بازگشت به خانه        پيوند به نظر خوانندگان

جمعه 13 مرداد 1391 ـ  3 ماه اگوست 2011

 

حقوق بشر در انديشهء روشنفکران مشروطه

بهداد آرين

نهضت مشروطه خواهان ایران که در چهاردهم مرداد ماه 1285 به پیروزی رسید و بر تمامی بخش‌های جامعه تاثیر گذاشت، نهضتی ملی و تجدد خواه از نوع جنبش های آزادی خواهی طبقهء متوسط شهر نشینی بود که بیش از هر چیز حاصل تحولاتی عظیم در لایه‌های اجتماعی و روشنفکری جامعه بود. رویارویی با غرب و بروز گرایش های نوین در قرن سیزدهم، موجب نبرد سنت و تجدد در تمامی زمینه ها گردید.

جنگ ایران و روس و به دنبال آن انعقاد قرارداد های گلستان و ترکمنچای، از دست رفتن هرات و...سبب شد که ذهن برخی از سیاستمداران و روشنفکران جامعه وقت ایران متوجه این امر گردد که امکانات و ابزارهای موجود که بیشتر سنتی و فرسوده هستند پاسخگوی مسائل جدید دنیای روز و تحولات آن نیستند. پس فعالیت های تازه ای شکل گرفت و اجرای برنامه هایی جدید در دستور کار سیاستمداران و اندیشمندان قرار گرفت. اعزام محصل به خارج از کشور، ساخت چاپخانه، ایجاد نهادهای آموزشی جدید و رونق نویسندگی و همینطور ترجمه آثار اروپایی از جمله مهم ترین این تحولات بود.

هدف عمده مشروطه خواهان آن بود که مردم، بر خلاف گذشته، دارای حقوق شوند و حکومت به انتخاب و بر اساس رای آنان برقرار شود. حکومتی دارای مشروعیت که برابری برای همهء ایرانیان را در برابر قانون به رسمیت بشناسد و به دنبال تحقق آن باشد. آنان مجلسی منتخب مردم می خواستند تا قانون اساسی را تصویب کند که اصل برابری همهء مردم در برابر قانون در آن وجود داشته باشد. برابری همه در برابر قانون از مهم ترین اصول حقوق بشر است.

مفهوم حقوق بشر چه به طور ضمنی و چه روشن و صریح در برخی از آثار و نوشتار دوران مشروطیت دیده می شود. ملکم خان در رساله کتابچه غیبی، فتحعلی آخوندزاده در رساله سه مکتوب، عبدالرحیم طالبوف در رساله سیاست طالبی، از آزادی و قانون، ترقی و تجدد و عدالت و برابری، آزادی های فرد و برابری حقوق زن و مرد و همین طور حق مردم در برکناری حاکمان سخن رانده اند. از نیمهء دوم قرن سیزدهم این مفاهیم تقریباً دیگر در میان مردم کوچه و بازار هم گسترش یافت. در این میان علاوه بر اشخاص، بعضی از کانون های فرهنگی و سیاسی نیز در آشنایی اذهان مردم ایران با این مفاهیم موثر بودند، انجمن هایی که به خصوص در قفقاز، استانبول، کلکته و بمبئی بودند.

ارزش هایی مانند آزادی در انتخاب و آزادی مطبوعات، دموکراسی، عدالت، حق فرد دربرکناری حاکمان و... اندیشه هایی است که در عصر مشروطه خواهی مورد توجه روشنفکران و منتقدان سنت قرار می گیرد. با این حال رویکردها در مورد حقوق بشر در میان متفاوت بوده است.

ظهور مفاهیم تازه از بشر و حقوق او در ادبیات و ادبیات سیاسی دوران مشروطه خواهی را می توان از لابلای نوشته ها  کتاب ها، نمایشنامه ها و سفرنامه ها و... بازمانده از آن دوران مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داد. بشری که در ابتدا سعی می کند خود و حقوقش را بشناسد و سپس برای بدست آوردن حقوق از دست رفته خود مقابل حاکمان ظالم بایستد.

در آثاری که از دوره قاجار باقی مانده و به ویژه برخی از سفرنامه ها می توان به شواهدی مبنی بر رویارویی ایرانیان با مفاهیم جدید انسان، جامعه و حقوق انسانی که در فرهنگ غرب بوده  و شگفتی آنان از این مفاهیم، دست یافت. اما نگاه و پرداخت به انسان مدرن و نوین را می توان در آثار ملکم خان جستجو کرد. بدون شک میرزا ملکم خان در بسط و گسترش اندیشه های قانون گرایانه در ایران بسیار موثر بود او تحصیلکرده اروپا به ویژه انگلیس و فرانسه بود. وی در زمره ی افرادی بود که تلاش کرد بین مقولات ظاهری فرهنگ اروپایی و سنن و فرهنگ بومی پیوندی بر قرار نماید. او بر این باور بود که پیشرفت علوم و صنایع در اروپا مرهون، احترام نهادن به آزادی و کرامت انسانی است.

ملکم خان در روزنامه خود به نام قانون به مباحث نظری در باب ضرورت قانون می پردازد. او در نوشته ها و آثار گوناگون خود سعی بر آن دارد تا اخلاقیاتی را که پیشرفت و توسعه اجتماعی را تسهیل می کند بازشناسد. از دیدگاه ملکم انسان مترقی شخصی است که روحیه ی مساوات و تلاش برای پیشرفت جامعه بشری دارد و به کارهای گروهی علاقمند است. ملکم خان در رساله ای که نام دفتر تنظیمات را برای آن برگزید، انسان راترقی پذیر می داند و این ترقی و پیشرفت را برای همه انسان ها می داند. در دفتر تنظیمات، تاثیر لیبرالیسم و مقوله ی فرد و آزادی فرد و حکومت مشروطه در آن کاملا مشهود است. رساله ی دستگاه دیوان وی نیز رساله ای است درباره ی حق، آزادی فردی و لزوم قانون.

آخوندزاده از دیگر روشنفکران برجسته این دوران است که به مفاهیم و برداشت های جدید از بشر و حقوق او می پردازد. او در آثارش پیوسته به حق و حقوق مردم در بازخواست از حاکمان خویش سخن می راند چرا که او به درک جدیدی از ارزش و شان مردم در برابر حاکمان رسیده است. وی عقیده دارد که روولسیون، عبارت از آنچنان حالتی است که مردم از رفتار بی قانون پادشاه دیسپورت( پادشاهی که در اعمال خود به هیچ قانونی مقید نبوده...) و ظالم بستوه و بشورش اتفاق کرده او را دفع نموده بجهت آسایش و سعادت خود قانون وضع کنند و یا اینکه پوچ بودن عقاید مذهبیه را فهمیده بر مخالفت علما برخاسته .

آخوندزاده از جمله متفکرانی است که درک متفاوتی از جنسیت انسان در جامعه سنتی وقت ایران دارد درکی که سبب می گردد که زن نیز در کنار مرد مدعی حقوقی برابرشود. این برابری را آخوندزاده در نمایشنامه هایش سعی می کند که به تصویر بکشد. در نمایشنامه وکلای مرافعه، او زنی را ساخته است که حق دارد علاوه بر تکالیف سنتی و از پیش تعیین شده برای او، آن گونه که فکر می کند و می خواهد زندگی کند. به طور کلی این نگاه به انسان، بدون نظر گرفتن جنسیت، در نوشته ها و آثار دیگری هم از آخوندزاده و دیگر متفکران و روشنفکران دوران مشروطیت دیده می شود. آنچه آخوندزاده را از دیگر همفکرانش در عصر مشروطه متمایز می کند این است که حقوق بشر را جدا از حقوق شناخته شده در دین تصور می کند و به نقد دیدگاههایی می پردازد که حقوق را قابل استنتاج از دین می دانند.

یکی از آثار اثر گذار در جنبش مشروطه، سفرنامه ی ابراهیم بیگ اثر زین العابدین مراغه ای است که به خوبی می توان در آن برخی از اصول مهم حقوق بشر را یافت از جمله حقوق فردی، آزادی فردی و حق برکناری حاکمان. زین العابدین مراغه ای بر این باور است که(( بنی نوع انسان را تکلیف آن است که همیشه طالب ترقی و تمدن شوند اسباب آزادی خیال و فکر و قلم خودشان را بشرط عدم تجاوز از دائره ادب و انسانیت به هر نحوی که دست دهد فراهم بیاورند)). انسان در سیاحت نامه ابراهیم بیگ، انسانی است که خواستار حقوق حقه خود می شود و سعی می کند زنجیرها و محدودیت ها را از خود دور کند.

در رساله‌ی سه مکتوب آقاخان کرمانی نیز به این برداشت های جدید از انسان و حقوق او پرداخته می شود گرچه به طور کلی آن چه آقاخان کرمانی ارائه می کند بسط و گسترش اندیشه های آخوندزاده است.آخوندزاده درک سکولاری از حقوق بشر دارد و هیچ گاه حقوق شریعت را از طریق حقوق بشر بازخوانی نمی کند او حقوق بشر را در اولویت می داند. از دیدگاه وی حتی روابط میان زن و مردی که ازدواج نکرده اند به خود آن ها مربوط است. اما مستشارالدوله و ملکم خان و برخی دیگر از روشنفکران بر خلاف اندیشه های آخوندزاده که حقوق بشر را از دین جدا می دانست، سعی بر آن داشتند تا ارتباطی میان حقوق بشر و حقوق دینی و سنتی برقرار سازند. با این حال بسط حقوق طبیعی و قانون سازی بر اساس آن نخستین بار توسط مستشارالدوله صورت گرفت. وی در کتابی با عنوان رساله یک کلمه، اندیشه های خود را که از بیانیه حقوق بشر و شهروند اخذ شده است به صورت تطبیقی با شریعت اسلام بیان می کند.

آخوندزاده، کتاب مستشارالدوله را به نقد می گیرد و بر این باور است که مستشارالدوله دریافتی از مفاهیم مدرن ندارد و رهیافتی برای برچیدن ظلم ندارد و در ضمن به او می تازد که حقوقی را  که مستشارالدوله از آن ها یاد می کند تنها برای مردان است که به هیچ وجه امری عادلانه نیست. پیش از این اشاره شده بود که آخوندزاده هر آنچه حقوق فرد می خواند برای زنان نیز آن را روا می داند.

اعتمادالسلطنه نیز در اثری به نام خرنامه به وضعیت حقوق انسانی در ایران دوره مشروطیت می پردازد. او در این اثر حقوق انسانی را بر می شمارد و از آزادی و تساوی و شان و کرامت انسانی که انسان ها و حاکمان رعایتش نمی کنند سخن می راند. طالبوف تبریزی نیز از جمله کسانی است که به حقوق بشر در کنار شریعت پرداخته است. در کتاب ایضاحات در خصوص آزادی که تنها کتاب سیاسی خالص نویسنده است هم ردپای انفلاب کبیر فرانسه، هم مفاهیم حقوق بشر و هم ردپای لیبرالیسم و اندیشه های جان استوارت میل دیده می شود. او در کتاب مسائل الحیات می نویسد: حالا معنی آزادی را خدمت شما عرض میکنم آزادی یعنی مختار بی قید  یعنی برابری بی تفاوتی و بی امتیازی اینها معنی ظاهری این الفاظ است ولی معنی حقیقی آنها تعظیم شرف نفس احساس علویت وجدان خود و همان قدر از آن دیگران است که او را آزادی و مساوات میگویند و یکی بر دیگری معنی ندارد و موجود نیست زیرا که آزادی شخصی و خصوصی مستلزم قید سایرین می باشد آزادی که متحد با مساوات نیست مطلق العنانی است و تجاوز به حقوق دیگران است.

به هر روی نهضت مشروطه مبارزه ای عمده نه تنها بر ضد حکومت استبدادی بلکه بر ضد سنت تسلیم در مقابل خودکامگی بود. نهضتی که موجب شد مفاهیم جدیدی در باب بشر و حقوق او و آزادی های فردی در جامعه ایران بروز نماید گرچه همانطور که گفته شد پرداخت روشنفکران مشروطه به حقوق بشر یکسان و منسجم نبوده است اما راهگشا و راهنمای خوبی برای آشنا شدن ایرانیان با حقوق بشر حتی تا سالها پس از مشروطه بوده است.

 

برای آگاهی بیشتر:

از نیما تا روزگار ما- یحیی آرین پور

تاریخ مطبوعات و ادبیات ایران در دوره مشروطیت- ادوارد براون

تاریخ مشروطه ایران- احمد کسروی

ادبیات سیاسی ایران در عصر مشروطیت- عبدالکریم ذاکرحسن

ادبیات مشروطه – محمد باقر مومنی

تاملی درباره ایران- سید جواد طباطبایی

از گاتها تا مشروطیت – محمدرضا فشاهی

ایران بین دو انقلاب – یرواند آبراهیمیان

http://ravadari.com/liberal-democracy/49-hoqoq-bashar-mashroteh

 

نظر خوانندگان

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه