بازگشت به خانه

 

مکتوبات فدوی

طنزنوشته های هفتگی حميد رضا رحيمی

 دوشنبه 3 مهر ماه 1391 ـ 24 سپتامبر 2012

 

خوش شانسی

بخت فدوی یک لاقبا نیز سرانجام باز شد و قرار است که، گوش برادران کر، از این پس بلحاظ اقتصادی، دستکم در این بخش پایانی عمر بر باد رفته، شدیداًً در رفاه کامل بسر ببرد. فدوی گرچه بلحاظ ذکاوت اقتصادی و بازرگانی مالی نبوده و  نیست، لکن بقول استاد سخن:

گه بود کز حکیم روشن رای

بر نیــاید درســت تدبیــری

گاه باشد که کودکی نادان

به غلط بر هدف زند تیری!

خوانندگان محترم ضد انقلاب، یکوقت تصور نکنند که فقر فدوی، او را لامحاله به بیراهه کشانده و فی المثل با حضرات ساخته و بابت اش مواجب هنگفتی دریافت کرده، و یا به پیروی از برادران چند هزار میلیاردی اختلاس فرموده و در رگ زده است. اصلاً و ابداً، خدا نکند! فدوی اگر پول اش از پارو هم بالا برود ـ که بقول عوام " آلردی" رفته است ـ با انواع استبداد در هرشکل و فرم اش، همچنان سر ستیز دارد. این را هم بگوید که موقعیت مالی درخشانی که پیش رو دارد، باعث نخواهد شد که وی قلم را غلاف کند. نخیر! فدوی این سنگر را تا حصول به نتیجه ی غائی، طلاق نخواهد گفت.

خلاصه اینکه، بقول آن بزرگوار "ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد"! یعنی، فدوی دیگر، آن فدوی ده روز پیش نیست!، چرا که ذهن وی با ملاحظهء يک خبر، ناگهان جرقه ای زد و شب تاریک مالی او را همچون روز روشن کرد...

باری، فدوی به خوانندگان محترم ضد انقلاب اعتماد کرده، طرح تضمینی خود را ـ که آیندهء مالی او را بدون تردید دگرگون خواهد کرد ـ بشرطی که بین خودمان  باشد، با آنان بقول عوام  share می کند...

داستان از یک تیتر ساده آغاز شد؛ تیتری که سرنوشت مالی او را رقم زد. ملاحظه کنید:

«تيتر خبر در قدس آنلاین: چراغ قوه ای که با اشک روشن می شود!»

و در ادامهء خبر :

«یک شرکت ژاپنی موفق به ساخت یک چراغ LED  شده است که با اشک روشن می شود!»

فدوی که کلید قفل بستهء خود را یافته بود، دیگر توجهی به توضیحات بعدی نکرد و بلافاصله مشغول اقدامات مقدماتی، بمنظور اخذ نمایندگی انحصاری این اختراع منحصر بفرد، در وطن اسلامی شد.

گرفتید؟.. نه؟.. شما خوانندگان محترم ضد انقلاب هم دیگر شورش را در آورده و نشان دادید که فدوی تا چه مایه از شما باهوش تر است!.. بسیار خوب، فدوی آتش به مال اش زده و می افزاید که وی، بدنبال اجرای وعده ای ست که حتا حضرت امام(ل) هم، مع الاسف از عهدهء انجام آن بر نیامد. بله ... درست حدس زدید: «برق مجانی!..» همانی که حضرت امام(ل) سی و چند سال پیش، قول اش را داده بود لکن هنوز، نه تنها روی هواست، بلکه تحمل افزایش بهای آن، از عهدهء اکثریت مردم ـ که به همین دلیل معروف به اکثریت ِخاموش (بدون برق!) می باشند ـ خارج است!..

باری، تأملات فدوی در این راستا، بر محاسبات زیر استوار بوده است:

اگر جمعیت ایران سابق را عجالتاً هفتاد میلیون بگیریم، و میزان نیز به فتوای حضرت امام(ل) "اشک "باشد (چرا که فرمود: «ما هرچه داریم از گـَریه داریم»)، این جمعیت، به نسبت زیر تقسیم می شود :

- جمعیتی که بعلت فقر و فاقهء مزمن، مشغول اشک ریختن هستند (هشتاد درصد)

- جمعیتی که در سوگ ابا عبدالله الحسین(ع) مشغول اشک ریختن هستند  (ده درصد)

- جمعیتی که در سوگ بقیهء اهل بیت (ع) مشغول اشک ریختن هستند (ده درصد)

گفتن ندارد که  "ز هر طرف که کند گریه سود اسلام است!" یعنی، فدوی کالای خود را، که همانا آن چراغ قوهء ژاپنی باشد، بهر قیمتی که در ایران سابق بفروشد، بدون نیاز به اختلاس، بطور شرافتمندانه و در اندک زمانی، میلیاردر خواهد شد. نيز گفتن ندارد که این رابطه دو طرفه است و ملت گریان ایران سابق نیز از این معامله سود می برد و بعلت آنکه بیش از هزار سال است که اشک شان بند نیامده و از قرار معلوم بند نخواهد آمد، چراغ قوهء کذائی نیز هرگز خاموش نخواهد شد، و فلذا از مصرف برق و پرداخت صورتحساب های سنگین آن نیز،که بقول عوام already اشک شان را در آورده، در امان خواهد بود!..

زیاده عرضی نیست.

 

بی توجهی

فدوی نمی داند چرا برادران، رعایت مصالح انقلاب (ساختمانی و غیر ساختمانی!) و جامعه ی شکوهمند مبتنی بر آن را نمی کنند و سر هر چیز جزئی قشقرق براه می اندازند؟ این نکته را فدوی بموجب خبر زیر عنوان می کند:

«تيتر نشريهء راه ديگر: گم شدن 30 میلیارد تومان در وزارت کشور».

این موضوع، به باور فدوی، به دو دلیل نباید رسانه ای می شد :

 1- نخست اینکه، میزان آن هنوز به حد نصاب لازم، که سه هزار میلیارد باشد، نرسیده است!

2- دیگر اینکه، این مبلغ علی الاصول چیزی در حد پول تو جیبی حضرات آیات عظام و حجج اسلام، اعلی الله  مقامهم اجمعین، است که جلوی یک یچه ی مکتبی هم بگذارید، قهر می کند؛ فلذا  دیگر این حرف ها را ندارد!

 

پسر نوح با بدان بنشست...

فدوی پیش از این چندین بار به آیت الله رفسنجانی توصیه کرده بود که بکوشد که از خط مالروی امام(ل) خارج نشود، معضم له سابق، گوش نکرد لکن!.. بنظر می رسد که وی، که فدوی از او در تقابل با مقام معظم رهبری اعلی الله مقامه، به درب ِ مسجد یاد می کند، استنکاف فرموده و فلذا مشمول الطاف خفیه ی برادر حسین(ع) شریعتمداری- که سر بریده می دارد دوست- شده است؛ این معنا را فدوی، در مرور اخبار جراید شریفهء دارالخرافه، که در پی می آید، دریافت:

«اداره کل روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام با صدور اطلاعیه ای به سانسور سخنان آیت الله هاشمی رفسنجانی در روزنامه کیهان واکنش نشان داد. بخش سانسور شدهء سخنان آیت‌الله هاشمی در روزنامه کیهان بدین شرح است: رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با توجه جوّ آزاد اجلاس در جمهوری اسلامی ایران برای بیان دیدگاه های مختلف گفت: "کشورهای استکباری و رسانه‌های وابسته به آنان سعی کردند دستاوردهای خوب اجلاس را تحت‌الشعاع مواضع برخی نطق‌های میهمانان قرار دهند در صورتی که اگر حسن نیت داشتند باید برعکس آن عمل کرده و نتیجه ‌گیری می‌کردند که در اجلاس تهران آنقدر سعهء صدر و آزادی بیان و تحمل مخالف برای حاضران وجود داشت که همه توانستند نظرات خود را در قالب یک اجلاس بین‌المللی بیان کنند.

همین منبع، در ادامه، علت سانسور اکاذیب آن شهید زنده را، از کیهان چاپ دارالخُرافه، جویا شده است :

«اینکه چرا و به چه دلیل این بخش از سخنان مهم آیت‌ الله هاشمی‌رفسنجانی در مورد آزادی بیان و تحمل مخالف و محکومیت القائات سوء دشمنان به مذاق کیهانیان خوش نیامده و آن را سانسور کرده‌ان، سوالی است که دست اندرکاران روزنامه کیهان باید به آن پاسخ دهند». (آفتاب)

حالا ندادند هم ندادند، احوط آن است که شما کارخدا پسندانه ی خودتان را بکنید. یعنی، همچنان دنبال تشخیص مصلحت نظام باشید، نه مردم!..

و من الله التوفیق !

 

ترفند

این خبر از اخبار جراید شریفه نیز، چشم فدوی را گرفت:

«تيتر: "ترفند داماد برای جبران جای خالی پدرش در عروسی!" متن: "در اقدامی جالب در یک مراسم عروسی ، زمانی که پدر داماد به دلیل یک بیماری ناگهانی نتوانست در مراسم شرکت کند عکس هایش توسط دختر این خانواده به صورت فوتو شاپ به عکس های مراسم اضافه شد».

بقول عوام So what!؟ شاخ غول که نشکسته اند! شاخ غول را برادران ما شکسته اند که با استفاده از همین نمونه ی بارز هجمه ی فرهنگی غرب، یعنی فتوشاپ، پیرهن "اشتون " را به تن اش اسلامی کردند، بی آنکه از این اندیشه کنند که دست به بدن زن نامحرم نزنند، یا ممکن است که خواهر اشتون، حین اسلامی کردن پیرهن، غلغلکش شود!

خواهر اشتون، در دیدار اخیر خود با برادر جلیلی، دیگر خجالت را یکسره کنار گذاشته، و رسماً پیراهن آخوندی پوشیده است که دیگر برادران پیرهن را به تن اش دستکاری نکنند!:

 

خر تو خر

فدوی نمی دانست که کشور دوست و برادر مصر، این همه الاغ دارد!... باری- جوری که زیر دست و پایشان له نشوید، نگاه کنید:

«درخواست خرید 100 هزار الاغ مصری توسط اسرائیل!..»

که البته: «به گزارش خبرگزاری قدس، عبدالظاهر در گفتگو با شبکه اطلاع رسانی عربی ضمن اعلام مطلب بالا افزود: «طرف مصری درخواست اسراییل را رد کرده است! به گفتهء این مقام مصری این نخستین باری نیست که اسراییلی ها چنین درخواستی را از مصری ها می کنند سابق براین نیز برخی کشورهای غربی خواستار استفاده از خر های مصری برای پرژوهش های علمی خود شده بودند. وی تصریح کرد: یک شرکت ژاپنی به نام کوماهو هم پیش از این خواستار واردات یک میلیون راس خر مصری به ارزش نیم میلیارد دلار برای تولید نوعی دارو از پوست این حیوان شده بود».

          و من الله التوفیق !

 

تضاد

فدوی، علیرغم کار و مجاهدات فراوان، سرانجام موفق به هضم چند چیز مانعة الجمع نشد. حتا آنها را در چرخ گوشت و آبمیوه گیری صنعتی هم انداخت، نشد لکن!..

یکی از آنها همین جمهوری اسلامی مرحمتی حضرت امام(ل) است که در آن جمهوری و  اسلام عزیز،هیچ جور با هم جمع نمی شوند، حتا اگر اعلیحضرت العظما اراده فرمایند. سریش هم توصیه نکنید که کار نمی کند!..

فقرهء دوم، اطلاق لفظ علما به حضرات آیات عظام و حجج اسلام، کثرالله امثالهم، است که هر بار فدوی آنرا می شنود، می بیند یا می خواند، دور از جان خوانندگان محترم ضد انقلاب، شدیداً کهیر می زند!. معالجات پزشکان ضد انقلاب نیز، تا لحظهء نگارش این سطور، در مورد او مؤثر واقع نشده است. فدوی که ناچار در این باب طول درمان گرفته است، در مرور جراید شریفهء دارالخرافه، دریافت که، مع الاسف، " گل بود و به سبزه نیز آراسته شد":

« آیت الله مکارم شیرازی: حوزه های علمیه به تأکید رهبر باید تولید علم کنند! (قدس، بنقل از مهر)

ملاحظه کردید؟ استاد سخن نیز در باب هشتم گلستان فرمود :

علم چندانکه بیشتر خوانی

چون عمل در تو نیست نادانی

نه محقق بود نه دانشمند

چارپائی بر او کتابی چند

آن تهی مغز را چه علم و خبر

که بر او هیزم است یا دفتر!..

 

والله الموفق والمعین

22 سپتامبر المُشجر سنه ی 2012 ترسائی

کتبة الفقیر کمتر از قطمیر، فدوی

تا درودی دیگر، بدرود

 

www.hazl.com

https://newsecul.ipower.com/

 

محل ارسال نظر در مورد اين مقاله:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630