بازگشت به خانه                    پيوند به نظر خوانندگان                     آرشيو  مقالات                  آرشيو صفحات اول                جستجو

جمعه 28 ارديبهشت ماه 1392 ـ  10 ماه مه 2013

اپوزيسيون و جنگ سرد ايران و غرب

سام قندچی

اپوزيسيون ايران قبل از جمهوری اسلامی هيچگاه فعاليت سياسی را در ايرانی که درگير جنگ سرد با غرب باشد، تجربه نکرده بود؛ اما، پس از انقلاب 1357 در ايران و مشخصاً پس از حمايت دولت ايران از گروگانگيری کارمندان سفارت آمريکا در تهران، جنگ سردی ميان ايران و آمريکا آغاز شد که تا به امروز ادامه دارد.

آنچه مسلم است اين که جنگ سرد بر فعاليت اپوزيسيون تأثير می گذارد. در زمان شاه نيز بالا و پايين رفتن سطح روابط ايران و عراق بر اپوزيسيون تأثير داشت. مثلاً، در اوج تنش ها با ايران، عراق ايستگاه راديويی در اختيار مخالفين شاه قرار می داد که کمک مهمی برای اپوزيسيون بود و، بالعکس، هنگام گرم شدن روابط صدام با شاه، عراق بخشی از مخالفين مقيم آن کشور را به دولت ايران تحويل می داد که ضربهء جدی به اپوزيسيون بود.

در نتيجه، افت و خيز مناسبات ايران با کشورهای خارجی، در زمان هايی ممکن است باعث تقويت اپوزيسيون شود و زمان هايی ديگر هم به ضرر اپوزيسيون تمام شود.

در دوران جمهوری اسلامی، زماني که حملهء تمام عيار از سوی عراق به ايران صورت گرفت، يعنی وقتی جنگ سرد به جنگ گرم مبدل شد. نيروهای اپوزيسيون، نظير مجاهدين که همچنان با عراق نزديک ماندند، به بخشی از ارتش متجاوز صدام مبدل شدند که ضرری برای مردم ايران و مخالفان بود، و اپوزيسيون در داخل کشور به راحتی بعنوان ستون پنجم عراق سرکوب شد.

از سوی ديگر، در زمان هايی که جنگ سرد به نزديکی ايران و آمريکا گرايش يافت، نيروهايی در اپوزيسيون ايران، نظير لابی گران جمهوری اسلامی در آمريکا، همواره نزديکی دولت ايران و آمريکا را شرايط ايده ال قلمداد کرده اند، جدا از آنکه در دولت ايران تغييری صورت گرفته باشد.

در بهترين حالت، چنين وضعيتی را مي شود با شرايطی نظير رابطهء آمريکا و چين در بعد از سرکوب «ميدان تیانآنمن» مقايسه کرد. نمي شود ادعا کرد که در چنين شرايطی، يعنی در صورت فقدان تغيير در رژيم، جريان به نفع جنبش دموکراسی خواهی در ايران باشد و چه بسا سرکوب آزادی ها در ايران و خارج برای رژيم ساده تر شود.

در نتيجه، پايان يافتن شرايط جنگ سرد بين جمهوری اسلامی و غرب، به هر دو شکل آن، يعنی چه بصورت آغاز جنگ گرم و يا به شکل نزديکی و همکاری دو طرف جنگ سرد، در حاليکه رژيم ديکتاتوری مذهبی در ايران تغييری نکرده باشد، به نفع جنبش دموکراسی خواهی نيست، و حتی مي تواند به قيمت از دست رفتن يک رشته از پيش پا افتاده ترين ياری هايی تمام شود که اپوزيسيون از طريق وسائل ارتباط جمعی بين المللی و امکانات تکنيکی در اختيار دارد.

البته يک حرف درست است و آن اينکه در شرايط تداوم جنگ سرد، خطر زيادی برای نيروهای اپوزيسيون است که به مشاورين دولت ايران يا غرب تبديل شوند، بجاي آنکه برنامهء مستقل خود را برای متشکل کردن مردم جهت رسيدن به يک جمهوری سکولار و دموکراتيک دنبال کنند. يعنی، فعالين اپوزيسيون، همچنان توجه خود را به مسائل جنگ سرد معطوف کنند، آنگونه که در 30 سال گذشته بسيار شاهد آن بوده ايم.

 به هر حال، وجود يا عدم جنگ سرد، و پايان يافتن آن چه به شکل جنگ گرم يا نزديک شدن ايران و غرب، بدون تغيير رژيم، به انتخاب اپوزيسيون نبوده و نيست. ايران، تحت لوای جمهوری اسلامی، در شرايط جنگ سرد با غرب بوده و هست.

اما اين در دست اپوزيسيون است که در خيال خود تصور نکند که گويی بخشی از هيئت حاکمه ايران يا غرب است و، در نتيجه، نبايد همهء وقت و انرژی خود را با مسائل جنگ سرد صرف کند. اپوزيسيون لارم است دقت کند که برای جلوگيری از وقوع جنگ گرم يا کنار آمدن غرب با رژيم استبدادی تنها به نسبت آن «نيروی مردمی که نمايندگی می کند» بر شرايط جنگ سرد تأثير می گذارد؛ وگرنه دليلی وجود ندارد که رژيم يا غرب به خواست های اپوزيسيون اهميتی بدهند.

هشتم فروردين ماه 1391 ـ March 27, 2012

http://www.ghandchi.com/687-OppositionColdWar.htm

 

نظر خوانندگان

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه