|
||||||||
پيوندها |
خبرهای شبکهء سکولارهای سبز |
مطالب شمارهء قبل | سل سوم ـ شماره 920ـ دوشنبه 3 آبان 1389 ـ 25 اکتبر 2010 | |||||
پيوند به نسخهء رايگان اينترنتی>>>>
=========== =========== =========== ============= ========== ========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ============= =========== ============= ============= ============= ============ =========== =========== ============= ============= =========== =========== =========== ============ =========== =========== =========== =========== =========== =========== =========== ===========
|
پيام شورای هماهنگی شبکهء جهانی سکولارهای سبز ايران بمناسبت روز کورش، سالروز اعلام نخستين منشور حقوق بشر>>>
اعضاء کميته نظارت بر تصويب اساسنامه و انتخابات شورای هماهنگی شبکه معين شدند>>>
رئيس انجمن سکولارهای سبز واشنگتن
انجمن سکولارهای سبز ونکوور آغاز بکار کرد از صفحهء فيس بووک انجمن ديدار کنيد>>>
دعوت به جلسهء اعلام موجوديت، با حضور دکتر اسماعيل نوری علا در ونکوور>>>
دربارهء حملهء آقای داريوش همايون
بنا به پيشنهاد شورای هماهنگی شبکه، انجمن های حرفه ای سبز بوجود ميآيند. بزودی چند انجمن، از جمله انجمن ميراث فرهنگی و زيست محيطی سبزهای سکولار، انجمن هنرمندان سبزهای سکولار، و انجمن نويسندگان سبزهای سکولار اعلام موجوديت خواهند کرد. از متقاضيان عضويت در شبکه خواسته شده که اعلام دارند خواهان عضويت در کدام يک از اين انجمن های حرفه ای هستند.
گزارش تجليل از اسفنديار منفرد زاده
سايت اينترنتی انجمن سکولارهای سبز تورنتو هم آغاز بکار کرد
انجمن سکولارهای سبز ايالت ويرجينيا طبق گزارش خانم ساغر کسرائی از ويرجينيا، هفتهء گذشته هشتمين انجمن سکولارهای سبز در ايالت ويرجينا در شمال شرقی آمريکا آغاز بکار کرده و بزودی نخشتين گردهمائی عمومی آن برگزار خواهد شد.
مطابق خبر واصله از شهر ونکوور کانادا، انجمن سکولارهای سبز اين شهر در روز يکشنبه 31 اکتبر، با سخنرانی دکتر اسماعيل نوری علا آغاز بکار خواهد کرد. همچنين از شهر هوستون در ايالت تکزاس آمريکا خبر داده اند که انجمن اين شهر نير در حال تأسيس است و بزودی اعلام موجوديت خواهد کرد.
در شرايطی که سال نوی تحصیلی با حضور بیش از سيزده میلیون دانش آموز و بیش از یک میلیون معلم از روز نخست مهر ماه آغاز شده، اسلامیزه کردن محیط های آمورشی نیز توسط ارگان های مختلف سرکوب حکومتی با جدیت بیش تری پیگیری می شود. >>>
در همهء دنيا نگرانی از خصوصی سازی بيشتر در رابطه با تسليم شدن به قوانين بازار در امر آموزش و کالايی شدن پژوهش و فرهنگ مطرح می شود. بيشترين صحبت های روزهای اخير در ايران هم پيرامون همين مسائل است.>>>
بالاخره این سفر رهبر به قم هم اتفاق افتاد. فاصله 150 کیلومتری طی شد و آقا مورد استقبال ملت همیشه در صحنه قرار گرفت. ولی گویا با همه تلاشی که شده، جز خودی ها کسی به استقبال نیامده بود. از این جالب تر نام یکی از استقبال کنندگان از رهبری است: آیت الله احمدی فقیه یزدی. کافی است یک جستجو کنید تا متوجه شوید حضرت آیت الله ، شهریور امسال دار فانی را وداع گفته بود و حتی آیت الله خامنه ای در هشتم شهریور درگذشت او را تسلیت گفته است. >>>
سخنرانی ولی امر مسلمین جهان در قم تمام شد. بگذرید که من مانده ام اول مسلمان باشم و بعد ولی امرم را انتخاب کنم، یا نه، اول باید ولی امرم را انتخاب کنم تا بتوانم مسلمان باشم. کاش حوزهء علمیهء قم و مراجع کرام حداقل گرهء این یک سوال را برای ما باز کنند تا تکلیفمان روشن شود - سخنرانی آقای خامنه ای در قم، به « بهانهء دیر رسیدن»، با عجله و تیتر وار تمام شد و البته این دیر رسیدن هم بهانهء خوبی است تا آدم وقتی « نمی تواند » کاری را به خوبی انجام دهد خودش را توجیه کند. سخنرانی آقای خامنه ای در حالی در قم تمام شد که « لکنت های زبانی » و « تپق های کلامی» او بیشتر از همیشه بود؛ بخصوص آنجا که می خواست مواردی را تیتر وار بگوید و اظهار کند که این موارد نه یک« نکته» بلکه « اوامری هستند که لازم است بخشنامه ای شوند». آقا، علیرغم آنکه می خواست همه را به اطاعت امر فرا بخواند و خود را قوی تر و مسلط تر از همیشه نشان دهد، اما نه تنها نتوانست از عهدهء این کار برآید بلکه مشخص بود که او با همهء قوای نظامی و انتظامی خود نتوانسته است بر « اضطراب و هراسی» که بر ذهن او حاکم است، چیره شود و چهرهء بزک کردهء او هم قادر نبود آن را پنهان کند. هم چنین معلوم بود، از غیبت و یا عدم حضور چهره هایی از علما و مراجع در مراسم سخنرانی خود «عصبانی» است. در یک کلام، چهرهء امروز خامنه ای حامل عصبانیت و اضطرابی بود که سعی می کرد خود را با لباس تهدید بپوشاند؛ و سخنرانی او یکی از عجولانه ترین و بی سامان ترین سخنرانی هایی بود که تا کنون از او شنیده شده بود. خامنه ای در قم، سبزها را «میکروب های سیاسی» خواند و خواص، و مشخصاً هاشمی رفسنجانی، را به همراهی و اطاعت از قوهء مجریه فراخواند و گفت که دیگر عذری را نمی پذیرد. او همه را به وحدت از نوع خودش فراخواند و تهدید کرد که دیگران و خواص فقط به اظهار نظر در این باره نپردازند و عملاً مطیع او باشند. اگرچه معلوم نیست خامنه ای در قم، تا چه موفق به جلب نظر و تطمیع و تهدید علما و مراجع می شود تا ولایت خود را گسترش دهد و «مشروعیت برباد رفته» را باز پس بگیرد. اما آنچه مسلم است نبرد خامنه ای با هاشمی رفسنجانی با همین اظهارات وارد فاز نهایی خود شده و خامنه ای می رود که آخرین سامورایی را هم به هاراکیری فرابخواند.
امثال علوی تبار خود به خوبی دریافته اند که دوران آموزه های التقاطی علی شریعتی و نیز تفکر اسلام سیاسی روح الله خمینی بسر آمده و کثیری از مردم ایران رفاه و آزادی خود را در ورای این حکومت واپسگرا جستجو می کنند؛ ولی بخاطر تعلق خاطر شدیدش به ایدئولوژِی های اسلامی سعی می کند تا آنجا که ممکن است اجازه ندهد مردم از پایین و سازماندهی شده (و با کمک فکری گروه های معتقد به سکولاریسم و حقوق بشر) رژیم جمهوری اسلامی را ساقط و خواستار برگزاری رفراندوم جهت تغییرات پایه ای شوند.>>>
|
جنبش میکروب های سبز واژه ميكروب از دو كلمهء «كوچك» و «زيستن» گرفته شده است. ميكروبها معمولاً در كنار هم رشد مي كنند. از رشد و تقسيم ميكروب ها، اجتماعي از آنها به وجود مي آيد که به آن اجتماع ميكروبها «كلوني» مي گويند. كلوني ميكروبها شكل ها، رنگها و ويژگي هاي متفاوت دارند ولی در عملکرد همه آنها یکسان و هماهنگ با هم عمل می کنند. زندگي انسان و ساير جانوران به وجود ميكروب ها وابسته است. بسياري از نيازهاي ما توسط ميكروب ها تهيه مي شود. مانند: نان، ماست، پنير، چاي، ترشي ها و ... و حتي بعضي از داروها و ويتامين ها توسط ميكروب ها بدست مي آيد. (کتاب زيست شناسي اول راهنمايي، فصل 13)
از مدنيت اسلامی تا شهروندی ايرانی در انقلاب اسلامی، شهرهای ايران به تصرف روستائيان به شهر آمده در آمدند و طبقهء متوسط شهری يا مجبور به ترک وطن شد، و يا ماند و در دق مرگی ِ بلند و بي صدای خود به سرنوشتی دردناک تن سپرد. روستائيان خمينی گروه گروه بچه های شهری ِ کمونيست و فدائی و مجاهد و ملی را به گلوله بستند، به دختران شهريان تجاوز کردند، و در ويرانی آنچه که «روحانيت ِ» نشسته در قدرت با صفت «طاغوتی» معين می کرد از هيچ کاری فروگذار نکردند. و آنچه اين ماشين کشندهء زندگی شهری را روغنکاری می کرد همچنان پول نفت بود که اکنون در دست آقاها و آقازاده ها می گشت و آنان را از هرچه سواد و تخصص بی نياز می کرد...>>>
اگر بتوان انقلاب مشروطه را آغاز سیاست مدرن در ایران دانست، می توان فهمید که از آن تاریخ به بعد، وزن نیروهای موثر بر شکل دهی فضای سیاسی و فرهنگی ایران در چه حد و اندازه ای بوده است... در مجموع در این دوران نیروهای مدرن و ترقیخواه و افکار و اندیشه های آنان بود که بخش عمده تولیدات فکری و فرهنگی جامعه ایران را به خود اختصاص داده بود. این نیروهای مدرن که شاید بتوان وجه مشترک همه آنان را اعتقاد بی چون و چرا به سکولاریسم و جدایی دین از دولت دانست، نهال هایی را کاشتند که در دهه های بعد تبدیل به درختان تناوری شدند به گونه ای که هیچ حادثه سیاسی و تحول فرهنگی نتوانست رد پای این افکار را از ذهن ایرانیان پاک کند.>>>
آنگاه که يک فيلسوف واقع گرا به پاميخيزد! نامۀ آرامش دوستدار به يورگن هابرماس به نظر من آشکار سازی ماهيت و ذات جماعتی حيله گر بنام "نوانديشان دينی" در ايران است که امروز با مشاطه گری، سرخاب و سفيدآب کشيدن دوباره بر چهرۀ باورهای مندرس و نخ نمای قديمی دينی، و ساختن چهرۀ ای مثلاً «نوگرايانه» از دين، در تدارک و مهيا ساختن يک آزمايش خونين و دهشتناک ديگری برای مردم ايران هستند. مگرنه آنکه اينان، بهمين روال در دهه های گذشته به دست تجددستيزانی همانند جلال آل احمد، رضاداوری، احمد فرديد و پادوهای شیعهشناس فرانسوی و استاد دانشگاه سوربن پاریس، هانری کُربن (که "اعتقاد به مهدویت را در تفکر شیعه را عامل حیات و پویایی جوامع شیعی میدانست") ـ يعنی سيدحسين نصر، داريوش شايگان و همپالکی هايشان آ ميخ های محکمی بر تابوت نوزاد نورس مدرنيته در ايران نکوبيدند و با ابرام و پافشاری، مانع نشدند تا اين نهال نوپا در جامعۀ ايران شکوفا گردد؟>>>
در حاشیهء هجمهء دین خویان دانشگاهی آنچه که به نظر من در رابطه با نامه ی این اساتید مطرح و قابل تعمق است نه فقط نمایش واکنش خشمگینانهء دینکارانه و دین خویانهء این سه تن نسبت به نقد اسلام و دین و مذهب و فرهنگ اسلامی، که هشدار نهفته در این نامه به روشنفکران و روشنگران تبعیدی و مهاجر است. این نامه فقط "چغلی" از آرامش دوستدار نیست، هشدار به جامعه ی روشنفکری و روشنگری تبعیدی و مهاجری ست که ضعف ها، خطاها و لغزش های اش سبب شده اند تا دینکاران و دین خویان نیز بر این پیکره بیاویزند و خود را روشنفکر و روشنگر جا بزنند...>>>
امروز روشنفکران دينی ايران از جمله محمد خاتمی که آرامش دوستدار با نفرت از او و کارنامه اش سخن می گويد، و حتی بخشی از دينداران سنتی ايران در صف اول مبارزه با همان استبداد دينی هستند که آقای دوستدار و ميليون ها ايرانی ديگر از آن در رنجند. امروز دکتر عبدالکريم سروش که اين همه مورد طعن و نفرت آقای آرامش دوستدار است خود قربانی سانسور و سرکوب حکومت و گروه های فشار در ايران است. چراکه نوآوری های دکتر سروش در انديشه دينی بنيان های استبداد دينی را در ايران متزلزل کرده و حتی بر تحول انديشه دينی در کشورهای مسلمان خاورميانه تاثير داشته است.>>>
تنها سقوط درجمهوری اسلامی آزاداست سال هاست صدای زن به طور رسمی از موسیقی ایران و عرصه عمومی جامعه حذف شده است لیکن سقوط در جمهوری اسلامی چنان فراوان است که کسی دیگر به این فاجعه نمیاندیشد. و چه سقوطی عمیقتر از این که فاجعهء حذف به امری بدیهی و روزمره، و تکرار آن به عادت تبدیل شده باشد؟ پس از هر سقوط بزرگ اما همواره یک افسوس بزرگ چون «آهی مانده به لبها» از سینه جامعه بر میخیزد؛ آهی که این بار علاوه بر «شهدا» باید بر آن افزود: جای همه آن هنرمندان، خوانندگان، هنرپیشگان، شاعران، نویسندگان و روزنامهنگارانی نیز خالی، که بخت و فرصت زندگی و فعالیت و مرگ در کشورشان از آنان دریغ شد.>>>
سرکار خانم رهنورد! من به عنوان یک انسان و یک زن، به انسان و زنی که در مقابل استبداد ایستاده و تا اینجا آمده، احترام می گذارم. ولی اجازه بدهید که در همین شرایط ویژه هم باز کسی که در جایی روبه روی رسانه و در موقعیتی ویژه نشسته نقد شود. اگر ما به عنوان شهروند ایرانی و مسئول انتقاد نکنیم، باز همان آش است و همان کاسه.>>>
اخراج اساتید سکولار از دانشگاه آزاد کریم زارع، معاون دانشگاه آزاد، از شناسایی و اخراج چند عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد که مسجل شده دارای نگرش های سکولاریستی هستند خبر داد و گفت: «به این اعضای هیئت علمی که دربارهء آنها گزارش هایی رسیده بود تذکر داده شد اما وقتی با تذکر اصلاح نشدند عذرشان را خواستیم». او افزود: «یک سری قوانین است که بر اساس آنها گزینش اساتید صورت می گیرد. سال 63 که مسئولیت گزینش استاد در شورای عالی انقلاب فرهنگی را بر عهده گرفتم کل آئین نامه شورای عالی انقلاب فرهنگی در راستای دفع افرادی که نگرش های سکولاریستی داشتند از کرسی هیئت علمی دانشگاه ها تجدید نظر شد و به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید».>>>
|
دادگاه های بین المللی به شکایت من علیه آقای خامنه ای رسیدگی کنند! برای قربانیانی چون من، کدام راه پا بر جا می ماند تا، با پیمودن آن، امید تظلم خواهی داشته باشیم؟ اگر از سوی دستگاه های قدرتمند امنیتی و حکومتی، حقوق ما زیر پا گذاشته شود، که چنین شده است، می بایست در دستگاه عدلیه تظلم خواهی نماییم. اگر دستگاه عدلیه زیر نفوذ و در اختیار همین دستگاه های قدرتمند امنیتی و حکومتی بود،در آن صورت چه راهی برای دادخواهی شهروند بی پناه باقی خواهد ماند؟.. من ناگزیر از اعلام جرم علیه جمهوری اسلامی هستم. من رسماً شکایت خود علیه آقای علی خامنه ای، رهبر حکومت جمهوری اسلامی، را تقدیم محاکم بین المللی نموده و از شما وکلای محترم و هر انسان آزادهء دیگر، درخواست کمک می کنم تا این دادخواست، مسیر قانونی و حقوقی لازمه را طی کرده و به صورت موثر پی گیری شود.>>>
اگرچه جمهوری اسلامی به تعهدات بین المللی خود در رعایت حقوق مردم ایران پایبند نیست، مردم ایران، فعالان سیاسی، و فعالان حقوق بشری به آنها پایبند بوده و خواستار رعایت حقوق مردم ایران توسط اين حکومت هستند. و بر اساس شرايط حاکم، آشکار است که شکایت ایرانیان باید در مراجع بین المللی مورد رسیدگی قرار گیرد و این امر مستلزم تلاش پیگیری همهء ایرانیان در سطح ملی و بین المللی است. شنیده شده است که، بدلیل خطاکاری ها و عدم رعایت حداقلی قوانین دست و پا شکستهء قضایی حکومت، اسلامی آقای مهندس طبرزدی قصد دارد به محاکم بین المللی شکایت برد؛ و از آنجایی که تمامی فرامین سرکوب، زندان و اعدام ها زیر نظر رهبر انجام شده است این شکایت خود وی را نیز شامل می شود.>>> درهای موزهء ايران باستان در روز جهانی کورش بوی بازديدکنندگان بسته خواهد بود روابط عمومی موزه ملی ایران: موزهء ملی ايران در روزهای ششم و هفتم آبانماه تعطیل است و موزه در طول این دو روز پذیرای بازدیدکنندگان منشور کوروش نخواهد بود. روابط عمومی موزه ملی دلیل این تعطیلی نابهنگام را "بهروز رسانی سیستم امنیتی و تجهیزات دوربینهای مداربسته و تاسیسات برق موزه ملی" اعلام نموده است. گفتنی است که تعطیلی موزه ملی در دو روز ششم و هفتم آبانماه در حالی اعلام میشود که از مدتی پیش، سازمانهای غیردولتی و دوستداران فرهنگ ایران، همه گروههای مردم را به بازدید از منشور کورش بزرگ در هفتم آبانماه سالروز صدور منشور جهانی حقوق بشر کورش بزرگ فراخوانده بودند. از دیدگاه صاحبنظران این اقدام مدیریت موزه ملی ایران صرفا به منظور پیشگیری از سفر دوستداران کورش بزرگ به تهران و بازدید گروهی از منشور کورش بزرگ در روز جهانی کورش صورت میگیرد.
رسيدن به حکومتی سکولار آسان است! گفت و شنید با اسماعیل نوری علاء (به انگیزه حضور دکتر اسماعیل نوری علاء در ونکوور ـ 31 اکتبر 2010) هادی ابراهیمی ـ نشريهء شهرگان ونکوور اصلاح طلبان ما را «آرمان شهری» و «صد در صدی» و «بنیادگرا» می خوانند برای اینکه کل هستی خود را در چشم انداز فروپاشی حکومت اسلامی در خطر می بینند. حال آنکه تصور من و یارانم از حکومت سکولار حکومتی است شبیه آنچه در آمریکا و کانادا برقرار است. ادیان آزادند و نیایشگاه ها برقرار، کسی حق ندارد کاری بکار دیگری داشته باشد، و دگراندیشان و منکران عالم غیب هم از تعقیب و ایذاء مصونند و آزاد... حکومت سکولار مورد نظر ما، هم اکنون، در بخش عمده ای از جهان تحقق یافته و وسیله ای است که ما را به صفوف ملل متمدن و آزاد بر می گرداند و رسیدن به آن بسیار آسان تر از رسیدن به جامعه ای است که اسلامی ها برای ما نقشه ریخته بودند و در اجرا از آن نتیجهی معکوس گرفتند.>>>
تغییر در ایران برای یک حکومت دموکراتیک سخنرانی دکتر اردشیر امیر ارجمند مشاور ارشد موسوی و استاد دانشگاه گزارشگر راديو زمانه: سراجالدین میردامادی بیژن حکمت، مجری مراسم سخنرانی دکتر امیر ارجمند، تحت عنوان «راهبردهای جنبش سبز در روابط بینالملل»، گفت: «اخیراً بسیار شنیدهایم که نگارندگان و صاحبنظران مختلفی لزوم یک سیاست خارجی جداگانه و روشن را برای رهبران جنبش سبز پیشنهاد میکنند. امروز خیلی خوشبخت هستیم آقای اردشیر امیرارجمند، که مشاور ارشد آقای میرحسین موسوی هستند و پس از حوادث بيست و دوم خرداد مدتی زندان بودند و توانستند بالاخره خودشان را به فرانسه برسانند، دعوت ما را پذیرفتند و در گفتوگوی امروز شرکت میکنند. آقای امیرارجمند، استاد حقوق دانشگاه شهید بهشتی هستند و رشتهء ایشان حقوق عمومی و حقوق بشر است. ایشان همچنین رئیس کرسی حقوق بشر، صلح و دموکراسی یونسکو در ایران و رئیس مرکز حقوق بشر دانشگاه شهید بهشتی و نایب رئیس کمیسیون اخلاق یونسکو در ایران بودند.»>>>
نفسهاي آخر اصلاح طلبي ديني - حکومتي! سايت «کلمه» در مطلبی مدعي شده است که دانشگاههاي تهران به همت اعضا انجمن دانشجويي سبز شده و بستههاي آگاهي دهنده حاوي وصيت نامه آيتالله خميني و سخنان "علي شريعتي" در اختيار دانشجويان جديدالورود قرار گرفته است. در واقع منظور از سبز شدن در اينجا انتشار آثار مذکور است. اگر سبز را رنگي گسترده به گستردگي جنبش سبز و اعتراضات بعد از انتخابات بدانيم، چسباندن نام شريعتي و خميني به سبز بودن بسيار عجيب و غيرواقعي به نظر ميرسد. البته اصلاح طلبان پيشتر نيز چنين اقداماتي را انجام داده بودند.>>>
نخستین رمان مسعود نقره کار، به زبان انگلیسی، منتشر شد:«مسیح ِ گورستان طلایی»رمانی بر اساس زندگی بیماران روانی در امریکا>>>
من نامه ء آرامش دوستدار به هابرماس ، فیلسوف معاصر آلمانی را هنوز نخوانده بودم که از سراتفاق نامه دوسه تن از فضلای دانشگاه رفتهء ایرانی را دیدم که شتاب به خرج داده بودند تا از موضع دفاع از «اسلام» به این فیلسوف غربی بگویند: «مراقب باشد و گول این بی سواد راسیست کینه جو را نخورد زیرا اسلام عزیز اینجورها هم که این بابا به شما گفته است خشونت طلب و آدم کش نیست». در هر صورت من شتابزدگی این«روشنفکران» ایرانی را که درنامه نگاری به بزرگان با یکدیگر مسابقه می دهند، اندکی رقت آور یافتم و چند بیتی به بدیهه زیر نامه آنها قلمی شد. دیشب فرصتی پیش آمد و نامهء آقای دوستدار را هم یافتم و خواندم. نتیجه آن شد که سطرهای دیگری نیز بر ابیات پیشین افزودم... >>>من با هماهنگي سرپرست تيم و با دمپائی كنار نماينده رژيم صهيونيستي ايستادم!» حسين خدادادي، قهرمان وزنه برداری ايران من جزيي از تيم بودم و كاري را نميتوانستم با ميل خودم بكنم. البته راضي نبودم كه روي سكو بروم. چه من ميرفتم و چه نميرفتم، پرچم ايران در كنار پرچم رژيم صهيونيستي بالا ميرفت. من به هيچ وجه قصد ايستادن در كنار نماينده رژيم صهيونيستي را نداشتم. لباسم را هم عوض كرده بودم، اما وقتي قرار شد روي سكو بروم با يك لباس غيررسمي و حتي با دمپايي روي سكو رفتم. از اين موضوع خيلي ناراحت بودم. حتي با نماينده رژيم صهيونيستي دست ندادم. او دستش را دراز كرد، اما من دست ندادم. اين در گزارش حراست هم ثبت شده است. فيلمش هم هست !>>>پيوند به خبر بی بی سی در اين مورد>>>
