بازگشت به خانه

جمعه 15 ارديبهشت 1391 ـ  4 ماه مه 2011

 

اوضاع سیاسی و جدال دو آلترناتیو طبقاتی در ایران

دفتر سیاسی حزب کمونیست کارگری ایران

١- بحران همه جانبه جمهوری اسلامی که از سال ها قبل آغاز شده بود٬ اکنون بمراتب تشدید شده و وارد فاز تعیین کننده ای شده است. تشدید تحریمهای اقتصادی و انزوای بین المللی جمهوری اسلامی و تهدید جنگ و تضعیف موقعیت حکومت در منطقه در اثر مبارزات مردم و تضعیف بیش از پیش اسلام سیاسی، هر نوع افقی برای برون رفت رژیم از این شرایط را کور کرده است. این شرایط  جنگ و جدال جناحهای حکومت را به ابعاد بیسابقه و غیر قابل کنترل رسانده است. امروز تخاصم شدید و علنی میان بلوکهای تا دیروز متحد در حکومت، بی اعتباری ولی فقیه، محاکمات و توطئه باندهای حکومتی علیه یکدیگر و افشاگری از دزدیها و اختلاسهای میلیاردی یکدیگر به یک امر عادی و روزمره تبدیل شده است.

٢ - اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران هم از نظر بورژوازی و هم از نظر طبقه کارگر و مردم زحمتکش قابل دوام نیست و تغییر در شرایط حاضر امری مبرم و اجتناب ناپذیر است. نیاز به این امر جامعه را وارد فاز جدیدی از تقابل آلترناتیوهای گوناگون برای تغییر این اوضاع کرده است. از یک طرف افق و آلترناتیو بورژوائی با نیروها و احزاب رنگارنگ آن قرار دارد که اساساً خواهان تعدیل و یا تغییر حکومت از بالای سر مردم و تحمیل حکومت اقلیت سرمایه دار در لباس و ظاهر دیگری هستند. از سوی دیگر آلترناتیو انقلاب و سرنگونی جمهوری اسلامی و رهایی از همه مصائب جامعه طبقاتی بقدرت انقلابی توده مردم قرار دارد٬ که بوسیله حزب کمونیست کارگری نمایندگی می شود.

٣-  سیاستهای تاکنونی بورژوازی جهانی و بورژوازی ایران برای ایجاد تغییرات و تعدیلات مورد نظر خود در رژیم اسلامی با ناکامی روبرو بوده و از همین رو گفتمان برای جایگزینی جمهوری اسلامی در بین برخی نیروها و دولتهای بورژوایی میدان بیشتری پیدا کرده است. با اینحال فقدان یک آلترناتیو سیاسی مناسب جایگزین جمهوری اسلامی برای بورژوازی و مهمتر از آن خطر بالقوه انقلاب کارگران و مردم زحمتکش دو عامل مهمی هستند که غرب را به تداوم سیاست پراگماتیستی تا کنونی خود یعنی رام کردن جمهوری اسلامی در چارچوب سیاستها و انتظارات غرب وا می دارد.

۴-  بدنبال  شکست اصلاح طلبان حکومتی و در متن بی اعتباری و افول جنبش اسلام سیاسی و نفرت مردم از جمهوری اسلامی و نیروهای بر آمده از این جنبش٬ اکنون بخشی از احزاب و فعالین جنبش ملی اسلامی (اصلاح طلبان حکومتی و خارج حکومت)  وجه ملیگرایی و دموکراسی طلبی خود را پررنگتر کرده و تلاش میکنند به جناح پروغرب بورژوازی نزدیک شوند. این دو بخش بورژوازی  سعی دارند با طرح های تکراری و شکست خورده تحت عناوینی مانند کنگره ملی٬ کنفرانس ملی٬ اتحاد برای دمکراسی و غیره٬ به عنوان جانشین جمهوری اسلامی مورد توجه و حمایت دولتهای غربی قرار گیرند. 

۵- کلیه طرحها و نقشه ها و شعارهای تاکنونی اپوزیسیون بورژوائی از قبیل رفراندم٬ نافرمانی مدنی٬ انتخابات٬ اصلاحات در رژیم جمهوری اسلامی٬ و یا رژیم چنج و غیره همگی شکست خورده و به بن بست رسیده اند. با این وجود این نیروها  تلاش میکنند در مقابل آلترناتیو انقلاب و در هم شکستن ارکان حکومت فعلی و دخالت مستقیم مردم در تعیین سرنوشت خود٬ به یک آلترناتیو بورژوایی از بالای سر مردم در هماهنگی با بورژوازی غرب شکل بدهند. کنگره ها و سمینارها و طرح وحدتهای متعدد این اپوزیسیون در فضای سیاسی یکی دو سال اخیر تلاشی در این راستا است. الگوی قدرت گیری این نیروها و احزاب راست و بورژوائی اتکا به سناریوهای دولتسازی بورژازی غرب با رنگ و جلای " دموکراسی" و "حقوق بشر" و غیره است. اما فضای سیاسی و موقعیت چپ در جامعه ایران٬ و تاثیراتی که جامعه ایران از جنبش ضد کاپیتالیستی در جهان و انقلابات منطقه گرفته است٬ همگی در جهت مخالف امیال و نقشه های کمپ اپوزیسیون بورژوایی در ایران قراردارد.

۶- در مقابل جبهه راست بورژوایی٬ جنبش کمونیسم کارگری قرار دارد که یک جنبش گسترده و بسیار قدرتمند است. کمونیسم کارگری یک گرایش قوی در درون طبقه کارگر است و در سطح جامعه از نفوذ و محبوبیت بالائی برخوردار است. حزب کمونیست کارگری بخش متحزب جنبش کمونیسم کارگری است. این حزب٬ حزب سیاسی طبقه کارگر ایران است و این فاکتور، نسبت به انقلاب ٥٧ که کارگران از داشتن حزب خود محروم بودند، موقعیت طبقه کارگر را در تحولات سیاسی آتی بسیار متفاوت و تعیین کننده میکند. جنبش کمونیسم کارگری با حزب سیاسی خود و با اتکا به طیف وسیع کارگران کمونیست  و رهبران عملی طبقه کارگر٬ یک مولفه جدی و تعیین کننده در سیاست و مسیر آینده جامعه ایران است. 

۷- مبارزات کارگران در طول حیات رژیم اسلامی بطور لاینقطع ادامه داشته است. در مقاطعی که جمهوری اسلامی با هدف مختنق کردن جامعه تهاجم به فعالین و نهادهای جنبشهای اعتراضی و حق طلب را سازمان داده است، این اعتراضات بی وقفه کارگری است که پیوستگی فضای اعتراضی جامعه علیه جمهوری اسلامی را حفظ کرده است. در ادامه این تحرک اعتراضی بی وقفه کارگران، در دوره بعد از انقلاب ٨٨ دور جدیدی از اوجگیری مبارزات و اعتراضات کارگری در مقابله با فقر و گرانی و شرایط مشقت بار اقتصادی آغاز شده است. جنبش کارگری با مبارزات خود در صف مقدم مبارزات مردم برای دفاع از معیشت قرار دارد و بیش از هر زمان دیگری از پتانسیل و آمادگی برای  قدم گذاشتن بمیدان مبارزه سیاسی تحت رهبری حزب خود و قرار گرفتن در راس مبارزه انقلابی مردم علیه وضعیت فلاکت بار امروز برای بزیر کشیدن جمهوری اسلامی و برپایی یک جامعه آزاد و مرفه برخورداراست.

۸- علاوه بر جنبش کارگری، جنبش آزادی زن و جنبش ضد مذهبی و جنبش خلاصی فرهنگی جوانان در ایران جنبشهای بسیار قدرتمند و در واقع یک وزنه سنگین در جنبش انقلابی برای سرنگونی جمهوری اسلامی میباشند. این جنبشهای انقلابی٬ به شدت مدرن و مخالف دخالت مذهب در حکومت و قانون و زندگی اجتماعی هستند. امروز در جامعه ایران مخالفت با مجازات اعدام٬ دفاع از حقوق کودک٬ دفاع از برابری زن و مرد، دفاع از هویت انسانی در مقابل هویتهای کاذب و تفرقه افکنانه قومی و ملی و مذهبی، خواست آزادی بی قید و شرط بیان و خواست حقوق برابر برای همه شهروندان و غیره به فرھنگ و خواست بخش قابل توجهی از مردم ایران تبدیل شده است. حزب کمونیست کارگری با طرح کردن و دفاع از این خواسته ها٬ در ایجاد این فضا و رشد و دست بالا پیدا کردن چپ جامعه در جنبشهای اعتراضی نقش اساسی داشته است. 

۹- حزب کمونیست کارگری در متن مبارزه برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی طرح و آلترناتیوهای اپوزیسیون بورژوایی جمهوری اسلامی را افشا میکند و تلاش خواهد کرد این طرحها را با شکست مواجه کند. افشا و خنثی کردن هرگونه طرح و نقشه و "آلترناتیو سازی" برای تغییررژیم اسلامی از بالای سر مردم به یک رژیم دیگر بورژوایی در ایران، همانند مقابله با هرگونه تلاش برای استحاله رژیم اسلامی و ترمیم و تعدیل آن ، جزء لاینفک مبارزه حزب برای سرنگونی جمهوری اسلامی است.

حزب تلاش میکند که در صحنه سیاسی ایران آلترناتیو کارگری یعنی سرنگونی تام و تمام جمهوری اسلامی و درهم شکستن ماشین دولتی سرکوب بورژوازی ، قدرت گیری مستقیم و بلافصل کارگران و مردم و رهایی جامعه از نظام سرمایه داری را به پرچم بخش پیشرو جنبشهای انقلابی تبدیل کند. جامعه ایران باید بسرعت از وضعیت کنونی گذر کند و بر ویرانه های جمهوری اسلامی جامعه نوینی ساخته شود که مبنای آن آزادی و برابری و رفاه انسانهاست. پاسخ سوسیالیسم است. مردم باید از این وضعیت رها شوند و یک حکومت شورایی که  دخالت مستقیم همه شهروندان در تعیین سرنوشت اجتماعی خود را تامین کند، برپا کنند. حزب کمونیست کارگری برای تحقق این امر که خواست اکثریت ٩٩ درصدی جامعه است، کارگران و مردم آزادیخواه را به صفوف خود فرامیخواند.

دفتر سیاسی حزب کمونیست کارگری ایران

4 ارديبهشت 1391 ـ 23 آوريل 2012

 

http://www.wpiran.org/fa/etelaeye/36-mosavabat/1572-1391-02-07-07-20-24.html

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه