بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

اسفند   1387 ـ مارچ  2009 

پيوند به آرشيو آثار نويسنده در سکولاريسم نو

مجتهد شبستری، هرمنوتيک و خرقه

بخشی از نوشتهء مازيار رادمنش

 ‏

کمتر از يک هفته پس از انتقادات هاشم آغاجري از "تقليد" و "برده داري" در اسلام و همچنين اشاره به تناقض در ‏سخنان آيت الله خميني در خانه ي عبدالله نوري، محمد مجتهد شبستري در اصفهان به انتقاد از خرافات ديني پرداخت و ‏محافظه کارا، به بهانهء سخنان اين نظريه پرداز ديني، موجي جديد از حملات را عليه او سازماندهي کردند که تا امروز ‏ادامه داشته است.‏

محمد مجتهد شبستري روز دوشنبه 5 اسفندماه سال جاريT طي سخناني در دانشگاه صنعتي اصفهانT با اشاره به احتمال ‏راه يافتن اوهام، ترديد، ارتكاب گناه و عصيان در انديشه و اعمال پيامبر اسلام، گفت: "پيامبر وظيفه شان فقط دعوت ‏مردم به سمت خدا بوده و در همين وظيفه خود عصمت داشته ‌اند و هيچگاه از اين وظيفه غافل نشده‌اند. اما از نظر انجام ‏گناهان نمي توان عصمت برايشان در نظر گرفت." شبستري براي اثبات سخنانش به وجود نقص در کتاب، سنت و ‏ادعيه امامان در عرض نياز به درگاه الهي، اشاره کرده و افزود: "اين نشان مي دهد در خلوت خود دچار گناهان ‏بسياري شده اند." ‏

شبستري در ادامه گفت: "حالت ديگري را مي توان فرض كرد كه اين عبادات، دروغين و براي متمايل كردن افكار ‏عمومي به خود بوده است. يا از خدا مي خواهند كه "خدايا مرا بهتر از آنچه مردم تصور مي كنند قرار ده ". يعني اينكه ‏بعضي كه آنها را نور مي دانند تصوري مبالغه آميز است.‏" شبستري در ادامه افزود: "دين كه مي گويند از نزد خدا آمده ‏چيزي نيست به جز شيوهء سلوك انسان ها در راه معنويت و از خود انسان شروع مي شود و نقش خدا در دين فقط در حد ‏ارشاد براي بهتر سير كردن اين مسير است.‏" شبستري ضمن اشاره به اينکه "قتی مي گوييم ايشان علم به شيمي و ‏فيزيك داشته، پس چرا اثر و كتابي در اين راستا از خود به جا نگذاشته است؟" تصريح کرد: "من كه تا به حال برداشت ‏علمي از قرآن نديده ام، اگر شما ديده ايد به ما هم نشان دهيد.‏" ‏

سخنان اخير شبستري را مي توان در ادامهء نظراتي دانست که او با کتاب "هرمنوتيک، کتاب و سنت" و عبدالکريم ‏سروش با "قبض و بسط تئوريک شريعت" مطرح کرد. اين نوانديش اسلامگرا که براي نخستين بار مبحث هرمنوتيک ‏و تآويل را وارد گفتمان کتاب "قران" و سنت کرده، معتقد به تکامل معرفت ديني بر پايه آزادي هاي فردي است. هرچند ‏برادر او آيت الله محسن مجتهد شبستري به عنوان نماينده ولي فقيه، امام جمعه تبريز و از روحانيون با نفوذ است، اما ‏محمد مجتهد شبستري به دليل تبيين و برداشتي که از مباحث ديني دارد مغضوب حکومت و حاکمان جمهوري اسلامي ‏بوده و هست. ‏

سخنان اخير وي در رسانه هاي اصولگرايان هتاكي و جسارت به ساحت پيامبر اعظم و تمسخر عصمت پيامبر خوانده ‏شد و گمان مي رود سخت گيري ها بر وي و نوانديشان ديني شدت يابد.

محسن کديور از نوانديشان ديني که دربارهء ‏زندگي و سير سلوک مجتهد شبستري انديشه و تحقيق کرده، دربارهء شبستري مي گويد: "وي عالِمي است که به مشکل ‏تاريخي مسلمانان در مسئله فهم متن پي برده و براي نخستين بار در زبان فارسي و در حوزه شيعي موفق شده علم ‏هرمنوتيک را بشناساند و اين روش تازه را در فهمِ متنِ کتاب و سنت بکار گيرد.‏"‏

در عين حال، استدلا‌ل‌هاي او در تاييد بدون قيد و شرط حقوق بشر و دموكراسي، بدون انتساب آنها به اسلا‌م، يا استخراج شان از ‏اسلا‌م و يا حتي محدود كردن شان به اسلا‌م، از جمله نتايج انديشه های اوست. از نظر شبستري حقوق بشر و دموكراسي فرآورده ‌هاي ‏عقل بشري هستند كه در گذار زمان پديدار شده و رو به بسط دارند و نمي‌ بايست سراغ آنها را از كتاب و سنت گرفت. ‏

فقيهي كه در تلاش براي ارائهء يك فتواي فقهي است، بالطبع مي‌ بايد از دانش تخصصي كافي نسبت به موضوع ‏برخوردار باشد، كه اين مستلزم اطلا‌ع از مجموعه دانش عصر و توجه به يافته ‌هاي علوم جديد است و صرف اتكا به ‏متون سنتي حقوقي كافي نيست. ‏بنابراين، جست‌ و جوي احكام و قواعد حقوقي در كتاب و سنت کافي نخواهد بود و بايد آن را از بافت خود خارج كرده ‏و به‌عنوان پاسخ ‌هايي براي مسائل معاصر به كار بريم. زيرا بسياري از اين دستورات، پاسخ به مسائل اجتماعي مطرح ‏در عهد پيامبر اسلا‌م بوده‌اند و به سادگي قابل تطبيق كامل بر وضعيت امروز نيستند. ‏به اعتقاد او حقوق بشر و ‏دموكراسي با اسلا‌م سازگار است، نه به خاطر آنكه تعليم قرآن يا سنت نبوي است و يا از سوي فقه به رسميت شناخته ‏شده، بلكه بدان جهت كه اين مفاهيم تفسيري معقول و امروزي از حاكميت عادلا‌نه است و تحقق آنها به بشر كمك مي‌كند ‏كه شرايط سياسي و اجتماعي‌ اي را فراهم آورد كه موجب رشد ايمان آزادانه واقعي و نه واپس رفتن آن باشد. در نتيجه ‏دموكراسي و حقوق بشر، بهتر از هر نظام اسلا‌مي ولي خودكامه ديگري، به اسلا‌م مدد مي ‌رسانند.‏ ‏

شبستري در نوشته هايش به مفاهيمي چون آزادي و مسئوليت اشاره کرده و همچنين عدالت را ارزشي بنيادين مي‌داند، ‏كه هم معرف انديشه اسلا‌مي است و هم رعايت آن به‌ عنوان يك دستورالعمل ابدي و دائم العمر، از سوي خدا به بشر ‏تكليف شده است. گرچه نمي‌توان از قرآن يك نظريه مشخص در مورد حكومت استخراج كرد و اين بر عهده خرد ‏انساني نهاده شده تا دائما به بازتفسير مفهوم عدالت و حكومت عادلا‌نه بپردازد.‏ از نظر او متن وحياني را به خودي خود ‏نبايد كلا‌م جاودان خداوند تلقي كرد، بلكه اين متن مادامي كه برانگيز‌اننده تجربه ديني در مخاطب باشد، كلا‌م الهي است. ‏در نتيجه، اين كلا‌م در زمان حاضر فقط نزد مخاطب آن وجود دارد و اين تجربه ديني، همان ايمان است. ‌‏

ايمان از نظر شبستري نه اعتقاد و نه معرفت نسبت به چيزي است. اعتقادات مذهبي، عقايد، نظريه‌ها و امثال آن، مي‌ ‏توانند ترجمان ايمان باشند، ولي خود ايمان نيستند. به گمان شبستري ايمان عبارت است از تصميمي آگاهانه و مبتني بر ‏آزادي دروني فرد براي اقبال به خدا. اين به معناي آن نيست كه يك بار تصميمي گرفته شود كه براي همه زمان ها ‏معتبر و ادامه دار باشد، بلكه اين تصميم مي‌ بايست در مواجهه با شرايط متغير زندگي، مرتبا از نو اتخاذ گردد. از نظر ‏او ايمان متكي است بر اراده آزاد، كه خود يكي از ويژگي ‌هاي اصلي انسانيت است. او معتقد است که آزادي دروني ‏انسان مي‌بايد با آزادي بيروني اش همراه باشد، زيرا نمي‌توان از بيرون مردم را وادار كرد كه در درون خود عزم اقبال ‏به خدا كنند.

شبستري همچنين با قرائت رسمي از دين مخالف است و در اين باره مي گويد به محض آنكه يك گروه داراي نفوذ ‏سياسي و اجتماعي مدعي شود كه توان تمييز ميان حق ‌و باطل مذهبي را انحصارا در اختيار دارد و در نتيجه قرائتي ‏رسمي از دين را ارائه كند، آن دين تبديل به يك ابزار مي‌شود و گوهر خود، يعني ايمان را از دست مي‌دهد.‏ از وي ‏مقالات متعددي به زبانهاي آلماني و عربي در مجله‌هاي تخصصي اروپايي و عربي منتشر شده است. صاحب‌ نظران ‏متعددي مقالات او را به آلماني و انگليسي و عربي و ترکي ترجمه و منتشر کرده و يا بر افکار او نقد نوشته‌ اند. ‏شبستري به زبان هاي آلماني و عربي تسلط کامل دارد.

******

زندگينامه

محمد مجتهد شبستري به سال 1315 در شبستر (آذربايجان شرقي) و در خانواده اي مذهبي متولد شد دوران خردسالي را ‏در شبستر گذراند و سپس در 5‏‎ ‎سالگي به اتفاق خانواده براي سکونت به تبريز نقل مکان کرد. وي برادر بزرگتر آيت ‏الله محسن مجتهد شبستري، نمايندهء ولي فقيه و امام جمعه فعلي تبريز است. پدرشان آيت الله حاج ميرزا كاظم از ‏آخوندهاي دوران پهلوي اول و علماي طراز اول تبريز بود که پس از پايان تحصيلات از حوزه نجف، مدتى در شبستر ‏و سپس ده سال آخر عمرش را مقيم تبريز شد. آنطور که محسن شبستري مي گويد تا جد ششم خانواده شبستري همگي ‏آخوند بوده اند. ‏

دوران کودکي محمد در تبريز گذشت و در سال 1329 هنگامي که 14 سال داشت به دليل پيشينه خانوادگي و علايقي ‏که به علوم ديني و علي الخصوص فلسفه داشت براي تحصيل در حوزه علميه قم به اين شهر کوچ کرد. دروس حوزوي ‏در آن ايام، به مانند امروز، شامل موضوعاتي مثل حقوق اسلا‌مي با تاكيد بر فقه، كلا‌م، عرفان و فلسفه بود. شبستري ‏جزو آن دسته از طلا‌بي بود كه تمركز يك سويه بر مباحث خشك فقهي را کافي ندانست و توجه خود را معطوف به ‏موضوعات فلسفي و عرفاني كرد. مباحثي که اکثر روحانيون بزرگ آن زمان بدانها رغبتي نداشتند. ضمن آنکه دو ‏مدرس برجسته و کاريزماي اين دروس يعني علا‌مه طباطبايي و آيت الله خميني او را به تحصيل اين دروس مشتاق تر ‏مي کرد. ‏

دو سال بعد برادرش حسين به او پيوست گرچه در آينده اي نه چندان دور هر يک راهي را برگزيد که با انتخاب ديگري ‏‏180 درجه تفاوت داشت. محمد مجتهد شبستري به مدت 18 سال در حوزه علميه قم به تحصيل و تحقيق در فلسفه و ‏کلام اسلامي، فقه و اصول و تفسير پرداخت و تحصيلات خود را در بالاترين سطوح حوزوي به پايان رساند. شبستري ‏در دوره اي در حوزه قم تحصيل کرد که چهره هاي بزرگي در آنجا مشغول تدريس علوم ديني بودند. در درس خارج ‏فقه و اصول سيد حسين بروجردي، سيد محمد محقق داماد، سيد محمد رضا گلپايگاني، ميرزا هاشم عاملي و روح الله ‏خميني شرکت کرد. فلسفه و تفسير را نزد علامه سيد محمد حسين طباطبايي آموخت و اخلاق را نزد حسين فاطمي قمي ‏و شيخ عباس تهراني فرا گرفت. شايد بي دليل نيست که اغلب شاگردان آن دوره اگر در قيد حيات باشند، از زمره ي ‏وزنه هاي حکومت به شمار مي روند، هرچند که در اين ميان نخبگاني چون محمد مجتهد شبستري راه ديگري در پيش ‏گرفتند.‏

شبستري در پايان دهه ي 30 شمسي‏‎ ‎در تجربه و دغدغه اي مشترك با امام موسي صدر نخستين نشريه ديني را با ‏رويكرد ‏نماياندن صورت عقلاني اسلام با‎ ‎نام ‏"درسهايي از مكتب اسلام"‏ منتشر كرد.‏

در مدت تحصيل در قم جذب ‏افکار آيت الله خميني شد. آنچه موجب جذب شبستري و ديگر طلا‌ب به آيت‌ الله خميني مي‌شد، جداي از تعاليم فلسفي و ‏عرفاني‌ اش، انديشه سياسي او مبتني بر منحصر نبودن نظام اخلا‌قي اسلا‌م به روابط شخصي و خصوصي و استفاده از ‏آن در حكومت و شكل دولت بود. ‏

شبستري همسو با انديشه سياسي شيعه رايج در ايران دهه‌ هاي چهل و پنجاه شمسي، خود را با انديشه روشنفكران ديني‌ ‏اي مثل آل ‌احمد، شريعتي و روحانيون سياسي ‌اي همچون مرتضي مطهري نزديك يافت و به انتقاد از رژيم پيشين دست ‏زد.‏..

برخي محققين زندگي شبستري را به چند دوره تقسيم کرده اند، کديور درباره افکار شبستري در ميان سال ‏هاي 30 تا 48 مي نويسد: "در مرحله اول وي کمي با ديگر روحانيون متفاوت است، اهل قلم است، روزنامه و مجلّه ‏مي خواند، حساسيت اجتماعي و سياسي دارد، کتاب "جامعة انساني اسلام" حاصل اين مرحله است. او در اين مرحله ‏اگرچه دردآشنا است، اما در چارچوب انديشه سنتي به دنبال راه حل است‏.‏" ‏

در سال 1348 دو تن از مراجع تقليد شيعه و سيد محمد بهشتي از وي دعوت کردند تا براي ادارۀ مرکز اسلامي ‏هامبورگ به آلمان برود. همان مركزي كه چند سال بعد، محمد خاتمي به جاي او به رياست آن گمارده شد.‏ شبستري اين ‏دعوت را پذيرفت و به اتفاق خانواده به هامبورگ رفت. وي تا سال 1357 به مدت 9 سال مدير مرکز اسلامي ‏هامبورگ [مركز اسلا‌مي مسجد امام علي] بود. شبستري در دوره اقامت در هامبورگ، از گفت‌ و گوهاي اسلا‌م و ‏مسيحيت حمايت كرد و با گشودن مسجد به روي همه مسلمانان، بر دامنه نفوذ آن افزود. ‏

او زبان آلماني را فرا گرفت و مطالعات خود در زمينه فلسفه غرب و كلا‌م مسيحي، به‌ ويژه كلا‌م پروتستانيزم را دنبال ‏و آثار متكلماني چون پل تيليخ، كارل بارث و كارل رانر و نيز انديشه‌ هاي فيلسوفاني مثل امانوئل كانت، ويلهلم ديلتاي و ‏هانس گئورگ گادامر را مطالعه کرد. او در اين مدت بارها براي شرکت در کنفرانس‌هاي بين‌المللي فلسفي و سخنراني ‏در آنها به کشورهاي مختلف اروپايي، عربي و امريکا سفر کرد و با شخصيت‌هاي برجسته مسيحي، يهودي، بودايي و ‏مسلمان به گفت و گو نشست و درباره چالش‌هاي فلسفه جديد با الهيات اديان بزرگ جهان تبادل نظر کرد. ‏

به اعتقاد کديور، اين دوران دومين مرحله از زندگي رو به تکامل شبستري بوده است؛ "در مرحله دوم (1348-‏‏57) او از نزديک با غرب آشنا مي شود، آلماني مي آموزد، با عالمان مسيحي وارد گفتگو مي شود، و از طريق ‏مطالعاتي فشرده با آراء متالهان مسيحي از قبيل بولتمن و تيليخ آشنا مي شود و بالاخره با توجه به پيشينه تحصيليش ‏هرمنوتيک را مي يابد. از جمله در آراء شلايرماخر، ديلتاي، هايدگر، گادامر و هيرش تأمّل مي کند. اکنون به آستانه ‏مسئله رسيده است، مسئله فهم. او گمشده خود را يافته است.‏"

مجتهد شبستري اواخر سال 1356 با هدف استقرار دموکراسي در ايران و ورود به عرصه سياسي- فرهنگي به ايران ‏بازگشت. [پس از انقلاب] مقالات فرهنگي سياسي او در مجلات و روزنامه‌هاي آن دوران منتشر و سخنرانيهاي او از صدا و سيما پخش ‏مي‌ شد. در سال 1358 وي يک هفته نامه تئوريک به نام انديشه‌ اسلامي را منتشر کرد. اين مجله در بردارنده ديدگاه‌ هاي نويني ‏درباره فهم اسلا‌م بود که انتشار آن بعد از 15 شماره به علت مشکلات مالي متوقف شد. اين هفته نامه به تفصيل از روند ‏اوضاع سياسي به صراحت انتقاد مي‌ کرد.

شبستري در اولين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامی [در سال 1359] از آذربايجان شرقي به نمايندگي مجلس انتخاب شد. او در آن مجلس از جمله نمايندگان آزادي خواه بود که در ‏عين طرفداري از انقلاب منتقد روند اوضاع سياسي بودند و آراء خود را بي پروا در مجلس بيان مي‌کردند. ‏

مجتهد شبستري خيلي زود از سياست كناره گرفت و ايدئولوژي جمهوري اسلا‌مي و عملكرد دولت را با نگاهي محققانه ‏مورد بررسي و تامل قرار داد. تحول انديشه او از باور به "اسلا‌م به‌عنوان راه‌ حل" به "فهمي آزاد انديشانه از دين"، ‏نوعي تغيير پارادايم محسوب مي شد كه بسياري از روشنفكران ديني و متفكران اصلا‌ح‌ طلبي كه جزو حاميان سرسخت ‏آيت الله خميني و جمهوري ‌اسلا‌مي بودند را در بر مي گرفت. وي پس از پايان دوره اول مجلس شوراي اسلامي چون با ‏روند اوضاع سياسي کشور موافق نبود از شرکت در دوره دوم انتخابات خودداري کرد. ‏

کديور در اين باره مي گويد: «در مرحله سوم، شبستري در تهران "مجله انديشه اسلامي" را منتشر مي کند، نخستين ‏مجله تئوريک نوانديشي ديني پس از انقلاب. در کسوت نمايندگي مردم تهران به مجلس شوراي اسلامي مي رود. او در ‏اين پندار است که "تفسير جديدي از اسلام" در ايران پيروز شده است، و به عنوان سفير فرهنگي اين تفسيرِ تازه به ‏اينجا و آنجا سفر مي کند. اما خيلي زود در مي يابد که اين "تفسير جديد از اسلام" در سياستِ پس از انقلاب سهمي ‏ندارد، و اصولاً قدرت را با انديشه سرِ آشتي نيست. نو انديش ديني به حاشيه رانده مي شود‏.‏» ‏
‏          در همان سال‌ها وزارت علوم جمهوري اسلامي از وي دعوت کرد عضويت هيأت علمي دانشگاه تهران را بپذيرد. وي ‏با استقبال از اين دعوت در گروه فلسفه و کلام اسلامي دانشکده الهيات و معارف اسلامي مشغول تدريس شد و سپس به ‏گروه اديان و عرفان همان دانشکده انتقال يافت. در سالهاي بعد وي به رتبه دانشياري و سپس رتبه "استاد تمام"‏
‎ ‎
ارتقاء ‏يافت. شبستري سالهاي متمادي در رشته‌هاي کلام تطبيقي، تاريخ اديان تطبيقي و عرفان تطبيقي (يهوديت، مسيحيت، ‏اسلام، بوديسم و هندوئيسم) در دانشکده الهيات، در مقطع کارشناسي ارشد و دکتري تدريس کرد. شبستري همچنين ‏راهنمائي و يا مشاوره ده‌ها رساله کارشناسي ارشد و دکتري در دروس تخصصي ياد شده را بر عهده داشته است. ‏

او در ساماندهي كنفرانس هاي بين‌المللي مربوط به گفت ‌و گوهاي اسلا‌م و مسيحيت نقش داشت و از آغاز دهه هفتاد ‏شمسي با نگارش مقالا‌تي در روزنامه‌ها و مجلا‌ت، رويكردي نوين و انتقادي نسبت به دين را مطرح كرد. شبستري به ‏واسطه اين فعاليت مطبوعاتي و نيز به خاطر ارائه مجموعه‌ اي از سخنراني‌ هاي عمومي در دانشگاه‌ها و ديگر محافل ‏عمومي، نقش فعالي در تكوين گفتمان ديني و سياسي جامعه ايفا كرده و به‌ عنوان يكي از برجسته‌ترين روشنفكران ديني ‏در ايران معاصر مطرح شد. مجتهد شبستري در سال 1376 کتاب "هرمنوتيک، کتاب و سنت" را منتشر کرد که پيش ‏تر بخشي از موضوعات آن را براي دانشجويان کارشناسي ارشد دانشکده الهيات تدريس کرده بود. ‏

با نشر اين اثر چشم‌ انداز جديدي براي پژوهشگران علوم ديني و خصوصاً دانشوران حوزۀ علميه قم گشوده شد و آنان با ‏موضوعي بسيار مهم يعني نسبت کتاب و سنت ــ که هميشه دو منبع اصلي علوم اسلامي بوده‌اند ــ با هرمنوتيک جديد ‏براي اولين‌بار، آشنا شدند. در سالهاي بعد کتابها و مقالات متعددي در اين باب نوشته شد. آراء وي نيز مورد مخالفت‌ها ‏و موافقت‌هاي زياد قرار گرفت، امّا بالاخره هرمنوتيک جديد جاي خود را در ادبيات ديني معاصر ايران باز کرد. وي ‏تحقيقات و مباحث خود را براي روشن‌ تر ساختن نظرياتي که مطرح کرده بود همچنان ادامه داد و در سال هاي پسين ‏کتابهاي "ايمان و آزادي"، "نقدي بر قرائت رسمي از دين" و "تأملاتي در قرائت انساني از دين" را منتشر کرد که هر ‏کدام از آنها به گونه‌ اي به همان مسئله پرداخته‌اند.‏

‎ ‎وي در بيست سال اخير ارتباط علمي و فلسفي خود با جهان غرب را همواره حفظ کرده و در سمينارها و کنفرانس‌ هاي ‏بين ‌المللي که به مباحث الهيات تطبيقي و يا گفتگوهاي ميان اديان مرتبط است شرکت و در آنها سخنراني کرده است. ‏

در سال 85 با پيام احمدي نژاد مبني بر اينکه دانشگاه ها بايد از اساتيد ليبرال و‎ ‎سکولار خالي شود، عدم امنيت پرسنل ‏دانشگاهي شدت گرفت. بدنبال آن موج بازنشسته کردن استادان دگرانديش دانشگاههاي ايران راه افتاد با اينکه 19 سال ‏بيشتر از خدمت رسمي مجتهد شبستري در دانشگاه تهران سپري نشده بود و او تنها "استاد تمام" گروه اديان وعرفان ‏دانشکدۀ الهيات دانشگاه تهران بود و گروه آموزشي نيز نياز مبرم به حضور او را اعلام کرده بود وي را مشمول ‏بازنشستگي اجباري سني کردند. ‏

مجتهد شبستري در 5 سال گذشته بنا به دعوت دانشگاه وين (اتريش) و دانشگاه بن (آلمان) نظرات خود در باب نسبت ‏متون ديني اسلام با هرمنوتيک جديد و نسبت اسلام دموکراسي و حقوق بشر را براي دانشجويان رشته‌هاي اسلام‌ شناسي ‏و حقوق آن دانشگاه‌ها به صورت درس گفتارهاي فشرده ‏(Vorlesung) ‏ تدريس کرده است. در خرداد 76 پس از روي ‏کار آمدن دولت خاتمي بالطبع وي جزو اصلاح طلبان محسوب شد، اما وي همچون عبدالكريم سروش، به ندرت وارد ‏مسائل روزمره سياسي شده يا از اقدامات اصلا‌حي معيني حمايت كرده است. با وجود آنكه شبستري فاصله خود را با ‏مباحث مربوط به دكترين حكومتي جمهوري اسلامي حفظ و از نقد نمايندگان رسمي آن، احتراز کرده تا درگير امور ‏حاشيه‌اي نشود، ولي بخش عمده اي از آثار او، در بستر گفتمان مذهبي و سياسي ايران امروز، قابل درک و برداشت ‏سياسي است. ‏

‏ پس از بازنشستگي، دو دانشگاه‌ از آلمان و اتريش جهت تدريس از وي دعوت به عمل آوردند ولي او به علت وضعيت ‏نامساعد مزاجي آن دعوت‌ها را نپذيرفت و بصورت صوتي تدريس را در اين دانشگاه ها ادامه داد. در همان سال 85 ‏وي از لباس آخوندي به در آمد و آنچنان که کديور درباره وي نوشته است: "او در يکي از سلوک هاي معنوي خود در ‏سال 1385 درست در هفتاد سالگي، آرام و بي سر و صدا، خرقه و دستار بنهاد و حتّي به ظاهر نيز از همگنان ديروز ‏فاصله گرفت. هرچند او به منش و درون بيش از مدّعيان، روحاني و معنوي است و دغدغة اصليش همچنان اصلاح فهم ‏ديني است‏.‏"‏‎ ‎

برگرفته از سايت «روز آنلاين»:

http://roozonline.com/archives/2009/03/post_11831.php

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630