آرشيو  |  خانه  |   فهرست همهء مطالب به ترتيب نام نويسنده يا موضوع   |   پيوند به تقويم 1387  |   تماس    جستجو در سايت   |   English Section

فهرست موضوعی مطالب

برخی از نامه های خوانندگان

-----------------------------------

آرشيو «کوتاه و گويا»

-----------------------------------

آرشيو «می ترسانند

چون می ترسند»

-----------------------------------

گلچين باغ های مجازی

-----------------------------------

مطالب در رد سکولاريسم

مطالب در رد سکولاريسم نو

-----------------------------------

اعلاميۀ حقوق بشر

-----------------------------------

 

=======================================================

سال دوم ـ شماره 438 ـ سه شنبه 29 بهمن 1387 ـ  17 فوريه 2009

=======================================================

شوخی يا جدی؟: نمايشگاه فرهنگی و هنری «همراهان مقاومت» (حماس)ه

به قلم لرد کين راس

فصل پنجاه و پنجم ـ تجربه در دموکراسی (بخش اول)

مصطفی کمال، با اشاره به اين وضعيت، خود را با امپراتور روشنفکر روم، آگوستوس، که نخستين سزار رم محسوب می شود، مقايسه می کرد ـ سزاری که مجلس سنا به او اختيار مطلق داد و در نتيجه وقتی زمان مرگ او فرارسيد ديگر کسی به ياد جمهوريت نبود و از آن پس جانشينان او به نام امپراتور تاج بر سر نهادند. کمال می گفت که چنين اتفاقی نبايد در ترکيه بيافتد. بدينسان، لااقل از لحاظ نظری، او با برقراری ديکتاتوری مخالف بوده و خواست قلبی اش آن بود که سيستمی به وجود آيد که پس از او نيز باقی مانده و به خاطر منافع کشور به صورت يک دموکراسی سبک غربی متحول شود.

======================================================

حرکت عراق به سوی ناسيوناليسم سکولار

چارلز کراتامر

با روشن شدن نتايج اين انتخابات، نخست وزير عراق، نوری المالکی، از رهبر يک حزب کوچک اسلامی تبديل به رهبر «حزب حکومت قانون» شد. او با شعار امنيت و ناسيوناليسم سکولار در اين انتخابات شرکت کرد و با آرای زيادی برنده شد. رقيب او که يک فرقه گرای طرفدار ايران در يک حزب مذهبی شيعه بود آرای اندکی به دست آورد. يک حزب ديگر اسلامی شيعی، برهبری مقتدا صدر، که طرفدار ايران است، يازده در صد آرائی را که قبلاً داشت از دست داده و در منطقهء نفوذ خود در بغداد، آرائش به سه درصد تنزل پيدا کرد. حزب اسلامی «فضيلت» نيز، که قبلاً بر بصره مسلط بود، به کلی قدرت خود را از دست داد.

======================================================

توضيحاتی دربارهء مقالهء «انتخابات ریاست ‌جمهوری،

فرصتی بزرگ برای سکولارهای ایران»ه

ديروز مقاله ای با عنوان فوق در سکولاريسم نو منتشر شد که در ابتدای آن توضيحی از جانب نشريهء ما آمده بود به اين شرح: «انتشار اين مقاله، بطور بديهی، دليل بر موافقت گردانندگان سکولاريسم نو با مفاد آن نيست، بی آنکه بخش های عمده ای از آن را غيرقابل تأييد بداند. آيا انتخاب سياست «پله به پله» و «گام به گام» هنوز هم در ايران کارا است؟ آيا کل رژيمی که بر محور ولايت فقيه ساخته شده توان پذيرش اين خواست ها را دارد؟ تضمين صحت چنين انتخاباتی چيست؟ چرا اين باز هم بايد از ملی ـ مذهبی ها همچون محلل استفاده کرد؟ دهندهء عفو عمومی کيست و چرا به مورد مجاهدين که می رسد پرانتز و اما بر می دارد؟ اساساً چرا بايد مخالفان را بچشم مجرم ديد و آنها را عفو کرد. آنکه بايد تقاضای عفو کند آقای خامنه ای و شرکای ايشان هستند. باری و بهر حال، ما همگان را به شرکت در اين بحث که آقای پيمان کليد آن را بخوبی زده اند دعوت می کنيم». آنچه می خوانيد پاسخ آقای پيمان به پرسش های فوق است.

=======================================================

نگاهی به سانسور در ایران پس از انقلاب

اسد سیف

شیوه‌های حاکم سانسور باعث رشد خودسانسوری شده است. همه جا عوامل و ابزار سانسور جمهوری اسلامی حضور فعال دارند؛ در خانه، اداره، در محیط‌های عمومی، در مدارس و دانشگاه‌ها، در خیابان‌ها و روزنامه‌ها و رسانه‌ها دستگاه‌های عریض و طویل سانسور با نام‌های «شوراهای نظارت» و یا «ستادهای امر‌به‌معروف» همه جا فعال است. چند اداره و نهاد دولتی مؤظف هستند تا سانسور را مقرر دارند و سازماندهی کنند؛ وزارت اطلاعات، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت علوم و فن‌آوری. نهادهایی هم کار اجرایی سانسور را برعهده دارند؛ دفتر‌های حراست، گزینش، نهادهای سیاسی-عقیدتی، سازمان‌های نظارت، دفترهای ‌بسیج و گروه‌های امر ‌به ‌معروف و نهی ‌از‌ منکر.  (+يک نظر)

===================== کوتاه و گويا  ====================

اشتباهی که ما کردیم

سید روح الله موسوی خمینی بنیان گذار جمهوری اسلامی

اشتباهی که ما کردیم این بود که به طور انقلابی عمل نکردیم و مهلت دادیم به این قشرهای فاسد، و دولت انقلابی و ارتش انقلابی و پاسداران انقلابی، هیچ یک از اینها عمل انقلابی نکردند و انقلابی نبودند. اگر ما از اول که رژیم فاسد را شکستیم و این سد بسیار فاسد را خراب کردیم، به طور انقلابی عمل کرده بودیم، قلم تمام مطبوعات را شکسته بودیم و تمام مجلات فاسد را تعطیل کرده بودیم و روسای آنها را به محاکمه کشیده بودیم و حزب های فاسد را ممنوع اعلام کرده بودیم و روءسای آنها را به سزای خودشان رسانده بودیم و چوبه های دار را در میدان های بزرگ برپا کرده بودیم و مفسدین و فاسدین را درو کرده بودیم، این زحمت ها پیش نمی آمد... ما نمی ترسیم از اینکه در روزنامه های سابق، در روزنامه های خارج از ایران برای ما چیزی بنویسند، ما نمی خواهیم  وجاهت در ایران، در اسلام، در خارج از کشور پیدا بکنیم. ما می خواهیم به امر خدا عمل کنیم و خواهیم کرد. )صحیفه ی نور جلد 8 صفحه ی 251 سال 1358).    (آرشيو)

=======================================================

ماجرای دو نشریه در دادگاه مطبوعات کرمانشاه

آقایان علی اصغر جمشید نژاد و شهسوار بسطامی مدیران مسئول دو نشریه "نسیم غرب" و "نوای وقت" روز یکشنبه بيست و هفت بهمن ماه به دادگاه مطبوعات کرمانشاه احضار شدند.  شاکیان نشریه نسیم غرب " اداره مخابرات و شهرداری همدان " هستند که نسبت به چاپ یک کاریکاتور درباره اداره مخابرات و چند مطلب انتقادی درباره شهرداری همدان علیه این نشریه شکایت کرده بودند. همچنین شاکی نشریه نوای وقت " معاونت اطلاعات سپاه پاسداران منطقه کرمانشاه " در قبال دو مطلب بنام های "حجاب زن مو یا نگاه" و "حاکمیت جنسی در رابطه با کلمه رجال" که در سال هشتاد و چهار منتشر شده است و همچنین"اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کرمانشاه" در رابطه با چاپ داستانی بنام "من عاشق رژ شرابی و لاک صورتیم" که برگرفته از کتاب تفاله های زمینی به نویسندگی محسن میرزایی است که در سال هفتاد و نه توسط نشر روزگار در تهران بچاپ رسیده است و در سال هشتاد و چهار در نوای وقت منتشر شده است. لازم به یادآوری است تمام این شکایت ها مربوط به سال های گذشته بوده که اکنون رسیدگی می شود. دادگاه هر دو نشریه در شعبه 7 دادگستری کرمانشاه با حضور هیأت منصفه مطبوعات برگزار شده و با تشکیل پرونده و دفاعیات در انتظار رأی دادرسی است. >>>>

فهرست نام نويسندگان>>

© 2008 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630