بازگشت به خانه

چهارشنبه 24 اسفند 1390 ـ  14 مارس 2011

 

حکایتِ رفقای نمکدان ‌شکن لبنانی و فلسطینی!

فرهاد جعفری

پنج‌سال پیش بود که در یادداشتی درباره‌ی «حزب‌اله لبنان و سرکرده»‌اش، خطاب به حاکمان نوشتم که: زمانِ اینکه ایران، این گروه را وجه‌المصالحه‌ی تفاهم خود با غرب قرار دهد و آن را «به‌سودِ منافع ملی ایران» به فروش برساند فرارسیده است. وگرنه؛ دیری نخواهد پائید که این گروه، بنابه ماهیت «عرب»ی‌اش؛ و برخلاف تصور حاکمان شیعه‌ی ایران، «عربیت» را به «شیعه‌گری»‌اش ترجیح خواهد داد و علی‌رغم تمام کمک‌های هنگفتی که «از جیب مردم بی‌پناه ایران» دریافت کرده، «رودرروی ایران و منافع ملی ایران» (و حتا رودرروی الیگارشی طایفه‌سالاری مذهبی) خواهد ایستاد و انتظاراتِ حاکمان ایران را برآورده نخواهد کرد. [حال] اغلب سایت‌های حکومتی (و حتا سایت‌های اپوزیسیون ‌نمایی مثل سایت «ایران امروز» و...) سخنان اخیر سرکرده‌ی این گروه را منتشر کرده‌اند اما به‌نحوی آن را ادیت کرده‌اند که «جهت‌گیری ضدایرانی» این سخنان به روئیت مردم ایران نرسد.

اما «کامل‌ترین نسخه از سخنان شیخ حسن نصراله» که واجد این «جهت‌گیری ضدایرانی» (و حتا «ضد جمهوری اسلامی)ست؛ توسط سایت «العالم» گزارش شده [که به‌گمانم ناشی از «ذوق‌زدگی این سایت عربی» از اظهارات اخیر این این «برادر عرب» خود است].

بخوانید (جملات بعد از «اسلش [/]» از من است که در تداوم منطقی این سخنان فرض شده است):

[حمایتی که «ایران» از آغاز به مقاومت ارایه می دهد؛ «افتخاری برای جمهوری اسلامی ایران» است / اما برای حزب‌اله لبنان، ضرورتاً چنین نیست]!

[این مقاومت «لبنان» است که بزرگترین و مهمترین «پیروزی عربی» را بر اسرائیل محقق ساخت / نه بزرگ‌ترین «پیروزی اسلامی» را بر اسرائیل] !

[از «مسئولان ایرانی» که «هزینه‌های سنگینی» را برای «حمایت از فلسطین و لبنان» می‌پردازند، قدردانی و تشکر می‌کنیم / حمایت آنها از ما، فقط برای آنان «هزینه» داشته است اما برای «ما اعراب»، تماماً «نفع» بوده است] !

[در مقابل این حمایت، «هیچگونه دیکته‌ای از سوی ایران» وجود نداشته است / و نخواهد داشت یا نمی‌تواند وجود داشته باشد] !

[هنگام دولت نبیه بری، این موضوع روی میز گفت‌و‌گو مطرح شد. من از آنها خواستم که «یک نمونه» بیاورند که «حزب‌اله اقدامی را برای خدمت به منافع جمهوری اسلامی» انجام داده است. اما «حتی یک‌نفر نیز نتوانست مثالی بیاورد» / حزب‌اله «هیچ اقدامی» در جهت منافع جمهوری اسلامی انجام نداده و نخواهد داد، و ابزار دست آنان نیست بلکه جمهوری اسلامی را به وسیله‌ی خود تبدیل و از حاکمان آن به‌سود «اعراب» استفاده کرده است]

[نیم‌ساعت بعد؛ یک‌نفر موضوع گروگان‌ها را مطرح کرد. که آن‌هم مساله‌ای «مربوط به بازداشت‌شدگان لبنانی» بود، و «هیچ ارتباطی با ایران و منافع این کشور نداشت» / بازهم پای «اعراب و منافع اعراب» در میان بود که حزب‌اله وادرد عمل شد نه منافع ایرانیان و ایران] !

[از گفت‌وگوهای آن زمان تا امروز،؛ هرکدام از «لبنانی‌های دوست و یا ناراضی» که دلیلی دارد که حزب‌اله «به‌نفع جمهوری اسلامی ایران» کاری انجام داده، ما را مطلع کند / اما مطمئن باشید که موفق نخواهد شد چون اگرچه جمهوری اسلامی چنین تصور می‌کرده، اما درعمل؛ ما صرفاً «نفع اعراب» را درنظر داشته‌ایم] !

 

و از همه‌ جالب‌تر و البته به گمانم دردناک‌تر برای «رهبران و استراتژیست‌های باهوش جمهوری اسلامی!» این جمله‌ی شیخ عرب است: [«حتی» در ارتباط با تحولات آینده در منطقه، این تحلیل وجود دارد که اگر اسرائیل تأسیسات هسته‌ای ایران را هدف قرار دهد، چه اتفاقی می‌افتد. من به شما می‌گویم که در آن روز که بعید می‌دانم اتفاق بیفتد، رهبری ایران از حزب‌اله هیچ چیزی نخواهد خواست. ولی تأکید می‌کنم که در آن روز «این ما هستیم» که باید بنشینم و فکر کنیم و تصمیم بگیریم که چه می‌کنیم / که «حتا» در آینده هم تضمین می‌دهیم قدمی به نفع ایران برنداشته و احتمالاً تصمیم بگیریم که مانند گذشته، «منافع اعراب» را درنظر بگیریم نه منافع ایرانیان را ]!

 

به‌گمانم هر مخاطبی با هراندازه دانش متن‌شناسی،  به‌خوبی قادر به «درکِ جهت‌گیری اصلی سخنان سرکرده‌ی حزب‌اله لبنان» باشد و حتا خوش‌بین‌ترین‌ خوانندگان هم قادر به درک این نکته که در پس سخنان سرکرده‌ی این گروه، چه حقیقت تلخی نهفته است.

و دقیقاً به‌همین‌جهت است که «تقریباً هیچ‌یک از سایت‌های حکومتی» و «غیرحکومتی اپوزیسیون‌نما»؛ متن اصلی سخنان وی را منتشر نکرده و «نسخه‌ی اصلاح‌شده»‌ای را مخابره کردند که بسیاری از این گزاره‌ها را در خود نداشت [آن‌چنان‌که حتا خود «العالم/ نسخه‌ی فارسی» نیز پس از مدتی، «نسخه‌ی ادیت شده» را جایگزین متن اولیه‌ی خود کرد!].

بااین‌حال؛ برخی سایت‌های حکومتی (از جمله «عصر امروز»،) گویا فرصت نکردند خبر اولیه‌ی العالم را چنان اصلاح کنند که «جهت‌گیری ضد ایرانی سخنان نصراله» به سمع و نظر ایرانیان نرسد.

خودتان ببینید و مقایسه کنید:

ـ لینک این خبر در سایت صراط نیوز (پوزیسیون)

ـ لینک این خبر در سایت  ایران امروز (اپوزیسیون!)

ـ لینک این خبر در سایت عصر امروز (پوزیسیون)

 

حاشیه:

1) مهری که به پول و رانت خریده شود؛ چندان که «خریدار» تصور می‌کند بادوام نیست و هرلحظه احتمال گسلیدن آن هست. همین‌که ستاره‌ی اقبال خریدار قبلی فروبنشیند و «خریدار مقبول‌تری» پیدا شود!

2) واقعیت این است که: آقای نصراله هم به‌مانند بسیاری از آنان که تاهمین چندی ‌پیش، چه در داخل و چه در خارج (به‌اصطلاح خودشان:) «بر سر سفره‌ی نظام نشسته بودند و به‌نحو سیری‌ناپذیری می‌خوردند اما به وقتش نمکدان نظام را شکستند!»؛ با استشمام رایحه‌ی «تغییرات بنیادین در منطقه و ایران»، درحال «پاک‌کردنِ گردِ "ولایت‌مداری شیعی" از دامان خود» است. با این تفاوت که اظهارات وی، کمی «مودبانه‌تر و دیپلماتیک‌تر» از «نامه‌های سرگشاده و پنهانی این و آن در داخل» بیان می‌شود.

3) آقای نصراله؛ از مدت‌ها پیش رویکرد سیاسی خود و جریان متبوعش را عوض کرده و از «دادن خدمات به الیگارشی صنفی ‌- خانوادگی در ایران» انصراف داده بود!

کافی‌ست این دو کلمه را گوگل کنید: «نصراله + کمپانی‌های نفتی». تا اگر به نسخه‌ی کامل و دقیقی از «اظهارات چند‌ماهِ پیش رهبر انقلابی و سازش‌ناپذیر شیعیان لبنان!» در خصوص «دعوت از کمپانی‌های نفتی برای ورود به لبنان» و «تضمین امنیت منافع کمپانی‌های نفتی توسط حزب‌اله لبنان!» دست یافتید؛ آنگاه به تجزیه و تحلیل گزاره‌هایش بنشینید.=ج

4) «شیخ حسن نصراله» با سخنان اخیر خود که چندروز پس از اظهارات بالا ادا شد (درخصوص دست‌نداشتن حزب تحتِ امرش در ترورهای هند و تایلند و ...) به‌ویژه تاکید معنادار بر اینکه «اگر بخواهیم از سرائیل انتقام بگیریم؛ انتقام خون مغنیه را خواهیم گرفت»؛ هم نافش را بیش از پیش از «الیگارشی روحانیون در ایران» جدا کرد و هم بر «ماهیت عربی این گروه» (نه شیعه‌بودنش، نه تبعیت و فرمانبرداری از جمهوری اسلامی) مجدداً صحه گذاشت.

.

.

اما از «شیخ حسن نصراله» که بگذریم؛ نوبت به «حماس» می‌رسد. که البته، از مدت‌ها پیش ارتباط خود با «الیگارشی روحانیون و روحانی زادگان» را کمرنگ کرده و آشکارا، به سمت مصر و غرب متمایل شده بود.

پس از اظهاراتِ ضد سوریِ چندروز پیش «اسماعیل هنیه» که همچون سطل آب سردی بر پیکر ملتهب «بشار اسد» (و البته که متحدانش در تهران) بود؛ اکنون دو تن دیگر از چهره‌های برجسته‌ی حماس؛ بر پیکر ملتهب «الیگارشی روحانیون و روحانی‌زادگان در ایران» نیز آبی به همان سردی پاشیدند!

همین اواخر؛ آنان درباره‌ی «امکان مداخله حماس در جنگ احتمالی میان ایران و اسرائیل» چنین اظهاراتی داشته‌اند:

«محمود زهار»، مقام شماره دو حماس در نوار غزه، در مصاحبه با خبرنگار «بی.بی.سی فارسی»: [حماس بخشی از درگیری‌های منطقه‌ای نیست. ما اینجا هستیم که «از خودمان» علیه اسرائیلی‌ها دفاع کنیم. اگر اسرائیل «به ما» حمله کند، ما هم واکنش نشان خواهیم داد. اگر «به ما» حمله نشود؛ ما هم خود را درگیر نخواهیم کرد»] !

«صلاح البردویل»، از اعضای دفتر سیاسی حماس نیز در مصاحبه با «گاردین»: [اگر جنگی بین دو قدرت باشد، حماس بخشی از این جنگ نخواهد بود. حماس بخشی از یک اتحاد نظامی در منطقه نیست. استراتژی ما این است که از «حقوق خود» دفاع کنیم]!

.

.

به‌نظر می‌رسد که برخلاف رویاهای شیرین حاکمان ایران:

نه‌تنها هیچ ملت و کشوری در منطقه از «نظم ناعادلانه و الیگارشیک در ایران» الگو نگرفته و نخواهد گرفت؛ بلکه حتا اندک متحدین سیاسی آن نیز که «دوستی و مهرشان با پول خریده می‌شد»؛ درحالِ «پشت‌کردن به ایدئولوژی اسلام سیاسی» و «برخاستن از سر سفره‌ی پربرکتِ جمهوری اسلامی» و «شکستن‌نمک‌دان‌هایش» هستند!

 

عبرت‌آموز اینکه:

اینان همگی؛ همان «اعراب»(اعراب غیرایرانی)ی هستند که در سه‌دهه‌ی گذشته، از «ما ایرانیان» خودی‌تر دانسته می‌شدند و بر ما ایرانیان ترجیح و برتری داشتند. «ما ایرانیان» در کشور خود (اعم از «عرب» و ترک و بلوچ و فارس و شیعه و سنی و ...) «غیرخودی» و «بیگانه» و «دشمن» بودیم؛ اما اعراب غیرایرانی، «خودی» و «دوست» شمرده می‌شدند!

 

غافل از اینکه:

«هیچ عربی /عرب غیرایرانی» (حتا شیعه)، حتا «برای یک‌لحظه»؛ «هیچ عرب دیگر» را به «هیچ ایرانی» نخواهد فروخت. درحالی‌که بسیار «عرب‌های ایرانی»، جان‌شان را به‌خاطر این سرزمین در کف دست گذاشتند و چه بسیار که به‌خاطرش جانفشانی کردند اما بازهم، به‌دلیل آنکه در ذیل نگره‌ی مورد پسند حاکمان نگنجیدند (و نمی‌گنجند)؛ «غیرخودی» دانسته شدند (و می‌شوند).

افسوس!

http://www.goftamgoft.com/?Pn=view&id=1030

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه