بازگشت به خانه        پيوند به نظر خوانندگان

دوشنبه 27 شهريور 1391 ـ  17 ماه سپتامبر 2011

 

لزوم حمایت از شورای ملی در مقابل  دسیسه ها

پرشين پرينس

پس از ماه ها بحث و گفتگو پیرامون همبستگی ملی، سرانجام منشور پیشنهادی شورای ملی منتشر شد و موجی از بازتاب ها را در فضای سیاسی ایران به دنبال داشت.حمایت و پشتیبانی انبوه فعالان مجازی و سازمان های سیاسی می تواند پشتوانهء محکمی برای شروع کار این شورا را به همراه داشته باشد.درایت هر یک از ما با امضای منشور پیشنهادی، این فرصت تاریخی همبستگی را استوارتر کرده و نقش یک اپوزیسیون فعال را پررنگ تر کند.

تجربهM تشکیل شورای ملی در کشورهایی هم چون لیبی، سوریه و دورتر زمان در آفریقای جنوبی  پیش روی تشکیل دهندگان و همراهان این شوراست. همان طور که شاهد بودیم کنگره ملی آفریقا در مبارزه با آپارتاید توانست نقش مهمی در فرواشی این رژیم ایفا کند. شورای ملی انتقالی لیبی نیز توانست هدایت سیاسی انقلاب مردم لیبی را برعهده بگیرد. شورای ملی سوریه نیز توانسته جمع کثیری از گروه های مخالف رژیم اسد را دربرگیرد و کنفرانس های متعددی را تشکیل دهد.

نقش شورای ملی در این برههء حساس که کشورمان با بحران های گوناگونی (خطر جنگ و گرانی و فقر گسترده) روبروست، می تواند نقشی کلیدی با اتحادی که میان گروه های سیاسی صورت می گیرد، داشته باشد. تشکیل کمیته های مختلف و ساماندهی اعتراضات و اعتصابات توسط اعضای شورای ملی می تواند از وظایف شورای ملی باشد.

در این راه اما مشکلات و تفرقه افکنی هایی صورت گرفته و خواهد گرفت که می تواند با هوشیاری فعالان سیاسی و مجازی این دسیسه ها خنثی گردد. از نام گذاری شورا به نام شورای سلطنت طلبان گرفته تا هیاهو برای امضای منشور توسط رضا پهلوی، تنها می تواند به کام مخالفان اتحاد و  رژیم حاکم بر تهران باشد. البته امضای شاهزاده رضا پهلوی پای این منشور کمی از انتقادات و هیاهو را کاست که این نشان از ذکاوت شخص رضا پهلوی دارد.

نام گذاری شورای ملی به نام شورای سلطنت طلبان نیز از پایه، انتقاد و مخالفت بی اساسی است، زیرا که نام سازمان جوانان جبهه ملی خارج از کشور که مخالف سیاسی سامانهء پادشاهی است پای این منشور خودنمایی می کند. پس برچسب سلطنت طلبی به این گروه از اساس باطل است.

 با نگاهی به اسامی افراد و گروه های سیاسی امضاءکننده منشور به نام سازمان جوانان جبهه ملی که گروهی جمهوری خواه است در کنار سازمان مشروطه خواهان برمی خوریم که نشان دهندهء بلوغ سیاسی و کنار گذاشتن اختلافات ایدئولوژیک و تاریخی (هم چون حوادث بیست و هشت مرداد) به خاطر تعلق خاطر به وطن و راه آزادی سرچشمه می گیرد.

نگارنده این اتحاد و همبستگی میان یک گروه جمهوری خواه و مشروطه خواه بر سر اصول مشترک را به فال نیک گرفته و خواهان پیوستن گروه ها و فعالان سیاسی از طیف های گوناگون به این شوراست.

نسل جوان امروز به دور از هیاهوی سیاسی به دنبال آزادی و دموکراسی است و مسائل و اختلافات تاریخی که مربوط به گذشته است و دردی از مشکلات کنونی را حل نمی کند کنار گذاشته و تنها به عنوان عبرت و سرمشق گیری از آن بهره می برد. در حالی که متاسفانه شاهد هستیم برخی از بزرگان اپوزیسیون به جای همبستگی و اتحاد با یکدیگر با پیش کشیدن مسائل حل نشدنی و مربوط به گذشته (مانند پیشامد های تاریخی هم چون بیست و هشت مرداد، درستی یا نادرستی انقلاب پنجاه و هفت و...)، در حال آرام کردن وجود مشوش خود هستند.

شخصیت هایی مانند محمدرضاشاه و دکتر مصدق، بدون شک دارای کارنامهء سیاسی درخشانی هستند که همانند هر انسان دیگری دارای اشتباهاتی نیز می باشند. دوستداران و طرفداران این دو شخصیت سیاسی معاصر می بایست لحظه ای درنگ کرده و خود را جای این اشخاص قرار دهند و ملاحظه کنند، اگر این دو در میان ما بودند،چه می کردند؟ نگارنده بر این اندیشه است که مسلماً برای حفظ مام میهن دست در دست یکدیگر به مبارزه با نظام حاکم فاسد در ایران می پرداختند.

از سوی دیگر مطمئناً جمهوری اسلامی و نفوذی هایش در اپوزیسیون در پی سنگ اندازی و جلوگیری از تشکیل چنین شورایی است و برای این کار نیز دست به کار شده است. گام اول آن ها، چسباندن شورا به سلطنت طلبان بود که با امضای منشور توسط گروه کثیری از جمهوری خواهان (از جمله سازمان جوانان جبهه ملی) ناکام ماند. یقیناً باز هم شاهد مخالفت هایی چنین دست در آینده خواهیم بود که با هوشیاری سیاسیون اپوزیسیون می تواند ناکام بمانند.

مشکل بزرگ دیگری که بر سر راه اتحاد میان انحلال طلبان همواره وجود داشته و دارد، گروهی است با نام اصلاح طلبان (اعم از حکومتی و غیر حکومتی) که مانعی بزرگ بر سر راه اتحاد هستند. آن ها با شعار های رنگین و سخن از دموکراسی، برای خود هوادارانی ساخته و پرداخته کردند. اصلاح طلبان با در دست داشتن لابی های گوناگون در اروپا و امریکا هم چنان بر حفظ نظام و تاکید بر اصلاحات در چارچوب قانون اساسی توجهاتی را به سوی خود معطوف کرده اند، حال آن که این خانه از پای بست ویران است.

نگارنده بر این باور است حمایت گستردهء گروه های سیاسی از طیف های گوناگون و هم چنین گروه های قومی (همان طور که در اسامی سازمان های امضاء کننده منشور دیده می شود) و شخصیت های محبوب و دارای جایگاه در اپوزیسیون، می تواند فرصتی تاریخی پیش روی ملت ایران بگذارد. داشتن نام نیک در تاریخ، نه به علت لجبازی ها و کینه افروزی ها، بلکه به خاطر همبستگی و نجات میهن به دست خواهد آمد.

پاینده ایران و ایرانی.

http://Facebook.com/PersianPrincePage

http://Kohanahd.blospot.com

 

نظر خوانندگان

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه