بازگشت به خانه                    پيوند به نظر خوانندگان                     آرشيو  مقالات                  آرشيو صفحات اول                جستجو

دوشنبه 16 ارديبهشت ماه 1392 ـ  6 ماه مه 2013

جدایی دین يا بی دينی يا هر دو از سیاست؟

محمد نادعلی (کامران)

واقعاً وقتی یک نفر با عنوان خواهر یا برادر بسیجی، برای امر به معروف و نهی از منکر، به خود اجازه می دهد افرادی را دستگیرکند ویا آنها را مورد ضرب و شتم قرار دهد، چه فکر می کند؟

در تمام ادیان و مذاهب، و حتی در میان بی دینان، یک وجه مشترک وجود دارد و آن اینکه هیچ انسانی به انسان دیگری برتری ندارد؛ من با علم بر اینکه این امر یک موضوع اخلاقی و انسانی ست، سوال بالا را مرور می کنم و مورد آنالیز قرار می دهم:

وقتی یک نفر با عنوان خواهر یا برادر بسیجی، به خود اجازه میدهد دیگران را مورد امر به معروف و نهی از منکر قرار دهد، آنها را به دلایل دینی و... مورد توهین و ضرب و شتم قرار دهد و یا دستگیر کرده و مورد مؤاخذه قرار دهد، یک معنی بیشتر نخواهد داشت و آن اینکه: من دینم از شما کامل تر و انجام امورات دینی ام نسبت به شما برتری دارد.

اگرچه نتیجه گیری در اینباره توضیح واضحات است اما از آنجا که دوست تر میدارم مباحثم جدای از برداشت های احساسی، دارای دلایل استوار باشد، با توجه به نکات گفته شده و کنار هم قرار دادن این پازل ها، به یک نکته میرسیم که: این اشخاص با هر تیتر و سمتی و با هر جایگاهی در سیستم های حکومتی در هیچ کجای دنیا، از نظر عقلی و انسانی توجیه پذیر نبوده و پیوسته به یک باور پوچ چنگ می اندازند.

این مقدمه ایست برای اینکه نگاه دینی و سیاسی خود را نسبت به اینگونه حکومتهای دیکتاتوری و عوام فریبی به وضوح نشان دهم و درضمن جای هیچگونه سوء استفاده از مندرجاتم را برای افکار بیمار این قبیل گروه های آنارشیست، نگذارم.

افتادگی آموز اگر طالب فیضی/ هرگز نخورد آب، زمینی که بلند است

از هزاران سال پیش، اپوزیسیون هایی در برابر حکومتهای فاسد و خود رأی شکل گرفت که پیوسته دارای فراز و نشیب هایی در زمینه های سیاسی بوده اند، اما شاید به جرأت بتوان گفت، اپوزیسیونی که پیش گام تر از تمامی اپوزیسیون ها و گویا تر از آنها و البته به همین دلایل محجور تر از آنها نیز بوده، اپوزیسیونیست که به نامهای مختلف نامگذاری شد تا راه به جایی برساند، برای مثال عده ای آنرا عرفان نام می نهند. اپوزیسیونی که  در زمان طالس و سقراط و گالیله هم وجود داشت و عرفایی چون مولوی و شمس و خیام و هزاران عارف و عالم دیگر بر آن باور داشتند، اپوزیسیونی که همواره درمقابل متعصبین دیندار ایستاده و همیشه در برابر متعصبین بی دینی نیز ایستادگی کرده، اپوزیسیونی که نزدیک ترین عمل را به باور های انسانی داشته.

از آنجا که همواره دین و سیاست بزرگترین دستمایه سرمایه داران و سرمایه گذاران برای تجارت های کلان بوده، چرا که همواره بیشترین متقاضی را در سطح جهانی نسیب خود کرده، به همین دلیل این اپوزیسیون که اینجا از آن به عرفان یاد خواهم کرد، مورد کم لطفی قرار گرفته و به هر طریقی این اپوزیسیون از نگاه مردم دور می ماند.

اینجا لازم میدانم کمی در رابطه با مفهموم اپوزیسیون توضیح دهم تا چگونگی کنار گذاشته شدن این اپوزیسیون ها مسجل شود:

اپوزیسیون ها در واقع تشکل های مخالف سیستم های حال حاضر حکومتی هستند که با داشتن رای اکثریت، میتوانند در مجلس کرسی اتخاذ کرده و حتی حکومتی را منحل کنند.

اکنون با علم بر اینکه رای اکثریت میتواند موثر واقع شود، اینگونه اپوزیسیون ها که تمام زحمات قدرتهای مالی و سیاسی را در سراسر دنیا نقش بر آب می کنند، از نظرها دور نگه داشته می شوند تا تفسیر به رأی اکثریت، آمار و ارقام درست نشان داده و کارشان همچنان گذشته، پیش رود.

 

سوال پیش رو این خواهد بود: آیا دانش بشر، با گذشت زمان، افزایش یافته؟

با توجه به اینکه قرن هاست چنین مسائلی به همین منوال در جریان است، به صراحت میتوان گفت که اگرچه سواد بشریت با توجه به شناخت بیشتر نسبت به جهان پیرامون، افزایش یافته، اما دانش بشریت هیچ پیشرفتی نداشته.

دانشی که بواسطه آن انسانها کشته میشوند تا آب از آب تکان نخورد.

بهار 2013

 

نظر خوانندگان

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه