بازگشت به خانه

چهارشنبه 16 فروردين 1391 ـ  4 آوريل 2011

 

پیشرفت علمی ایران، افسانه یا واقعیت

مجید محمدی

چند سالی است در ایام نوروز و 22 بهمن هنگامی که مقامات جمهوری اسلامی می خواهند از دستاوردهای حکومت خود سخن بگویند، به سراغ موضوع پیشرفت حیرت انگیز علمی کشور در دهه هشتاد خورشیدی هم می روند. آمارهایی نیز از رشد بی سابقه مقالات علمی داده می شود. این ادعا تا چه حد به واقعیت نزدیک است؟

به پنج دلیل این موضوع نیز همانند "مشارکت بی سابقه و دشمن شکن مردم در انتخابات"، "قدرت نظامی جمهوری اسلامی تا حد ساخت ناو هواپیمابر و ارسال کشتی به آبهای ساحلی ایالات متحده"، "رشد اقتصادی 10 درصدی"، "ایجاد آزاد ترین و دمکراتیک ترین کشور دنیا در ایران" و "پیروی همه مسلمانان جهان از رهبر کشور و الگوی جمهوری اسلامی" محل تردید است.

 

مراکز تولید علم یا باشگاه مداحان

رضا منصوری، از فیزیکدانان ایرانی و استاد دانشگاه صنعتی شریف، در انتقاد از وضعیت دانشگاه های ایران می نویسد: "راه باز است برای اینکه مدّاحان و بادمجان دور قاب چین ها بدون کمترین تخصص دانشگاهی به معنی مدرن آن به سمت های عالی دانشگاهی برسند و دانشگاه را به باشگاه مداحان تبدیل کنند." (وبلاگ نویسنده، 22 بهمن 1390)

اما رئیس جمهور و رهبری نظام ایران را مهد علم و دانش می خوانند و آن را فراتر از همه کشورها از حیث رشد علمی قرار می دهند: "رشد علمی ایران سریعترین رشد علمی در دنیا بوده است... بر اساس سند چشم انداز ما باید در سال 1404، به رتبه اول علمی منطقه دست پیدا می کردیم اما اکنون، سالها زودتر از پیش بینی ها به این رتبه رسیده ایم." (آیت الله علی خامنه ای، کیهان، 13 بهمن 1390)؛ "طی پنج سال در برنامه چهارم تعداد مقالات علمی ثبت شده در مراجع جهانی از مرز 34 هزار و 800 مقاله عبور کرد... در بخش نانوتکنولوژی در حالی که امروز رتبه دوازدهم در دنیا را داریم، شش سال پیش رتبه سی و هفتم را داشتیم. در این بخش در حالی که در منطقه رتبه ششم را داشتیم، امروز با تلاش دانشمندان رتبه اول را دارا هستیم... در بخش بیوتکنولوژی نیز از رتبه سی و سوم در جهان به رتبه ۱۴ ارتقا یافتیم. در این بخش در منطقه رتبه اول را دارا هستیم... در بخش پزشکی به مرتبه ای رسیده ایم که بسیاری از داروهای پیچیده را متخصصین ما در ایران می سازند و حتی بخشی از آن را صادر می کنند." (محمود احمدی نژاد، ایسنا، 22 بهمن 1390)

سخن کدام طرف را باور کنیم؟ یکی از دانشگاهیان را که سه دهه است در مورد رشد علمی کشور تحقیق می کند و کتابی در این زمینه منتشر کرده یا مقامات سیاسی را؟ اگر این علم و دانش در دانشگاه هایی که به "باشگاه مداحان" تبدیل شده تولید نمی شود، در کجا تولید می شود؟

 

اختراعات

اگر ادعای مقامات در مورد تعداد مقالات منتشره صحیح باشد، تعداد مقالات منتشره در مجلات علمی، که مهمترین مستند مقامات جمهوری اسلامی برای ادعای پیشرف علمی است، فقط یکی از چند ملاک اصلی برای این امر است. ملاک های دیگر عبارتند از میزان ثبت اختراعات، سرانه بودجه پژوهشی (که در ایران یک بیستم کشورهای صنعتی پیشرفته است)، سهم بودجه پژوهش در تولید ناخالص ملی، تعداد پژوهشگران حرفه ای، سهم دانشجویان دکترا در جمعیت دانشجویی و بودجه های بخش های تحقیق و توسعه در شرکت های بزرگ تولیدی.

به عنوان نمونه نگاهی به آمار ثبت اختراعات در جمهوری اسلامی بیندازیم.

بنا به گفته معاون علمی و فناوری رییس جمهور "تا پایان سال 84، شش هزار اختراع در کشور به ثبت رسیده بود و این رقم تا پایان سال 89 به بیش از 35 هزار اختراع رسید. این ارقام نشان می دهد که تعداد اختراعات درکشور حدود 6 برابر افزایش یافته است."

معاون آقای احمدی نژاد که رییس بنیاد ملی نخبگان نیز هست برای شوکه نشدن مخاطبان بلافاصله روش ثبت را می گوید: "در سال های گذشته اختراع از لحاظ علمی بررسی و تایید نمی شد و به ثبت می رسید." (نسرین سلطانخواه، روابط عمومی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، 26 آذر 1390)

برنامه دولت احمدی نژاد از ابتدای کار این بوده که دستاورد این دولت را با دستاوردهای تاریخ کشور مقایسه کند: "کل مسکن هایی که از ابتدای تاریخ تاکنون در کشور ساخته شده اند 18 میلیون و 500 هزار واحد است در حالی که در 2 سال گذشته 2 میلیون و 600 هزار واحد مسکونی در کشور ساخته شده است." (رحیمی، معاون رئیس دولت، تابناک، 27 آذر 1390) در آمارهای مربوط به تحولات علمی نیز از همین الگو پیروی شده است.

 

افول کتاب در 'قله پیشرفت علمی' منطقه

سرانه مطالعه در سال 1387 دو دقیقه در روز بوده است (علی اکبر اشعری، مشاور فرهنگی رئیس دولت، خبر آنلاین، 18 اسفند 1387) اما دو سال بعد دبیر کل کتابخانه های عمومی کشور مدعی می شود که این رقم نه برابر شده و به 18 دقیقه در سال 1390 ارتقا یافته است، (منصور واعظی، ایسنا، 8 مهر 1389) چیزی نزدیک به سرانه مطالعه در ایالات متحده آمریکا.

اما آمار کتاب ها با این امر نمی خواند. تعداد کل کتاب هایی که هر سال به بازار عرضه شده روندی نزولی داشته و این روند در پنج سال گذشته کاهشی چشمگیر را نشان می دهد. در سال ۱۳۸۵ از حدود ۵۳ هزار و ۵۰۰ عنوان نزدیک به ۲۲۸ میلیون و ۶۰۰ هزار نسخه کتاب وارد بازار شده است. در سال ۸۹ با آن که تعداد عنوان ها ده هزار افزایش داشته اما مجموع کتاب هایی که منتشر شده ۳۰ میلیون نسخه کمتر شده است.

به عبارت دیگر به رغم افزایش قابل توجه عنوان های جدید حجم متونی که برای مطالعه در اختیار شهروندان قرار گرفته، کمتر شده است. تعداد متوسط صفحه های یک کتاب نیز از 252 به 235 صفحه در سال 90 تنزل پیدا کرده است. آمار خانه کتاب حکایت از آن دارد که تیراژ متوسط کتاب که ده سال پیش 5 هزار و 234 نسخه بوده در روند کاهشی منظم در سال 1390 به 2992 نسخه رسیده است. در سال 1390 حدود 100 کتاب فروشی نیز تعطیل شده است. در کدام جامعه با پیشرفت علمی متوازن و پایدار کتابفروشی ها تعطیل، از میزان تولید کتاب کاسته و آثار نویسندگان سانسور می شود؟

 

فرار مغزها

دولت آقای احمدی نژاد با دست و دلبازی نیروهای متخصص کشور را به حراج گذاشته است. این دولت همه انگیزه ها و راه ها را برای فرار مغزها از کشور فراهم کرده است. "آمارها نشان می دهند که سالانه رقمی بالغ بر 50 میلیارد دلار سرمایه انسانی از ایران خارج می شود." (علیرضا سلیمی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، خانه ملت، 24 مرداد 1390) کشوری که بر بنیادهای علمی خود سرمایه گذاری می کند و علو و دانش در آن رونق دارد، متخصصان و دانشمندانش برای خروج از کشور با یکدیگر مسابقه نمی گذارند.

پیشرفت علمی در خلاء اتفاق نمی افتد. پیشرفت علمی محصول جامعه علمی باز و پویاست. اگر چنین جامعه ای در داخل کشور شکل نگرفته (شکل گیری آن ده ها سال طول می کشد) تا به جای دفع جذب کند، پیشرفت ادعایی تهی و تبلیغاتی است.

 

دم خروس و قسم حضرت عباس

چند واقعیت پیشرفت متوازن و پایدار تکنولوژیک و علمی کشور را به شدت زیر علامت سوال قرار می دهد. نخست تحقیق و توسعه در حوزه صنایع نفت و انرژی است که به واسطه تحریم ها به شدت آسیب دیده اند. اگر کشوری در حال پیشرفت علمی باشد، رفتن شرکت های خارجی نباید کلیدی ترین بخش صنعتی آن را دچار وقفه یا آسیب سازد. تولید نفت ایران در سال های اخیر رو به کاهش بوده و ایران در بهره برداری از ذخایر مشترک با دیگر کشورها تاخیر دارد.

قلمرو دوم، بخش کشاورزی است که هم اشتغال ایجاد و هم ابتدایی ترین نیازهای کشور را رفع می کند. در دوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد واردات مواد غذایی کشور افزایش یافته است. کشوری که دارد "قله های پیشرفت علمی" را طی می کند نباید در عین ادعای خودکفایی گندم سالانه میلیون ها تن گندم وارد کند و نام آن را خودکفایی بگذارد: "در سال های بعد از خودکفایی گندم [در دولت خاتمی] جمعا 11 میلیون تن واردات داشتیم و امسال مجددا با تولید 14 میلیون تن و خرید 11 میلیون تن گندم توسط دولت به خودکفایی در تولید گندم رسیده ایم." (وزیر جهاد کشاورزی، آفتاب، 9 مهر 1389) از سال 1384، میزان و ارزش واردات گوشت قرمز روند افزایشی به خود گرفته است (الف، 2 آبان 1390) در سال 1389 نسبت به سال پیش از آن، سهم واردات محصولات کشاورزی از کل واردات کالایی ایران از 9.5 درصد به 14.5 درصد و در زمینه مواد غذایی از 7.6 درصد به 12.5 درصد افزایش یافت. (پایگاه اطلاع رسانی دولت، 1 اسفند 1390)

قلمرو سوم صنایع هوایی است. اگر پیشرفت علمی و فنی کشور واقعیت دارد و ایران دارد ماهواره و سفینه فضایی تولید می کند، چرا یک هواپیمای مسافربری در کشور ساخته نشده و گفته می شود که تحریم ها و کهنه شدن هواپیماها دلیل اصلی چند سانحه هوایی در طول سال است؟

 

***

چهار نکته را می توان از عدم تطابق ادعاها و واقعیات فوق نتیجه گرفت.

اول آن که نسبت مستقیمی میان افزایش این مدعاها و کاهش مشروعیت و محبوبیت رهبران سیاسی وجود دارد.

دوم آن که عرصه های مورد تاکید حاکمان در پیشرفت علمی عمدتا دور از مراکز دانشگاهی و در زمینه هایی است که ربطی به تحولات در سطح جامعه و زندگی مردم ندارد و مردم عادی تاثیر آن را نمی بینند.

سوم آن که احتمالا در مواردی واردات سلاح و کار کارشناسان روسی و چینی و کره ای، فعالیت علمی جا زده می شود. ظاهرا این کشورها تبلیغات دولتی جمهوری اسلامی را نیز به عنوان بخشی از معامله پذیرفته اند.

و چهارم، در حالی که عامل پیشرفت علمی بسیجیان معرفی می شوند (براساس مشاهدات شخصی نویسنده در دوره پنج ساله تدریس در دانشگاه های ایران قبل از اخراج) بخش بزرگی از این افراد سطح علمی چندان بالایی ندارند و بعید است که با اتکا به آنها بتوان به پیشرفت علمی قابل توجهی دست یافت.

http://www.bbc.co.uk/blogs/persian/viewpoints/2012/03/post-94.html

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه