتي خبري مرا به خشم و درد و همزمان به شرم مي كشد، دستم به نوشتن نمي رود. آخر چگونه مي توانم بر اين شرمساري چيره آيم هنگامي كه مي بينم هم ميهنان خودم، خواهران خودم، از سر ناداري و ناداني به راهي مي روند كه اين «مديريت امام زماني» پيش رويشان ترسيم كرده است؛ همين مديريت شرم آور ِ پايين تنه اي كه «مكتب» حضرات و حشرات، آن را با آيت هاي گوناگون اش ترويج مي كند و بدان مي بالد.>>>

همهء ما مجبور شده ایم خارج از ایران زندگی کنیم

گفتگو با نيلوفر بيضائی

گفتگو از: سايت توانا

من فکر می‌‌کنم که تاثیر حرکت‌های زنان به خصوص در دهه اخیر بر کل جنبش اجتماعی در ایران قابل انکار نیست. در حقیقت گام برداشتن در تغییر نگاه به زن، باز کردن فضایی برای بحث و تعمق در این زمینه، در مقاومت در مقابل ساختاری که بر تبعیض به خصوص تبعیض زن و مرد استوار است، این‌ها کارهای بسیار دشواری است و من فکر می‌‌کنم که بخصوص در دهه اخیر بازتاب این فعالیت‌ها بسیار گسترده بوده. در وهله اول احساس غرور می‌‌کنم که چنین زنانی وجود دارند در داخل ایران و آن‌هایی‌ هم که خارج شدند می‌‌بینیم که چگونه با تمام محدودیت‌هایی‌ که دارند، تلاش می‌‌کنند تا بازتاب آن صدا باشند و کار را به شکل دیگری در سطح بین المللی انجام دهند و در بسیاری از زمینه‌ها موفق هستند.>>>

بلایی که بر سر یک مجسمه آمد

نامهء ارده

یکی از جالبترین قسمت های موزه هنرهای معاصر، مجسمه ای است که در اوایل انقلاب در کنار درب ورودی موزه نصب شده بود. داستان مجسمه "زن ومرد کشاورز" اثر داریوش صنیع زاده را تمام ایرانیان باید بشنوند و به خاطر سپرده و برای آیندگان تعریف نمایند تاعبرت آنها باشد. این مجسمه در دوران پهلوی، در جلوی وزارت کشاورزی در خیابان بلوار کشاورز قرار داشت ولی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مورد غضب بعضی از تندروهای مذهبی قرارگرفت و دلیل آن هم سه چیز بود: یکی سر بدون روسری زن، دومی ساق پای برهنه زن که دامن به پا داشت و سوم نماد کمونیسم بودن آن. ابتدا یک آدم عقل کلی که تصور میکرد این مجسمه باعث فساد میشود دستور داد تا مدتی روی آن را با برزنت پوشاندند و کسانی که مجسمه را در آن محل به یاد نداشتند، مدتها سردرگم بودند که این شی عظیم زیر برزنت جلوی وزارت کشاورزی چیست؟ مدتی بعد برزنت را برداشتند و با برزنت روی سر زن کشاورز را که برهنه (!) بود و مشغول آبیاری گیاهی نمادین، محجبه کردند، یعنی لچکی روی سرش انداختند و پای زن را هم که لخت بود، شلوار بد ریختی از جنس همان برزنت پوشاندند. اما این کارها چنان با بد سلیقگی انجام شد که بینندگان تصور می کردند سر و پای زن کشاورز را گل مالی کرده اند به این ترتیب مجسمه بکلی از ریخت افتاد و مورد تمسخر مردم قرار گرفت و تا مدتها سوژه مردم و مطبوعات بود مبتکران لابد تصور نمی کردند چنین کاری با یک مجسمه فلزی چنین باعث مضحکه آنها خواهد شد....>>>

بقيه در آرشيو

پاسخ کانون نویسندگان ایران به روزنامه‌ «اعتماد»

روزنامه‌ «اعتماد» در شماره 2 تير 1390، صفحه 10، در مطلبی تحت عنوان «شبکه اطرافيان فرح پهلوی چه کسانی بودند؟» نوشته است‌: «اين گروه ­(اطرافيان فرح پهلوی) علاوه بر اين که سعی می‌کردند تا با تلفيق فرهنگ غربی و ايرانی، هويت جديدی برای ايرانيان به وجود آورند و مواضعی را که رژيم موفق به تصرف شان نشده بود در دست بگيرند، قصد داشتند تا به جذب نيروهای آزادانديش و مخالفان محافظه‌کار دولت بپردازند. بدين ترتيب کانون نويسندگان با کوشش فرح به راه افتاد و عده زيادی از شاعران و نويسندگان کشور نيز به جرگه ياران فرح پيوستند.»>>>

همراه با توضيحی از اسماعيل نوری علا

سکولارهای سبز برگزار ميکنند

آلترناتيو حکومت اسلامی چيست؟

دو سخنرانی از

اسماعيل نوری علا

لوس آنجلس - 12 اگوست

ساکرامنتو ـ 21 اگوست

>>>

سايت شبکهء سکولارهای سبز>>>

دو کتاب از

اسماعيل نوری علا

مبانی سکولاريسم نو

سکولاريسم نو برای ايران

نحوهء سفارش و خريد >>>

پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>

اعلاميهء جهانی حقوق بشر>>>

و پيوند به يک ويدئو>>>

اعلاميه ها

و ميثاق های بين المللی

حقوق خود را بيشتر بدانيد

گزيده هائی از

سخنان خمينی

رنگين کمان

برای آزادی، دموکراسی،

جمهوری و لائيسيته

===========

خبرنامهء گويا

==========

دانشجو نيوز

==========

حزب مشروطهء ايران

(ليبرال دموکرات)

==========

سايت ینياد داريوش همايون

==========

ايرانيان دات کام

===========

آژانس خبری کورش

===========

نيلگون

===========

آسمان ديلی نيوز

===========

رضا پهلوی

===========

فراتايمز

===========

مقالات سياسی

===========

ايرانسکوپ

===========

پارس ديلی نيوز

===========

مردانی نيوز

===========

خواندنیها

===========

اصغر آقا

===========

الفبا

=============

اخبار روز

===========

آينده نگری

===========

گفتگو

============

هزل (وبلاگ حميدرضا رحيمی)

===========

پيام دانشجو

وبلاگ مهندس طبرزدی

===========

وبلاگ کورش زعيم

===========

تغيير برای برابری

===========

شبکه سراسری

همکاری زنان ايرانی

===========

شبکه همبستگی

 با مبارزات زنان ايران

===========

تريبون ايران

© 2007 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630