بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

 

پيوند به فهرست مطلب کتاب

فصل هفتم کتاب «ترک های امروز»

قسمت سوم

دانشگاه ها و فرهنگ

نوشتۀ «آندرو مانگو»

ترجمهء اختصاصی برای سکولاريسم نو

در سلسله مراتب کيفيت آموزشی، مدارس پزشکی دانشگاه استانبول دارای شهرت و اعتباری به درازای يک قرن هستند. پس از آنها، دانشگاهء فنی استانبول قرار دارد که استادان آلمانی در ساختن آن سهيم بوده اند و اغلب شاگردانی که از آن فارغ التحصيل می شوند، برای ادامهء تحصيلات خود در سطح دکترا، با موفقيت در دانشگاه های خارج پذيرفته می شوند. در بين فارغ التحصيلان گذشتهء اين دانشگاه برخی از مهمترين سياستمداران ترکيه، همچون سليمان دميرل، تورگوت اوزال، و نجمتين اربکان ديده می شوند. برای آنها همگی، به دليل تحصيلات فنی شان، معيار اندازه گيری پيشرفت مملکت تعداد سازه هائی همچون سدها، کارخانه جات، جاده ها، پل ها، آپارتمان های مسکونی و هتل ها بوده است و آنها اعتقاد داشته اند که، صرفنظر از هزينه ها، هر چقدر تعداد اين سازه ها بيشتر باشد پيشرفت نيز بيشتر است. آن ها همچنين نسبت به اعداد حساسيت داشتند و وعده هايي که در انتخابات می دادند و نحوه عملشان هنگامی که به قدرت می رسيدند بر بنياد مفروضات بسيار خوش بينانه ای در مورد منابع در دسترس دولت شکل می گرفت که البته گاه جنبه ای غيرواقعی به خود می گرفت. انتخاب کنندگان آنها نيز تنها مدت ها پس از انتخابات درک می کردند که مهندسی و سياست دارای قواعد کاملاً متفاوتی هستند.

       بهترين فارغ التحصيلان رشتهء علوم دانشگاه فنی خاورميانه و دانشگاه بيل کنت در آنکارا با فارغ التحصيلان هر کشور ديگری قابل مقايسه اند. اقتصاد و مطالعات بازرگانی نيز در در دانشگاه های معتبر کشوری که همواره سودای ثروتمند شدن دارد تدريس می شود. اما در مورد علوم انسانی بايد گفت که سنت آموزشی ساخته شده بر مبنای تکرار چندان با آنها مناسبت ندارد، در عين حالی که اعتقادات و پيشداوری های سياسی نيز در تدريس اين علوم اثر می گذارد.

       در ترکيه، و به خصوص در دانشگاه های معتبر جديد آن، استادان ليبرال فراوان اند. همچنين دانشگاه ها مراکز اصلی پروورش افکار ملی گرايانه محسوب می شوند. به خصوص دانشگاه های استانبول و آنکارا پاسداران متعصب مکتب کماليست به شمار می روند و همين اخلاق ملی گرايانه و سکولاريست تا حدودی تبديل به پرورش نوعی سوءظن نسبت به جهان خارجی شده و تربيت يافتگان آنها همواره نگران توطئه چينی های خارجی ها عليه ترکيه هستند. اين امر به خصوص در کارمندان دولت و قضاتی که در دانشکدهء علوم سياسی آنکارا و دانشکده های حقوق آنکارا و استانبول تحصيل کرده اند قابل مشاهده است. از سوی ديگر، اگرچه ظاهراً قرار آن است که استادان دانشگاه حداقل در يک زبان خارجی مهارت داشته باشند برخی از آن ها با زبان های خارجی چندان آشنايي ندارند و در نتيجه ذهنيت آن ها دارای افقی تنگ و ابتدايي است.

       «شورای آموزش عالی ترکيه» که در دههء 1980 بوجود آمد، از همان آغاز کار خود درگير مبارزه با تمايلات اسلاميستی شد که به خصوص در برخی از دانشگاه های استانی متظاهر شده بود. در عين حال دولت کوشيده است تا جلوی ايجاد دانشگاه های جديد به وسيلهء بنيادهای اسلامی را بگيرد و، به همين دليل، مدافعان آزادی دانشگاهی اين شورا را به شدت مورد انتقاد قرار داده و همچنين نسبت به اختيارات رييس جمهور در مورد انتخاب روسای دانشگاه ها معترض بوده اند. در عين حال، اگرچه شناخت استقلال دانشگاه ها در امور داخلی خود رو به تزايد داشته است، اما همين استقلال اختيارات موجب شده که امور اداری دانشگاه ها دچار تغييرات مداوم باشد. در اين ميان، وظيفهء حفظ معيارها و استانداردها و تخصيص اعتبارات همچنان بر عهدهء دولت بوده و از آنجا که استادان دانشگاه های دولتی کارمند دولت محسوب می شوند حقوق آن ها از حقوق استادان دانشکده های بخش خصوصی کمتر است. برخی از استادان، علاوه بر تدريس در دانشگاه های دولتی، به صورت پاره وقت در موسسات آموزشی خصوصی نيز تدريس کرده و يا به عنوان مشاور در اين بخش فعاليت می کنند. عده ای ديگر نيز پس از بازنشسته شدن در دانشگاه های دولتی در بخش خصوصی آغاز به کار می کنند. اگرچه رقابت بين اين دو بخش می تواند به بالا بردن سطح آموزش کمک کند اما کار حفظ بهترين استادان، به خصوص در رشتهء علوم انسانی، برای دانشگاه های دولتی مشکل می شود؛ حال آنکه، از لحاظ لابراتوارها و  تسهيلات فنی، بخش خصوصی نمی تواند با دانشگاه های دولتی رقابت کند. در حوزهء علوم پزشکی، کلينک های دانشگاهی ايجاد شده به وسيلهء دولت همچون بيمارستان های بخش خصوصی عمل می کنند و، در نتيجه، می توانند بهترين مغزها را جذب کنند.

       ترک ها برای تحصيل اهميت خاصی قائلند و فرزندان خانواده ها برای بهتر درس خواندن همواره تحت فشارند. در اين مورد تاکيد مذهب اسلام بر اهميت تحصيلات دينی به تحصيلات سکولار هم کمک کرده است. در ترکيهء پرداختن به تحصيلات هميشه نوعی عمل مذهبی محسوب می شده است و همين تلقی امروزه به وظيقه ميهن پرستی تبديل گشته است. مدارس ابتدايي دارای مراسم هفتگی پرچم هستند. در طی اين مراسم دانش آموزان يک صدا جملات زير را تکرار می کنند:

       «من يک ترکم. راستگو و سخت کوشم، پايبند اصول هستم، از کوچکترانم حمايت می کنم، به بزرگترها احترام می گذارم، کشورم و ملتم را از خودم بيشتر دوست دارم، هدف من رشد و پيشروی است. ای آتاتورک بزرگ! من قسم می خورم که بی وقفه در راهی که تو آن را هموار ساخته ای حرکت کنم و به مقصدی برسم که تو انتخاب کرده ای. باشد که هستی من هديه ای باشد به هستی همهء ترک ها. چه خوشبخت است کسی که می تواند بگويد من يک ترک هستم.»

       يکی از خدمات برجسته ی اجتماعی کمک به کودکان فقيری محسوب می شود که طالب دانش اند و ترک های ثروتمند، با ساختن مدارس، احترام شهروندان کشور را نسبت به خود جلب می کنند. از بالاترين مقام کشور که رييس جمهور باشد تا مقامات ديگر، همگی وظيفهء خود می دانند که در مراسم افتتاح ساختمان های جديدی که به سيستم آموزشی دولتی تعلق می يابند شرکت کنند. حتی پيش از آن که بخش خصوصی به ساختن دانشگاه بپردازد مجتمع های بزرگ صنعتی ترکيه در ساختن و اهدای مدارس ابتدايي و متوسطه به دولت فعال بودند. در حال حاضر نيز «بنياد تحصيلات ترکيه»، که يک نهاد خصوصی است، از طريق پرداخت پول گلی که بايد در مراسم تدفين مصرف شود به اين بنياد اداره می شود.

       احترام بالای جامعه به معلمان، همواره چبرانی برای حقوق کم آنها محسوب می شود. هر ساله در ترکيه روز معلم گرامی داشته شده و طی آن از آتاتورک، به عنوان معلم اول و اصلی کشور، ياد می شود. در ترکيه ميل به تحصيل کم نيست. اما در فضای آموزشی اين کشور گفتگو و خلاقيت کمتر رواج دارد. در عين حال، يکی ديگر از مشکلات اين فضا به تمايل وزرای آموزش برمی گردد که مرتباً به تغييرات اغلب اختياری مواد درسی و روش های تدريس می پردازند.

       ترکيه از آن فضای بیسوادی و بی خبری مورد ناراحتی آتاتورک راه درازی را طی کرده و اکنون قادر است تا کارکنانی با مهارت های کيفی بالا، همچون دکتر، مهندس، معمار، و ساير حرفه ای ها را تربيت کند و در اين مورد پاسخگوی نيازهای کشور باشد. حتی، اگرچه بسياری از بهترين تحصيل کردگان ترکيه به مغرب زمين می روند اما هنوز مسالهء فرار مغزها در ترکيه به صورت حادی مطرح نيست چرا که فارغ التحصيلان متعدد دانشگاه های اين کشور جای خالی آن ها را به سرعت پر می کنند. البته فکرهای همچنان جديد از غرب می آيند و ترکيه، برای تبديل شدن به مرکزی برای فکرهای بديع خانگی هنوز راه درازی در پيش دارد.

 

       همين مسايل در مورد فعاليت های فرهنگی نيز صادق است. تا پس از جنگ جهانی دوم ادبيات و نقاشی ترکيه تحت تاثير فرانسوی ها بود و آلمان ها بر معماری و موزيک کلاسيک تاثير گذاشته بودند. امروزه اما، هم در سطح فرهنگ خواص و هم در حوزهء فرهنگ عاميانه، تاثير آمريکا از همه جا بيشتر است. فيلم های خارجی، که بيشتر آن ها توليدات هاليوود اند، تقريبا همزمان با مغرب زمين به روی پردهء سينماهای ترکيه می آيند. نمايش های غربی، به خصوص آمريکايي، در تلويزيون ها فراوان اند و برنامه های ساخت ترکيه اما تقليد شده از آن ها نيز کانال های تلويزيونی ترکيه را تغذيه می کنند. کتاب های پر فروش غربی به سرعت در استانبول ترجمه و منتشر می شود، هر چند که نمی توان گفت که همهء اين ترجمه ها قابل اعتمادند. با اين همه می توان صدايي خاص ترکيه را در فضای فرهنگی کشور شنيد که دارای طعم و مزه ای خاص ترکيه است. در مقايسه با توليدات هنری مغرب زمين، آثار هنرمندان ترکيه بسا بيش از آنها دارای مضامين و تمايلات اجتماعی، و در نتيجه سياسی، است.

       نسل نخست نويسندگان جمهوری ترکيه بيشتر متوجه تغييراتی فرهنگی بودند که از حرکت جامعه از زندگی پدرسالارانهء عثمانی و فرهنگ اسلامی آن به سوی فرهنگ غربی ـ که هنوز نه ويژگی های آن روشن و نه گرايش های آن تعريف شده بود ناشی می شدند و شخصيت های داستان ها در واقع نمود دو بعدی فکرهای ساده محسوب می شدند و محافظه کاران فاسد در مقابل ايده آليست های مترقی و جوان قرار می گرفتند. با اين همه، در قهرمانان اين داستان ها نوعی اندوه نيز وجود داشت. چرا که زندگی جديد هنوز پاسخگوی انتظارات آن ها نبود.

در دههء 1930، ادبيات اجتماعی و سياسی معترض قدرت گرفت و، به خصوص هنگامی که پس از جنگ دوم جهانی سانسور انتشارات سست شد، اينگونه ادبيات جنبه ای سراسری به خود گرفت.

در سال 1950، يعنی سالی که نخستين انتخابات آزاد تاريخ جمهوری ترکيه در آن انجام شد، انتشار کتاب «دهکدهء ما» اثر خيالپردازانهء «محمود ماکال»، که يک فارغ التحصيل جوان موسسات روستايي بود، کشور را به صورتی تکان دهنده با فقر روستاها آشنا کرد. پنج سال بعد از آن، يک جوان روستايي ديگر به نام «ياشار کمال» رکورد همهء کتاب های پر فروش را با رمان «اينچه ممد» ـ که داستان رمانتيک برخاستن عليه ظلم بزرگ مالکان جنوب ترکيه بود ـ شکست. ياشار کمال اولين داستانويس ترکيه محسوب می شود که به شهرت جهانی رسيده و تقريباً بيشتر آثارش به انگليسی، فرانسه و ساير زبان ها ترجمه شده است. او نيز، همچون بسياری از نويسندگان و هنرمندان ترکيه، چند سالی يکی از اعضای فعال حزب کارگران ترک سوسياليست محسوب می شد.     

ادامه دارد

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630