بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

آبان   1387 ـ   نوامبر  2008  

پيوند به فهرست مطلب کتاب

قسمت هفتم از فصل پنجم کتاب «ترک های امروز»

جبران عقب ماندگی

مذهب و ارتش

نوشتۀ «آندرو مانگو»

ترجمهء اختصاصی برای سکولاريسم نو

     يکی از سلسله های درويشی قديمی به نام «بکتاشيه»، که با جامعۀ «علوی ها» ی ترکيه هم هويت شناخته می شود و خود را در معرض سرکوب اکثريت سنی کشور می بيند، دولت سکولار ترکيه را به چشم حمايت کنندۀ خود در مقابل اين سرکوب تلقی می کند. سنی ها بکتاشيه و علوی ها را به تفسير کافرانه از اسلام متهم می کنند. اما، از سوی ديگر، ترک های سکولار، علوی ها را به خاطر نوع زندگی غير متعصبانه شان تحسين می کنند و ناسيوناليست های ترک هم در عقايد آنها از نوعی بازماندۀ اعتقادات مذاهب ماقبل تک خدائی ی بازمانده از اعقاب خود در آسيای مرکزی خبر می دهند. داستان های اعتقادی علوی در مناطق روستايي نشين آناتولی با زبان بسيار سادۀ ترکی بيان می شود. اما درست تر آن است که به جای سخن گفتن از «مجموعۀ اعتقادات علوی» آن را نوعی از زندگی کردن بخوانيم.

آنها در حل اختلافات خود به کهن سالان جمع که «دِ دِ» خوانده می شوند مراجعه می کنند؛ در همۀ آيين ها و مراسم خود زنان را شرکت می دهند، به اعمال اسلامی مختلفی همچون روزه گرفتن اجباری در ماه رمضان، يا خواندن پنج بار نماز در روز، يا واجب بودن سفر مکه، و يا حرام بودن صرف مشروبات الکلی اعتقاد ندارند ـ بی آن که در اين موارد خود را با ديگران در بياندازند. يک رانندۀ تاکسی متعلق به اقليت علوی به نويسنده می گفت: «پنج بار نماز خواندن در روز حوصلۀ خدا را سر می برد!» علوی ها به جای رفتن به مسجد به ديدارگاه هايي می روند که «سه مه وی» خوانده شده و امروزه از آن ها به عنوان «مراکز فرهنگی» ياد می شود. اخلاق علوی را می توان به زبان ساده اين گونه جمع بندی کرد: «دست و زبان و زير شکمت را در ادارۀ خود داشته باش!» آن ها قرن هاست که در مناطق روستايي آناتولی زندگی کرده و دهکده های خاص خود را داشته اند که اغلب از همسايگان سنی نشين فقيرانه ترند. در حال حاضر، مهاجرت علوی ها به مراکز شهری ترکيه و کشورهای خارج اين دهکده ها را از سکنه خالی می کند. در عين حال، در اين مراکز شهری است که علوی ها سرگرم بازسازی خود به عنوان مجموعه ای از مسلمانان ترک انسان مداری شده اند که درهای خود را به روی مدرنيته گشوده است. اما، از آنجا که اکثريت آن ها مهاجرانی فقير هستند، اغلب به صورت قشرهای زيردست درمی آيند و، در نتيجه، برخی از علوی های جوان جذب سازمان های افراطی و خشونت طلب به مارکسيست شده اند. بخشی ديگر نيز بر پيوند خود با شيعيان ايرانی تاکيد می کنند. چرا که هر دو برای علی ابن ابی طالب، داماد پيامبر اسلام، احترام خاص قائلند.

علوی ها يک پنجم رای دهندگان ترکيه را تشکيل می دهند. آنها هر ساله مراسم خاصی در آرامگاه «حاجی بکتاش ولی»، بنيانگذار سلسلۀ بکتاشيه در قرن سيزدهم ميلادی، در آناتولی مرکزی برگزار می کنند که اغلب سياستمداران برجستۀ ترکيه، که علاقمند به جلب آرای علوی ها هستند در آن شرکت می کنند.

در سال 2004 ادارۀ امور مذهبی ترکيه تصميم گرفت که، برای نخستين بار اطلاعات، مربوط به فرقۀ علوی ها را نيز در کتب درسی مذهبی (که «درس فرهنگ مذهبی» خوانده می شود) وارد کند.

يکی از موارد نارضايتی خاطر علوی ها آن است که دولت از طريق پرداخت حقوق کارکنان مساجد به روحانيون سنی کمک مستقيم می کند حال آن که علوی ها به حال خود واگذار شده اند. اما، در عين حال، آن ها علاقمند به تحمل کنترلی که دولت بر روی روحانيون حقوق بگير سنی دارد نيستند. البته، از لحاظ نظری يک دولت کاملاً سکولار نبايد به هيچ يک از سازمان های مذهبی کمک مالی کرده و يا بر آن ها نظارت داشته باشد. اما، از لحاظ سنتی، تأمين احتياجات امور مذهبی سنی ها همواره جزو مسئوليت های دولت ترکيه بوده است چرا که دولت نيز هميشه خواستار آن بوده که اسلام سنی را وادارد تا با مدرنيتۀ جمهوری خواهان کنار آيد. در نتيجه، کمک مالی يا نظارت نکردن در حال حاضر امکان پذير نيستند و همه معتقدند که جدايي کامل مذهب از حکومت در آينده انجام خواهد پذيرفت.

            کمال آتاتورک اعلام داشته بود که کشور ترکيه نمی تواند کشور شيوخ خانقاهی و مريدانشان باشد و امروزه نيز، تا آنجا که شيوخ و مريدانشان مربوط می شود، ترکيه يک چنان کشوری است؛ اما بسياری از اين شيوخ و مريدانشان روزنه هايي در ديوار دولت سکولار گشوده اند و از طريق آن می توانند بر سياستمداران نفوذ کنند. با اين همه، هنوز حرف آخر را سياستمداران می زنند.

افراطيون مسلمان، که به وسيلۀ ايران، کشورهای عربی، پاکستان و نقاط ديگر کمک می شوند، در چشم اکثريت بزرگ مسلمانان ترکيه غريبه و نوکران متعصبين بيگانه محسوب شده و برادران مسلمان "نامتمدنی" تلقی می گردند که ذهنيت عقب افتاده ای را عرضه می دارند که ترکيه مدت هاست آن را پشت سر گذاشته.

پس از شکست ناسيوناليست های سکولار کرد در 1999 دولت ترکيه به انهدام سازمان های بنيادگرای مذهبی تروريست نيز موفق شده و خيالش از اين بابت راحت بنظر می رسيد اما انفجارهای شهر استانبول در ماه نوامبر 2003 اين خواب و خيال مقامات ترکيه را در هم ريخت. وزير دادگستری ترکيه، جميل چی چک، چند روز پس از آن انفجارها اعلام داشت که همۀ مسلمانان بايد تروريسم را بدون هر گونه اگر و امائی محکوم کنند.

          البته اعتقادات مذهبی در ترکيه به صورتی گسترده وجود دارد. در يک مطالعۀ آماری انجام شده در سال 1999، حدود 92 درصد از شرکت کنندگان گفته بودند که در ماه رمضان روزه می گيرند. 46 در صد آنها نمازهای پنجگانه را به جا می آورند. 62 درصد آنها مرتباً در نمازهای جمعه شرکت می کردند  و 7 درصد آن ها مراسم حج را انجام داده و 71 در صد نيز قصد انجام آن را داشتند. همچنين، 68 درصد از پاسخ دهندگان گفته بودند که در عيد قربان گوسفندی را قربانی کرده اند. در همين ارتباط رسانه های ترکيه هر ساله از اين شکوه سر می دهند که منظرۀ نامتمدنانۀ قصابی گوسفندان در انظار عمومی تعطيلات مردم را خراب می کند. مثلاً، يک تيتر معمولی روزنامه ها چنين است: «باز در شهرهای ما درياچه های خون به راه افتاده است». شکايت مکرر ديگر آن است که، عليرغم قانونی که آتاتورک برای آشنا کردن مردم با امور هواپيمايي و فراهم کردن زمينۀ مالی در راستای تربيت خلبان ها وضع کرده بود که بر اساس آن کسانی که گوسفند قربانی می کنند موظف اند پوست آن را به سازمان هواپيمايي کشوری ترکيه بدهند، اغلب مسلمانان سنتی از انجام اين کار خوداری می کنند و به جای آن پوست ها را به بنيادهای مذهبی می دهند که، به قول منتقدين، درآمد حاصله از آن صرف کمک به فعاليت های ارتجاعی می شود.

            تا آنجا که به اسلام عاميانه مربوط می شود، 53 در صد از شرکت کنندگان در اين تحقيق گفته بودند که به زيارت مقابر مردان مقدس رفته اند و 12 در صد هم به دعانويسان مراجعه کرده بودند. البته به نظر می رسد که شرکت کنندگان در اين مطالعه دربارۀ نمازهای پنج گانۀ روزانه و احتمالا روزه گرفتن در ماه رمضان اغراق کرده اند. اما می توان قبول کرد که اکثريت مردان ترکيه برای نمازهای جمعه و اعياد مذهبی به مسجد می روند و در ماه 28 روزۀ رمضان هم اغلب از سحر تا غروب روزه می گيرند. اما تنها 21 درصد گفته اند که علاقمندند دولت ترکيه بر بنياد شريعت اسلام عمل کند. در اين ميان، تعداد اندکی از همين اشخاص دقيقاً می دانستند که معنای شريعت اسلام چيست؛ به طوری که تنها يک در صد از آن ها با مجازات سنگسار برای زنا کردن که نص صريح شريعت است موافقت داشتنند. انجام دهندگان اين مطالعه حدس می زنند که علاقمندان واقعی به شريعت چيزی حدود ده در صد باشند. و اين عددی است که با نتيجۀ تحقيقات ديگر هم می خواند. 77 در صد از شرکت کنندگان در اين مطالعه با اين سخن موافق بوده اند که ترکيه به خاطر اصلاحاتی که از دوران جمهوری شدن در آن صورت گرفته پيشرفت زيادی داشته است.

          اين که تحقيقات اجتماعی نشان می دهد که بنيادگرايان اسلامی بخش اندکی از جمعيت را تشکيل می دهند مانع از آن نيست که حاميان سکولاريسم نگران نباشند و يا گوش به زنگ بودن نيروهای نظامی را لازم ندانند. نظامی ها در ترکيه خود را پاسدار نهايي جمهوری سکولار و مدرن اين کشور می دانند و اکثر مردم هم به آنها به همين چشم نگاه می کنند. تقريباً يک سال پس از پيروزی حزب مسلمان عدالت و توسعه در انتخابات، يکی از فرماندهان ژاندارمری اعلام داشت که: «مرتجعينی که هدفشان استقرار يک دولت مذهبی در ترکيه است مشغول سوءاستفاده از گشايش هايي هستند که دموکراسی بوجود می آورد. آنها از کوشش برای از ميان برداشتن نظم قانونی کنونی و جانشين کردن شريعت اسلامی در قالب يک دولت اسلامی دست برنمی دارند». او همچنين اضافه کرده بود که هزار نفر از مرتجعين مظنون را دستگير کرده و از شش هزار کارمند دولت بازجويي نموده و 3500 تن از آن ها را به خاطر فعاليت های ارتجاعی شان تنبيه کرده اند.

 

          نيروهای نظامی ترکيه که شامل ژاندارمری نيز می شوند به شدت مراقبند تا جلوی نفوذ کسانی را که با خانقاه های اسلامی و تشکيلات سياسی اسلامی ارتباط دارند به داخل صفوف خود گرفته و يا آن ها را از صفوف خود دفع کنند. ليبرال ها و سياستمداران اسلامی اما مدعی اند که ارتش در مورد خطر «ارتجاع»، که به صورت نادرستی تعريف می شود، اغراق می کند. آنها، از اين جهت، با منتقدين اروپايي ارتش ترکيه که از نيروهای مسلح ترکيه می خواهند تا از سياست کنار کشيده و تحت فرمان دولت انتخابی باشند همداستان هستند. اما اين نوع انتقادها تاثير چندانی بر احترامی که ارتش به عنوان «بخش مسلح ملت» و تنها ضامن امنيت ترکيه در بين مردم دارد نمی کند. سليمان دميرل، که اغلب با دخالت ارتش روبرو بوده است، می گويد: «بهر حل اين ارتش ما است. ما که ارتش ديگری نداريم!» رجب طیب اردوغان نيز، هنگامی که به وسيلۀ پرسش کننده ای تحت فشار قرار گرفت تا از ارتش انتقاد کند، به همين صورت جوابداد که: «اين ارتش متعلق به ما است».

يک آمارگيری منتشر شده در اگوست 2003 نشان داد که، در چشم 88 درصد از شرکت کنندگان در تحقيق، نيروهای مسلح قابل اعتمادترين نهادهای کشور بشمار می روند. اين بالاترين حد اعتماد در مورد ارتش کشورهايي است که خواستار عضويت در اتحاديه اروپا هستند. در همان ماه، پارلمان آنکارا دست به ترميم قانون اساسی زده و نقش «شورای امنيت ملی» را تقليل داده و آن را، لااقل به لحاظ نظری، تبديل به يک  نهاد صرفاً مشورتی کرد. يک کارمند عاليرتبۀ دولت در گفتگويي خصوصی به نويسنده اظهار داشت: «اين کار در عمل تفاوتی ايجاد نمی کند. چرا که فرماندهان نظامی با مدارک و پرونده های دقيق و پر از شواهد به شورای امنيت ملی می آيند و سياستمداران، که اغلب بی پايه سخن می گويند، نمی توانند در برابر آن ها کاری کنند.»

          قطعاً کارآمدی نيروهای مسلح به آن خاطر بوده است که، برخلاف ديوانسالاری ترکيه، از دخالت مخرب سياسيون در امان بوده اند. البته واقعيت آن است که از زمان تاسيس جمهوری ترکيه تا کنون، نيروهای مسلح اين کشور در يک جنگ کامل آزمايش نشده اند، و نيروهای اعزامی ترک در جنگ های کره هم اگرچه خوب عمل کردند اما فرماندهی شان با افسران آمريکايي بود و از لحاظ لجستگی نيز از حمايت ارتش امريکا برخوردار بودند. دخالت نظامی در قبرس هم، که ترکيه در آن از لحاظ استراتژيک دست بالا را داشت، عمليات نسبتاً کوچکی محسوب می شد. اما، از سوی ديگر، مبارزه دائم ارتش با کردها موجب ارتقای سطح مهارت های آن شده و کمک کرده است تا اين نهاد در عمليات ضد شورش تجربۀ فراوانی به دست آورد. در عين حال، در همۀ اين سال ها، نيروهای مسلح ترکيه با آخرين پيشرفت های فکری و علمی امريکا و ساير کشورهای عضو ناتو در تماس بوده اند. همچنين، سازمان و روند آموزش ارتشيان همواره مورد تجديد نظر قرار می گيرد و دربارۀ نقش ارتش در جامعه نيز به صورتی گسترده بحث می شود.

ادامه دارد

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630