بازگشت به خانه                    پيوند به نظر خوانندگان                     آرشيو  مقالات                  آرشيو صفحات اول                جستجو

سه شنبه 5 شهريور ماه 1392 ـ  27 ماه اگوست 2013

سکولار دمکراسی و آینده ترکیه

سعید پورعلی راهداری (مهر انشان)

anshanmehr@gmail.com

خیزش جنبش اعتراضی که در میدان «تقسیم» آغاز و به مناطق دیگر ترکیه  سرایت کرد سه  گرایش اساسی درعرصهء اجتماعی  را به نمایش گذاشت: یکم. سکولاریسم در برابر اسلام سیاسی. دوم. پلورالیسم در برابر اقتدارگرایی. سوم. ریزش  بخشی از نیروهای طرفدار حزب عدالت و توسعه که از سیاستهای مستبدانه دولت اردوغان خسته شده اند.

میدان تقسیم نماد هویت  نسلی است که اقتدارگرایی دولت اردوغان را برنمی تابد و می خواهد  صدایش شنیده شود. این نسل تنوع گرا، سکولار و، از نظر فکری و موقعیت اجتماعی، نقطه ی مقابل ایدئولوژی های آمرانه است. می توان امیدوار بود  نسل جدید با به چالش کشیدن حزب حاکم از یکسو و نقد تعریف ناسیونالیسم در اندیشهء کمالیسم و ارتقا آن به حقوق شهروندی، به تولد پلورالیسم سیاسی در جامعهء ترکیه و برآمدن سکولار دمکراسی کمک کند.

اندیشهء کمال آتاتورک یا کمالیسم که به ایجاد  ساختار دولت- ملت در ترکیه انجامید و در زمان خود  ایده برانگیزاننده اصلی در تجدد و نوزایی ترکیه نوین بود، - به دلیل فقدان تعریفی از حقوق شهروندی مطابق با جامعه کثرت گرای ترکیه،  نیز عدم ثبات سیاسی  و اقتصادی ترکیه در دهه هشتاد و درگیری های مسلحانهء پ.کا.کا با حکومت، - که  ارتش را در کانون قدرت سیاسی  قرار داد- دچار تصلب سیاسی شد. قدرت نظامی به پشتیبان اصلی جمهوری و قانون اساسی آن تبدیل شد:  نتیجه آن مخدوش شدن اصل تفکیک قوا و رشد سکولاریسم اقتدارگرایی شد که تنها از طریق رانت  و حمایت ارتش قادر به ادامه حیات سیاسی بود.

چنین سیستمی نمی توانست به نیازهای اجتماعی و  سیاسی طبقهء متوسط و جامعهء مدنی پاسخ گوید. به عبارت دیگر ایدئولوژی کمالیسم قادر به باز تعریف خود برای پذیرش پلورالیسم سیاسی  نبود. تصلب حاکمیت باعث رشد اسلام سیاسی در ترکیه شد. اسلامگرایان توانستند خود را به عنوان یگانه اپوزوسیون موجود به جامعه معرفی کنند. انها توانستند با تکیه بر اسلام به عنوان هویت اجتماعی، بخشی از طبقه متوسط  و بخش سنتی جامعه ترکیه را به خود جذب کنند. همچنین با انجام خدمات خیریه توانستند پایگاه اجتماعی خود را در میان تهیدستان تقویت کنند.

می توان چنین نتیجه گرفت که به چالش کشیدن ارتش توسط جریان اسلامگرا در ابتدا  نقدی بر جامعهء تک صدایی  و به نفع دمکراسی بود. چون توانست حاکمیت را مجبور به پذیرش وجود یک اپوزيسیون نیرومند در آرایش سیاسی ترکیه کند. مشکل از زمانی آغاز شد که حزب عدالت و توسعه پس از به قدرت رسیدن  به تغییر قانون اساسی، کنترل دادگستری،  کنترل رسانه ها، دستگیری   و به زندان انداختن خبرنگاران و  مخالفان اقدام نمود.

در شرایط کنونی سیستمی، حقیقی یا حقوقی وجود ندارد که بتواند حزب حاکم را طبق قواعد دمکراتیک کنترل کند و اردوغان با تمرکز قدرت و اسلامی کردن فضای کشور تلاش می کند به یک سلطان جدید تبدیل شود که هیچ مخالفتی را برنمی تابد. او می خواهد یک سلطان نئولیبرال اسلامگرا باشد!. توسعهء اقتصادی با رهبری فرهمند و کاریزماتیک، طبق االگوی کلان سرمایه داری با هویت اسلامگرایی محافظه کار، بازتولید دیگربار استبداد شرقی در تاریخ ترکیه است.

اردوغان تلاش کرد در جهان غرب دولت خود را به عنوان الگوی تغییر در خاورمیانه معرفی کند اما اعتراضات گسترده اخیر در ترکیه و شکست اخوان المسلمین در مصر،  این رویای اردوغان را به سرابی تبدیل کرده است. او تلاش کرد ابتدا با بی اعتنایی به اعتراضات مردم در میدان تقسیم،  قدرت خود را به رخ جامعه بکشد  و با سرکوب گسترده مردم را مرعوب نماید. اما دستگیری   شخصیت ها و  رهبران سیاسی،  اماده باش پلیس در سراسر ترکیه،  سانسور رسانه ای اعتراضات،  گویای  هراس دولت اردوغان  از  شکل گیری یک اپوزوسیون نیرومند  است.

آینده دمکراسی در ترکیه به میزان زیادی بستگی به بلوغ سیاسی اپوزوسیون سکولار در جهت گسترش همکاری میان لایه های متفاوت جامعه مدنی: از نیروهای چپ تا ملی گرا، جنبش سندیکایی، جنبش زنان،جنبش دانشجویی، شخصیت های طرفدار حقوق بشر و محیط زیست، و دیگر نهادهای طبقه متوسط   دارد.

جنبش میدان تقسیم یک حرکت اعتراضی فراگیر و  خودجوش بود که پتانسیل نیروهای طرفدار تغییر را درترکیه به نمایش گذاشت.  با درس آموزی از تجربه مبارزات خیابانی در جهت اعتلای جنبش مدنی برای ایجاد آلترناتیو سیاسی، اپوزوسیون نیاز به سازماندهی  گسترده  اجتماعی و اتخاذ تاکتیک های متنوع تر دارد.  مردم نمی توانند بطور نامحدود در خیابانها بمانند و باید شیوه های دیگر مبارزاتی را در دستور کار قرار داد.  دولت اردوغان تلاش دارد  با سرکوب و دستگیری  و  بالا بردن هزینه اجتماعی مبارزه برای مخالفان،  جامعه را منفعل کند.

جامعه مدنی نیز می تواند با ایجاد همبستگی ملی و سازماندهی مبازرات مردم در دفاع از حقوق شهروندی،  دولت اردوغان را به عقب نشینی وادار کند.  با اتخاذ تاکتیک های مناسب در جهت شرکت گسترده شهروندان می توان هزینه مبارزه اجتماعی  را برای  فعالان سیاسی و  مردم پایین آورد.  نیروهای طرفدار حقوق بشر در داخل و خارج ترکیه  نیز می توانند با اطلاع رسانی به افکار عمومی،  هر نوع تعدی به حقوق جامعه مدنی توسط دولت اردوغان  وسکوت خبری رسانه ها در مورد نقض حقوق بشر  را افشا نمایند.

ترازوی سنجش میزان دمکراتیک بودن نظام سیاسی در هر کشوری،   بستگی به حق قانونی جامعه مدنی  در نقد قدرت سیاسی حاکم با استفاده از روش های دمکراتیک دارد. دولت موظف است  حقوق شهروندی تمامی افراد جامعه را در ابراز و ترویج نظرات خود نسبت به آینده کشور  تضمین کند.  در غیر این صورت جامعه مدنی حق دارد با گسترش همکاری میان نیروهای دمکرات  وتلاش برای جلب حمایت اکثریت مردم،   ضرورت تغییر دولت حاکم را در یک پلاتفرم ملی به افکار عمومی  پیشنهاد کند.

خوشبختانه اپوزوسیون سکولار  نمی تواند روی حمایت ارتش حساب کند،  این چالش  بنفع آینده سکولاردمکراسی در ترکیه تمام خواهد شد،  چون  جامعه مدنی می آموزد برای تعمیق دمکراسی تنها می تواند به افکار عمومی و نهادسازی دمکراتیک در جامعه متکی باشد.

در دومیندوی سیاسی دائما متغیر  خاورمیانه،  اسلام سیاسی  در سراشیب  افول است.  انقلاب اسلامی در ایران که باعث به قدرت رسیدن اسلامگرایان شد به الگویی ورشکسته و بی اعتبار  تبدیل شده است.  بیداری اسلامی به وارونه خود و کابوس خامنه ای مبدل شده است.  جمهوری اسلامی در انزوای کامل و غرق در بحران های داخلی، منطقه ای و بین المللی است  و  هیچ چشم انداز روشنی در برابر آن وجود ندارد. مردم تونس در حال مبارزه با دولت اسلامگرای حاکمند . اخوان المسلمین  به عنوان قدیمی ترین جریان اسلام سیاسی در نا امیدی کامل از آینده خود به جنایت و خشونت در مصر روی آورده است. شکست اخوان المسلمین که از متحدان نزدیک به  دولت اردوغان به حساب می آمد، در درازمدت سکولاریسم را در ترکیه و دیگر کشورهای خاورمیانه تقویت خواهد کرد.

هنوز زود است که در مورد آینده سیاسی مصر قضاوت کنیم. با این وجود انقلاب مصر  با همه بیم ها و امیدها، خطرها و فرصت ها، آغازی دیگر در حیات سیاسی خاورمیانه است.  البته تغییر ساختار استبدادی، و پیروزی جامعه مدنی در کشورهای خاورمیانه سهل الوصول وساده نخواهد بود. در شرق و غرب خاورمیانه  طوفانهای بزرگ اجتماعی و سیاسی در راهند،  و خانه، ابریست هنوز،  ری را...!

آگوست 2013

 

 

نظر خوانندگان

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه

 

create counter