بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

شهريور   1388 ـ   سپتامبر  2009  

پيوند به فهرست مطلب کتاب

کتاب «ترک های امروز»

فصل اول ـ حکومت قبل از ملت (1938 تا 1945)

بخش دوم

روند تبعيض عليه اقليت های مذهبی

نوشتۀ «آندرو مانگو»

ترجمهء اختصاصی برای سکولاريسم نو

چند روزی از امضای قرارداد هجده جون 1941 بين آلمان نازی و ترکيه نگذشته بود که هيتلر به اتحاد شوروی حمله ور شد. نامه ی محرمانه ای که در سال 1925 به قرارداد بی طرفی و دوستی بين ترکيه و اتحاد شوروی الصاق شده بود از اين سخن می گفت که در صورت درگيرشدن يکی از طرفين در جنگ با کشوری ديگر اين امر بر دوستی طرفين تاثيری نخواهد گذاشت. اما در 1939 رابطه ی دوستانه ای که آتاتورک با شوروی برقرار کرده بود جای خود را به ترس شديدی از توسعه طلبی استالين داده بود. پيروزی های اوليه آلمان ها در خاک شوروی اين ترس را کاهش داد اما اين احتمال که کشورهای متحد به کمک شوروی بيايند و ايالات متحده نيز بخاطر حمله ژاپنی ها به پرل هاربل به آن ها بپيوندد و، در نتيجه، منافع ترکيه به خطر افتد دولت اينونو را به خود مشغول داشته بود. به همين لحاظ «بی طرفی» جای خود را به «بی طرفی فعال» داد.

بدينسان، حفظ اين بی طرفی مهم ترين مساله ی اينونو شد. ترکيه پس از امضای قرارداد 1939 از بريتانيا اسلحه دريافت داشته بود و، در عين حال، در تابستان 1942 برلين اعتباری جهت خريد اسلحه ی آلمانی به آن اعطا کرده بود. در نتيجه، اکنون روی خوش نشان دادن به هر يک از اين دو به اين که جنگ چگونه پيشرفت می کرد وابسته شده بود، که موازنه ای مشکل می نمود. انجام اين کار به خصوص بدان دليل مشکل تر بود که افکار عمومی مردم نيز کاملاً تقسيم شده بود. لیبرال های نخبه ی ساکن شهرهای بزرگ ترکيه طرفدار کشورهای متحده بودند اما در عين حال احساسات ضد روس و ضد کمونيستی نيز بسيار قوی بود. و اين امر بخصوص در بين نيروهای مسلح و مقامات دولتی و تنها حزب کشور صادق بود. حزب جمهوری خواه مردم را اعضای پيشين کميته ی اتحاد و ترقی ايجاد کرده بودند که، به عنوان ملی گرايان ترک و در کنار قيصر آلمان، در جنگ جهانی اول عليه روس های تزاری جنگيده بودند. رهبران اين کميته، که آفرينندگان ايده های پان ترکيست نيز محسوب می شدند، در رويای آزاد کردن مردم ترک تحت سلطه ی روسيه بودند، اما آتاتورک هم با پان ترکيسم و هم با پان اسلاميسم مخالفت کرده و معتقد بود که اين دو سياست برای ترکيه جز خسران نتجه ای به بار نياوره اند. اينونو هم مثل او می انديشيد. اما احتمال پيروزی آلمان در روسيه نتيجه ای جز تشويق پان ترکيست ها که از زمان تاسيس جمهوری ترکيه تحت کنترل دولت قرار گرفته بودند نداشت. به خصوص که در آنزمان پناهندگان کثيری از جمهوری های ترک اتحاد شوروی در ترکيه زندگی می کردند که برای کمک با آلمان ها عليه روس ها اشتياق زيادی از خود نشان می دادند. اينونو هم تا زمانی که نتايج جنگ روشن نشده بود حرکتی عليه آن ها انجام نمی داد.

تاثير نظريه های نژادپرستانهء نازيسم در ترکيه موجب شده بود که سياست تبعيض عليه اقليت های مذهبی نيز اوج بگيرد. در دروان امپراتوری عثمانی اکثريت امور بازرگانی و توليد کارخانه های در دست خارجی ها و مسيحيان و يهوديان ترکيه بود. پس از 1908 و به خصوص در طول جنگ اول جهانی، کميته ی اتحاد و ترقی سياستی را در پيش گرفت که تحت نام «سياست اقتصاد ملی» عليه اقليت ها و به نفع تجارتورزان مسلمان ترکيه عمل می کرد.  جمهوری ترکيه نيز همين سياست را ادامه داد. و در سال 1932 قانونی را به تصويب رساند که از انجام فعاليت های تجاری و حرفه ای خارجی ها در ترکيه جلوگيری می کرد. واقعيت آن بود که بسياری از اين خارجی ها مردمی محلی محسوب می شدند که در دوران ضعف حکومت عثمانی توانسته بودند پاسپورت کشورهای خارجی را به دست آوردند. دوران قدرت گرفتن نازيسم در جريان جنگ دوم جهانی فرصتی را پيش آورد تا قدرت اقتصادی يهوديان و مسيحيانی که شهروند ترکيه محسوب می شدند مورد حمله قرار گیرند. همچنان که کمبود مواد مختلف و مقروض شدن دولت رو به افزايش يافت، قيمت ها به شدت بالا رفتند و تورم که در 1939 يک در صد بود در 1942 به حدود صد در صد رسيد. در اين وضعيت، خشم عمومی رو به جانب محتکرانی داشت که معمولاً تجارت گران غيرمسلمان را از زمرهء آنان می دانستند. دولت هم ماليات جديدی را عرضه داشت که ثروتمندان را مجبور می کرد تا بخشی از سختی های زمان جنگ را تقبل کنند. قانونی که در نوامبر 1942 به تصويب رسيد به کميسيون های نامنظمی که در همه جا تشکيل می شد اجازه داد که اين ماليات را بلافاصله اخذ کنند و کسانی را که از پرداخت آن خودداری می کنند به اردوگاه های کار بفرستند.

به زودی معلوم شد که اين کميسيون ها، که بيشتر اعضای آن ها را تجارتگران مسلمان ترک تشکيل می دادند، از جانب مقامات دولتی چراغ سبزی را برای از ميان برداشتن رقبای مسيحی و يهودی خود دريافت داشته اند. در اين راستا ماليات تجارتگران غير مسلمان به ده برابر ماليات همکاران مسلمانشان رسيد و حدود 1400 تاجر غير مسلمان که اغلب آن ها يهودی بودند و توانايي پرداخت ماليات وضع شده را نداشتند در وسط زمستان به اردوگاه «آشکاله» در بخش شرقی فلات آناتولی تبعيد شدند.

البته حيرت آور است که تقريباً همه ی آن ها از اين ماجرا جان به  در بردند. يهوديان ترکيه از آن می ترسيدند که تظاهرات روزافزون محلی اوضاع آن ها را بدتر کند و اميدوار بودند که کشورهای متحده در مورد غيرمسلمانان شهروند ترکيه دخالت موثری داشته باشند. در اين ميان تقاضاهای خصوصی برای کمک نيز وجود داشت. خبرنگار «کميته ی امريکايي های يهودی» مستقر در استانبول نوشته است «هنگامی که يک ژاندارم، که در واقع نماينده ی دولت محسوب می شود، يک شهروند فاقد اسلحه را با چاقو تهديد کرده و مال و اموال او را طلب می کند تنها افکار عمومی کشورهای متمدن می تواند به او کمک کنند». در اين ميان سلسله مقالاتی به قلم «سی. ال. سولز برگر» در نشريه ی نيويورک تايمز، افکار عمومی مردم امريکا را در اين مورد تحت تاثير قرار داد. اما تا زمانی که وضعيت جنگ به نفع کشورهای متحده تغيير نکرده بود فريادهای شکايت راه به جايي نمی برد.

برای نخستين بار در تاريخ عثمانی و ترکيه ی نوين، تبعيض جديدی نيز عليه گروهی از مسلمانان پديدار شد. اين مسلمانان را «سلانيکی» يا «اهل سالونيکا» می خواندند که دين خود را تغيير داده و مسلمان شده بودند. آن ها در واقع اولاد يهوديانی محسوب می شدند که در قرن هفدهم، هنگامی که ماليات وضع شده برايشان دو برابر مسلمانان شد، پذيرفته بودند که دين خود را عوض کنند. بدينسان، ويروس ضديت با يهوديان که از آلمان شروع شده بود اکنون به صورت کاريکاتورها و مقالات مختلف در روزنامه های نزديک به دولت پديدار شده بودند.

ماليات جديد عليه تجار غيرمسلمان به زودی تاثير خود را بر توسعه ی کشور نشان داد و در پی آن طبقه ی متوسط تجار مسلمان ترک پر جمعيت تر و ثروتمندتر شد. اما آن ها به جای اين که دست به حمايت دولت بزنند، با استفاده از قدرت جديد خود خواستار دخالت در اداره ی مملکت شدند. آن ها که از راه های غيرليبرال به ثروت دست يافته بودند خواستار آن بودند که در سياست و اقتصاد آزادی های بيشتری به آن ها داده شود.  

تقريباً نيمی از جمعيت يهوديی ترکيه که در 1945 تعدادشان به هشتاد هزار نفر می رسيد در 1948 ـ هنگامی که کشور اسراييل تاسيس شد ـ به آن کشور مهاجرت کردند. يونانی ها و ارمنی های ساکن ترکيه اما نه در يونانی که خود پس از جنگ دوم جهانی گرفتار جنگی داخلی شده بود و نه در ارمنستان گرفتار در چنگال استالين، جايي برای خود داشتند و تنها برخی از آن ها توانستند خود را به ايالات متحده و ديگر کشورهای غربی برسانند. بقيهء اين اقليت ها، که به صورتی فشرده کلاً در استانبول زندگی می کردند، تنها پس از برگزاری نخستين انتخابات واقعی در 1950 و برقراری رژيمی موافق با آزادی بود که توانستند تا حدودی صدمات وارده بر خود را جبران کنند.

فکر برقراری ماليات برای غير مسلمانان از جانب «شکرو ساراچغلو » مطرح شده بود که پس از مرگ «رفيق سيدام» در جولای 1942 به نخست وزيری رسيده. اما اجرای اين مالیات تبعيض گذار منوط به تصويب پرزيدنت اينونو هم بود. او در پايان جنگ استقلال ترکيه و در کنفرانس لوزان 1923 عليه معافيت يونانيان ساکن استانبول و ترک های ساکن منطقه ی تراس غربی متعلق به يونان از جابجائی جمعيت ها رای داده بود و تا زمانی که خارجی ها پول خود را در کشورهای خود به دست می آوردند با آن ها نيز مشکلی نداشت و، در عين حال، برای متخصصان خارجی که ترکيه به مشورت و راهنمايي های آن ها نياز داشت استثنا قایل شده و با ادامه ی کار استادان يهودی دانشگاه ها که در زمان آتاتورک استخدام شده بودند موافقت داشت. اما در همان زمان که اين استادان دانشگاه مورد احترام قرار داشتند اينونو به غارت زندگی يهوديان شهروند ترکيه اعتنايي نداشت. اما، در عين حال، ديپلمات های ترکيه در سرزمين های اروپايي تصرف شده به وسيله ی آلمان نازی حامی يهوديان محسوب می شدند. به برخی از يهوديانی که در کشور های بالکان به وسيله ی نازی ها تحت تعقيب قرار گرفته بودند، به خصوص هنگامی که فرمانروايان بريتانيايي فلسطين به آن ها ويزای مهاجرت دادند، اجازه داده شد که به ترکيه بروند.

اما بسياری از اين مهاجران نيز اجازه ورود به ترکيه را نيافتند. از جمله ی آن ها می توان به عاقبت اندوهناک مسافران تنها کشتی قابل دريانوردی رومانی به نام «استروما» اشاره کرد که در دسامبر 1941 در بندر استانبول کناره گرفت. از آنجا که مسفران اين کشتی دارای ويزای مهاجرت بريتانيايي برای رفتن به فلسطنين نبودند، مقامات ترکيه آن ها را در شرايط بسيار بدی در داخل کشتی نگاهداشتند و سپس کشتی را به داخل دريای سياه برگرداندند. کشتی در آنجا مورد اصابت اژدر يکی از زيردريایی های شوروی قرار گرفت و از هفتصد و شصت و نه پناهنده ی آن تنها يک نفر زنده ماند.

ادامه دارد

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630