بموجب گزارشات جراید شریفهء دارالخُرافه، مرکب ملوکانه سرانجام و بدلائل گوناگون که به کسی جز ولایتعهد آقا مصطفی (ص) مربوط نیست، به قم تشریف فرما شد و در این باب، به قول آن شاعر متقدّم مکتبی: هرکس به زبانی صفت حمد تو گوید / بلبل به غزلخوانی و قــمری به ترانه... لکن خوانندگان محترم ضد انقلاب یک وقت تصور نفرمایند که که از متأخرین در این باب هنوز چیزی صادر نشده است. فدوی، برای جوریِ جنس، یک فقره از ترشّحات مؤمنین معاصر را نیز در همین رابطه بشرح زیر کار سازی می کند:در آستانهء تشريف فرمايي آقا به قم؛ «آواز خوش ترانه اي مي آيد / خوش حالي بي كرانه اي مي آيد / با شور و شعف چلچله ها مي خوانند / سيد علي خامنه اي مي آيد!» گفتن ندارد که آن «چلچله» های مکتبی در مصرع سوم، به فتوای علمای سلف، حشره الله مع موالیة المُطهّرین، صلوات الله علیهم اجمعین، نمی توانند مادّه باشند...>>> متاسفانه، به دلیل سیطره و نفوذ تفکر مخرب چپ ها و توده ای ها در ایران، هنوز هم مردم ما حاضر نیستند بپذیرند که بخشی از مشکل خود آن ها هستند. من به گذشته کاری ندارم ولی در همین دوران پس از انقلاب این عوام الناس مذهب زده بودند که از خمینی یک قدیس و یک روحانی علی گونه ساختند؛ همین مردم بودند که کشتار دولتمردان عصر پهلوی را جشن گرفتند؛ در جلوی چشم همین مردم خمینی اعلام کرد "من توی دهن مخالف می زنم و مطبوعات را خفه می کنم". آیا کسی شنیده یا دیده که مردم ما به خاطر بسته شدن یک نشریه ناراحت شده باشند؟ هنوز رفتار مردم ما پر از ریا و دوگانگی است. کسی که تا شب قبل از انتخابات به دودمان این رژیم و سران آن فحش می دهد متأسفانه صبح او را پای صندوق رأی و در صف رأی دادن می بینیم.>>>
طلبه ها از تماشای ورزش و کارهای بیهوده بپرهیزند حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی به گزارش مرکز خبر حوزه، حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی، طی سخنانی در جمع دانش پژوهان مرکز تخصصی مهدویت حوزه گفت: ورزش کردن، به ویژه داشتن مهارت در سه رشتهء شنا، سوارکاری و تیراندازی، خیلی خوب و بلکه لازم است، اما طلبه ها سعی کنند از لغویاتی همچون تماشای ورزش و کارهای بیهوده به طور جدی بپرهیزند. وی همچنین، با تاکید بر لزوم توجه طلاب به بهره گیری از ابزار روز در راستای امر تبلیغ، افزود: در عالم طلبگی سعی کنید که اهل ابتکار باشید تا از این طریق به پختگی لازم رسیده و برای جامعه خود مفید باشید. رییس ستاد اقامهء نماز کشور در ادامه با بیان این که طلبه های امروزی باید به مراتب با سوادتر از طلبه های قدیم باشند، اظهار داشت: امروز وجود نظام جمهوری اسلامی، ولی فقیه و حوزه های علمیه در این کشور نعمت است و ما اگر طبق آیات قرآن کریم قدردان نعمت نباشیم، ضرر می کنیم و دچار خسران می شویم. وی اضافه کرد: به لطف الهی امروز امکانات زیادی برای طلاب و مبلغین در کشور فراهم است و این شرایط استثنایی برای هیچ کدام از انبیا مهیا نبوده است. حجت الاسلام و المسلمین قرائتی خاطر نشان کرد: هر چه زمان می گذرد قدر روحانی در جامعه ما بیشتر فهمیده می شود لذا نباید از وجود برخی ناهنجاری های فرهنگی در کشور و یا برخی اهانت ها به روحانیت نگران بود. وی همچنین به لزوم استفاده طلاب از تشبیهات و تمثیلات در سخنرانی ها برای جذب بیشتر مخاطبان اشاره کرد.
|
|||||
© 2010 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |