آرشيو  |  خانه  |   فهرست همهء مطالب به ترتيب نام نويسنده يا موضوع   |   پيوند به تقويم 1387  |   تماس    جستجو در سايت   |   English Section

 

=======================================================

سال دوم ـ شماره 481 ـ چهار شنبه 12 فروردين 1387 ـ  1 آوريل 2009

=======================================================

آمريکا و حکومت اسلامی در لاهه گفتگو کردند

بخش دهم و پايانی

هويت فرهنگی، ائتلاف سياسی، زنان و حجاب، و جايگاه کوچک سياسی من

گفتگو با مهندس حشمت الله طبرزدی

دبيرکل جبهه دموکراتيک ايران

من در چند سال اخير، و در واقع در يك دهۀ اخير، كه براي ائتلاف اپوزسيون تلاش كرده ام، همواره بر ائتلاف يا اتحاد همۀ «نيروهاي دموكراسي خواه» تاكيد داشته ام... اين تلاش هميشه وجود داشته، گاه هم قدم های بلندی برداشته شده و گاه عقب نشينی هائی بر ما تحميل شده است. ما براي اين ائتلاف يك «شرايط حداقلي» را پيشنهاد کرده و می کنيم. معتقديم همۀ كساني كه به سه اصل ضرورت برقراری سکولاريسم، دموكراسي و رعايت مفاد اعلاميۀ جهاني حقوق بشر باور دارند و تماميت اراضي ايران را محترم مي شمارند، و به مبارزهء بدور از خشونت معتقدند، بيايند و در يک ائتلاف وسيع شركت كنند... به نظر من اكثريت قاطع اپوزسيون ايران از چنين ويژگي هايي برخوردار هستند و فقط اقليتي در اين راستا حرکت نمی کند که از آنها به «اپوزسيون غير دموكرات» يا «اپوزيسيون تماميت خواه» تعبير مي كنيم. اولين نشانۀ يك «اپوزسيون دموكرات» اين است كه بپذيرد با ديگران بنشيند و حول اصول مشترك با حفظ هويت حزبي و جناحي خودش گفتگو كند.

(همراه با سفرنامهء نوروزی 1386)

=======================================================

اختراع حقوق بشر

مسـعود فاضلی

بررسی کتابی از لين هانت، تاريخنگار آمريکايی

کتاب لين هانت در واقع تاريخ عقايد روشنگری است، نه تاريخ اقتصادی اجتماعی روشنگری. لين هانت به نقل از کانت می‌گويد که روشنگری آغاز دوران بلوغ بشر است؛ دورانی که بشر بدون دستورات مقامات، و براساس استقلال فکری خود، تصميم می‌گيرد. تقدس حقوق بشر يک تقدس زمينی و غيرالهی است. البته اين حقوق با برداشت مذهبی نويسندگان اين اعلاميه‌ها سازگارند، اما مشروعيت خود را از اصول الهی اخذ نمی‌کنند. آنچه دربارهء اين حقوق بنيادی است تأکيد آنها بر استقلال فرد است: انسان ها آزاد و قادرند خوب و بد را تميز دهند. «قرارداد اجتماعی» محصول اجماع اين افراد مستقل است. اين افراد دانش و حقوق خود را از قرارداد اجتماعی کسب نمی‌کنند. بدين سان، واضعان حقوق بشر برداشتی عميقاً فردگرايانه از تاريخ داشته اند.

=======================================================

لویاتان در قفس

متین غفاریان

ظهور پدیدهء نژاد اما هر آنچه دولت در توان داشت را بالقوه كرد و دولتی كه گمان می‌رفت در مشت مجلس و سایر نهادهای حاكمیت است چنان پیش رفت كه تصمیماتش بیش از تمام دولت‌های عصر جدید ایران بر زندگی روزمرهء مردمان این دیار اثر گذاشت. اینگونه بود كه احمدی‌نژاد دولت را به مسئله‌ای در ذهن ما بدل كرد... حال دولت به نهادی پلید بدل شده بود كه می‌خواستیم عصا و شمشیر از دستش بگیریم. اگر «هابز» دولت را «لویاتان» (هیولای افسانه‌ای) می‌دانست كه می‌تواند به وضعیت «انسان گرگ انسان» خاتمه دهد، برای ما دولت لویاتانی بود كه باید به نفع جامعه و حقوق فردی در قفس می‌شد. لیبرالیسم ایدئولوژی محدود كردن دولت بود. و سر روی آوردن به و بازخوانی كردن فلسفه سیاسی لیبرال در سال‌های پس از سوم تیر هشتاد و چهار همین است.

=======================================================

نفی حق گزینش: تقلیل انسان به حیوان

فیروز نجومی

محرومیت و محدودیت حق طبیعی و ذاتی بشر، یعنی حق گزینش، فراگیرتر و شدیدتر است تحت حکومت دین. و آن البته زمانی ست که دین با قدرت یکی شود بآن گونه که نتوانی یکی را از دیگری جدا سازی، همچون شرایط کنونی که در تحت آن ما ایرانیان باید زندگی کنیم. صورت انسانی داریم اما چون محروم از حق گزینش هستیم باید سر بزیر افکنیم و همچون گوسفند بع بع کنان به چرای خود ادامه دهیم. چرا که هرگز مجاز نیستیم که «نه» گوییم. باید پیوسته اطاعت کنیم و تصدیق و تایید، حمد گوییم و ثنا و ستایش. دین وقتی بقدرت تبدیل می شود، حق گزینش را مورد هجوم قرار میدهد و حق «نه» گویی را از آدمیان سلب میسازد. دین، حکومت خود را مستقر و مستحکم میکند بر اساس سرکوب حق گزینش و برقراری نظم و انضباط دینی در سطح اجتماعی.

===================== کوتاه و گويا  ====================

حول موضوع «ولایت فقیه» تمرکز کنيم

حسين میرمبینی

در مورد مطلب ولایت فقیه (>>> قبلا هم نوشته ام: اگر بیشتر فعالان سیاسی، فقط در حول موضوع «ولایت فقیه»، تمرکز کنند و به قصد حذف این فقره ستمخیز از متن قانون اساسی، نظرات شان را با هم یک کاسه کنند، آنگاه با نیروی جمعی بیشتری می توان فشار بر اساس «جمهوری اسلامی» وارد ساخت و آن را دگرگون کرد. ما با تمرکز بر سر این قضیه حتا قادریم تحت عنوان یک شکایت دست جمعی  رسیدگی به این بزرگترین مظلمه ستمخیز تاریخ معاصرمان را در یک محکمه بین المللی خواستار شده و برای حقوق از دست رفته مان (بعنوان یک انسان) دادخواهی کنیم. این فکر یک خواسته فرا آرمانی نیست و از آنجایی که در بین ایرانیان و حتا مسلمانان ایرانی حامیانی دارد مطمئنا می تواند به یک خواسته ملی تبدیل شود و آن را به کمک سازمانها و مجامع بین المللی عملی سازیم. من فکر می کنم، که این روزها «آقایان» برای دوران بعد از مرگ «رهبر»، مشغول طراحی و برنامه ریزی هستند، تا مگر با کمک «اصلاح طلبان» و «مصلحتیان» ادامه این فکر باطل (ادامه ولایت فقیه) را باز به نوعی دیگر توجیه و تفسیر کنند. در حالی که «ولایت فقیه» یک نظریه اختراعی و حتا ضد اسلامی است. ما می توانیم با استفاده از آیات قرآنی و سنت و محکمات روایات نبوی و سخنان علی بن ابی طالب در نهج البلاغه به سادگی ثابت کنیم که نظریه «ولایت فقیه» یک نظریه اختراعی است و بر خلاف آنچه که "آقایان" می گویند، این نظریه نه تنها پشتوانه علمی و عقلی ندارد، بلکه پشتوانه قرآنی و حتا سنتی و روایاتی هم ندارد. روشنفکران اگر حمایت کنند می توان با زیر سئوال بردن این بحث طرفداران فکر "ولایت فقیه را مجبورشان کرد که در ارتباط با این مسئله پاسخگو باشند و درعین حال ایرانیان و جهانیان را متوجه این حقیقت کنیم که نظریه «ولایت فقیه» یک نظریه من درآوردی است و ربطی به اسلام و قرآن و حتا «تشیع» ندارد.      (آرشيو)

 
 

© 2008 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630