بازگشت به خانه  |   فهرست الفبائی نام نويسندگان    |   فهرست کليهء مقالات   |

درد اهل ذمه

نگرشی بر زندگی اجتماعی اقليت های مذهبی در اواخر عصر صفوی

نوشتهء يوسف شريفی

josephsharifi@yahoo.com

آرشيو کتاب

 

فصل هشتم

طهارت ونجاست غیر مسلمانان

 

            نجس شمردن غیر مسلمانان یکی از بزرگترین مشکلات و تحقیرهایی بوده است که در طول قرن ها در ایران بر اقلیت های مذهبی بخصوص یهودیان و زرتشتیان وارد می شده است. در این بخش سعی می گردد ریشه های این فکر مورد مطالعه قرار گیرد و دیدگاه های فقه شیعه و اهل سنت در این باره بررسی گردد.

 

دیدگاه های فقه اسلامی در مورد نجاست غیر مسلمانان

          فقه اسلامی بر مبنای آیه 27 سوره توبه قران، بخشی از انسان ها و غیر مسلمانان را مشرک می نامد و آن ها را، نجس می شمارد.

 

َیا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلاَ يَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَـذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاء إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ

 

ای کسانی که ایمان آورده اید محققا بدانید که مشرکان نجس و پلیدند و بعد از این سال نباید قدم به مسجد الحرام گذارند و اگر در اثر دور شدن تجارت وثروت آنها از شما از فقر می ترسید خدا شما را به فضل ورحمت خود از مشرکان بی نیاز خواهد کرد که او داناست ودر کمال عنایت وحکمت است.([1])

در سال نهم هجری، حضرت محمد ابن عبدالله پس از قتل عام دو قبیله یهودی بنی قریظه و بنی نضیر، اسرای آنان را در مسجد النبی جای داد. آن گاه این آیه بر حضرت نازل شد.([2]) از آن پس مسلمانان اجازه ندادند غیر مسلمانان وارد مسجد النبی شوند.

 

تعریف مشرک

          طبق تعریف مشرکان در فقه اسلامی، بخشی از مشرکان کسانی هستند که به خداوند اعتقاد ندارد و یا وجود دیگری را با خدا شریک قرار می دهد. از نظر تمام مذاهب اسلامی، با در نظر گرفتن استثناهایی انسان هایی که یهودی، زرتشتی و یا مسیحی نیستند و جزو یکتا پرستان نیستند، آن ها در زمره مشرکان بحساب می آیند.

          از این نقطه به بعد فقه اسلامی بدو بخش تقسیم می گردد. فقه اهل سنت یهودیان ومسیحیان را مشرک نمی داند، ولی فقه شیعه دوازده امامی یهودیان ومسیحیان را هم جزو مشرکان بحساب می آورد .

 

دلایل فقه شیعه به مشرک بودن یهودیان و مسیحیان

          فقه شیعه یهودیان ومسیحیان را مشرک می داند. فقهای شیعه به آیه 29 سوره توبه قران استناد می کنند که در آن آمده است که:

                                    "وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللّهِ وَقَالَتْ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللّهِ...." ([3])

"ویهودیان گفتند عُزَیر پسر خداست ، ومسیحیان گفتند مسیح پسر خداست ...."

 

          با استناد به این آیه فقهای شیعه ادعا می کنند که چون مسیحیان حضرت مسیح را پسر خدا می خوانند ویهودیان می گویند که عُزَیر (عِزرا) پسر خداست،([4]) آنان برای خدا شریک قائل شده اند، در نتیجه مشرک هستند و چون در قران آمده است که مشرکان نجس هستند، در نتیجه آن ها هم نجس می باشند.

 

تقسیم بندی نجاست در فقه شیعه

در فقه شیعه نجاسات به سه دسته نقسیم می شوند:

 

1-     نجاست ظاهری

عبارت است از آلودگی های جسمانی. کثافت های ظاهری، در برابر نظافت وپاکیزگی.

 

2-     نجاست شرعی

بر مبنای فقه شیعه برخی از عوامل و آلودگی ها باعث نجاست شرعی لباس و بدن نماز گزار می شود، که با به جا آوردن کارهایی مانند غسل، آن الودگی ها برطرف می گردد و شخص می تواند نماز خود را به جا آورد و یا وارد مسجد شود. برخی از عواملی که باعث نجاست شرعی می گردنند عبارتند از: بول (ادرار)، مدفوع، منی، مردار، خون، سگ، خوک، کافر، شراب، عرق حیوان نجاست خوار.([5])

 

3-    نجاست ذاتی

نجاست ذاتی عبارت است از پلیدی روحی وخبث باطنی انسان نجس.

مشاهده می شود که آلودگی ظاهری و کثیفی لباس و بدن مانع شرعی ورود مسلمانان به مسجد نمی شود. عوامل دومی که باعث نجاست شخص مسلمان می شود، نجاسات شرعی است که با آلوده بودن به آن ها شخص نمی تواند وارد مسجد الحرام گردد و باید آن نجاسات شرعی حتما برطرف گردد تا شخص بتواند وارد مسجد الحرام شود. ولی عاملی که باعث می شود شخص غیر مسلمان بدون داشتن نجاسات ظاهری و شرعی نتواند وارد مسجد الحرام شود، بر طبق دیدگاه های فقه شیعه، نجاست روحی، باطنی وعقیدتی انسان غیر مسلمان است.

تقریبا اکثریت  قاطع فقهای شیعه به نجاست اهل کتاب فتوا داده اند و این فتوا آن قدر شهرت یافته است که گاهی از آن اجماع شیعه (اجماع به معنی موردی است که اکثر فقهای شیعه در آن اتفاق نظر دارند) تلقی می گردد.([6]شاید نتوان کتابی از فقهای شیعه را یافت که آنان رای بر نجاست کافران بویژه مشرکان نداده باشند.([7])

 

فقیهان شیعه که به نجاست اهل کتاب رای داده اند

          فقیهان شیعه زیر رای به نجاست اهل کتاب داده اند.

1 – شیخ صدوق                  (متوفی 381 قمری)    در فقه الرضا

2- سید مرتضی                   (متوفی 436 قمری)    در در الانتصار

3 – ابی الصلاح الحلبی          (متوفی 447 قمری)    در الکافی

4 – شیخ طوسی                (متوفی 460  قمری)   در  المبسوط، النهایة، التبیان

5 – ابن براج              (متوفی 481 قمری)    در جواهر الفقه

6 – طبرسی             (متوفی 548 قمری)    در مجمع البیان

7 – سعید راوندی       (متوفی 573 قمری)    در فقه القران

8 – ابن زهره             (متوفی 585 قمری )   در عنیة النزوع الی علمی الاصول والفروع

9 – ابی حمزه طوسی           (متوفی 580 قمری)    در الوسیلة الی نیل الفضیلة

10 – ابی الحسن صهرشتی                       در اصباح الشیعه بمصباح الشریعه

11 – محمد ابن ادریس حلی (متوفی 598 قمری)       در السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی

12 – علاءالدین حلبی                               در اشارة السبق الی معرفة الحق

13 – المحقق الحلی اول        (متوفی 676 قمری)    در المختصر النافع وشرائع الاسلام 

14 – یحیی ابن سعید الهذلی (متوفی 690 قمری)     در الجامع للشرائع         

15 – حسن ابن یوسف علامه حلی (متوفی 726 قمری) در قواعد الاحکام، تحریر الاحکام،ارشاد الاذهان، تذکرة العلماء

16 – الشهید اول محمد المکی (شهید 786 قمری)    در اللمعة الدمشقیة والدروس الشرعیه

17 – الشهید الثانی زین الدین (شهید 965 قمری)      در الروضة البهیة

18 – المحقق الثانی الکرکی (متوفی 940 قمری)       در جامع المقاصد فی شرح القواعد       

19 – احمد مقدس اردبیلی (متوفی 993 قمری)       در مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد   الاذهان   

20 – میرزا محمد مشهدی      (متوفی 1125 قمری)  در کنزالدقائق

21 – یوسف البحرانی                               در الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة

22 – الحسنی العاملی          (متوفی 1226 قمری)  در مفتاح الکرامة فی شرح قواعد العلامة

23 – سید علی طباطبایی      (متوفی 1231 قمری)  در ریاض المسائل فی بیان الاحکام بالدلائل فی  شرح النافع

24 – محمد حسین النجفی     (متوفی 1266 قمری)  در جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام

25 – شیخ مرتضی الانصاری (متوفی 1281 قمری)     در کتاب الطهاره 

26 – ملا احمد نراقی   (متوفی 1345 قمری)  در مستند الشیعه

27 – محمد حسین کاشف الغطاء (متوفی 1373 قمری)        در کشف الغطاء 

28 – فاضل هندی                                    در کشف اللثام عن قواعد الاحکام 

29 – سید محمد کاظم یزدی                       در العروة الوثقی

30 – محمد تقی شیرازی                                    در النخبه

31 – سید ابوالحسن اصفهانی                             در وسیلة النجاة وذخیرة العباد

32 – سید حسین بروجردی                        در رساله توضیح المسائل

33– سید محسن حکیم         (متوفی  1390 قمری) در مستمسک العروة الوثقی

34 – سید محمود هاشمی شاهرودی، رییس وقت قوه قضاییه در جمهوری اسلامی

                                                          در رساله علمیه به نام ذخیرة المومنین

35 – سید احمد خونساری (متوفی 1405 قمری)       در جامع المدارک فی شرح المختصر النافع

36 – محمد تقی آملی                                       درمصباح الهدی فی شرح العروة الوثقی

37 - روح الله خمینی                                در تحریر الوسیله والطهاره 

38 – سید محمد رضا گلپایگانی                             در توضیح المسائل ومجمع المسائل

39 – محمد علی اراکی                                      در رساله عملیه وتعلیقه بر عروه

40 – محمد تقی شیرازی                                    در رساله عملیه ([8])  

41 – محمد تقی مجلسی      (متوفی 1070 قمری)  در رساله جهادیه – احکام اهل ذمه ([9])  

42 – محمد باقر مجلسی       (متوفی 1110 قمری) در رساله صواعق الیهود ([10])

43 – شیخ فضل الله نوری      ( بدار آویخته شده در 1326 قمری )

در رساله حرمت مشروطه ([11])

 

          اگر به صورت بلند فقهای شیعه که رای به نجاست اهل کتاب داده اند نگاه شود، مشاهده می گردد که اکثریت فقیهانی که به نجاست اهل کتاب اعتقاد دارند، تا قرن دهم هجری که صفویه در ایران به قدرت رسیدند  ایرانی نبودند و این نوع تفکر پس از بقدرت رسیدن صفویه توسط علمای شیعه عرب بخصوص علمای وارداتی از جبل عامل لبنان، وارد نظام فکری ایرانی شیعه شده، گردید. این نوع فکر با اندیشه ایرانی ارتباطی ندارد و یک عامل وارداتی عربی است.

 

دیدگاه های گروهی از فقیهان شیعه در مورد نجاست اهل کتاب

         

شیخ صدوق:

 متولد در قم  ( متوفی در 381 قمری / 991 میلادی)    

-          " وهنگامی که مسلمان و یهودی و نصرانی بر سر حوض جمع شدند، اول مسلمان غسل می کند.

-          وضو از آب زیاد آمده از مصرف جنب (آن كه بر وى غسل واجب شده باشد بسبب آمیزش جنسی يا خروج منى) و حائض (زنی که دوران عادت ماهیانه خود را طی می کند) اشکال ندارد.

-          وضو با نیم خورده [منظور از نیم خورده آبی است که آنان از آن آب نوشیده اند ویا وضو گرفته اند] یهودی، نصرانی، ولدزنا، مشرک وهر مخالف اسلامی جایز نیست.([12])

-          در چند جای نماز مخوان، مقابل عکس، در لباس آهنین، در لباس آلوده به شراب، در لباس سیاه رنگ، روی بوریا و فرشی که یهود و نصارا بافته اند."([13])

 

سید مرتضی:

(متوفی 436 قمری /  1044 میلادی)

- از اموری که جزء منفردات امامیه [شیعه امامی] است. قایل شدن نجاست نیم خورده یهودی و نصرانی و هر کافر است. و همه فقها [علمای اهل سنت] در این مساله با ما [شیعیان] مخالفتد ..... دلیل درستی رای ما، افزون اجماع شیعه، آیه "انما المشرکون نجس" است.([14])

 

شیخ طوسی:

متولد در طوس خراسان ([15]) (متوفی 460 قمری /  1068 میلادی)

-          آب حمام ..... تا مادامی که ندانی در آن چیز نجس وجود دارد برپاکی خود باقی است، ولی اگر دانستی که در آن چیز نجس وجود دارد، یا یهودی، نصرانی، مشرک، دشمن اهل بیت و کافران و مانند آنان، خود را در آن وارد کرده اند، به کار بردن آن آب به هیچ روی جایز نیست.([16])  

-          به کار بردن ظرف های مشرکان چه غیر اهل ذمه و چه اهل ذمه جایز نیست.([17]

-          استعمال ظرف های مشرکان، چه اهل ذمه و چه غیر اهل ذمه، جایز نیست .... به دلیل قول خداوند "انما المشرکون نجس" که چون حکم به نجاست آنان کرده، واجب است هر چه که با آنان برخورد می کند نجس باشد. این مطلب نزد شیعه اجماعی است و احتیاط هم اقتضا می کند که ظرف های آنان را نجس بدانیم.([18])  

-          استعمال نیم خورده همه مخالفان اسلام هر گونه کافری که باشند و همچنین نیم خورده دشمنان اهل بیت پیغمبر اکرم جایز نیست.([19])

-          غذایی که بعضی از کافران، با دست خود وبا مباشرت خود درست می کنند، خوردنش جایز نیست، چون آنان نجسند و غذا به خاطر مباشرت آنان نجس می شود.([20])

-          دلیل ما (ممنوع بودن کافران از ورود به مساجد) این سخن خداوند است که "ای مومنان، مشرکان نجسند از این سال به بعد، نزدیک مسجد الحرام نشوند" خداوند آنان را محکوم به نجاست کرده است. وقتی ثابت شد نجسند، روا نیست وارد هیچ مسجدی شوند. زیرا خلاف نیست که مساجد باید از ناپاکی ها به دور باشند.([21])

-          اگر سگ یا خوک یا شغال یا روباه یا موش یا وزغ در حال رطوبت به لباس انسان بخورد، شستن آن مقدار لباس واجب است ... و هم چنین است اگر دست انسان با یک ذمی یا ناصبی ملاقات کند.([22])

 

علامه حلّی  :

-          همه کافران نجس اند و این نظر تمام علمای ماست و تفاوتی ندارد که این کافران اهل کتابند و یا کافر حربی یا مرتد باشند.([23])    

 

شیخ مفید :

متولد در بغداد (متوفی 413 قمری /  1022 میلادی)

-          پاکیزه کردن خود، با نیم خورده کافران، مشرک، یهودی، نصرانی، مجوسی، و صائبین، جایز نیست و نیم خورده آنان آن آبی است که از آن آب نوشیده اند یا وضو گرفته اند، یا با دست و بدن لمس کرده اند، زیاد بیاید و پاکیزه کردن خود با نیم خورده سگ و خوک جایز نیست، ولی با نیم خورده گربه اشکال ندارد چون نجس نیست.

-          هنگامی که کافر با مسلمان دست داد و دست او به واسطه عرق یا غیر عرق آن تر بود، دست خود را می شوید و اگر تری در کار نبود دست خود را بدیوار یا به خاک می کشد.

-          هم غذا شدن با مجوسی (زرتشتی) جایز نیست و به کار بردن ظرف های آنان هم پیش از شستن جایز نیست.([24])

شیخ مفید در "رساله تحریم ذبایح اهل کتاب" خوردن گوشت ذبح شده توسط اهل کتاب را تحریم کرده است.

 

جواهر کلام :

-          نجس بودن اهل کتاب، شعار شیعه است، به گونه ای که علمای اهل سنت و زنان و عوام آنان هم می دانند، بلکه خود اهل کتاب هم، خبر از چنین حکمی دارند، تا چه رسد به علمای شیعه. افزون بر اجماع، آیه قران هم بر نجس بودن آنان دلالت می کند ...([25])

 

محمد باقر مجلسی :

متولد در ایران، در اواخرعصرصفوی (متوفی 1110 قمری / 1698 میلادی)

او از قول امام موسی نقل می کند که:

-          "مسلمان نباید که با گبر در یک کاسه چیزی بخورد و یا در یک فرش بنشیند یا با او مصاحبت کند.

-          اگر با ایشان مصافحه [دست دادن] کنی از زیر جامه مصافحه کن و اگر دست تر بدست او رسد دست را بشوی. اگر با اهل ذمه یعنی جهودان یا ترسایان یا گبران مصافحه کنی دست را بخاک یا دیوار بمال ..... دست بخاک یا دیوار مالیدن در صورتی است که دست مسلمان و ایشان هیچ یک تر نباشد ..... واز امام محمد باقر منقول است که اگر کسی با گبری مصافحه کند دستش را بشوید."([26])

 

آیت الله محمد حسینی شاهرودی :

            در سایت شخصی او در بخش  " پاسخ استفتائات شرعی -  احکام طهارت " آمده است:

"سوال (33): آيا كافر كتابى پاك است يانجس ؟

جواب : اظهر نجاست آن ها است."

در بخش "احکام نجاسات" او آمده است:

"سوال (55): نظر برخى از فقهاء اينست كه نصارى (مسیحیان) نجس اند و حكم نجاست بر آن ها جارى است و نظر برخى ديگر همچون آية الله حكيم بر طهارت آن ها است، نظريه آن حضرت چيست؟

جواب: اخبار در باره طهارت ونجاست اهل كتاب مختلف است، وترجيح با اخبار نجاست است كه مطابق مشهور و مخالف عامه است.

سوال (57): اهل كتاب (يهود نصارى) كه پيامبرى محمد صلى الله عليه وآله را قبول ندارند، نجس اند يا پاك؟

جواب: اقوى نجاست است."([27])

 

آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی:

"سوال 328: لطفا به سوالات زير پاسخ فرمائيد:

1  - معاشرت و همنشينى و دست دادن دانش‏آموزان مسلمان با دانش آموزان پيرو فرقه گمراه بهائيت، اعم از اين كه دختر باشند يا پسر، مكلّف باشند يا غير مكلّف، در داخل مدرسه يا خارج از آن، در دوران ابتدائى، متوسطه و پيش دانشگاهى، چه حكمى دارد؟

2 - رفتار استادان و مربيان با دانش‏آموزانى كه بهائى بودن خود را آشكار مى‏كنند و يا يقين داريم كه بهائى هستند، چگونه بايد باشد؟

3 - استفاده از وسايلى كه همه دانش‏آموزان از آن ها استفاده مى‏كنند مانند شير آب آشاميدنى، شير توالت و آفتابه آن، صابون و مانند آن، با اين كه علم به مرطوب بودن دست و بدن داريم، چه حكمى دارد؟

جواب : همه پيروان فرقه گمراه بهائيت محكوم به نجاست هستند و در صورت تماس آن ها با چيزى، مراعات مسائل طهارت در رابطه با آن ها، نسبت به امورى كه مشروط به طهارت است، واجب است. ولى رفتار مديران و معلمان و مربيان با دانش‏آموزان بهائى بايد بر اساس مقررات قانونى و اخلاق اسلامى باشد.

 

سوال 350: بهائيان بسيارى در اينجا كنار ما زندگى مى‏كنند كه رفت و آمد زيادى در خانه‏هاى ما دارند. عده‏اى مى‏گويند بهائى‏ها نجس هستند و عده‏اى هم آن ها را پاك مى‏دانند. اين گروه از بهائى‏ها اخلاق خوبى از خود آشكار مى‏كنند، آيا آن ها نجس هستند يا پاك؟

جواب: آن ها نجس و دشمن دين و ايمان شما هستند، پس فرزندان عزيزم جداً از آن ها بپرهيزيد."([28]

 

ممنوعیت ورود غیر مسلمانان به مساجد

          اکثر به اتفاق فقیهان شیعه اعتقاد دارند که غیر مسلمانان اجازه ورود به مسجدالحرام را ندارند. حتی غیر مسلمانان نمی توانند وارد مساجد و سایر اماکن مقدسه مسلمانان شوند. این ممنوعیت نه تنها شامل کافران می شود، بلکه اهل کتاب یعنی یهودیان، مسیحیان وزرتشتیان راهم شامل می شود.([29]) 

          فقیهان شیعه، نه تنها معتقدند که غیر مسلمانان نمی توانند وارد مسجدالحرام شوند حتی آنان نمی توانند در شهرهای مکه و مدینه و طائف و اطراف آن هم اقامت کنند. غیر مسلمانان تنها می توانند از این شهرها عبور کنند.([30]) فقهای شیعه حتی معتقدند که هیچ مسلمانی نمی تواند به شخص غیر مسلمانی اجازه ورود به مساجد را بدهد.([31]

 

 

نظر گاه های گروهی از فقیهان شیعه در مورد ورود غیر مسلمانان به مساجد

 

شیخ طوسی :

-          "مذهب فقهای شیعه این است که غیر مسلمان هرگز حق دخول به مساجد را ندارند وهیچ فرد مسلمانی نمی تواند چنین اجازهای به آنان بدهد."([32])

-          "پیامبر اسلام، حضرت محمد، اسرای یهود بنی قریظه و بنی نضیر را در مسجد النبی جای داد .... این عمل پیش از نزول آیه " انما المشرکون نجس" بوده است."([33])  

 

نظام الدین مهرشتی:

- وارد شدن به مساجد روا نیست، ذمی باشد یا غیر ذمی.

 

قطب راوندی:

- ظاهر آیه "انما المشرکون نجس"این است که کافران نجسند واجازه ورود به هیچ مسجدی را ندارند.

 

علامه حلی :

-          روانیست کافران به مساجد وارد شوند.

-          روا نیست برای کافران ورود به مساجد ، هر چند با اجازه باشد.

 

محقق حلی :

-          روا نیست برای کافری ورود به مسجدالحرام ونه دگر مساجد، هر چند مسلمانی اجازه دهد.([34])

شیخ بها الدین عاملی (شیخ بهایی)  

-          .....  شرط دوازدهم را مجتهدین ذکر کرده اند اما در حدیث مذکور نیست و جایز نیست ذمی در حجاز توطن کند و مراد از حجاز، مکه و مدینه و طائف و حوالی آن ها است و اگر بگذرد وتوطن نکند جایز است.([35])

 

دیدگاه های فقیهان معاصر

فقیهان معاصر زیر رای به ممنوعیت ورود غیر مسلمانان به مساجد داده اند:

 

آیت الله روح الله خمینی:

 مساله 9: داخل شدن كفار در مسجد الحرام بدون اشكال جائز نيست چه اينكه كافر ذمى باشند و يا غير ذمى، و همچنين است ساير مساجد، البته در صورتي كه داخل شدن كفار در آن هتك حرمت باشد جائز نيست بلكه اگر نگوئيم اقوى حداقل بنابر احتياط بايد گفت مطلقا جائز نيست چه هتك شمرده بشود و چه نشود، و هيچ مسلمانى نمى تواند به كافرى اجازه ورود در مسجدى را بدهد و به فرضى هم كه مسلمانان اذنش بدهند باز هم جائز نيست.

مساله 10 - ايستادن و توقف و عبور از يك درب مسجد به طرف درب ديگر و حتى داخل شدن در مسجد براى جلب طعام يا چيز ديگر براى كافر جائز نيست، و آيا داخل شدن آنان در حرم امن الهى (كه مسافتى است در چهار طرف شهر مكه) براى توقف يا عبور يا خريد جنس جائز است يا نه ؟ بعضى گفته اند جائز نيست و استدلال كرده اند كه مراد از كلمه ((مسجد الحرام)) در آيه شريفه همين حرم است و در اين باب روايتى هم هست و احتياط نيز همين را اقتضا مى كند، بعضى ديگر از فقها حرم ائمه معصومين عليه السلام و صحن شريف آن ها را ملحق به مسجد كرده اند البته در صورتی كه دخول آنان هتك حرمت اين اعتاب مقدسه باشد نظر ما نيز همين است، لكن نزديكتر به احتياط آن است كه به طور كلى داخل نشوند چه هتك باشد و چه نباشد.

مساله 11 - بنابر قول مشهور براى كفار جائز نيست سرزمين حجاز را وطن خود قرار دهند و شيخ الطائفه رضوان الله تعالى عليه ادعاى اجماع بر آن را كرد و روايتى هم از شيعه و سنى بر طبق آن وارد شده است و عمل كردن به اين حكم اشكالى ندارد، و اما اينكه حجاز كجاست، حجاز همين سرزمينى است كه فعلا به اين نام ناميده مى شود و اختصاص ‍ به مكه و مدينه ندارد، و اقوى آنست كه عبور كفار از اين سرزمين و خريدن جنس از آنجا جائز است.([36])

 

 

آیت الله محمد حسینی شاهرودی:

در سایت شخصی او در بخش  "پاسخ استفتائات شرعی -  احکام طهارت" آمده است:

سوال (62): آيا داخل شدن كفار در مسجد براى شنيدن مطالب اسلامى اشكال دارد يانه ؟

جواب : جائز نيست.([37])

 

آیت الله گلپایگانی:

سوال – 176 : شهرستان ..... فاقد محل مخصوص‏مجالس ترحيم است، در ايام فواتح، يهودى‏هاى ساكن اين شهرستان جهت عرض تسليت و اظهار همدردى‏با صاحبان ميت، داخل شبستان مسجد مسلمين‏مى‏شوند آيا اين مطلب جايز است؟

جواب - ورود غير مسلمان، در مسجد، جايزنيست و اين گونه مجالس فاتحه را كه درمعرض شركت غير مسلمان مى‏باشد، درغير مسجد منعقد نمايند.

آيت‏الله گلپايگانى([38])

 

بهره گیری جنسی از زنان غیر مسلمان

با اینکه فقه شیعه اعتقاد دارد که هر گونه تماس بدنی و یا عرق دست غیر مسلمان باعث نجس شدن فرد مسلمان می شود، وقتی که مساله ارتباط جنسی و همخوابگی و بهره گیری بدنی از زنان غیر مسلملن مطرح می گردد از داستان نجاست بسیار کوتاه می آید و بهره گیری  جنسی از آنان را مجاز می داند. در اینجا دیگر مساله نجاست به هیچ روی مطرح نمی گردد و مرد مسلمان می تواند بدون هیچ نگرانی از نجس شدن، با زنان غیر مسلمان ارتباط جنسی برقرار کند. فقهای شیعه حتی بهره گیری جنسی از زنان شوهر دار غیر مسلمان را که اسیر مسلمانان شده اند و یا اینکه در مالکیت مسلمانان قرار گرفته اند را مجاز دانسته اند. بهره گیری جنسی از زنان غیر مسلمان به هر صورت وشکلی مجاز است وبهیچ وجه، رضایت آنان لازم نیست.

احکام بردگان

"..... مالکیت مرد نسبت به برده مونث در حکم ازدواج با وی است بنا بر این هرگونه استمتاع جنسی مرد از کنیزانش جایز است ( منهاج 2 / 275 ، العروة الوثقی 2 / 805 ). در این روابط جنسی اولا رضایت زن مطلقا لازم نیست، ثانیا لازم نیست کنیز، مسلمان یا اهل ذمه باشد،  حتی اگر کنیز کافر و مشرک هم باشد، این روابط مجاز است. ثالثا در استمتاع از کنیز بر خلاف نکاح دائم در زمان واحد سقف عددی چهار لازم نیست. اما هر گونه ارتباط جنسی زن با غلامانش بدون ازدواج ممنوع است و بردگان مذکر نسبت به ملک مونث نامحرم محسوب می شوند. (العروة الوثقی 2 / 1804)."([39]

 

حجت الاسلام محمد ابراهیمی در کتاب ازدواج با بیگانگان به نقل از فقهای شیعه آورده است که: 

"بهره گیری جنسی و همخوابی با زنان اهل کتاب و کافران از دیدگاه فقه شیعه مجاز و مباح است وهیچ گونه ممنوعیتی در آن وجود ندارد، حتی بدون اینکه آنان تغییر دین و مذهب داده باشند و یا اینکه ازدواجی صورت گرفته باشد.

بهره گیری جنسی از زنان شوهردار غیرمسلمان که در مالکیت یا اسیر مسلمانان باشند هم مجاز می باشد.

حاصل اینکه همخوابی با کنیزان غیر مسلمان به هر آیینی که بوده باشند، با فرض عدم حاملگی بلا مانع است."([40])

 

مواد نجس در ارتباط با اهل کتاب از دیدگاه فقه شیعه

 

بدن انسان:

بدن انسان اهل کتاب نجس است. عرق دست، آب دهان، اشک چشم و هر مایع دیگری که از بدن او باشد.

 

مواد غذایی:

مایعات:

تمام مواد غذایی که به صورت مایع هستند مانند آب، شیر، روغن، دوغ، ماست، عسل، .... اگر به وسیله اهل کتاب لمس شود و یا با آنان ارتباط یابد، نجس خواهد شد و این مواد قابل تطهیر نیستند. به هیچ وجه نمی توان آن ها را مصرف کرد.

" .... همچنین مایعاتی که در میان پوست جا کرده باشند، مانند روغن ودوشاب و شیره، امله، هلیله وامثال این ها که در میان دبه یا مشک کرده باشند، از ایشان نمی توان گرفت و در این احکام سایر کفار از هنود (هندیان) و غیر ایشان شریکند، بلکه بدترند."([41])

میوه ها:

میوه اگر با بدن اهل کتاب تماس پیدا کرده باشد ویا اهل کتاب آن را لمس کرده باشد، نجس است و قابل تطهیر نیست.

 

گوشت:

          فقه شیعه معتقد است، گوشتی که حیوان آن به دست غیر مسلمان ذبح شده باشد نجس می باشد. اهل سنت ذبح اهل کتاب را نجس نمی دانند واز آن می خورند.

 

پشم ، پوست وچرم:

فقه شیعه معتقد است که چون پشم این خاصیت را دارد که می تواند عرق دست را بخود جذب کند، بنابراین پشمی که توسط اهل ذمه لمس شده باشد و یا پارچه ویا فرشی که توسط اهل ذمه بافته شده باشد، چون ممکن است عرق دست آنان در آن وجود داشته باشد نجس است. ولی این مواد را می توان به وسیله آب کشیدن تطهیر کرد.([42])  همین نکته در مورد پوست وچرم هم صدق می کند.

شاردن سیاح فرانسوی که در اواخر عصر صفوی از ایران بازدید کرده است به این نکته اشاره می کند. او در سیاحتنامه خود می نویسد که در بازار اصفهان پوست فروشان به دو بخش مسلمانان و مسیحیان تقسیم شده بودند. او می نویسد:

"پوست فروشان به دو بخش تقسیم می گردند. قسمت مسلمانان و بخش مسیحیان، چون ایرانیان را در آیین خود عقیده بر آن است که پشم از جمله چیز هایی است که لمس آن به دست غیر مسلمان موجب ناپاکی و نجاست آن می گردد، زیرا بمثل اسفنج عرق وجود انسانی را جذب می کند. بدین طریق مسلمانان (شیعیان) نباید اشتباه کنند و ناآگاه این کالا را از مسیحیان ابتیاع کنند."([43])

در سال های های اخیر با آسان شدن بیشتر ارتباطات جهانی، روابط اقتصادی بین کشورها رو به توسعه گذاشته و به مرحله جدیدی رسیده است. بسیاری از کالاها بین کشورها مبادله می شود. یکی از این کالاها کفش های چرمی ساخت چین است که به ایران صادر می گردد. ورود این کفش ها مساله طهارت و نجاست چرم آن ها را برای فقهای شیعه مطرح کرده است. فقها نسبت به طاهر و یا نجس بودن آن ها نظرات مختلفی دارند. بهمین منظور از فقها این سوال مطرح گردیده است:

"سوال: کفش های چرمی که از بازارهای اسلامی خریداری می شود ولی مارک تولید در کشورهای غیر اسلامی مانند چین را دارد، آیا پاک است یا نجس؟"

آیت الله ها مختلف در جمهوری اسلامی در این مورد نظرات مختلفی ارائه کرده اند، گروهی رای به طهارت داده اند و گروهی دیگر معتقداند که کفش ها نجس می باشند. جمع بندی عقاید آنان بصورت زیر است:

"آيت الله بهجت: اگر چرم مصنوعی باشد اشکال ندارد و حکم چرم طبيعی در مساله 99 رساله به اين صورت آمده است: گوشت و پيه و چرمی که در بازار مسلمانان فروخته می شود پاک است  و همچنين است اگر يکی از اينها در دست مسلمان باشد. ولی اگر بدانند آن مسلمان از کافر گرفته و رسيدگی نکرده که از حيوانی است که به دستور شرع کشته شده يا نه، نجس می باشد.

آيت الله خامنه ای: اگر احتمال دهد که حيوان ذبح اسلامی شده پاک است و اگر يقين دارد که ذبح اسلامی نشده، محکوم به نجاست است و همچنين اگر در چرم بودن آن شک باشد پاک است و تحقيق لازم نيست.

آيت الله فاضل لنکرانی: محکوم به طهارت است و فحص لازم نيست.

آيت الله مکارم شيرازی: پاک است.

آيت الله سيستانی: اگر احتمال باشد که مصنوعی است يا از حيوانی است که ذبح اسلامی شده پاک است.

آيت الله تبريزی: چنانچه مشکوک است که چرم مصنوعی است يا طبيعی، فحص لازم نيست و چنانچه احراز کنند که چرم طبيعی است اگر از کشور غير اسلامی خريداری شده و احتمال بدهند فروشنده تحقيق از تذکيه کرده، پاک و خريد آن جايز است.

آيت الله صافی گلپايگانی: اگر چرم بودن آن مشکوک فيه باشد، محکوم به طهارت است و فحص لازم نيست و اگر اطمينان به چرم بودن باشد و از بلاد کفر وارد شده باشد محکوم به نجاست است."([44])

مشکل نجاست ویا طهارت، در مورد توپ های ورزشی چرمی که جوانان و ورزشکاران از آن ها استفاده می کنند و از چین و ژاپن به ایران وارد می شود هم مطرح شده است. این سوال پیش آمده است که آیا این توپ ها طاهر هستند و یا نجس می باشند؟ از آیت الله صانعی در این مورد استفتاء شده است. او رای به نجاست این توپ ها داده است.

”سوال : توپ هاى ورزشى چرمى كه در بازار مسلمين فروخته يا توسط دولت جمهورى اسلامى از كشورهايى مثل چين و ژاپن و ساير كشورهاى غيرمسلمان كه ذبح در آنجا غيرشرعى است وارد مى شود، از حيث طهارت و نجاست چه حكمى دارد؟ آيا با فرض وجود عده اى قليل از مسلمانان در آن بلاد كه معلوم نيست بر فرض وجودشان در مراكز كشتار حيوانات، رعايت مسائل شرعى را در ذبح كرده باشند، مى شود ذبح را مستند به آنان دانست و حكم به طهارت كرد؟ در صورت منفى بودن جواب، آيا قاعده سوق المسلمين در ما نحن فيه قابل جريان است يا نه؟


جواب:محكوم به ميته بودن و نجاست است، چون از بلادى غيراسلامى كه غلبه و سلطه با غيرمسلمانان است آورده مى شود و سوق المسلمين در جايى مفيد است كه وضع سابقش مشكوك باشد."([45])

 

فقیهانی که رای به طهارت اهل کتاب داده اند

از خیل عظیم فقیهان شیعه غیر معاصر، که به نجاست اهل کتاب رای داده اند دو تن هستند که معتقد بودند که اهل کتاب نجس نیستند. هر دوی آنان در اواخر عصر صفوی در زمان شاه عباس دوم می زیستند. یکی از آنان ملا محسن فیض کاشانی است، این آزاد مرد که هنگامی که در زمان شاه عباس دوم، یهودیان را مجبور کردند که قبول اسلام کنند ومسلمان شوند از یهودیان پشتیبانی کرد وبرای رهایی و آزادی آنان کوشش ها کرد. او معتقد بود که نجاست اهل کتاب، نجاست ذاتی نیست بلکه ممکن است به علت آلودگی آنان به نجاسات شرعی باشد.

"ملامحسن فیض کاشانی (متوفی 1091 قمری / 1680 میلادی) در ذیل حدیث 4134 از کتاب الوافی آورده است: احادیث مزبور بر نجاست اهل کتاب دلالت ندارند، زیرا اولا، شاید نه به سبب خباثت باطنی کافران باشد و ثانیا، احادیث بسیاری وجود دارد که علت لزوم پرهیز از اهل کتاب را آلودگی آنها به نجاسات شمرده است، نه نجاست ذاتی بدن آنها."([46])

 

فقیه دومی که رای به طهارت اهل کتاب داده است، محمد باقر سبزواری است (متوفی 1090 قمری /      1679 میلادی). او هم، در دوران ملامحسن فیض زندگی می کرده و با او نسبت خانوادگی داشته است. این دو از لحاظ دیدگاه های مذهبی دارای فصل مشترک های بسیاری با یکدیگر بودند. او معتقد بود که احادیث بسیاری وجود دارد که طهارت اهل کتاب را اثبات می کند. ولی چون اکثر فقیهان شیعه به نجاست اهل کتاب رای داده اند، سزاوار نیست که با آنان مخالفت کرد. محمد باقر سبزواری تصریح می کند که ادله، نجاست اهل کتاب ناتمام است.

" زیرا در مقابل آن ها احادیث معتبری وجود دارد که طهارت آن ها را اثبات می کند. این در جابی است که به موجب فتوای مشهور در مورد نجاست اهل کتاب میفرماید: جرات بر مخالفت مشهور به ویژه که ادعای اجماع هم بر آن شده است – سزاوار نیست."([47]

 

ممنوعیت رفت و آمد اهل کتاب در روزهای برفی و بارانی

یکی از مشکلاتی که اهل کتاب پس از عصر صفوی با آن روبرو بودند این مساله بود که فقه شیعه معتقد بود که اهل کتاب نباید در روزهای برفی وبارانی از منزل خارج شوند، چون برف و باران با بدن آن ها تماس پیدا می کند و باعث نجس شدن محیط زیست برای مسلمانان می شود ونجاست آنان به شیعیان سرایت می کند. 

محمد تقی مجلسی معتقد بود که:

"روز باران بیرون نیایند (مقصود یهودیان، زرتشتیان ومسیحیان هستند) که در بازار راه روند ومسلمانان را نجس کنند."([48])

محمد باقر مجلسی در رساله صواعق الیهود آورده است:

"... بهتر است که حاکم مسلمانان مقرر فرماید که جمیع کفار در روز برف باران از جای های خود حرکت نکنند که مسلمانان را نجس می کنند."([49])

شاردن سیاحتگر فرانسوی که در اواخر عصر صفوی از ایران بازدید کرده است، در مورد ممنوعیت رفت و آمد اهل کتاب در روزهای برفی وبارانی در سیاحت نامه خود می آورد:

" برای اجتناب از نجاست جسمانی از قبیل تماس و تصادم با یک نفر متدین به مذهب دیگر هنگام عبور از راه، و یا پذیرایی در موقع باران از معتقدین ادیان غیر مسلمان یک فرسنگ راه خود را منحرف می کنند. چون پوشاک باران دیده غیر مسلمانان مردار است وبا هر چیزی به اعم از اثاثیه واشخاص تماس یابد، موجب نجاست آن می شود."([50])

در کتاب تاریخ جلفای اصفهان آمده است که شاه سلطان حسین صفوی آخرین پادشاه صفوی دستور داد که اهل کتاب در روزهای بارانی به بازار و دکان ها وارد نشوند تا "مبادا خیسی لباسشان مسلمانان را نجس کند"([51])

این ممنوعیت رفت وآمد در روزهای بارانی تا اواخر دوران قاجاریه هم اعمال می شده است. درنامه ای که به شماره 1072 در تاریخ 26 رمضان 1322 قمری / نوامبر 1904 میلادی، انجمن زرتشتیان کرمان می نویسند، شکایت می کنند که آقا سید حسن نامی، زرتشتیان وهندیان کرمان رابه شدت کتک زده است که چرا آنان در روزهای برف و بارانی از خانه خارج شده اند و باعث نجس شدن مسلمانان گردیده اند.([52])

 

دیدگاه فقه اهل سنت

فقه اهل سنت در مورد طهارت و نجاست اهل کتاب، دیدگاهی کاملا متفاوت و متضاد با دیدگاه فقه شیعه دارد. تمام فقیهان اهل سنت به طهارت اهل کتاب نظر داده اند و بر این نظرهستند. در تمام کتاب های فقهی که از آنان باقی مانده است، آنان به اتفاق آرا، معتقد به طهارت اهل کتاب بوده اند.([53])

 

شواهد تاریخی

تا پیش از بنیاد سلسله صفوی که به دست شاه اسماعیل  در سال 906 قمری / 1501 میلادی انجام گرفت و شیعه دوازده امامی مذهب رسمی ایران شد، در ادبیات و تاریخ ایران شواهد و یا نشانه هایی که اهل کتاب را نجس به شمار آورده باشند، دیده نمی شود. گروهی از سیاستمداران، تاریخ نویسان و شاعران ایرانی پیش از صفویه، نظر مساعدی نسبت به اهل کتاب نداشتند ولی هیچگاه از نجس بودن آن ها سخنی به میان نیاورده اند. خواجه نظام الملک وزیر دربار سلجوقی در قرن پنجم هجری، نظر مساعدی نسبت به مسیحیان، یهودیان وزرتشتیان و بخصوص شیعیان که آنان را رافضی می خواند، نداشت. او در کتاب سیرالملوک و یا سیاست نامه خود توصیه می کند که در کارهای دولتی و اداری از این چهار گروه استفاده نگردد، او بخصوص مخالف شدید شیعیان (رافضی ها) بود.([54]) خواجه نظام الملک با تمام مخالفتی که با این چهار گروه داشت هیچ گاه آنان را نجس نمی دانست و دلیل مخالفت با آنان را نجس بودن آن ها ذکر نمی کند.

در سال 715 قمری / 1315 میلادی خواجه رشیدالدین فضل الله یهودی و یا یهودی زاده، در دربار مغولان عهده دار سمت وزارت می شود و در آن دوران یهودیان دارای سمت های دولتی بودند. در آن زمان ناصرالدین منشی کرمانی، با رقیب سیاسی یهودی خود که او را پسر محسن یهودی حلبی می نامد اختلاف پیدا می کند و به او القاب و نسبت های بد و نامناسبی می دهد. او هرآن چه که در فکر و ذهن خود داشته برای کوچک و خفیف کردن رقیب یهودی خود بکار می برد. او رقیب خود را با القاب و نسبت های زشت زیر خطاب می کند:

حقودی (کینه ورزی)، حسودی، عنودی (ستیزه کاری)، جمودی (خشکی) بدرگی (بدذاتی – بدطینتی)، مخنثی (بد کارگی مردان)، بی نفسی، مابونی (بدکارگی)، ملعون (نفرین شده)، خری و غری.([55])

با وجود تمام تنفری که او از رقیب یهودی خود داشته است، او را نجس خطاب نمی کند.

 

طهارت ونجاست غیر مسلمانان درعصر صفوی

در عصر صفوی پس از رسمی شدن مذهب شیعه دوازده امامی در ایران، علمای بزرگ شیعه ایرانی، در ایران وجود نداشتند و اگر به لیست بلند فقیهانی که اهل کتاب را نجس شمرده اند نگاه کنیم، می بینیم که تا پیش از ایجاد سلسله صفوی هیچیک از آنان ایرانی نبودند و در دوران صفویه است که آنان ظاهر می شوند و به دعوت شاه اسماعیل وخصوصا شاه طهماسب از مناطقی مانند جبل عامل لبنان و بحرین به ایران سرازیر می شوند و یکی از این عقاید تعصب آمیز جبل عاملی خود را که همانا نجس بودن اهل کتاب است را وارد فرهنگ دینی ایرانیان می کنند. اولین نشانه تاریخی از نجس شمردن اهل کتاب را می توان در این دوران مشاهده کرد و آن هنگامی است که آنتونی جنگینسون سفیر ملکه الیزابت امپراطور انگلستان به دربار شاه طهماسب، دومین پادشاه صفوی می آید. او در قزوین که در آن هنگام پایتخت ایران بود به حضور شاه طهماسب می رسد. شاه طهماسب که شیعه ای بسیار خرافی و متعصب بود، هنگامی که در می یابد که جنگینسون مسیحی است به او می گوید:

"ای کافر ما راهیچ حاجت ونیازی به کفار نیست"

واورا از دربار اخراج می کنند وهنگامی که او از دربار خارج می شود ، شخصی با یک سینی بزرگ خاک از عقب سر وی می آید وجای پای اورا که به اعتقاد آنان نجس شده بود خاک می پاشد تا تطهیر شود.([56] 

 

در تمام دوران صفوی فقهای شیعه ومذهب تشیع، اهل کتاب را نجس بحساب آورده اند. ولی نحوه رفتار شاهان و دولت مردان حکومتی در این عصر با اهل کتاب یک نواخت و به یک روش نبوده است. در دوران شاه اسماعیل اول و شاه طهماسب، هم فقه های شیعه وهم حکومت گران اهل کتاب را نجس می دانستند، ولی در دوران شاه عباس، خود شاه و مردان حکومتی او با فقه های شیعه آن دوران تفاوت نظر داشتند. فقیهان شیعه تمام اهل کتاب را نجس می دانستند ولی شاه عباس با این که خود شیعه ای بسیار متعصب بود و یهودیان و زرتشتیان را هم نجس بحساب می آورد، در مورد مسیحیان و ارمنیان به نظر علما زیاد توجه نمی کرد. هم خود شاه وهم دولت مردان حکومتی او با مسیحیان و ارمنیان رفت آمد داشتند. در تاریخ آمده است که شاه عباس به خانه خواجه نظر و برادرش خواجه صفر تاجرهای ارمنی رفت آمد داشته است([57]) و شاه صفی به خانه بازرگان ارمنی لتسنون می رفته است.([58]) همین نحوه برخورد با اهل کتاب در دوران شاه صفی و تا اواخر سلطنت شاه عباس دوم ادامه پیدا می کند.

هرچه به اواخر عصر صفوی نزدیک می شویم، علمای پیرو دیدگاه جبل عامل مانند محمد تقی مجلسی و پسرش محمد باقر مجلسی، قدرت بیشتری می گیرند و دراین دوران دیگر حکومت هم مانند علمای شیعه مسیحیان را هم مانند یهودیان و زرتشتیان نجس بحساب می آورد. اوج این سخت گیری ها بر اهل کتاب در اواخر سلطنت شاه سلیمان ودر تمام دوران شاه سلطان حسین است.

تاورنیه فرانسوی که در زمان شاه سلیمان به ایران آمده است، در سفرنامه خود اشاره می کند که در نزیکی شهر لار به آب انباری برخورد کرده است که بواسطه افتادن یک یهودی در آن، مردم آن آب انبار را نجس می شمردند و دیگر از آن استفاده نمی کردند. حتی آن را خراب کردند و آب انباری جدیدی برای خود ساختند. او در این مورد  می نویسد:

" روز بیستم مارس به کاروان سرایی که موشک می نامیدند رسیدیم، که از خانه ای در پای کوه تشکیل شده است ... مسافران باید آب خوردن را از آب انباری که تا آنجا یک تیر تفنگ فاصله دارد بیاورند. چند سال بود که آب آن آب انبار را نمی توانستند بخورند، زیرا یک یهودی که خواسته [بود] آب بر دارد، پایش لغزیده میان آب انبار افتاده بود و مسلمانان که فوق العاده متعصب هستند آن آب انبار را خراب کردند و بعد نزدیک آن دیگری بنا نمودند."([59])

تاورنیه از وزیر حکومت شیراز یاد می کند که به پا درد سختی مبتلا شده بود و تاورنیه جراح خود را همراه می برد که وزیر را معالجه کند، ولی وزیر به او می گوید "اگر من بی پا شوم، بهتر از این است که دست فرنگی به پایم برسد."([60])

در نامه ایکه یکی از راهبان کرملی در تاریخ اول اکتبر 1672 میلادی / 1083 قمری، در اواخر عصر صفوی، در زمان سلطنت شاه سلیمان می نویسد، از آن شکایت می کند که مسلمانان جور وظلم زیادی بر مسیحیان روا می دارند و مسیحیان را بدون هیچ دلیلی نجس می دانند.([61])

 

          همان طور که اشاره شد سنی مذهبان اهل کتاب را نجس به حساب نمی آوردند و حکومت سنی مذهب عثمانی هم این دیدگاه را دنبال می کرد و یهودیان ومسیحیان را نجس نمی دانست. دولت عثمانی در اواخر عصر صفوی بغداد را تصرف کرد. تاورنیه تاجر فرانسوی جواهر، در سفر نامه خود به این نکته اشاره می کند که سنی مذهبان عثمانی در آن زمان  اهل کتاب را نجس نمی شمردند. او از اتفاقی که در آن زمان در بغداد روی داده است برای ادعای خود شاهد آورده است. او در سفرنامه خود می نویسد:

"در سال 1629 بعد از فتح بغداد بدست خداوندگار (سلطان عثمانی) یک یهودی در بازار از یک سقای رافضی (شیعه) آب خواست، سقا گذشته از ندادن آب، یهودی را چند فحش ودشنام می گوید.  یهودی شکایت نزد قاضی می برد. قاضی می فرستد سقا را با مشک آبش حاضر می کنند، اول کاسه آب او را گرفته به یهودی می دهند، پس از اینکه یهودی نوشید خود قاضی از همان ظرف آب می خورد. آن گاه سقا را به چوب بسته تنبیه می نماید و در زیر چوب به او حالی می کند که ما همه محمدی - عیسوی و یهودی بنده و مخلوق خدا هستیم، باین جهت حالا عقاید موهومه خود را چندان ظاهر نمی کنند."([62])

 

فتوای فقیه شیعه به نجاست اهل سنت 

در اواخر عصر صفوی دامنه تعصبات خرافی به اوج خود می رسد. در آن هنگام حتی بعضی از عالمان شیعه نه تنها غیر مسلمانان را نجس می شمارند، بلکه فتوا به مشرک بودن ونجاست سنیان هم می دهند. یکی از این فقیهان شیخ علی نقی کمره ای است (متوفی 1060 قمری / 1650 میلادی). او یکی از بزرگترین فقیهان عصر خود بوده است، اودر زمان شاه عباس دوم مدت ها منصب شیخ الاسلامی اصفهان پایتخت آن دوران را بر عهده داشت. او آن چنان راه افراط در تشیع را درپیش گرفت که اهل سنت را هم جزو کفار بحساب می آورد و ازدواج با آنان را مجاز نمی داند و حتی غذای آنان را هم نجس میداند. رسول جعفریان در این مورد می نویسد:

"او هم به کفر اهل سنت حکم کرد. و در جایی هم به صراحت نوشته است که مشرکان بر ایشان[اهل سنت] در دنیا و آخرت جاری است و مناکحت [عقد زناشویی] و مصاهرت [با کسی خویشی کردن از طریق ازدواج] و مساورت  و مواکلت [با کسی طعام خوردن] و خوردن ذبیحه [گوشت ذبح شده] ایشان چون انجاسند [نجس می باشد] و جایز نیست."([63])

 

طهارت و نجاست غیر مسلمانان در عصر قاجاریه

در دوران قاجاریه تغییر اساسی در مورد فتوای نجس بودن اهل کتاب داده نشد وهمان روش اواخر عهد صفوی دنبال شد. اکثر به اتفاق علمای شیعه این دوران فتوا به نجس بودن اهل کتاب داده اند. سید علی طباطبایی،  محمد حسین نجفی، شیخ مرتضی انصاری، ملا احمد نراقی، از این دسته از علمای عصر قاجار هستند که این نظر را داشته اند.([64]) از دیگر علمای سرشناس این عصر شیخ فضل الله نوری است که در رساله حرمت مشروطه خود صریحا به نجس بودن اهل کتاب فتوا داده است.([65]) 

شواهد تاریخی بسیاری از این دوران وجود دارد که نشان می دهند در آن عصر غیر مسلمانان را نجس به حساب می آوردند، به نمونه هایی از آن ها اشاره می شود.

ادوارد براون محقق انگلیسی می نویسد در اواخر قاجاریه در یزد یکی از زرتشتیان را بشدت کتک زده اند، چون هنگام عبور او از کوچه، بدن او بامیوه هایی که در آن جا گذاشته بودند تماس پیدا می کند و در نتیجه به عقیده آنان میوه ها نجس شده اند.([66])  

در نامه ایکه انجمن زرتشتیان کرمان در حدود سال 1316 قمری /  1898 میلادی می نویسند شکایت می کنند که یکی از زرتشتیان بنام جهانبخش در بازار دست به خیار زده وسیدی او را بواسطه این حادثه سخت کتک زده است، که بواسطه این حادثه چند استخوان پهلویش شکسته شده است.([67])

 

با اینکه در دوران قاجاریه یهودیان را نجس می شمردند ولی با این حال گروهی از پزشکان آن دوره یهودی بودند. آن ها با وجود یهودی بودن خود، به مداوای مسلمانان می پرداختند. دکتر پولاک پزشک مخصوص ناصرالدین شاه که خود یهودی بود، در سفرنامه خود اشاره می کند که پزشک مخصوص محمد شاه قاجار یهودی بوده  و دکتر پولاک خود شخصا او را ملاقات کرده بود.([68])

 

طهارت و نجاست غیر مسلمانان در دوران مشروطیت و پهلوی  

          عصر مشروطیت دورانی است که مشروطه خواهان غیر مذهبی قدم های اساسی در برابری تمام ایرانیان با هر نوع عقیده و ایمانی برمی دارند. رهبران فکری غیر مذهبی ظهور می کنند که نطفه های تفکر آزادی و برابری انسان ها و نهضت مشروطیت را پایه ریزی می کنند، آنان دیگر به نجس بودن غیر مسلمانان اعتقاد ندارند. از پیشروان فکری این اندیشه می توان از میرزا آقاخان کرمانی نام برد. او از بسیاری از خرافاتی که در آن زمان در جامعه ایران رواج داشت انتقاد کرده است. او در رساله سه مکتوب خود این سوال را مطرح کرده است که چرا شیعیان غیر مسلمانان را نجس می شمارند ؟ و او از این عقیده انتقاد کرده است. او در مکتوب اول رساله خود می نویسد:

" ... دیگر نجاست یهود ونصاری در کدام کتاب بر شما نازل شده است، که به واسطه مسئله طهارت و نجاست تمام ملل و امم عالم را نجس می دانید وپلید می خوانید واز معاشرت ایشان نفرت دارید ...."([69])

 

          با شروع عصر پهلوی دگرگونی های عظیمی در جامعه ایرانی رخ داد، از آن جمله نظام آموزشی دانش آموزان که تا آن روز بر مبنای سیستم مکتب خانه ها بنا شده بود و ملا های مذهبی مستقیما مسئول تدریس در آن مکتب خانه ها بودند، بر چیده شد و مدارس بسبک امروزی تاسیس گردید. معلمان از طرف وزارت معارف آن زمان مسئول آموزش دانش آموزان شدند. دست ملاهای مذهبی از سیستم آموزشی کشور کوتاه شد. به کودکان یهودی و زرتشتی این اجازه داده شد که وارد این مدارس شوند و در کنار دانش آموزان مسلمان مشغول تحصیل شوند. مدارس الیانس اسرایلیت  سال ها قبل از دوران پهلوی توسط الیانس فرانسه در شهرهای مختلف ایران تاسیس یافته بود. این مدارس برای آموزش دانش آموزان یهودی بوجود آمده بود، ولی بسیاری از خانواده های مسلمان هم فرزندان خود را برای تحصیل به این مدارس فرستادند. این هم جواری دانش آموزان یهودی ومسلمان باعث شد که ارتباط بیشتری بین کودکان یهودی و مسلمان برقرار گردد.

          در اوایل شروع پذیرش دانش آموزان یهودی در مدارس دولتی مشکلاتی وجود داشت، هنوز احساس نجاست غیر مسلمانان در ذهن کودکان مسلمان جای داشت به سال ها زمان نیاز بود تا بتوان آن را از ذهن کودکان بیرون کشید. روان شاد مرحوم پدرم هارون شریفی تعریف می کرد، در اوایل دهه 1310 شمسی که او به مدرسه دولتی فردوسی در گلپایگان می رفت، در مدرسه دانش آموزان یهودی اجازه نداشتند به بشکه آبی که برای نوشیدن آب دانش آموزان در مدرسه گذاشته بودند دست بزنند. آن ها مجبور بودند قرص های گنه گنه تلخ را که در آن زمان برای جلوگیری از انتشار بیماری مالاریا بین دانش آموزان توزیع می شد، با آب دهان خود فرو دهند. او می گفت روان شاد آقای روحانی مدیر مدرسه، دانش آموزان را در حیاط مدرسه جمع کرد وطی سخنرانی که برای آنان انجام داد به دانش آموزان مسلمان تفهیم کرد که همه کودکان با هر آیین و مذهبی که دارند، با یکدیگر برابرند و تفاوتی ندارند.

          دادگاه های شرع که روحانیون شیعه قرن ها بوسیله آن بر سیستم قضایی کشور تسلط داشتند، برچیده شد و عدلیه و دادگاه های قضایی جدید تشکیل گردید و آن ها جایگزین دادگاه های شرع شدند. سیستم قضایی کشور بطور کلی عوض شد و اقلیت های مذهبی توانستند در پناه قوانین جدید قضایی و کشوری به حقوق بیشتری دست یابند. اقداماتی که در دوره رضا شاه شروع شد، به اقلیت های مذهبی این اجازه را داد که وارد فعالیت های اقتصادی، اجتماعی واداری کشور شوند. این اقدامات رفته رفته به ثمر نشست وباعث گردید که اقلیت ها بتوانند جایی در کل جامعه ایرانی پیدا کنند و ارتباط مستقیمی با مسلمانان داشته باشند. یهودیان توانستند بتدریج از گتوها و محلات خود خارج شوند و محل زندگی خود را به خارج از این محلات انتقال دهند. ارتباط بیشتری که بین جامعه های اقلیت مذهبی و مسلمان برقرار شد باعث گردید که رفته رفته دیوار جدایی نجاست ترک بردارد و با گذشت سالها تا حدود زیادی فرو ریزد و نجاست غیر مسلمانان نادیده گرفته شود و حتی فراموش گردد. اقلیت های مذهبی بسیاری توانستند در ادارات دولتی استخدام شوند و همکاران مسلمان آنان بدون احساس نجاست، در کنار آن ها در یک محل مشغول کار شوند.

          با تمام تغیراتی که در تفکر جامعه مسلمان صورت گرفت هنوز نشانه هایی از تفکر نجاست در گوشه و کنار به چشم می خورد. گرمابه ها و یا حمام های عمومی وجود داشتند که در بالای سر در آن ها این جمله نوشته شده بود که: "گرمابه مخصوص مسلمین است" و فقط مسلمانان حق داشتند در این گرمابه ها تن و بدن خود را بشویند. یهودیان در بسیاری از شهرهای ایران مجبور بودند که از گرمابه های مخصوص خود استفاده کنند. یهودیان تهران در محله عودلاجان، گرمابه مخصوص خود را داشتند ویهودیان گلپایگان تا اواخر دهه 1320 واوایل 1330 شمسی گرمابه مخصوص خودشان را در این شهر داشتند.

          تحولاتی که در این دوران انجام گرفت بقدری اساسی وپایه ای بود که توانست افکار عمومی ایرانیان مسلمان را در مورد نجاست اهل کتاب تغییر دهد، تا جایی که اقلیت های مذهبی توانستند حتی کارخانه های تولید مواد غذایی را در اختیار خود داشته باشند. از آن جمله می توان از کارخانه های تولید مواد غذایی میکایلیان و آرزومانیان نام برد که صاحبان آن ایرانیان ارمنی مذهب بودند وبسیاری ار کارگران ارمنی در این کارخانه ها کار می کردند. این کارخانه ها در آن زمان بخش بزرگی از مواد گوشتی از قبیل سوسیس وکالباس ایران را تولید می کردند وبسیاری از مسلمانان بدون احساس هیچ گونه نجاستی محصولات آن ها را مصرف می کردند. صاحبان بسیاری از رستوران ها و اغذیه فروشی های تهران مسیحی ارمنی بودند.      

 

احساس انسانی و مشکل نجاست

نجس شمردن انسان غیر مسلمانان با احساس شخص شیعه معتقد به آن در ارتباط است. با وضع قوانین و یا مقررات و یا صدور بخشنامه، نمی توان این احساس را از فکر واندیشه معتقدان به آن خارج کرد. این احساس با وجود شخص معتقد عجین شده است، در وجود او زندگی می کند و با او همراه است. او آن را جزئی از بدیهیات زندگی خود می داند. آموزش تبلیغ و روشنگری بسیاری لازم است  تا بتوان این تصور را از ذهن آنان پاک کرد. اولین قدم را باید فقیهان شیعه بردارند و فتوا به طهارت همه انسان ها دهند.

حجت الاسلام احمد عابدینی از کسانی است که در جمهوری اسلامی کوشش هایی در این زمینه به عمل آورده است. او سعی بر آن دارد که ثابت کند که نجس شمردن غیر مسلمانان از لحظ دینی و مذهبی پایه های درستی ندارد. او در مورد این که چگونه این فکر جزیی از بدیهیات اندیشه علمای شیعه شده است مثالی می آورد. او با یکی از علمای شیعه که اسم نبرده است مذاکره می کند، فقیه شیعه در پاسخ این سوال که چرا غیر مسلمانان نجس هستند این گونه با او گفتگو کرده است:

"... آنان بدون شک نجس هستند.

گفتم چرا؟

پاسخ داد: حتی عشایر و روستاییان هم می دانند که آنان نجس هستند، با اینکه اگر ظرفی را جلوی سگ بگذارند و سگ آن را زبان بزند، می گویند: سگ ظرف را تمیز کرد و تطهیر نمی خواهد، ولی همین عشایر که این ظرف را پاک میدانند، اگر یک یهودی از ظرف آنان چیزی بخورد، فورا ظرف را تطهیر می کنند. پس معلوم است اهل کتاب نجس هستند و این عمل عشایر، سیره ای است مستمر از زمان ائمه که به آنان رسیده است. تمام عشایر می گویند اهل کتاب همه نجس هستند. آنگاه تو می گویی پاک هستند."([70])

قرن ها است که از عهد صفویه به بعد علمای شیعه پیرو دیدگاه جبل عامل بگوش شیعیان خوانده اند، در خطبه ها، در کتاب ها و توضیح المسائل ها به آن فتوا داده اند که غیرمسلمانان نجس می باشند. هنوز آیت الله محمود هاشمی شاهرودی رئیس قوه قضاییه در جمهوری اسلامی، که باید از حقوق ایرانیان غیر مسلمان دفاع کند، عقیده دارد که غیر مسلمانان نجس هستند.([71])  آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی، با این که رای به غیر نجس بودن اهل کتاب داده است، هنوز معتقد است که بهاییان نجس می باشند و هر گونه تماس با آنان را ممنوع کرده است.([72])  مشکل بنظر می رسد که فقیهان دولتی جمهوری اسلامی بخواهند این مساله را حل کنند.

شیعه متعصب حتی وقتی کشور ایران را ترک می کند و به اروپا و امریکا می آید، هنوز این احساس را با خود حمل می کند. در محیط جدید هنوز این سوال برای او مطرح می شود که چگونه می تواند با غیر مسلمانان ارتباط پیدا کند و مساله نجاست را چگونه می تواند برای خود توجیه کند. سوالاتی را که این گونه اشخاص به خارج از ایران آمده مطرح کرده اند، نشان دهنده این احساس است. دراین جا به نمونه سوالاتی که برای این گروه مطرح شده وبا آیت الله های مراجع تقلیدشان در میان گذاشته اند آورده می شود:

گروهی از آنان با آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی سوالات زیر را مطرح کرده اند و او پاسخ های لازم را به سوالات آنان داده است:

"سوال 321: در منطقه محل تحصیل وسکونت ما اکثریت مطلق مردم کفار بودایی هستند. اگر دانشجویی،  خانه ای را از آن ها اجاره نماید، آن خانه از نظر طهارت و نجاست چه حکمی دارد؟ آیا شستن وتطهیر منزل ضرورت دارد؟ قابل ذکر است که بسیاری از خانه های این منطقه از چوب ساخته شده و قابل شستن نیست. هتل ها و اثاثیه و لوازم موجود در آنها چه حکمی دارد؟

 

جواب: تا یقین به تماس اشیا مورد استفاده شما با دست وبدن مرطوب کافر غیر کتابی حاصل نشده، حکم به نجاست نمی شود. در صورت یقین به نجاست هم آب کشیدن در و دیوار منزل و هتل ها و اثاثیه و لوازم موجود در آن واجب نیست. آنچه واجب است تطهیر اشیا نجسی است که برای خوردن و آشامیدن و نماز خواندن مورد استفاده قرار می گیرد.

 

سوال 332: آيا صندلى‏هاى ماشين و قطارى كه مورد استفاده مشترك مسلمانان و كافران است، با اين كه كفار در بعضى از مكان ها بيشتر از مسلمان‏ها هستند و حرارت هوا باعث ترشح عرق و حتى سرايت رطوبت مى‏شود، محكوم به طهارت است؟

 

جواب: كافر اهل كتاب محكوم به طهارت است، و در هر صورت در مورد اشياء مورد استفاده مشترك كفار و مسلمين با عدم علم به نجاست، حكم به طهارت آن ها مى‏شود.

 

سوال 333: زندگى دانشجوئى در خارج مستلزم ارتباط و معاشرت با كفار است، در چنين موردى استفاده از مواد غذائى ساخت آنها مشروط بر اين كه مواد حرام مثل گوشت تذكيه نشده در آن ها نباشد، ولى احتمال تماس دست مرطوب كافر با آن ها داده شود، چه حكمى دارد؟

 

جواب : مجرد احتمال تماس دست مرطوب كافر با مواد غذائى، براى وجوب اجتناب كافى نيست، بلكه تا يقين به تماس حاصل نشود، حكم به طهارت مى‏شود. كافر اگر از اهل كتاب باشد، نجس ذاتى نيست و تماس دست مرطوب او باعث نجاست نمى‏شود". ([73])

 

 

 


[1]  - آیه 27 سوره توبه قران، ترجمه فارسی این آیه بر گرفته از ترجمه مرحوم الهی قمشه ای است، قرا ن، تهران، انتشارات پیراسته، 1380 چاپ یازدهم.

[2]  - نجفی . محمد حسین : ورود کافران به مساجد واماکن مقدس، کاوشی نو در فقه اسلامی، شماره 10.

[3]  - آیه 29 سوره توبه قران.

[4]  - در منابع مذهبی یهود هیچ شواهدی وجود ندارد که یهودیان ادعا کرده باشند که عزرا پسر خداست.

[5]  - فقه های شیعه بخشی یا تمام این عوامل را باعث نجاست شرعی می دانند، برای مشاهده جزییات بیشتر می توان به منابع زیر مراجعه کرد.

                - توضیح المسائل آیت الله سیستانی بخش نجاسات

                - توضیح المسائل آیت الله روح الله خمینی بخش نجاسات

                - توضیح المسائل آیت الله عبدالکریم اردبیلی بخش نجاسات مساله 68

[6]  - زمانی . محمد حسین : طهارت و نجاست اهل کتاب، صفحه 222.

[7]  - عابدینی . احمد : ناپاکی کافران و مشرکان از نگاه اجماع، کاوشی نو در فقه اسلامی، شماره 7 صفحه 131.

[8]  -  ردیف های 1 تا 40 این لیست از کتاب " طهارت و نجاست اهل کتاب" گرفته شده است، صفحه های 228 تا230. 

[9]  - رساله جهادیه – احکام اهل ذمه، محمد تقی مجلسی.

[10]  - رساله صواعق الیهود، محمد باقر مجلسی.

[11]  - رساله حرمت مشروطه، شیخ فضل الله نوری.

[12]  - ناپاکی کافران ومشرکان از نگاه دلیل اجماع.

[13]  - طهارت و نجاست اهل کتاب، صفحه 256.

[14]  -  عابدینی . احمد : بحثی در باره پاک بودن ذاتی انسان، کاوشی نو در فقه اسلامی، شماره 7 صفحه 11.

[15]  -  شیخ طوسی در سال 355 قمری / 966  میلادی در خراسان تولد یافت ولی پس از تحصیلات مقدماتی به بغداد نزد شیخ مفید بغدادی رفت و اکثر اوقات زندگی خود را با او بسر برد. شیخ طوسی عملا پرورش یافته شیخ مفید بوده و پس از مرگ شیخ مفید، او بیست وسه سال در خدمت سید مرتضی دیگر فقیه شیعه عرب بوده است.  برای مشاهده لیست استادان عرب شیخ طوسی میتوانید به مقاله "شخصیت علمی و مشایخ شیخ طوسی" نوشته استاد سید عبدالعزیز طباطبایی مراجعه کنید. این مقاله در دفتر دوم مجموعه میراث اسلامی ایران دفتر دوم سال 1374 صفحه های 361  تا 412 انتشار یافته است.  

[16]  - ناپاکی کافران ومشرکان از نگاه دلیل اجماع.

[17]  - ناپاکی کافران ومشرکان از نگاه دلیل اجماع.

[18]  - بحثی در باره پاک بودن ذاتی انسان.

[19]  - بحثی در باره پاک بودن ذاتی انسان.

[20]  - بحثی در باره پاک بودن ذاتی انسان.

[21]  -  ورود کافران به مساجد واماکن مقدس.

[22]  - طهارت و نجاست اهل کتاب، صفحه های 256 و 257.

[23]  - بحثی در باره پاک بودن ذاتی انسان.

[24]  - ناپاکی کافران ومشرکان از نگاه دلیل اجماع.

[25]  - ناپاکی کافران ومشرکان از نگاه دلیل اجماع.

[26]  -  مجلسی . محمد باقر ، حلیه المتقین، تهران، انشارات بهزاد، 1378 ، صفحه 260.

[27]  - تار نمای اختصاصی آیت الله محمد حسینی شاهرودی.

[28]  - سایت شخصی آیت الله خامنه ای به آدرس:

http://www.khamenei.ir

این پرسش وپاسخ در تاریخ 20 ماه ژانویه 2007 در این سایت مشاهده شده است. بخش احکام واستفتائات، قسمت طهارت - احکام کافر.

[29]  - ورود کافران به مساجد واماکن مقدس.

[30]  - تحریر الوسیله، روح الله خمینی، جلد چهارم، بخش گفتار در احكام ساختمانها.

[31]  - عمید زنجانی . آیت الله عباسعلی : حقوق اقلیت ها، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، چاپ سوم پاییز 1363، صفحه 173 به نقل از المبسوط فی فقه الامامیه جلد دوم صفحه 47.

[32]  - حقوق اقلیت ها، صفحه 173، به نقل از المبسوط فی فقه الامامیه جلد دوم صفحه 47.

[33]  - ورود کافران به مساجد واماکن مقدس.

[34]  - ورود کافران به مساجد واماکن مقدس.

[35]  - جامع عباسی، صفحه 155.

[36]  - تحریر الوسیله ، روح الله خمینی ، جلد چهارم، بخش گفتار در احكام ساختمان ها.

[37]  - سایت اختصاصی آیت الله محمد حسینی شاهرودی.

[38]  - فلاح زاده . محمد حسین : حفظ حرمت مسجد (مقاله)، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم – مرکز مطالعات وتحقیقات اسلامی، به نقل از اجوبة الاستفتائات آیت الله گلپایگانی، جلد 1 صفحه 129 ، سوال 430 ، این مقاله در تاریخ 22 اگوست 2004 در شبکه اینترنتی بلاغ به آدرس  زیر دیده شده است:

http://www.balagh.net/persian/feqh/library/10/07.htm

 

[39]  - کدیور . محسن : مساله برده داری در اسلام معاصر، محسن کدیور در این مقاله با دیدی انتقادی مساله حقوق بشر در اسلام را مورد بررسی قرار داده است. او این مقاله را در دومین همایش بین المللی حقوق بشر، مبانی نظری حقوق بشر، که در دانشگاه مفید قم تشکیل شده بود، عرضه کرده است و در تاریخ 28 اردیبهشت 1381 در این همایش قرائت شده است. منبع سایت اختصاصی محسن کدیور.

[40]  - ابراهیمی ورکیانی . حجت الاسلام محمد : ازدواج با بیگانگان، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1377،  فصل دوم، بخش همخوابی با کنیزان غیر مسلمان.

[41]  - رساله صواعق الیهود.

[42]  - رساله صواعق الیهود.

[43]  - سیاحت نامه شاردن، جلد هفتم صفحات 116 و117.

[44]   - سایت کلوپ : مرکز پاسخگویی به سوالات شرعی وشبهات به آدرس :

http://archive.cloob.com/cat10/club8752/thread449315.html

این مطب در تاریخ 25 مارس سال 2007 در این سایت دیده شده است.

[45]  - روزنامه شرق، چهارشنبه 7 مرداد 1383 شمسی برابر با 28 جولای 2003، سال اول شماره 250.

[46]  - طهارت و نجاست اهل کتاب،  صفحه 244.

[47]  - طهارت و نجاست اهل کتاب ،  صفحه 244 به نقل از کفایة الاحکام صفحه 11.

[48]  - رساله جهادیه – احکام اهل ذمه ، محمد تقی مجلسی.

[49]  - رساله صواعق الیهود ، محمد باقر مجلسی.

[50]  - سیاحتنامه شاردن ، جلد چهارم صفحه 153

[51]  - تاریخ جلفای اصفهان ، صفحه 147

[52]  - تاریخ زرتشتیان کرمان، صفحه 136، به نقل از نامه شماره 1072 مورخ رمضان سال 1322 قمری / نوامبر 1904 میلادی.

[53]  - طهارت و نجاست اهل کتاب،  صفحه 219.

[54]  - نظام الملک طوسی . خواجه ابو علی : سیر الموک یاسیاست نامه، به اهتمام هیوبرت دارک، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، چاپ دوم سال 1364، صفحه های 221 ، 222 ، 230 ، 231 ، 232.  

[55]  - باستانی پاریزی . دکتر ابراهیم : حصیرستان، تهران، ناشر علمی، چاپ اول سال 1382، صفحه 118، به نقل از سمت العلی، صفحه 100.

[56]  - سایکس . سر پرسی : تاریخ ایران سر پرسی سایکس، ترجمه محمد تقی فخر داعی گیلانی، تهران، دنیای کتاب، جلد دوم صفحه های 241 و242 .

[57]  - تاریخ جلفای اصفهان، صفحه 115.

[58]  - سفرنامه تاورنیه ، صفحه 402.

[59]  - سفرنامه تاورنیه ، صفحه 670.

[60]  - سفرنامه تاورنیه ، صفحه 590.

[61]  - انقراض سلسله صفویه واستیلای افاغنه در ایران ، صفحه 37. 

[62]  - سفرنامه تاورنیه ، صفحه 22.

[63]  - جعفریان . رسول : مقاله گزارش اندیشه های سیاسی یک عالم شیعی صاحب منصب در دولت صفوی -  علی نقی کمره ای، مقالات تاریخی دفتر چهارم، قم، دفتر نشر الهادی، چاپ اول 1377،  صفحه 23. 

[64]  - طهارت ونجاست اهل کتاب، صفحه های 229 و 230.  

[65]  - رساله حرمت مشروطه، درکتاب رسائل مشروطه، صفحه 160.

[66]  - سواد آموزی ودبیری در دین زرتشت، صفحه 177 ، به نقل از کتاب یک سال در میان ایرانیان از ادوارد براون.

[67]  - تاریخ زرتشتیان کرمان ، صفحه 45

[68]  - پولاک . یاکوب : سفرنامه پولاک، ترجمه کیکاووس جهانداری، تهران، انتشارات خوارزمی، چاپ اول1361، صفحه های 397 و398.

[69]  - کرمانی . میرزا آقاخان : سه مکتوب، به کوشش و ویرایش بهرام چوبینه، استکهلم سوئد، آپریل 2005، صفحه 160.

[70]  - بحثی در باره پاک بودن ذاتی انسان.

[71]  - طهازت و نجاست اهل کتاب .

[72]  - سایت اختصاصی آیت الله خامنه ای ، بخش احکام و استفتائات ، قسمت طهارت – احکام کافر ، سوال های شماره 328 و 350

[73]  - سایت شخصی آیت الله خامنه ای.

بازگشت به خانه

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630