بازگشت به خانه

دوشنبه 14 فروردين 1390 ـ  2 آوريل 2011

 

من و زندگی من

حمید آقایی

مطابق سنت هر ساله در هلند هفته ای که در آن بهار و سال نوی ما فارسی زبانان آعاز می گردد بعنوان هفته کتاب نامگذاری و به این مناسبت یک موضوع محوری برای بحث و تحریر کتاب های جدید انتخاب می شود. موضوع محوری امسال دوستی و روابط دوستانه است. موضوع محوری هفته کتاب در سال گذشته زندگینامه (اتوبیوگرافی) بود.

شاید بطور اتفاقی باشد اما این دو موضوعِ محوری ارتباط لازم و ملزوم و بسیار نزدیکی با هم دارند. به این معنی که: شرطِ برقراری رابطه دوستانه، شناحت و آگاهیِ دو طرفه و اعتماد نسبی، مبنی بر اینکه این رابطه قابل سرمایه گذاری و تعمیق است، میباشد. طبیعی است که برای چنین اطمینانِ خاطری هر دو طرف نیازمند اطلاعاتِ اولیه نسبت بیکدیگر، از جمله اطلاعاتی درباره علائقِ شخصی، عادات، روش و نحوه زندگی، میباشند. بعبارت  دیگر نیازمند آشنایی با بیوگرافی یکدیگر هستند.

این نیاز، یعنی آشنایی با بیوگرافیِ دیگران، در حال حاضر و بویژه در فرهنگهای مدرن و پیشرفته تبدیل به یک اصل بدیهی و اولیه برای برقراری رابطه های دوستانه و بطور کلی اجتماعی شده است. بطوریکه شرطِ ورود به یک محیط کاری، اجتماعی، فرهنگی و... ارائه اطلاعاتِ اولیه و شخصی در مورد سطحِ تحصیلات، نوع کار، علائق شخصی و بطور کلی کارنامۀ اعمال شده است.

در واقع با ارائه و در اختیار گذاشتن این اطلاعات، شخص متقاضی  بخشی از زندگی خود را آزادانه در معرض محک و سنجش دیگران قرار میدهد و دیگران نیز بر مبنای اعتماد نسبی ای که ایچاد شده است وارد یک رابطه جدید با شخص مزبور میگردند.

در اینجا آنچه که عمل میکند دو فاکتور "شناخت" و "اعتمادِ" متقابل میباشند.  و البته آنچیزی که در مرکزیت این پروسه قرار دارد همانا "فرد" و "فردیت" یک شخص است که از دو سو مورد توجه و ارزیابی قرار میگیرد. شخص متقاضیِ ایجادِ رابطه فرد و شخص خود را در معرض نمایش میگذارد و سایرین بر مبنای ارزیابی آن تصمیم به ایجاد رابطه میگیرند و یا به او اجازه ورود میدهند.

 همانطور که اشاره کردم این دو فاکتور (شناخت و اعتماد) و این موضوع محوری هر رابطه یعنی" فرد" از جمله نشانه های یک فرهنگ مدرن و پیشرفته هستند که بتدریج پس از آغاز مدرنیته در جوامع اروپایی جای خود را در عرصه های اندیشه، فرهنگ و روابط اجتماعی باز کرده اند.

 ظاهرا اولین نویسنده ای که پس از آغاز دوران مدرنیته دست به زندگینامه نویسی و تحریر اتوبیوگرافی خود زد ژان ژاک روسو است که زندگینامه خود را تحت عنوان اعترافات منتشر کرد.

در کشور ما اما سنت بیوگرافی نویسی تنها در دوران مشروطه شکل جدی به خود گرفت و معدودی از نویسندگان و مشاهیر از جمله احمد کسروی (زندگی من) و یحیی دولت آبادی (حیات یحیی) و شیخ ابراهیم زنجانی (تنها روحانی و مجتهدی که زندگینامه خودرا نوشته است، به نقل از مقاله آقای مهدی خلجی) دست به انتشار زندگینامه خود زدند. و بسیار واضح است که این اقدامات در این دوره از تاریخ کشورمان مستقیما تحت تاثیر امواج مدرنیته که به ایران دوران قاجار ساری و جاری شده بود میباشند. اما متاسفانه این موج  پس از این دوران فروکش میکند و ما به جزء بیوگرافیهایی که دیگران در مورد برخی از شخصیتها نوشتند شاهد انتشار اتوبیوگرافیهای جدید که توسط خود افراد نوشته شده باشد نیستیم.

یکی از علل مهم ادامه نیافتن سنت اتوبیوگرافی توسط خود افراد را باید در حاکمیت، گستردگی و عمق فرهنگ سنتی و مذهبی جستجو کرد. در این فرهنگ که البته پدر سالانه، قدرت محور و حتی قبیله ای نیز میباشد مبانی و فاکتورهایِ برقرای رابطه دوستی و اجتماعی نه امر "شناخت" و "اعتماد" و نه بر پایه محوریت "فرد" است بلکه متکی و استوار به اصول و فاکتورهای دیگر از جمله ایمان، اعتقاد و تعلق گروهی و قبیله ای میباشد. در این فرهنگ از خود گفتن و منافع و نیازهای فردی خود را در عرصۀ  ارتباطات اجتماعی و دوستی جسجو کردن دال بر خود پرستی است و نوشتن زندگینامه خود تحت عنوان حدیث نفس معرفی و بعبارتی بی ارزش تلقی میگردد. 

به همین دلیل است که اتفاقا اتوبیوگرافی روحانیت و علمای دین بسیار نایاب و دست نیافتنی است. مردم ما نیز این قشر را تنها از طریق توضیح المسائل و منابر شناخته اند و  مسائل مربوط به بیت روحانیون و علمای مذهبی و اندرون خانۀ آنان همواره در پرده ابهامی "قدسی" باقی بوده و مانده است. و اگر هم زندگی نامه یکی از مشاهیر (خوب یا بد) توسط افراد دیگر نوشته شده است عمدتا یا در جهت افشاگری و یا تعریف و تمجید از شخص مزبور بوده است. بعبارت دیگر با یک انگیزه سیاسی دست به انتشار زندگینامه و خاطرات دیگران زده شده است.

در انتها جا دارد به نحوه برخورد فردریش نیچه با اتوبیوگرافی اشاره داشته باشم. او می گوید با نوشتن سرگذشت و زندگینامۀ خود میخواهد در درجه اول خود را با هر بار مرور کردن مجددِ این زندگینامه بیشتر بشناسد و بکاود. موضوع و محور اتوبیوگرافی های نیچه همانا خودش برای خودش است نه برای دیگران. او حتی یک گام از فردیت در دنیای مدرن نیز فراتر میگذارد و میگوید من میخواهم فرد و شخص خود را نیز تقسیم کنم و خود به نظاره خود بنشینم. او میگوید اتوبیوگرافی باید زندگی بخش و انرژی دهنده باشد و به همین خاطر هرگز نباید دست به تئوریزه کردن کارها و رفتارهایی که در گذشته داشته ایم بزنیم. این نحوه برخورد باعث میشود که ما تاریخ را مومیایی کنیم و روح زندگی و شادابی را از آن بگیریم.

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه