آرشيو  |  خانه  |   فهرست همهء مطالب به ترتيب نام نويسنده يا موضوع   |   پيوند به تقويم 1387  |   تماس    جستجو در سايت   |   English Section

 

=======================================================

شماره 266 ـ  شنبه 9 شهريور 1387 ـ  30 اوت 2008

آيا اکنون نوبت «خواهران» ترکيه شده؟

==================  شنبه ها: «از نگاه يک زن»  ==================

زنی که  جاده ی پيروزی را بر اوباما  گشود و کسی از او ياد نکرد

شکوه ميرزادگی

اگرجه از نظر بسياری از مردم آمريکا زنان شايسته انتخاب شدن برای بالاترين مقامات اين کشور هستند اما، به نظر می رسد، که سياستمداران اين کشور هنوز عقب تر از مردم عمل می کنند. مثلاً، ديديم که در طول مبارزات انتخاباتی، آقای باراک اوباما و خانم ميشل اوباما، و افراد ديگری که آنها را حمايت می کنند، بارها و بارها سخن از  مارتين لوتر کينگ به ميان آورده اند؛ مردی که قهرمان مبارزات مدنی و برابری طلبی در آمريکا بشمار می رود. اما من هيچ کجا نشنيدم که کسی سخن از «خانم کينگ» بگويد ـ زنی که کمتر از مارتين لوتر کينگ تلاش نکرد و در بسياری از مواقع و به خصوص پس از مرگ همسرش تلاش های او بود که نتيجه هايي تاريخ داد. و، بالا تر از اين، هيچ کسی از خانم «رزا پارکز» ياد نکرد ـ زنی که قبل از کينگ پرچم مبارزات مدنی و برابری خواهی را بلند کرد و هم او بود که مارتين لوتر کينگ را به همراهی طلبيد.

=======================================================

لايحه خانواده: دغدغه شريعت ناب يا لمپنيسم؟

فاطمه صادقي

گمانم موقع گرفتن رأي اعتماد از مجلس هفتم براي کابينه جديد در سال 84 بود که رئيس جمهور در خانه ملت از روي ‏مزاح (!) بياناتي را در باره داشتن همزمان چند زن معروض داشت که با خنده حضار در آن مجلس محترم همراه بود. ‏از همان روز کام بسياري از ما تلخ شد، زيرا ماجرا از رويکردي شوم نسبت به زنان خبر مي داد که بعد معلوم شد ‏بسياري از دولتيان و نمايندگان خانه ملت در آن شريک اند .بعد از آن واقعه لايحه خانواده و تصويب آن از سوي مجلس ‏هشتم چيز عجيبي نيست. اما گويا ماجرا اين بار به خنده و مزاح ختم نخواهد شد.

=======================================================

و آنگاه، صفحۀ سفید به صدا در آمد!

پویان انصاری

تا کی میخواهی حرفهای کهنه ات را تکرار کنی؟ حتی حاضرم قلم ات را با تمام قدرت به روی من فشار دهی، من درد آنرا تحمل می‌کنم ولی به من امید بده بنویس می‌شود کاری کرد! چقدر تفسیر؟ چقدر تعبیر؟ بس است! بگو که می‌شود تغییر داد ؟ بنویس که می‌توان چرا از من سوء استفاده می‌کنی؟ شاید برای اینکه می‌دانی من توانائی آنرا ندارم که در مقابل تو بایستم و این قدرت در من نیست که جلوی سیاه شدن قلم ترا بر روی خودم بگیرم یک لحظه فکر کُن که من هم مانند این حکومت، در برابرت می‌ایستادم

=======================================================

آيا حضرت آقای شما مسلمان است؟

نيما راشدان

همه ادعای آقای خامنه ای اين است که من رهبرم، چرا که قرار است از مسلمانان جهان حمايت کنم، دروغی که مرغ پخته را در ديگ به خنده می اندازد. نمونه اش همين صورتبندی مناقشه اوستيا در رسانه های اين آقاست،آنها اوستيا، اقليمی با اکثريت مسيحی ارتدکس و روس را کشوری مسلمان می خواندند که توسط صهيونيست ها مورد هجمه قرار گرفته است. و ما بايد به ياری پوتين بشتابيم برای حمايت از برادران مسلمان مان. واقعا چه قدر شرم آور و دردناک است، وقتی يک انسان مسلمان و معتقد، جمعی را بنگرد که همه مقدساتش را به دروغ و سياهکاری آلوده اند تا بلکه دو روز بيشتر بمانند و البته نمی مانند.

=======================================================

 

© 2008 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630