بازگشت به خانه        پيوند به نظر خوانندگان

چهارشنبه 29 شهريور 1391 ـ  19 ماه سپتامبر 2011

 

«شورای ملی»‌ به عنوان یک «بدیل سیاسی»

نیما سعیدی

به جرات می توان گفت که انگیزهء لزوم تشکیل یک بدیل سیاسی، سه دهه حاکمیت جمهوری اسلامی بر پایهء ظلم و سرکوب بی پایان، ماهیت و عملکرد نیروهای اپوزیسیون، بیداری جامعه و رشد خرد جمعی در مسیر دستیابی به مطالبات خود بوده است.

آیا می توان همسویی واقع بینانه میان هویت و درایت بلوغ یافته کنونی جامعه ایران از یک سو و کسب اعتماد روز افزون مردم به مبارزین راستین از سوی دیگر را با پذیرش تشکیل چنین شورایی همسو با یکدیگر دانست ؟

نظر به اینکه سه دهه از عمر حاکمیت جمهوری اسلامی با تکیه بر کشتار و جنایت آن می‌گذرد و در مقابل این حقیقت شوم در این زمان پتانسیل مبارزاتی عظیمی در میان جامعه ایرانیان درون مرز و برون مرز موجود است، تشکیل شورای ملی‌ ایرانیان با ویژگی های منحصر به فرد خود و با خواست روشن براندازی و عبور از این نظام نیز در جهت همسو شدن و ایجاد هماهنگی های مبارزاتی هدفمند و کارآمد در این راستا امری بدیهی ست.

کمتر نیروی سیاسی را می توان در میان سازمان ها و نیروهای فعال خارج از کشور یافت که بطور فعال و مداوم در صحنهء عملی‌ برای حل معضلات سیاسی اجتماعی و اقتصادی کنونی مردم راه حل‌های مناسبی از خود ارائه داده و برای تمکین آنها نیز از خود مایه گذاشته باشد. چرا که هر یک از این نیروها و سازمان ها از ظرفیتی برخوردار نیستند که بتوانند به تمام مشکلات پیش رو غلبه کنند و جدا از اختلافات درون سازمانی خود، به تنهایی‌ الگوی موفقی‌ جهت افزایش اعتماد و اتحاد میان خود و مردم باشند.

مادامی که همسویی در اندیشه‌ها حاصل نشود این پافشاری از سر میهن دوستی نیز در عمل دستاوردی ملموس را به بار نخواهد آورد، زمان به نیکی نمایان ساخت که چه گروه هایی با این خواست و یکی شدن پا به میدان گذاشتند. اما این زمان سپری شد و ایران همچنان در بند مانده. شفافیت در هدفمندی مستلزم بیان موضعگیری شفاف و روشن نیز میباشد که از ویژه گیهای منحصر بفرد خود در دیدگاه، اندیشه، عمل، نام و رنگ و نشان، ... نیز برخوردار باشد، یکی شدن با موضعگیری و نشانهایی که جناح درون حکومتی بخود گرفت تا امروز تنها موجب سردرگمی، پرداخت هزینه جانی بالا و اتلاف زمان شد، این درحالیکه پتانسیل عظیم مبارزاتی برای عبور از این نظام در راستای نافرمانی‌های مدنی در میان جامعه ایرانیان درونمرز و برونمرز موجود است که توان در صحنه بودن با نشانه ها، ویژه گیها و مطالبات خود را دارد و به یقین بسیارانی را در این مسیر مبارزاتی بخود جلب خواهد نمود. در این زمان باید به صراحت در صحنه حضور یافت شوربختانه با رژیمی روبرو هستیم که نمیتوان با وی در راستای راه کارهای متمدنانه و پیگیری گفتگو به نتیجه رسید، ازینرو باید مسیری متفاوت را برگزید

با اتحاد این نیروهای حاضر در صحنه و تشکیل ائتلاف سیاسی پاک و قوی، میتوان مسیر مبارزاتی را با بهره وری از .پتانسیلهای بیشتری با موفقیت پیمود

امروز با پذیرش در مخاطره قراره داشتن آينده ايران و فرزندان ايران زمين، بیشتر نیروهای سیاسی موجود بر این باورند که ايران فقط و فقط به دست ايرانيان آزاد خواهد شد و اتحاد نیروها تنها راه گذر از اين نظام استبدادی ميباشد

هم ميهنان؛ هرچند نجات ايران از خطر نابودی و استقرار يك نظام مردم سالار و دموكرات در ميهنمان در نهايت با اراده و خيزش مبارزين درون مرزی به ويژه نيروی جوان تحقق خواهد يافت، ولی « اپوزيسيون » برون مرزی است كه از راه متحد ساختن نيروهای مبارز با باورهای سياسی گوناگون قادر است و بايد تبليغات، عمليات و امور لژيستيكی اين مبارزه کلان و ناگزير را سازماندهی و هدايت كند و در سطح جهانی « صدايی يگانه » و « نيرويی كار ساز » به وجود آورد

از این رو اپوزیسیون میبایست تشکیل این بدیل سیاسی را در سر خط فعالیت های خود قرار داده و با در نظر گرفتن و برشمردن چندی از ویژه گیهای این شورا، تلاش در جذب و دخیل نمودن هر چه بیشتر نیروها داشته باشد

از جمله ویژگی های شورای ملی میتوان از نکات زیر نام برد:

* این شورا متشکل از افراد مستقل و نیروهای سیاسی با اندیشه های گوناگون میباشد

* این شورا و اعضای تشکیل دهنده آن از ماهیتی سکولار دمکرات برخوردارند

* این شورا خط قرمز خود را عبور از حکومت جمهوری اسلامی و عدم پذیرش انتخاباتی در چهارچوب قانون اساسی .این نظام بر میشمارد

* این شورا خویش را متعهد به برگزاری انتخابات آزاد در ایران آزاد میداند

* این شورا تعیین نوع حکومت آینده ایران را بر پایه پذیرش صندوق آراء به یک رفراندوم مردمی واگذار مینماید

* این شورا براساس مطالبات و خواسته های جامعه مدنی بعنوان یک بدیل سیاسی شکل میگیرد

* این شورا همچنین پایبند به ادغام نیروها بدون تغییر در ساختار سازمانی آنان میباشد

* این شورا خویش را متعهد به برقراری پیوند میان مردم و اپوزیسیون و افزایش اعتماد و اتحاد ملی می داند.

* این شورا خویش را متعهد به اصل گفتمان و تعامل صحیح سیاسی در عرصه سیاست جهانی می داند.

چرا و چگونه می‌توان با تشکیل شورای ملی‌ به عنوان یک بدیل سیاسی کارآمد نخست در مسیر براندازی این نظام گام نهاده و سپس عبور به مرحله انتخابات آزاد و سالم را امکان پذیر نمود؟

پاسخ به این پرسش را می‌توان در اراده و قدرت جامعه مدنی جست، که با ایجاد اتحاد با هدف دست یابی‌ به خواسته‌ها و .مطالبات خود برای شکل‌گیری یک بدیل سیاسی متشکل از نیروهای مبارز خواهان آزادی ، در صحنه حضور دارد.

 

قدرت

قبل از بررسی‌ ساختار واقعی‌ قدرت سیاسی پاسخگو در چارچوب یک حکومت دموکرات بهتر است بسنجیم که قدرت توتالیتر سیاسی کنونی‌ چگونه با ویژگی‌‌هایی‌ همانند مطلق گرائی، تمامیت خواهی‌ بدین شکل پرورش یافته و همچنان در حال پرورش یافتن است ؟

گذر سه دهه از حاکمیت جمهوری اسلامی با تکیه بر کشتار و جنایت بر سرزمین ایران، به ایرانیان ثابت نمود که انقلابی که نمودند تا چه میزان بر اساس ناآگاهی سیاسی و عدم شناخت از جو حاکم بر آن زمان صورت پذیرفت و چگونه ملت ایران دستیابی به آمال و آرزوهای خویش را در دنبال نمودن موازین اسلامی دیکته شده از سوی روحانیت حاکم متصور دید و هیچ انتقادی بر عملکرد ویرانگرانه رژیمی که خود جهت بدست گیری سرنوشتش بروی کار آورده بود، نداشت، حتی زمانیکه خمینی آشکارا اقتصاد را امری در حوزه و حیطه زندگی چهارپایان خواند و مسکن و رفت و آمد و اموری از این دست را مجانی اعلام نمود، کسی از اجتماع آنروز ایران و جمع روشنفکران که همه درحمایت خمینی در آمده بودند، نقدی ارایه نداد که اینچنین نمیتوان کشوری را اداره نمود و انتظار پیشرفت و اعتلا داشت، همه بر سخنان بی پایه رهبر و بنیانگزار انقلابشان "تکبیر" گفتند و پروسه ویرانی ایران را با مشارکت خویش رغم زدند. در تحقق آمال ایدولوژیک حتی تا بدانجا وارد صحنه عمل شدند که در همان آغاز امر بدستور خمینی خدمتگزاران این سرزمین و دلیران نظامی و سیاسی میهنمان را به جوخه های اعدام های دسته جمعی و هولناک سپردند و با یورش به منازل و اموال مردم، گروهی را از سرزمین مادری خویش راندند تا در آغاز حاکمیت میخ غلبه بر ملتی را محکمتر بر خاک ایران کوبیده باشند و سایه هراس و مرگ را بر اندیشه و جانها افکنند تا کسی را جرات بیان سخنی یا انتقادی نباشد، اینچنین جامعه ای را مطیع و برده خود نمودند و غریب سه دهه سایه شوم و مرگبار خوش را بر چند نسل گستردند.

با ادامه روند سرکوب، کشتار و ضدیت با هویت و شناسه های پارسی، تاراج و نابودی ایران، رفته رفته مردم بخود آمدند و این حقیقت تلخ را دریافتند که در سرزمین خود زندانی حاکمانی هستند که خود در به قدرت رسیدن آنان نقش آفرینی کرده اند، که این حاکمان از روز نخست جلادان فرزندانشان بوده و آنچنان بر اریکه قدرت و ثروت ملی تکیه زده اند که تنها همت و اراده ای ملی و جمعی توان ستاندن قدرت و حق مالکیت ایران از آنان را خواهد داشت

مردم ما با پرداخت بهای سنگینی عاقبت دریافتند که باید در قبال سیاستهای داخلی و خارجی این رژیم موزه موضع مبارزاتی قاطعی بخود بگیرند و هم ازینرو بود که جنبش آزادیخواهانه مردم ایران که ریشه در تاریخ مبارزات ملتی سربلند دارد، شکل عمومیتری بخود گرفت و با بهره گیری از اقشار و طبقات مختلف جامعه توان و عزم خود را در مقابله با رژیم حاکم بکار گرفت و نقشی مسول و فعال را در تعیین سرنوشت اجتماعی و سیاسی امروز خویش و نسلهای آینده بر خود برگزید. مردم ایران با ادامه مبارزات خود دریافتند که در هماهنگی و اتحاد میتوانند عرصه را بر حاکمان تنگ نموده و با در صحنه بودن و بیان مطالبات خویش و گزارش شرایط حاکم بر میهنشان در تعیین سیاستهای جهانی با این رژیم تاثیرات بسزایی گذارند.

بر مردمی که به قدرت اراده جمعی خود در نبرد با حکومتی سلطه طلب و خودکامه پی برده اند دیگر نمیتوان به آسانی حکومت نمود، هرچه مردم ما بیدار تر شده و از خرد رشد یافته تری در این مسیر برخوردار میشوند، اعمال سرکوب و فشار جمهوری اسلامی بر آنان نیز بیشتر شده و جامعه .شاهد میلیتاریسم حکومتی و جنایاتی آشکارا در مقیاس .وسعتریست

تجربه سه ده حاکمیت جمهوری اسلامی این مهم را نزد مردم ایران به اثبات رساند که تنها برقراری حاکمیتی ملی بر پایه خرد و منافع جمعی و بر آمده از دل جامعه توان اینرا خواهد داشت که نیازها و امنیت و آینده آنان را تامین نموده و با تاکید بر حفظ خصوصیات هویتی و زنده نگاه داشتن ریشه ها و خواستگاه نژادی مردم ایران، غرور و یکپارچگی ملی را غنا بخشیده و با اتکا به فرهنگ صلح و دوستی حافظ منافع ملی، تمامیت عرضی و برقراری مناسبات سیاسی و اقتصادی سالم با دیگر سرزمین ها را تضمین بخشد. اکنون در پیشگاه جامعه بیدار ایران، اسطوره های پوچ حکومت جمهوری اسلامی از جمله، اسطوره های ساخته و پرداخته از خرافات و باورهای غلط مذهبی، اسطوره فریب و دروغ و ریاکاری، اسطوره هراس افکنی و در پی آن ادامه حکومت کردن دیگر رنگ باخته و جامعه ایران در مسیر ایجاد تحولی تاریخی و رنسانسی رهایی بخش و نوید دهنده در حرکتی فراگیر براه افتاده تا با اراده و همت جمعی بر حاکمیت جمهوری اسلامی قالب شده و پایه های پوسیده و بنیان دروغین وی را به زیر افکند و بسترها و شالوده های ساختاری ایرانی نون را پایه ریزد. اقشار مختلف جامعه ایران بیدار شده و دیگر اجازه نخواهند داد که آنان را مورد استثمار قرار دهند. حکومتهای خودکامه که مشروعیت خویش را از ملت نمیگیرند و با زور سرکوب، تجاوز، شکنجه و کشتار حکومت میکنند، ماندگار نبوده و محکوم به نابودی هستند، این حقیقتیست که در طول تاریخ ملتها و حکومتها همواره تکرار و در تاریخ ثبت شده.

اگر چه بیرون راندن حکومت جمهوری اسلامی با عنصر زمان گره خورده، اما سرنگونی این نوع نظام ها و فرو پاشی آنها قطعی است. حال میخواهد حکومت مشروعیتش را از دین بگیرد و یا از خدا و یا از ولایت فقیه و یا از امام زمان بگیرد.

 

نقش تشکیل شورای ملی و هماهنگی

آیا تشکیل شورای ملی را میتواند به عنوان اهرمی موثر در مقابل جنایات جمهوری اسلامی و تهدید حملی نظامی حسب بی کفایتیهای این نظام بر شمرد ؟ از طرف غرب بر با توجه به نقش و عملکرد اپوزیسیون در سالهای سپری شده، فقدان یک تشکل حقوقی و مورد اعتماد مردم در عرصه های مبارزه سیاسی اجتمایی و اقتصادی در مقابل رژیم جمهوری اسلامی به نحوی ملموس قابل رویت است، تشکلی قوی وهدفمند در عرصه اپوزیسیون که به نحوی حامی حقوق و منافع ملی و شهروندی ایرانیان در سطح بین الملل باشد. هریک از ما به این حقیقت واقفیم، تا زمانیکه اهرم موثری در مقابل این رژیم نباشیم نمیتوانیم قدرت عمل خود را یکجا صرف برکناری این حکومت کنیم و همچنین شاید توانمندیهای جامعه به نفع منفعت جویان تخطئه گردد. از این رو تشکیل یک تیم ازصاحب نظران و کارگزاران برجسته و متخصص به حقوق بین المللی و همچنین قوانین سیاسی، .اقتصادی ، اجتمایی و حقوقی در سطح جهانی امری بدیهی در ساختار ابتدایی این شورا به نظر میرسد.

از آنجا که قدرتهای خارجی‌نیز که همواره به منافع خود می‌اندیشند تا به نفع مردم ایران، شاید بگونه‌ای و به تعبیری بتوان گفت همانند قدرتهای تمامیت خواهی‌باشند که در داخل همین رژیم شاهدیم. از این رو آنچه باقیست تنها قدرتی‌است که ساختار آن هیچ گونه همسویی و شباهتی‌ با قدرتهای منفعت جوو سلطه جوو ندارد و در نتیجه آن تنها قدرت مردم می‌باشد که توانایی پاسخگویی به مردم را متناسب با قانون اساسی برگرفته از حقوق آن مردم در ساختار یک حکومت دمکرات و سکولار داراست.

از این رو تنها قدرتی‌ که زمینهٔ ترسیم آینده‌ای روشن را با مراحل تقسیم کار خود و معرفی‌ نیروهای خردمند، کارآمد و مسئول در مسیر این حرکت ملی و در نهایت بدنهٔ اجرائی این شورا دارا می‌باشد، قدرت امروز مردم ماست که اگر چه اعضای آن از پراکندگی خاصی‌بر خوردار است اما دارای فصل مشترکاتی فراوانی‌ و ارتباطی‌ قویتر از گذشته می‌باشد. که از آن جمله در فاز نخست مبارزات، براندازی این رژیم و در پی آن برپایی انتخاباتی آزاد بر پایه پذیرش صندوق .رای را می‌توان نام برد که به عنوان فصل مشترکی میان مردم و اپوزیسیون قرار گرفته است.

بی‌تردید برای به جریان درآوردن و تحقق اهداف خود، نیازمند به دو عامل اصلی‌ در مسیر مبارزات خود متناسب با تجربیات کسب کرده می‌باشیم. نخست تشکیل شورای ملی‌ و سپس همسویی این شورا با خواسته‌ها و توانمندیهای هممیهنان برون مرز و بویژه هممیهنان درون مرز برای برپایی اعتراضات مدنی و همچنین رستاخیز ملی‌در روز موعود با بهره بری بیش از پیش از تمامی نیروهای آزادیخواه و مخالف رژیم، که از یک سؤ هم به عنوان وزنی موثر تر از گذشته در مقابل تهدیدهای غرب با ویژگی یک آلترناتیو منسجم جایگزین این حکومت معرفی‌ شود و همچنین در .مقابل ترفندهای این رژیم و دسیسه‌های دیرینهٔ آن بایستد.

از این رو با تشکیل این شورا میتوان هم از دیدگاه حقوق بشر و هم حقوق ملی شهروندان ایرانزمین حمایت لازم رو مد نظر قرار داد چرا که دیگر نمیتوان از دولتهای وابسته به رژیم یا حامیان این نظام که در جهت حفظ این رژیم گام برمیدارند بیش از این انتظار داشت یا سکوت اختیار کرد. تا بتوان دنیا را نیز که شاهد جنایات این رژیم و نقض کامل حقوق انسانی در ایران میباشد را، آگاه به لزوم پذیرش خواست مردم ایران و نیازمندیهای آنان در برون مرز و درون مرز کرد. وهمچنین این تشکل اجرایی و مسئولدر راستای تکمیل همبستگی و حمایت از نیروهای آزادیخواه میتواند توازن قدرت و سیاست که همانا دیدگاه و اراده مردم ایران است را تقویت کند و با روز افزون شدن شناخت و بازپسگیری منافع ایران و ایرانی به این روند بر مبنای اعتصابات گسترده وسراسری و در نهایت رستاخیزه ملی وجهه .عملی واقعبینانه تری ببخشد.

هرچه زمان به عقب بیفتد و هرچقدر با تغییر ساختاری کل این حکومت مخالفت شود، باعث میشود که در ابتدا سرمایه فکری و عملی‌شورای ملی‌ ‌به هدر رود و سپس به تناسب آن ماده ‌اولیه و مخرب دگرگونی بدون برنامه آن هم نه به نفع مردم ایران یا خواستهای آنان بلکه به نفع دشمن ایران و ایرانی‌ برای سلطه جوی هرچه بیشتر بر کشورمان فراهم آید. و در این میان دیگر جای برای حفظ امنیت و استقلال و خود کفایی کشور از یک سؤ و از سوی دیگر آبادانی و .مدرنیته در آیندهٔ کشور را باقی‌ نمیگذارد.

اگر شما هم بر اين باور هستيد که آينده ايران و فرزندان ايران زمين در خطر جدی قرار دارد، که ايران فقط و فقط به .دست ايرانيان آزاد خواهد شد، اتحاد تنها راه گذر از اين نظام استبدادی ميباشد

چرا تشکیل شورای ملی‌ ایرانیان را می‌توان به عنوان اهرمی موثر در مقابل جنایت جمهوری اسلامی و تهدید حملهٔ نظامی از طرف غرب بر شمرد؟

سالیان است که جمهوری اسلامی براساس ایجاد تفرقه و کاشتن تخم نفاق و دشمنی قادر به تضعیف نیروهای مبارز از طیفهای مختلف بوده، بیشک تشکیل اتحادی فراگیر در مسیر آزادی ایران و حضور همه نیروهای سیاسی با اندیشه برکناری این رژیم، پاسخ محکم و قاطی به حکومت جمهوری اسلامی خواهد داد و این مهم را به وی تاکید خواهد نمود؛ که پایان عمراین رژیم سر رسیده و این شورا با همراهی مردمی آمده تا یکبار برای همیشه خط پایانی بر دهه ها جنایت .و کشتار باشد

تنها چنین شورای واحدیست که توان جلب توجه دولتهای دیگر را خواهد داشت و آنان را به گفتگو پیرامون شرایط ایران و لزوم حمایت جهانیان از این بدیل سیاسی دعوت خواهد نمود. به این شکل دولتمردان دیگر کشورها از خواسته های امروز مردم ایران و انتخاب سیاسی آنان بدرستی و در یک صدایی پیامی که این شورا گوینده آنست، آگاهی خواهند یافت و سیاستهای بهتر و هدفمندتری را در رویاریی خود با رژیم جمهوری اسلامی برخواهند گزید. همچنین بر این مهم توجه خواهند نمود که با حمایت از مطالبات مردم ایران، آنان ملزم به صرف هزینه های بسیار و جنگ آفرینی نبوده و از مسیر انسان دوستانه ای میتوانند مردم ایران را در بیرون راندن این رژیم و بدستگیری سرنوشت خویش یاری .رسانند همسویی و اتحاد عمل در میان نیروهای مبارز با هدف تشکیل شورای ملی‌ بی‌شک نقطهٔ اعطفی خواهد بود .ثبت شده در کارنامه اپوزیسیون

پاینده ایران

 

نظر خوانندگان

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه