بازگشت به خانه                    پيوند به نظر خوانندگان                     آرشيو  مقالات                  آرشيو صفحات اول                جستجو

دوشنبه 13 خرداد ماه 1392 ـ  3 ماه ژوئن 2013

ضرورت تحریم فعال

مهدی رضائی ـ تازيک

هموطنان! روی سخن این نوشتار با شماست؛ شما که خود را دوباره در برابر یکی دیگر از «انتخابات نمایشی ریاست جمهوری»ی جمهوری اسلامی می بینید؛ نظامی که می بایست آن را حکومت اسلامی (ح.ا) دانست؛ چرا که هیچ بویی از «جمهوریت» نبرده است. با اشراف به شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به تحریم فعال «انتخابات نمایشی ریاست جمهوری» معتقدم؛ و آن هم به دلایلی که در ادامه می آیند.

***

١ - عدم برگزاری انتخابات آزاد و عادلانهء واقعی در چهار چوب حکومت اسلامی:

قانون اساسی ح.ا. تبعیض نسبت به دگر اندیشان، دین ناباوران، منتقدان نظام، نیروهای سکولار دموکرات، اقلیت های قومی و مذهبی و ... را قانونی کرده است؛ چرا که شالوده اش مذهب و ایدئولوژی ست و نه حقوق بشر و خرد آدمی. در این 34 سال گذشته فقط عده معدودی از سرسپردگان (شیعه و مرد) توانسته اند در «انتخابات نمایشی حکومت اسلامی» شرکت کنند؛ آنانی که از فیلتر شورای نگهبان توانسته اند بگذرند.

 

٢-  عدم استقلال قوا:

حکومت اسلامی  یکی از مهمترین اصول دمکراسی که «استقلال قوا» ست را نه در قانون اساسی اش و نه در عمل به رسمیت می شناسد. یعنی اینکه سه قوه مقننه، مجریه و قضائیه در حکومت اسلامی دارای استقلال عمل نیستند؛ بلکه تابع و فرمانبردار یک شخص (مثلاً، ولی مطلقه فقیه، علی خامنه ای) و یا یک نهاد (سپاه پاسداران) اند. بیش از 600 نفر از کاندیداهای ریاست جمهوری رد صلاحت شدند و این «رد صلاحیت شدگان» نمیتوانند به نهادی مستقل، مثلا قوه قضائیه رجوع کرده و از عملکرد استصوابی شورای نگهبان شکایت کنند. و این  «عدم استقلال قوا» منجر میشود که یک فرد (ولی فقیه) و یا یک نهاد (سپاه پاسداران) با دیکته کردن نظر خویش به شورای نگهبان، به احراز و یا عدم صلاحیت کاندیداها بپردازند.

شاید عده ای از شما «سیاست» را «هنر تحقق ممکنات» تعریف کنید و معتقد باشید که میبایست بین «بد و بدتر» گزینه «بهترین بد» را انتخاب نمود و بدین ترتیب، مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را تا حدودی از طریق انتخاب «بهترین بد» مرتفع کرد. اما برای رد این نظرمیتوان تاریخ را گواه گرفت. «اصلاح طلبان حکومتی» با آن همه برو و بیای خود نتوانستند حتی یک قانون برخلاف نظر ولی فقیه به تصویب برسانند. و کار حتی به آنجا رسید که سید خندان (محمد خاتمی) بعد از هشت سال ریاست جمهوری، در اواخر دوران «نگهبانی از حکومت اسلامی» خود را «تدارکاتچی» نظام خواند؛ و این نیز به همان عدم استقلال قوا در این حکومت اسلامی بر میگردد. از این گذشته رییس جمهور منتخب نظام، احمدی نژاد، قدرت اخراج یک وزیر و حتی بازدید از یک زندان را در این هشت ساله اخیر نداشته است. «قدرت مطلق» امروز در دست ولی فقیه و یا سپاه پاسداران است و این «قدرت مطلق» است که به فساد مطلق اقتصادی، سیاسی و به تبع آن، فساد اجتماعی منجر میگردد. مشکل در «ازپایه ویران بودن این خانه کلنگی» ست؛  مشکل اصلی در ساختار این نظام است !

 

٣ - عدم تمکین به نتیجه «انتخابات»:

شورای نگهبان حکومت اسلامی صلاحیت اشخاصی را برای کاندیداتوری ریاست جمهوری تائید میکند که به تمامیت این نظام معتقدند. مثلا در سال 1388 میر حسین موسوی (نخست وزیر دوران طلائی امام!)، مهدی کروبی (دو دوره رییس مجلس)، محسن رضایی (فرمانده سابق سپاه) و محمود احمدی نژاد (رییس جمهور سابق 2005 تا 2009) را تایید کرد. رقابتی واقعی بین کاندیداها شکل گرفت و عده ای از شما به پای صندوق های رای رفتید؛ اما از صندوق های رای  – به عقیده بعضی از شما رای دهندگان معترض – گزینه قلابی در آمد و انتخابات به زعم شما مهندسی شد. موسوی و کروبی معترض شدند و عده ای از شما نیز به خیابانها آمدید؛ اما سرکوب شدید. و، بدین ترتیب، نظام نشان داد که تمامیت خواه است و به نتایج «انتخابات» خویش نیز تمکین نمی کند. گیریم که شما به خاطر اقتصاد رو به قبله و فقر روز افزون دوباره به پای صندوق های رای رفتید و «بهترین بد» را برگزیدید. اگر از صندوق های رای دوباره کاندیدای محبوب رهبر (و یا سپاه) بیرون آمد چه خواهید کرد؟ اگر دوباره به میدان بیایید و به قول میر حسین موسوی «شعارهای ساختار شکن» بدهید «رهبران شکست خورده» شما را یا دوباره تنها خواهند گذاشت و یا اینکه شما را به خانه هایتان بر خواهند گرداند؛ درست مانند سال 1388؛ چرا که اینان سرسپردگان نظام اند. پس آیا حضور شما در پای صندوقهای رای به «کیسه مشروعیت» نظام ریخته نخواهد شد؟!

 

٤- کسب مشروعیت از طریق مشارکت گسترده در «انتخابات نمایشی»:

علی خامنه ای در خطبه نماز جمعه 29 خرداد ماه 1388 در مورد مشارکت شما در انتخابات گفت:  «اين انتخابات، مردمسالاري ديني را به رخ همه مردم عالم كشيد. همه كساني كه بدخواه نظام جمهوري اسلامي هستند، ديدند مردمسالاري ديني يعني چه. اين يك راه سوم است. در مقابل ديكتاتوري ها و نظام هاي مستبد از يك طرف و دموكراسي هاي دور از معنويت و دين از يك طرف ديگر، اين مردمسالاري ديني است؛ اين است كه دلهاي مردم را مجذوب مي كند و آنها را به وسط صحنه مي كشاند.  (...)  انتخابات 22 خرداد نشان داد كه مردم، با اعتماد و با اميد و با شادابي ملي در اين كشور زندگي مي كنند. اين جواب خيلي از حرفهايي است كه دشمنان شما در تبليغات مغرضانه خودشان بر زبان مي آورند. اگر مردم در كشور به آينده اميدوار نباشند، در انتخابات شركت نمي كنند؛ اگر به نظام خودشان اعتماد نداشته باشند، در انتخابات شركت نمي كنند؛ اگر احساس آزادي نكنند، به انتخابات روي خوش نشان نمي دهند. اعتماد به نظام جمهوري اسلامي در اين انتخابات آشكار شد.»

می بینید که دو نکته مهم در سخنان خامنه ای مستتر است: اول اینکه او حضور شما را به معنای پذیرفتن «مردم سالاری دینی»؛ یعنی حکومتی اسلامی قلمداد کرده است  و دوم اینکه دلیل حضور گسترده شما را رضایت از این نظام در سی ساله گی اش دیده است؛ حال آنکه همگان میدانند که شما را به مرگ گرفته بودند و شما به تب راضی شده بودید و برای انتخاب «بهترین بد» که میخواست ایران را به «دوران طلائی امام!» برگرداند پای به میدان گذشته بودید.

باری،  حکومت اسلامی – برای مصرف داخلی و خارجی – احتیاج به مشارکت گسترده شما دارد تا به مخالفان داخل و خارج خویش ثابت کند که همچنان دارای پایگاه طبقاتی ست. و به همین دلیل است که خامنه ای در اول فروردین ماه 1392 میگوید: «انتخابات در کشور ما سمبل "حماسه سیاسی" ست؛ آبروی نظام است... »

***

هموطنان! در چهارچوب ح.ا.، از بدو استقرارش تا به امروز، هیچ انتخابات آزاد و عادلانه ای برگزار نشده است. همیشه تعداد بسیار معدودی از سرسپردگان نظام از فیلترهای شورای نگهبان گذشته اند. شما در این سال های اخیر گاهاً امکان انتخاب «بهترین بد» (مثلا خاتمی) را نیز داشته اید؛ اما همان «بهترین بد» در پایان دوران ریاست جمهوری اش معترف شده است به «آبدارچی» بودن!؛ چرا که این نظام «استقلال  قوا» را به رسمیت که نمیشناسد بماند بلکه قدرت در آن متمرکز و نامحدود است. ولی فقیه (خامنه ای) میتواند مادام العمر در مسند قدرت باشد و همین «قدرت مطلق» است که به فساد مطلق می انجامد. اتفاقات سال 1388 نیز هم که پیش روی شماست. پس گسترده و فعال «انتخابات نمایشی ریاست جمهوری» در حکومت اسلامی را تحریم کنیم؛ چرا که در چهارچوب این نظام گذر مسالمت آمیز به دموکراسی ممکن نیست و میبایست از تمامیت این نظام در راستای استقرار حکومت ملی گذشت.

هموطنان! امروز همگان تقریبا بر این مهم واقفند: تا زمانی که «اپوزیسیون انحلال طلب-سکولار-دموکرات» متحد نشود و در راستای تشکیل یک «آلترناتیو سکولار-دموکرات» و قرار دادن آن برابر حکومت اسلامی همت نگمارد، حکومت اسلامی،  تسلسل باطل و بازتولید استبداد وجود خواهند داشت. شخصا امیدوارم که نیروهای سکولار دموکرات خارج کشور (بعد از 34 سال حاکمیت ارتجاعیون بر ایران) به خود بیایند و در راستای این امر خطیر بکوشند؛ چرا که ایران رو به نیستی ست!

شنبه 11 خرداد ماه1392

 

 

نظر خوانندگان

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه