آرشيو  |  خانه  |   فهرست همهء مطالب به ترتيب نام نويسنده يا موضوع   |   پيوند به تقويم 1387  |   تماس    جستجو در سايت   |   English Section

فهرست موضوعی مطالب

برخی از نامه های خوانندگان

-----------------------------------

آرشيو «کوتاه و گويا»

-----------------------------------

آرشيو «می ترسانند

چون می ترسند»

-----------------------------------

گلچين باغ های مجازی

-----------------------------------

مطالب در رد سکولاريسم

مطالب در رد سکولاريسم نو

-----------------------------------

اعلاميۀ حقوق بشر

-----------------------------------

 

=======================================================

سال دوم ـ شماره 390 ـ چهار شنبه 11 دی 1387 ـ  31 دسامبر 2008

=======================================================

بسکه در خرقۀ آلوده زدم لاف صلاح / شرمسار از رخ ساقی و می رنگين ام

=======================================================

می خواهند چه کنند؟

الاهه بقراط

کارشناسان و نظرپردازان تا کنون بارها جمهوری اسلامی را از زاویه های گوناگون با سلسله صفویه مقایسه کرده اند. اما اینکه رهبر مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی نیز خود دست به چنین مقایسه ای بزند و نسبت به «دچار» شدن جمهوری اسلامی به «شاه سلطان حسین ها» هشدار بدهد، بیشتر بیانگر «حمله» و «جنگ» است. این نخستین بار نیست که کارشناسان و هم چنین سیاستمداران امید به در پیش گرفتن راه های تازه دیپلماتیک را موکول به انتخابات این یا آن کشور می کنند. اگر دقت کنید، همواره یا انتخابات آمریکا باید به پایان برسد، یا نتیجه انتخابات در آلمان معلوم نیست و یا اینکه در فرانسه و انگلستان کسی نمی داند کدام حزب قدرت دولتی را در دست می گیرد…

=======================================================

نگاهی به چند خرافۀ سياسی در ميان ما ايرانيان (2)ء

خرافۀ دوم: مشروطيت، استبداد و دموکراسی

کیخسرو آرش گرگین

این امروز دیگر یک داده ی تاریخی مورد همرایی و پذیرفته شده در میان اهل فن است که «چکمه های آهنی» رضا شاه «برایند فکر» و «پیامد ذکر» روشنفکران واپسین دوره ی ملقب به مشروطه بوده است. نیم نگاهی به آثار پژوهشگرانی چون جمشید بهنام و هما ناطق و ژانت آفاری و ماشالله آجودانی، برای اینکه تنها چند تنی را نام برده باشیم، بسنده است تا این واقعیت را در یابیم که آهن آن چکمه ی سرنوشت ساز بسی پیش از ظهور سردار سپه، در «کوره ی تاریخ» پخته شده بود. از فروغی تا دهخدا و از ملک الشعرای بهار تا احمد کسروی و از علی اکبر داور تا علی اکبر سیاسی و از علی دشتی تا محمود افشار و تقی زاده و پورداوود و قزوینی و غنی، به همراه بسیاری دیگر، همه و همه، پیش از برآمدن رضا شاه، «در به در» به دنبال یک «مشت پولادین» هستند. به عبارت دیگر، شالوده ی چکمه های آهنین رضا شاه، به گونه ای بد نافهمیدنی، در «قالب مغزها» و «چارچوب اذهان» آن متفکران ایرانی ای ریخته گری شده است که من و شما امروز از وجود آنان، به حق، به خود می بالیم.

=======================================================

پارادوكس توهم توطئه

محمد مسعود سلامتی

در اينكه يكی از مشكلات شايع جامعۀ سياسي ايران گرفتاري ذهني در چنبرۀ تئوري توطئه است، امروز كمتر كسي ترديد روا مي دارد. اما پرسش متصل به اين موضوع آن است كه به واقع اين مشكل از كجا ريشه دوانده است؟ چرا شماري از تحليل گران، به جاي در نظر گرفتن فكت هاي قابل اتكا و عيني، مدام از تراوشات بي مبناي ذهني مدد مي جويند تا راهي به سوي منويات خود بيابند؟ در زمرۀ پاسخ ها به چرايي پديدۀ پيش گفته مي توان از مطلق انديشي در بخش قابل توجهي از اين نقش آفرينان عرصه سياست ياد كرد. اگر جرياني، خواه رجعت گرا يا آينده نگر، بر اين باور باشد كه در تحليل هايش هرگز دچار خطا نگرديده و هر ديدگاهي جز خود را انحرافي قلمداد كند، اين منظر بطور طبيعي در برخورد با نظرات و تحليل هاي غير، جويندۀ دست طرار دشمن است كه آگاهانۀ يا ناخودآگاه برآن ديدگاه ها سوار است.

======================================================

نگاهی به کتاب «ظهور ـ  من و امام زمان»

دکتر محمود خوشنام

[نويسنده، هوشنگ معين زاده] سر صحبت را با او باز می کند و می کوشد حرفی را که خودش می خواهد از زبان امام زمان بیرون بکشد: «واقعیت این است که بعضی ها به دلایل خاصی بذر مرا در ذهن پیروان مذهب شیعه پاشیده اند. من در اذهان این مردم متولد شده ام و در باور آنها زندگی می کنم، که فکر می کنند روزی هم باید به امر خداوند ظهور کنم.» در اینجا نویسنده فرصتی به خود می دهد تا روایت های تاریخی مربوط به خانواده امامت را برای آخرین عضو این خانواده تشریح کند و نتیجه بگیرد که «شما می توانید در اذهان ظهور کنید نه در انظار!» اما امام زمان پاسخ جالبی می دهد: «وقتی چیزی یا کسی در ذهن انسانها باشد، می شود آن را به گونه ای در ظاهر هم به نمایش گذاشت!»

======================================================

سخرانی شکوه ميرزادگی و اسماعيل نوری علا در آتلانتا >>>>

===================== کوتاه و گويا  ====================

پريشانگوئی های وزير نفت: کشور را بدون یک بشکه نفت هم اداره می کنیم!ء

«ایران با در اختیار داشتن ذخایر غنی گاز طبیعی قادر است حتی بدون یک بشکه نفت هم به تعهدات خود برای اشتغال زایی، ایجاد درآمد و تامین خوراک صنایع و پتروشیمی ها عمل کند!»غلامحسین نوذری بعدازظهر روزگذشته در مراسم افتتاح رسمی خط لوله ششم سراسری گاز با بیان این مطلب افزود: «در بین 11 کشور عضو مجمع کشورهای صادرکننده گاز سهم ایران از نظر صادرات از همه کمتر است.»وی ادامه داد: «این در حالی است که در حال حاضر مصرف گاز کشور به بیش از 500 میلیون مترمکعب در روز افزایش پیدا کرده و در روزهای پایانی آذرماه و با توجه به کاهش شدید هوا علاوه بر تامین این میزان گاز ظرف مدت پنج روز 550 میلیون لیتر سوخت مایع به نیروگاه ها ارسال شد.»وزیر نفت، با اشاره به شرایط خاص جغرافیایی کشور، تصریح کرد: «با توجه به اینکه اکثر ذخایر گازی کشور در جنوب واقع شده اند، برای انتقال گاز به مناطق شمالی باید حدود دو هزار کیلومتر خط لوله احداث شود که این میزان ساخت خط انتقال به سرمایه گذاری های کلانی نیاز دارد».      (آرشيو)

======================================================

فهرست نام نويسندگان>>

© 2008 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630