بازگشت به خانه                    پيوند به نظر خوانندگان                     آرشيو  مقالات                  آرشيو صفحات اول                جستجو

دوشنبه 16 ارديبهشت ماه 1392 ـ  6 ماه مه 2013

حقوق شهروندی در نظام الهی

گفتگو با آیت الله خامنه ای

گفتگوگر: رضا حقیقت نژاد

توضيح: در سال های اخیر یکی از مهم ترین اتهامات مطرح شده علیه آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، نقض حقوق شهروندان ایران بوده است. او بارها با همین دلیل، از طرف بسیاری از ایرانیان و غیر ایرانیان محکوم و سرزنش شده ولی چنین آرایی، تاثیری در روش حاکمیت وی پدید نیاورده. به نظر می رسد رهبر ایران بر این باور است که الگوی نظام تحت نظرش، برآمده از یک مجموعه معرفتی دینی و منطبق با دستورات الهی است و چنین نظامی نمی تواند تحت تاثیر افکار و عقائد دست ساخته بشری، بخصوص انسان غربی، تغییر کند. در گفت و گوی فرضی پیش رو، کوشیده ام با طرح 12 سوال و گزینش عینی جواب ها از مجموعه سخنرانی های 24 سال گذشته آیت الله خامنه ای، مبانی مدنظر وی را به تصویر بکشم، مولفه هایی که از سال 68 تاکنون، نه از نظر فرم و نه محتوا، تغییر خاصی نکرده اند.

 

پرسش: در پیام تسلیت اخیرتان درباره حادثه بوستون آمریکا، اشاره به حفظ امنیت شهروندان به عنوان یکی از حقوق شهروندی، مشهود بود. به طور کلی، نظرتان درباره حقوق شهروندی چیست؟

پاسخ: در نظام اسلامي، همه از حقوق شهروندي برخوردارند. (1) انقلاب اسلامی، مقوله شهروندی را در ایران احیا کرد. ما قبل از انقلاب اسلامی چیزی به نام حقوق شهروندی نداشتیم. آن چیزی که در ایران مطرح بود بحث ارباب، رعیت، عبد و مولا بود، نه بحث شهروندی. اما ما تاکید کردیم که تأمين حقوق شهروندي و آزادي به شکل صحيح و منطقي و نه افراطي و تقليدي، بايد به عنوان یکی از شاخص هاي چشم انداز و برنامه توسعه مورد توجه قرار گيرد. (2) و اصول نظام و انقلاب مبنای همكاری و اتحاد ملی قرار گیرد و اقلیتی هم كه این اصول را قبول ندارند، به عنوان شهروند از حقوق عمومی برخوردار هستند.(3)

 

پرسش: شما شهروند را به عنوان یک واژه برای نامگذاری بخشی از مردم مثلا شهرنشین ها در نظر می گیرید یا یک مفهوم مد نظرتان هست؟ بالاخره مفاهیمی مانند حقوق شهروندی یا حقوق بشر، جزو مفاهیم دنیای مدرن هستند.

پاسخ: هيچ مكتبى به‌قدر اسلام، ارزش و كرامت انسان را والا نمى‌داند. ما كه منتظر نمى‌نشينيم غربي ها بيايند حقوق بشر را به ما ياد بدهند يا ما را توصيه به حفظ حقوق انسان كنند! ما خودمان، اوّل طرفدار حقوق انسان هستيم. منتها حقوق انسان در سايه اسلام قابل دفاع مى‌شود و حقوق انسان به حساب مى‌آيد. (4) در مورد حقوق شهروندی هم، ارتقاء خدمات شهروندى، خدمت دادن به شهروندان، اينها جزو نشانه هاى پيشرفت است و درست است. منتها، اين شاخص ها را وقتى كه به ما تحويل مى دهند، در لابه لاى آن، چيزهايى است كه ديگر آنها جزو شاخص هاى پيشرفت و توسعه نيست؛ چيزهايى را به ميان مى آورند كه اين صادر كردن فرهنگ مخالف با هويت و شخصيت ملى و ميل براى وابسته كردن كشورهاست. (5)

 

پرسش: این مبانی دینی، شامل چه جزئیاتی است، به ویژه در زمینه حقوق مخالفان احتمالی نظام جمهوری اسلامی؟

پاسخ: ما یک سری حقوق شهروندى معمولى داریم، مثل حق شغل و كسب و كار و ساكن شدن در شهر و راه رفتن در خيابان و خريدن اتومبيل و ... (6) یک سری حقوق دیگر هستند که مثل این حقوق معمولی نیستند، مثلا حق شهروندىِ انتخاب شدن که برخی گفته اند آن را نبايستى سلب كرد. حق انتخاب شدن، حق شهروندى معمولى نيست. اين يك حق شهروندى است كه براى دارنده‌ آن صلاحيت هايى لازم است كه اين صلاحيت ها بايد احراز شود. (7) به نظر ما، بين كسانى كه به نظام معتقدند و كسانى كه مخالف نظامند، در حقوق شهروندى تفاوتى نيست. مى‌توانند زندگى كنند؛ اما حقِ‌ّ معارضه و مبارزه با نظام را ندارند. (8)

 

پرسش: به مخالفان نظام اشاره داشتید، منظورتان کدام بخش از مخالفان است. بخشی مخالف سیاسی هستند. برخی هستند که آیین مذهبی دیگری دارند. حقوق شهروندی اینها چطور تامین می شود؟

پاسخ: اسلام نگفته كه هر كس در ظلِ‌ّ نظام اسلامى زندگى مى‌كند، بايد معتقد به اسلام و مبانى اسلام باشد؛ نه. زندگى كنند و از حقوق شهروندى و امنيّت هم برخوردار باشند. (9) حالا اگر كسى اين وظيفه‌ اسلامى و قلبى خود را انجام نداد و يك عقيده‌ غلط و باطلى را به عنوان اعتقاد خود انتخاب كرد، آيا اسلام شمشير را بالاى سر او مي گيرد كه بايد به عقيده‌ حق ايمان بياورى؟ او را از حقوق شهروندان در جامعه‌ اسلامى محروم مي كند؟ اسلام هر چند آن عقيده را قبول ندارد و آن را ناروا و ناجايز مي داند، اما دارنده‌ عقيده باطل و غلط را نه فقط از حق حيات محروم نمي كند، بلكه از حقوق اجتماعى هم در حد مقررات و چهارچوب هاى آن جامعه محروم نمي كند. (10)

 

پاسخ: با این تفسیر، می توان امیدوار بود در نظام جمهوری اسلامی، حقوق شهروندی و امنیت برای اقلیت های مذهبی از جمله بهایی ها تامین شود؟ بهائی‌ها از حقوق ابتدایی خود مانند تحصیل و تدریس در دانشگاه محرومند.

پاسخ: در مورد برخی مسائل باید دقت کرد که دشمن، در داخل كشور، از طرق مختلف، از اشاعه‌ى بى‌بندوبارى تا ترويج بهائيت، می خواهد دين را در جامعه ضعيف كند. (11) باید در نظر داشت که از نظر شرعی، همه پيروان فرقه گمراه بهائيت، محكوم به نجاست هستند و در صورت تماس آنها با چيزى، مراعات مسائل طهارت در رابطه با آنها، نسبت به امورى كه مشروط به طهارت است، واجب است. (12) البته ما در داخل كشورمان خوشبختانه از همزيستى اديان گوناگون برخورداريم؛ يهوديان، مسيحيان، زردشتيان؛ اينها هم در كنار مسلمانان و در ظلّ نظام اسلامى زندگى مى‌كنند؛ با ما همكارى و همزيستى دارند و نقش ايفا مى‌كنند. البته وظيفه هم دارند؛ دولت اسلامى هم نسبت به آنها به عنوان شهروندان ايرانى داراى وظايفى است كه اين وظايف را بايد انجام دهد و انجام هم مى‌دهد. ما هيچ گله‌اى از شهروندان اقليت هاى مذهبىِ خودمان نداريم. (13) در مورد اهل سنت، بنده به نمایندگان ولی فقیه در این مناطق سفارش کرده ام که مردمِ آن‌جا شهروند و مواطنين ما هستند و ما مى‌خواهيم اينها در زير سايه‌ جمهورى اسلامى، خوب زندگى كنند. (14)

 

پرسش: از تفاوت بین حق انتخاب شدن با سایر حقوق گفتید. به نظر شما، آيا نظارت استصوابی سبب محروم شدن شهروندان از حقّ طبيعى انتخاب شدن نمى‌شود؟

پاسخ: آن‌جايى كه صحبت از مسائل اساسى نظام اسلامى است، آن‌جايى كه الزام به تبعيّت از دين و شريعت مطرح است، اگر يك مسؤول عقيده‌اى غير از اين دارد، مى‌تواند شهروند جمهورى اسلامى باشد، مانعى ندارد، اما نمى‌تواند مسؤول باشد.(15) نظارت استصوابى براى شهروندان عادّى و معمولى نيست؛ اين براى آن است كه يك آدم ناباب، يك آدم مضر و يك آدم بد، به اين مركزِ حسّاس وارد نشود. شما ببينيد يك آدم حرّافِ پشت‌هم‌اندازى كه از خارج هم حمايت شود و پول فراوانى هم داشته باشد و خودش را به شكل هاى گوناگونى بيارايد و اين‌جا بيايد و كانديدا شود و اكثريتى را هم ببرد و رئيس جمهور شود، تكليف مملكت چه مى‌شود؟! نظارت استصوابى براى همين است كه جلوی آدم هايى كه بر طبق قوانين كشور، صلاحيت آمدن به اين منصبِ حسّاس را ندارند، گرفته شود. (16)

پرسش: با وجود این تصریحات مدنظر شما، در سال های اخیر، بارها از سوی نهادهای بین المللی حقوق بشری متهم شده اید به نقض حقوق شهروندان. پاسخ تان به این اتهام چیست؟

پاسخ: در شرایط کنونی، ما با ساختارهای معیوب و ناكارآمد نظام بین‌المللی كنونی مواجهه هستیم و با سوء استفاده از همین سازوكار غلط است كه آمریكا و همدستانش توانسته‌‌اند زورگویی‌های خود را در لباس مفاهیم شریف بر دنیا تحمیل كنند. (17) اینها خودشان متهم هستند. بگذارید من مثالی بزنم. ظاهرا در امريكا اين‌طور است كه كسى كه در آن‌جا متولّد شود، امريكايى است؛ يعنى شهروند آن‌جاست. همین شهروند از ساده ترین حقوق مثل حق انتخاب کردن برخوردار نیست. در واقع كسانى كه در انتخابات هيچ‌كاره‌ محض اند، مردمند؛ احزاب در آن‌جا هم همه‌كاره‌اند؛ البته پُررويى، پشت هم اندازى، پولدارى، داشتن پشتوانه‌هاى صهيونيستى، خوش‌قيافه و خوش‌تيپ و خوش صحبت بودن و احيانا يك همسر فعّال و جذاب داشتن، اينها همه در اين انتخاب ها و گزينش ها مؤثّر است. (18) جنبه های دیگر حقوق شهروندی را در نظر بگیرید، هيچ كشورى در دنيا به ناامنى امريكا نيست؛ نه در اروپا، نه در آسيا. بيشترين ناآرامى روانى در آنجاست. بيشترين قتل و خشونت از ناحيه‌ شهروندان نسبت به يكديگر در آنجاست. بيشترين تبعيض و فاصله‌ طبقاتى در آنجاست. ثروت هايى به بلندى كوه هيماليا و فقرهاى غير قابل توصيف، يعنى مردن از گرسنگىِ به معناى واقعى در آنجاست. (19)

 

پرسش: سوالم درباره اتهامات مطرح شده علیه ایران بود.

پاسخ: حرف ما این است، وقتی دولت هاى آمریكا و انگلیس كه شكنجه متهمان و حتى ریختن خون آنان در خیابان ها را مجاز می شمرند و حتى شنود مكالمات تلفنى شهروندان خود بدون حكم قضائى را جایز می دانند، حق ندارند خود را طرفدار حقوق مدنى معرفى كنند. (20) امروز جهان غرب است كه بايد درباره آزادى شهروندان خود پاسخگو باشد. (21)

 

پرسش: اجازه دهید مصداقی تر صحبت کنم. شما در سخنرانی هایتان به طور مثال به حقوق مردم فلسطین و بحرین اشاره دارید. وقتی شما مدافع تامین حقوق شهروندی مردم این کشورها هستید، باید در کشور خودتان هم رعایت شود؟

پاسخ: یکی از بحث های ما، استاندارد دوگانه مجامع غربی درباره این چیزهاست، مثلا مردم بحرين، اینها از حقوق اوليه‌ يك شهروند در كشور خود، در خاك خود، در سرزمين خود محروم هستند. حق رأى دادن خود را مطالبه مي كند؛ مي گويد بتوانم رأى بدهم، بتوانم در تشكيل دولت و حكومت نقش ايفاء كنم؛ اين كه جرم نيست؛ اين يك حق مشروع است. آن وقت آمريكائى‌هاى دروغگوى رياكار و خدعه‌گر كه ادعاى حقوق بشر و ادعاى دموكراسى مي كنند، در قضيه‌ بحرين اينجور عليه مردم وارد ميدان مي شوند. (22) بارها تاکید کرده ایم ما با اين شَلتاق ها و قرشمال‌بازي هايى كه عليه انقلاب در راديوها و جنجال هاى مطبوعاتى به وجود مى‌آورند، از اصول اسلام و انقلاب، يك سرِسوزن دست برنخواهيم داشت. خودشان مى‌دانند كه دروغ مى‌گويند و مى‌فهمند كه اين، حرف بى‌محتوا و بى‌ربطى است. وانگهى، خودشان به حقوق بشر اصلا علاقه‌اى ندارند! حقوق بشر يعنى چه؟ به حقوق بشر اعتقادى ندارند! اينها حرف است؛ اينها ظاهر كار است! باطن كار، چيز ديگرى است. (23)

 

پرسش: بالاخره نمونه های مهمی در این سال ها یافت می شود که نشان دهنده نقض آزادی و حقوق شهروندان است. برخی شهروندان در این مسیر حتی قربانی شده اند، مثلا شهروندانی که در جریان قتل های زنجیره ای جان خود را از دست دادند یا آقای سعیدی سیرجانی ...

پاسخ: با توجه به تجربه خودم در زمينه هاي گوناگون اداره كشور، نمي توانم باور و قبول كنم كه اين قتل هايي كه اتفاق افتاد، بدون يك سناريوي خارجي باشد، چنين چيزي ممكن نيست. اين افرادي كه كشته شدند، بعضي ها را ما از نزديك مي شناختيم، اين ها كساني نبودند كه يك نظام، اگر بخواهد اهل اين حرف ها باشد، سراغ اين ها برود اگر نظام جمهوري اسلامي اهل دشمن كشي است چرا سراغ فروهر برود؟ مرحوم فروهر قبل از انقلاب دوست ما بود اول انقلاب همكار ما بود، بعد از پديد آمدن اين فتنه ها سال 60 دشمن ما شد؛ اما دشمن بي خطر و بي ضرر، بعضي از اين دو، سه نفر نويسنده اي هم كه متاسفانه در اين حادثه كشته شدند اسم شان را بنده هم نشنيده بودم افرادي كه مردم اين ها را نمي شناسند، مردم از كتاب ها و نوشته ها و آثار فكري اين ها هيچ خبري ندارند و كسي از اين ها حرفي نمي شنود، برد تبليغي ندارند. آن دستي كه به فكر مي افتد بيايد اين ها را تصفيه كند و به قتل برساند مگر مي تواند بيگانه نباشد و تابع يك نمايشنامه از پيش طراحي شده اي نباشد؟». (24) البته، بنده در اين زمينه قرائن زيادي هم داشتم. فقط اين نكته نبود. اعتراف‌هايي هم كه بعدا كردند اين را ثابت كرد. (25)

 

 

 

پرسش: گویا مایل نیستید درباره سعیدی سیرجانی توضیح بدهید. بگذارید یه یک نمونه دیگر اشاره کنم. پس از انتخابات 88، تعداد زیادی از مردم ایران برای نشان دادن اعتراض خویش به نتیجه انتخابات، تجمع کردند. اصل 27 قانون اساسی ایران در مقام دفاع از حقوق شهروندان، تصریح دارد که تشکیل اجتماعات و راهپیمایی ها، بدون حمل سلاح مجاز است. صرفا تاکید کرده که مخل اسلام نباشد. به نظر نمی رسد اعتراض به نتیجه یک انتخابات مخل اسلام باشد، ولی در عمل پاسخ این راهپیمایی ها با گلوله داده شد پاسخ: اگر قرار باشد بعد از هر انتخاباتى، آنهایى كه رأى نياوردند، اردوكشى خيابانى بكنند، طرفداران شان را بكشند به خيابان؛ بعد آنهائى كه رأى آورده اند هم، در جواب آنها، اردوكشى كنند، بكشند به خيابان، پس چرا انتخابات انجام گرفت؟ الان همين چند نفرى كه در اين قضايا كشته شدند؛ از مردم عادى، از بسيج، جواب اينها را كى بناست بدهد؟ زورآزمائى خيابانى بعد از انتخابات كار درستى نيست، اينكه بعضى خيال كنند با حركات خيابانى، يك اهرم فشارى عليه نظام درست مي كنند و مسئولين نظام را مجبور مي كنند، وادار مي كنند تا به عنوان مصلحت، زير بار تحميلات آنها بروند. نه، اين غلط است. عواقبى هم اگر پيدا كند، عواقبش مستقيما متوجه فرماندهان پشت صحنه خواهد شد. (26)

 

پرسش: سوال آخرم درباره افزایش قدرت یافتن نیروهای نظامی در ایران است. بالاخره بارها شما بحث مردمسالاری دینی را مطرح کرده اید ولی در عمل شاهد نظامی شدن ساختار حکومتی در ایران بوده ایم. بحث الان درباره این نیست، نگرانی این است که با افزایش نظامی شدن، امیدواری به رعایت حقوق شهروندی کمتر می شود...

پاسخ: حضور این نهادها در خدمت امنيت شهروندى است. ملت احتياج دارد در محيط زندگى خود از امنيت شهروندى برخوردار باشد و متجاوزان، سركشان، فتنه‌گران، آشوبگران، ستون‌هاى پنجم نيروهاى بيگانه و دشمن در درون كشور، نتوانند مقاصد دشمنان را در اين كشور و به زيان اين ملت برآورده كنند. مردم بايد خاطرجمع باشند كه نيروهاى مسلح ما در محيط شهروندى خودشان، بتوانند در مقابل دشمنان فتنه‌گر، دشمنان آشوبگر، اغتشاش‌آفرينان، كسانى‌كه از آبِ گل‌آلود مى‌خواهند ماهى بگيرند، كسانى‌كه بقاى خود را در برهم زدن فضاى امن و آرام كشور مى‌دانند، ايستادگى میكنند. (27)

4 اردیبهشت 1392

منابع:

   01. دیدار با نمایندگان اقلیت مسیحیان ایران، 15 بهمن 1382

   02.دیدار با مسئولان جمهوری اسلامی، 15 مرداد 1382

   03. دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری، 7 اسفند 1386

   04. دیدار با جمعی از زنان، 25 آذر 1371

   05. دیدار با دانشگاهیان سمنان، 18 آبان 1385

   06. دیدار با جمعی از دانشجویان قزوین، 26 آذرماه 1382

   07. دیدار با جمعی از دانشجویان قزوین، 26 آذرماه 1382

   08. دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری، 15 شهریور 1380

   09. دیدار با اعضای مجلس خبرگان، 15 شهریور 1380

   10. خطبه های نماز جمعه تهران، یک اسفند 1365

   11. دیدار با مردم قم، 18 دی 1389

   12. استفتای شماره 84457 در پاسخ به سوالی درباره معاشرت با بهائیان ساکن شیراز

   13. دیدار با مسئولان جمهوری اسلامی، 19 تیر 1379

   14. ديدار با روحانيون دفتر نمايندگى ولىّ‌فقيه در امور اهل سنت، 27 آبان 1370

   15. دیدار با مردم اصفهان، 8 آبان 1380

   16. جلسه پرسش و پاسخ با دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف، یک آذر 1379

   17.  سخنرانی در در شانزدهمين اجلاس سران جنبش عدم تعهد، 19 شهریور 1391

   18. جلسه پرسش و پاسخ مديران مسئول و سردبيران نشريات دانشجويی، 4 اسفند 1377

   19. دیدار با نخبگان جوان، 25 شهریور 1385

   20. پیام به کنگره حج. 19 دی 1384

   21. پیام به کنگره حج، 8 بهمن 1382

   22. سخنرانی به مناسبت بیست و دومین سالروز مرگ آیت الله خمینی، 14 خرداد 1390

   23. دیدار با مردم نوشهر. 18 اردیبهشت 1372

   24. سخنراني در نماز جمعه تهران، 19 دي سال 1377

   25. دیدار با دانشجویان دانشگاه امیر کبیر، 22 اسفند 1379

   26. سخنرانی در نماز جمعه تهران، 29 خرداد 1389

   27. سخنرانی در مراسم مشترك یگان‌های نظامی استان کرمان، چهارده ارديبهشت 1384

http://iranwire.com/fa/projects/252

 

 

نظر خوانندگان

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه