بازگشت به خانه                    پيوند به نظر خوانندگان                     آرشيو  مقالات                  آرشيو صفحات اول                جستجو

جمعه 29 شهريور ماه 1392 ـ  20 ماه سپتامبر 2013

ریشه‌های غرب ستیزی رهبر

م. ر‌ها

در آستانه مذاکرات دولت روحانی با جامعهء جهانی برای شفاف سازی فعالیت‌های هسته‌ای ایران که تا کنون زیان‌های اقتصادی بی‌سابقه‌ای بر مردم و کشور تحمیل کرده است، ولی مطلقه فقیه در نشست با ائمه جمعه با ادبیاتی ستیزجویانه و غیر دیپلوماتیک «دروغگویی و ظاهرسازی» را «از خصلت‌های سیاستمداران غربی» دانسته است. ریشه‌های این غرب ستیزی جنون آمیز در کجاست و آیا این پدیده سازش بر سر پرونده هسته‌ای و حل مشکلات اقتصادی و رفع فضای امنیتی کشور را امکان پذیر می‌سازد؟

غرب ستیزی رهبر ریشه در سه مقوله زیر دارد:

 

۱- استبداد دینی در برابر لیبرال دمکراسی

نظام ولایی که قدرت مطلقه‌ای را در اختیار ولی فقیه قرار داده است از لحاظ نظری و آرمانی دشمنی آشکاری را با فرهنگ و آرمان‌های غربی که بطور کلی برپایه لیبرال دمکراسی بنا شده، از خود نشان داده است.

در حالی که در اندیشه‌های لیبرال دمکراسی، بر حقوق فردی، آزادی‌های سیاسی و مدنی، رعایت حقوق بشر، برابری حقوق زنان و مردان و پیروان ادیان گوناگون، تکثرگرایی و بردباری در برابر دگراندیشان تأکید شده است، در نظام دینی ولایت فقیه عملاً شاهد محدودیت‌های بسیار در آزادی های فردی و اجتماعی، نقض حقوق بشر، تبعیض گسترده علیه زنان و اقلیت‌های دینی و قومی/ ملی سرکوب دگراندیشان و خودی و غیرخودی کردن جریان‌های سیاسی می‌باشیم.

در غرب رهایی از تبعیض‌های دینی (که در تمام ادیان با شدت و ضعف وجود دارد) پس از جنگ‌های سی ساله مذهبی در اروپا با استقرار نظام‌های سکولار رو به کاهش گذاشت و دولت جدا از کلیسا و خنثی در برابر مذاهب، راه همزیستی ادیان و رفع تبعیض‌های گوناگون به ویژه علیه زنان و سرانجام تحقق دمکراسی را گشود. بهمین خاطر است که امروزه بسیاری از کشورهای غربی به پناه‌گاه پناه جویان سیاسی و دینی و قومی از سراسرجهان تبدیل شده است.

در لیبرال دمکراسی ملت‌ها تصمیم سازند و از حق تعیین سرنوشت برخوردار. در نظام پیچ در پیچ ولایی رابطه امام و امت حاکم است و ولی فقیه مادام العمر و غیر پاسخگو به گفته مصباح یزدی «حاکم بر جان و مال و ناموس مردم است». آیت الله خامنه‌ای اختیارات ولی مطلقه را چنین شرح می‌دهد: «تصمیمات و اختیارات ولی فقیه در مواردی که مربوط به مصالح عمومی اسلام و مسلمین است، در صورت تعارض با اراده و اختیار آحاد مردم، بر اختیارات و تصمیمات آحاد امّت مقدّم و حاکم است».

دشمنی ولی مطلقه فقیه با غرب از همین‌جا ناشی می‌گردد. وی اندیشه‌های لیبرالی، حقوق بشری و دمکراسی خواهی را که مغایر با استبداد دینی و یکه تازی مستبدان است برنمی‌تابد و از «رویارویی عمیق و مبنایی غرب با اسلام» سخن بمیان می‌آورد.

 

۲- توهم توطئه

توطئه پنداری یکی از ویژگی‌های بس متداول در خاورمیانه است و به باور دانیل پیپس (Daniel Pipes) نویسنده کتاب «دست پنهان» به یکی از ابزارهای جداناپذیر واکاوی‌های سیاسی در منطقه خاورمیانه درآمده است. به باور آقای ابراهامیان توهم توطئه در کشورهای غربی نیز وجود دارد اما بیشتر در زمان‌های ناامنی، مانند جنگ، انقلاب و یا بحران‌های اقتصادی در میان گروه‌های کوچکی بروز می‌کند. اما در ایران در تمام نیم سده گذشته فراگیر بوده و به تمام طیف‌های سیاسی کشور از جمله، سلطنت طلبان، ملی گرا‌ها، چپ‌ها و بی‌شک رهبران و پیروان جمهوری اسلامی نیز سرایت کرده است.

به باور آقای ابراهامیان در کتاب خمینیزم، این بیماری که از جمله ریشه در کارکرد استعمار و امپریالیزم در کشور دارد در عین حال دارای مفهومی سیاسی است و به شکل افراطی‌اش در دوران پس از انقلاب در گستره نیروهای سیاسی قابل مشاهده بوده است. اما هر نیرویی بنا به بینش و فلسفه سیاسی‌اش بر توطئه‌ای خاص و بازیگران ویژه انگشت گذاشته است.

«برای آیت الله خمینی استعمار به کمک اقلیت‌ها که ستون پنجم دشمن را تشکیل می‌دهند، تهدید دائمی برای مردم مسلمان بشمار می‌آمد. برای چپ‌ها، امپریالیست‌ها به کمک طبقات بالای جامعه، علیه کارگران و دهقانان کشور توطئه می‌چیدند. جبهه ملی گمان داشت که امپریالیسم، این بار بیشتر به صورت پدیده‌ای سیاسی، با سرنگونی مصدق، سخنگوی واقعی ملت، در کشور پایگاه بدست آورد. سلطنت طلبان باور داشتند که قدرت‌های خارجی به ویژه انگلیس و روسیه، مرتب می‌کوشند که سلسله پهلوی بویژه سلطنت محمدر رضا شاه را سرنگون کنند.»

توهم توطئه در تحلیل‌های سیاسی آیت الله خامنه‌ای نیز بویژه در رابطه با غرب همواره خودنمایی می‌کند وی بتازگی در نشست با ائمه جمعه و در رابطه با مذاکرات هسته‌ای گفته است: «... در چنین شرایطی حرکت بیداری اسلامی نیز در منطقه آغاز شد و غربی‌ها که خود را عقب مانده از حرکت تفکر انقلاب اسلامی، می‌دیدند، با سراسیمگی برای مقابله با بیداری اسلامی و اسلام سیاسی وارد میدان شدند..... دولت و مسئولان و سیاسیون و دیپلمات‌ها و آحاد مردم، باید دارای نگاه جامع و صحیحی باشند زیرا در غیر این صورت، واقعیات را نخواهیم دید و علاوه بر آنکه سرمان کلاه خواهد رفت، ضربه هم خواهیم خورد.»

گرایش رهبران جمهوری اسلامی به توهم توطئه برای ملت و کشور فاجعه بار بوده است. در سال 60 پس از اقدامات مسلحانه مجاهدین علیه جمهوری اسلامی، آیت الله خمینی پنداشت که سازمان سیا بدنبال سرنگونی نظام اسلامی است. بدین ترتیب نه تنها مجاهدین بلکه پای تمام مخالفین به میان کشیده شد و در طول شش هفته بیش از هزار زندانی سیاسی از طیف‌های مختلف اعدام شدند. این تراژدی بصورت دیگری در سال 67 تکرار و بروایتی بیش از 4 هزار زندانی را بکام مرگ کشاند که اين روزها در آستانه سالگرد آن هستیم.

آیت الله خامنه‌ای نیز با توسل به توهم توطئه همواره علت اعتراضات مردمی و گرفتاری‌های کشور را بگردن «دشمنان» و غربی‌ها انداخته است و بدین ترتیب مسئولیت‌های فردی و سیاسی‌اش را در برگزیدن گفتمانی نادرست که به سرکوب جامعه مدنی و سیاسی و استقرار نظامی امنیتی انجامیده، فراموش کرده است. در اثر این رویکرد‌ها، کشور ایران با استبداد دینی روبرو و برغم ثروت‌های عظیم زیرزمینی با بحران اقتصادی، انزوای بین المللی و عقب ماندگی در زمینه‌های گوناگون دست به گریبان است.

 

3- جاه‌طلبی‌های منطقه‌ای حلقه مرکزی قدرت

رهبر جمهوری اسلامی رهبری جاه طلب است که یکی از اولویت‌هایش را گسترش نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه تشکیل می‌دهد. دخالت‌های این نظام در عراق، افغانستان، لبنان و سوریه و رقابت با دولت‌های دینی سنی مذهب از جمله عربستان و قطر برکسی پوشیده نیست. بازوی دخالت و گسترش نفوذ جمهوری ولایی در خارج را سپاه قدس تشکیل می‌دهد که حتی در اتیوپی با نفوذ اسرائیل در حال رقابت است و با ارسال سلاح به نیجریه و یمن در صدد دامن زدن به شورش‌های اسلام گرا بوده است. دشمنی ایدئولوژیک کور با مردم اسرائیل که با نفی هولوکاست در دولت کودتا صورت گرفت از جنبه‌های دیگر جاه طلبی‌ها و آرمان گرایی‌های رهبری است که با آب و رنگ دفاع از حقوق فلسطنیان تزئیین شده و منافع ملی کشور را بطور مداوم پایمال کرده است. این جاه طلبی‌ها که با واکنش کشورهای منطقه و هم پیمانان غربی آنان روبرو شده، به نوبه خود در تشدید گرایش‌های غرب ستیزانه رهبری موثر بوده است. رهبر غیر پاسخگو باید پاسخ دهد که این جاه‌طلبی‌ها و دخالت‌های بی‌جا که همواره به تقویت گروه‌های مرتجع و تندرو اسلامی انجامیده است به ‌غیر از افزایش مشکلات چه سودی برای ملت ایران دربر داشته است؟

مشکلات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و انزوای سیاسی کشور بدون تغییر در گفتمان غرب ستیزانه و رویکرد مستبدانه رهبر امکان پذیر نیست. حلقه مرکزی حاکمیت شامل بیت رهبری و نیروهای نظامی امنیتی باید به پیام انتخابات 92 گوش فرا دهند و به خواسته‌های ده‌ها میلیون رای دهنده که خواستار روابط عادی با کلیه کشورهای جهان، حل پرونده هسته‌ای و عدم دخالت در کشورهای منطقه از جمله سوریه و رفع فضای امنیتی در داخل‌اند، تن دهند. بدون دادن زمان و اختیارات کافی به دولت روحانی در مذاکرات هسته‌ای و رفع مشکلات داخلی، بحران‌های کشور برجای خواهد ماند.

http://www.iran-emrooz.net/index.php/politic/more/47559/

 

نظر خوانندگان

ابراهیم ورسجی: آقای م.رها، سلام به شما! نوشته تان را خواندم و از آن بهره بردم. درضمن ستایش از نوشتهء شما و موافقت با همه بندهای که به حیث عامل های غرب ستیزیی رهبر مذهبی ایران نوشته اید؛ می خواهم یک بند را به آن افزون نمایم و آن اینکه، جناب شان و مشاوران سیاسی- اقتصادی شان، توان این را نداشتند و ندارندکه محیط پیچیده ی سیاسی- اقتصادی- فرهنگی- علمی- فنی- جهانی را در عصر جهانی سازی و انقلاب رسانهء که پذیرش کثرت گرایی یکی ازدستاوردهای آن می باشد، درک نمایند. اگر می داشتند، ایران با همهء منابع گازی- نفتی اش، از ترکیهء فاقد این منابع، پس نمی ماند!

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه

 

create counter