بازگشت به خانه

چهارشنبه 12 بهمن 1390 ـ  1 فوريه 2011

 

گفتگوی کامبيز حسينی با شيطان رجيم در برنامهء پارازيت صدای امريکا

سلام

من کامبیز حسینی هستم و این برنامه پارازیت. برنامه ای از طرف غنچه های سابق بهشت که اینک به زمین رانده شده اند. برای شما که همه خبرها براتون خبر بده.

خب مهمان این هفته شما شیطان رجیم هست. آقای رجیم ساکن دوزخ. ایشان الان رهبر ناراضیان کاینات است که در راه مخالفت با خدا یه عالمه فعالیت سیاسی کرده. این مصاحبه به مناسبت نامزد شدن آقای رجیم برای مقام خداوندی است. آقای رجیم در هشت دقیقه آینده به پرسش های شما جواب می دهد. این شما و این هم اولین سوال ما.

 

آقای رجیم، شما سالها از نزدیکان پروردگار بودید. چطور شد که یهو عطای کاینات را به لقاش بخشیدید؟ توی این فاصله چی کار می کردید؟

خب بله. ما آن دوره انتقادات اصولی داشتیم که مطرح کردیم. دیدید که نتیجه این شد که آن برخورد خشن صورت بگیرد. البته ما بنا به فرمایش مقام معظم رهبری، و به خاطر مصالح نظام کاینات سکوت اختیار کردیم. شما شاهدید که این ها مرتب مقاله چاپ کردند و هجمه سنگین، در عوض ما حتا یک صفحه علیه آقای باریتعالی منتشر نکردیم. تمرکز خودمان را قرار دادیم روی مسایل فرهنگی و آگاهسازی بندگان.

چی شد تصمیم گرفتید کاندید بشید؟

من شخصا هیچ علاقه ای برای وارد شدن به عرصه سیاسی نداشتم. ولی در دیدار هایی که با شخصیت و گروه ها داشتیم، آن ها استدالال می کردند که وضعیت عالم هستی بحرانی است، لذا من این دغدغه دوستان را با مقام معظم رهبری مطرح کردم. شرایط خودم را به عرض شان رساندم. ایشان التفات شدیدی داشتند، بنده هم دیدم در این شرایط تکلیف است که در عرصه ظاهر شویم.

مخالفین شما می گویند که شما می خواهید انسان ها را به سمت فساد هدایت کنید و اخلاق را به ابتذال بکشانید، و خلاصه از این چیزها. این هایی که گفته می شه راسّه؟

وقتی من می گویم به بندگان آزادی بدهیم، اجازه بدهیم وجودشان را خودشان انتخاب کنند، سرزمین تولدشان را، زمانش را، پدر و مادر، و قس علی هذا، آیا این اشاعه بی بندو باری است؟ ملت آزادی می خواهد. از این همه دروغ خسته شده. مدعی می شوند که از بندگان پیمان الست گرفته اند. پس چرا اسنادش منتشر نمی شود؟

پس شما هدفتان این نیست که ملت همه لخت بشوند بریزند تو خیابان ها؟

به ما مربوط نيست كه مردم ما چه بپوشند. مگر مشكل جهان تار موي جوانان است؟ ببینید پروردگار به جای کارهای زیربنایی، به چه کارهایی مشغول شده است؟ حجاب بندگان شده دغدغه اصلی کاینات.

نمی توان منکر شد که کار زیربنایی در این چند سال انجام نگرفته. پس بالاخره این همه زمین و آسمان و دریا از کجا آمده؟

خود آقای پروردگار مگر مکرر در شعارهای تبلیغاتی اش نمی گوید که هر چه آفریده به خاطر انسان بوده؟ خب اگر این طور است، این بریز و بپاش در اموال بیت المال برای چه؟ مثلا این بودجه کلانی که تخصیص داده شده به آسمان ها. خب این همه آسمان، این چه ضرورتی دارد؟ این همه ستاره و کهکشان که چه بشود؟ این ها هدر دادن سرمایه ملی است!

یعنی شما می گید این ها به خاطر ضعف کار کارشناسیه؟

خداوند خودش باید کارشناس ارشد باشد. برنامه ریزی یعنی تخصیص درست منابع به نیازها. حالا شما نگاه بفرمایید، آقای باریتعالی چگونه عمل کرده است؟ منابع آب را در نظر بگیرد، یک جا سیل است، جای دیگر خشکسالی. این رویه باید اصلاح بشود.

خب این را چه کارش باید کرد؟

شایسته سالاری اگر حاکم بشود، نتیجه این نمی شد. من علاقه مند نیستم اسم ببرم ولی همین آقای مسیح. ببینید پسران آقای باریتعالی چه می کنند؟ کسی که تازه به دنیا آمده، آمدند با امکانات ویژه الهی، برای ایشان امکان تکلم فراهم کردند. بعد هم مناصب عالی کاینات را می سپرند به یک کودک. این شایسته سالاریه؟

نه آقا. ما غلط بکنیم. ولی حالا از شوخی گذشته، شما خودتان چه تصمیمی برای کابینه دارید؟

 دولت کاینات را ما مصممیم که کوچک کنیم. این همه بروکراسی عظیم برای چه؟ شما ببینید، برای هر نفر دو تا فرشته گذاشته اند که کارهاشان ثبت بشود. خب این می تواند مکانیزه بشود، دیجیتال بشود. کلی در نیروی انسانی و سرمایه ملی صرفه جویی صورت بگیرد. فرشته ها هم می توانند خدمات جدیدی ارایه بدهند. الان برای مثال همین سیستم اجابت دعا. ببینید نیرو کم دارند. چه حجمی از دعاها، این ها بی پاسخ مانده.

منظور من این بود که ترکیب کابینه شما چه جوری خواهد بود؟

شعار اصلی ما در انتخابات، جوانگرایی است. ما می خواهیم یک روحیه تازه و بانَشاط در دولت کاینات بدمیم. الان نگاه بکنید به مناصب کلیدی دولت. مسوول ارتباطات و الهامات الان ده ها هزار سال است که عوض نشده. مسوول روادید جهان آخرت، همینطور. خب چه اشکال دارد که فرصت برای جوانان مهیا شود؟

خیلی کوتاه خواهش می کنم از برنامه های اقتصادی تان بگید.

هدف ما باید کم کردن میزان مداخله خدا در امور اقتصادی باشد. شما ملاحظه بکنید، در قضیه پرونده قارون این خدای فعلی چه برخوردی کرد؟ بدون تشکیل دادگاه، یک پرونده سازی راه انداختند و جار و جنجال در این جراید زنجیره ای خودشان، و آبروی یک بنده خیر و کارآفرین را بی خود و بی جهت ریختند. سرمایه گذاری را این طوری ما ناامن نکنیم.

اولین برنامه شما در اصلاح امور عالم هستی چیه؟

 یکی از اولیت های ما تفکیک مسایل قضا از مسایل اجرایی کاینات است. شما ببینید، همین الان پروردگار و دار دسته شان، خودشان قانون وضع می کنند، خودشان قضاوت می کنند، و خودشان هم این احکام را اجرایی می کنند. ریشه فساد کنونی به نظر من همین است.

بی رودرواسی، شما مدیریت کاینات را چطور ارزیابی می کنید؟

بخواهم خیلی روشن صحبت کنم باید بگویم که اصلا مدیریتی در کار نیست. واقعیت این است که این ها امور اجرایی جهان را کاملا رها کرده اند. شما سنتان قد نمی دهد، ولی گمانم اواخر قرن نوزده یک آقایی در آلمان مدعی شد که خداوند مرده است. این شایعه خیلی سریع فراگیر شد. حق هم دارند تردید کنند. شما نگاه کنید این همه دعای بی جواب، این همه معضلات، گرفتاری ها، سیل، زلزله، کشته شدن بی گناهان، مظلومان، زنان، کودکان. الان 1400 سال است که ما مدیریت روشنی از جانب خدا نمی بینیم چه برسد به مدیریت کارآمد. نظر شخصی من را بخواهید، قبلا هم این ها هیچ حرکتی نمی کرده اند. من شک دارم که داستان معجزاتی که عنوان می کنند واقعی باشد. این ها را فقط خودشان در جرایدشان منتشر کرده اند. شما در اسناد تاریخی شواهد مداخلات را نمی بینید. من این وعده را می دهم که این رویه را عوض خواهم کرد. ملت باید حضور مداوم مدیریت خدا را از نزدیک شاهد باشند. معجزات را مداوم ببینند، لمس کنند. عذاب ها باید روشن باشد، گزارشات منظم تر ارایه بشود. حتا سفر های کهکشانی را ما پیشنهاد کردیم. این طوری شخص خداوند درجریان امور هر سیاره قرار می گیرد. از پروژه ها بازدید می کند. دیدار های مردمی. نه که بشینند پشت اسکرین شان، امور خصوصی ملت را تماشا کنند، تجسس کنند وعیب بگیرند. خب شاید یکی خوشش نیاید.

 آزادی بیان را در دولت فعلی چطور می بینید؟ آیا به انتقادات اصلا توجهی می شه؟ نمی شه؟

یک عده ای علاقه مند هستند که فقط از آن ها تعریف و تمجید بشود. تحمل هیچ گونه انتقادی را ندارند. الان مدتی است بخش نامه کرده اند که روزی 5 نوبت از آن ها تشکر شود. رابطه خودشان با ملت را یک نوع ارباب و بنده تعریف کرده اند که هرچه می گویند ملت تسلیم شود. مگر نعوذبالله جای مقام معظم رهبری نشسته اند که هرچه می گویند همان باشد. من از ابتدا مخالف یک رابطه قیم مآبانه بودم. خدا باید خدمتگزار بندگان باشد. ملت باید بتواند بدون لکنت زبان از خدای خودش انتقاد بکند.

حالا اگر کسی انتقادی داشته باشه، چی به سرش میاد؟

عرض می کنم. از ابتدا به جای اینکه یک سیاست اقناعی صورت بگیرد، با مخالفان برخوردهای قهری اتخاذ کردند. ببینید چقدر عذاب نازل شده، آن هم مثلا به خاطر یک شتر یا حتا یک سیب. اینه مهرورزی با بندگان؟ این همه شعارهای سیاست رحمانی که گوش فلک را کر کرده بود چه شد؟

خب حالا خود شما اگر رای بیارید، خداوکیلی با مخالفانتان چه جوری تا می کنید؟

نگاه ما به مسایل عبادی، همراه با تساهل و تسامح است. به نظر من این نگاه سخت گیرانه حاکمیت باید حذف شود. اگر کسی، برای مثال عرض می کنم، بت می پرستد، مشخص است که یک معنای متعالی پشت این می بیند و آن را می ستاید. خب کاینات چرا باید این را براند؟ ما این روحیه پرخاشگرانه را باید عوض کنیم. خود بنده از اول با شعار جهان برای همه جهانیان آمدم. به نظر من کسی که مسولیت امور هستی را متقبل می شود، نمی تواند خودی و غیرخودی قایل شود. بالاخره کافران به همان اندازه از جهان حق دارند که مومنان.

شما معتقدید که که خداوند ارزشی برای بندگان قایل نیست. ولی از خود ایشان نقل قول شده که انسان اشرف مخلوقات است. خب الان این چه جوری می شه یعنی؟

ببینید، این ها هیچ اعتقادی به رای مردم ندارند. کدام یک از پیامبران را دیده اید که به رای مردم انتخاب شود؟ این ها به خیالشان مالک جان و مال و ناموس بندگانند. مستقیم و غیر مستقیم این اعتقاد را مطرح کرده اند. همین نگاه قیم مآبانه است که تحمل کوچکترین نافرمانی را ندارد. فورا حکم ارتداد می برند و معترضین را به اعدام محکوم می کنند. این خشونت از همین جا ناشی می شود، این همه عذاب، اعدام و قطع دست و سنگسار..

بعضیا می گن که آقا این عذاب و سنگسار و این ها را خدا نگفته. یک گروهی از روحانیون خودسر، این ها از خودشان نسبت دروغ داده اند به خدا. نظر شما چیه؟

نمی شود که از خودشان صلب مسوولیت بکنند. مگر یک اندیشه از تبعات عملی اش منفک است؟ حالا به فرض این طور هم باشد، خب اگر خداوند قلبا رضایت ندارند، چرا تکذیب نمی کنند؟

خب اینطوری که باید یک کتاب هم فقط برای تکذیب ها بنویسند که.

حالا خوب شد اشاره کردید. همین کتابی هم که منتشر شده، الان دانشگاه آکسفور در وبسایتش موجود است، نشان داده که 80 در صد مطالبش از کتاب های قبلی کپی شده. آن هم بدون ذکر ماخذ.

محتویاتش چطور؟ اون را چطور ارزیابی می کنید؟

بگذارید با یک مثالی من سوالتان را جواب بدهم. توی گزارشات شان، آقایان مدعی شده اند که انسان را این ها با گل و از دو تا نمونه اولیه تولید انبوه کرده اند. اما یک محققی در انگلستان نشان داده است که اتفاقا انسان یک مدل جدیدتر از میمون است. من شخصا این پرونده را مطالعه کرده ام. هر خدای دیگری این طوری پرونده اش رسوا می شد، تا به حال استعفا داده بود. اما می بیند اکه این ها حتا از مواضع شان کوتاه نمی آیند.

شما در تبلیغاتتان شعارها و وعده های بسیاری دادید. مثل طرح اصلاح مالیاتی یا به قول خودتان طرح خمسِ خمس، یا وعده افزایش سن تکلیف. اما این طرح مشهور به 50 تایی، آقا خداییش این چقدر عملیه؟

تیم بنده یک کار کارشناسی مفصل انجام داده است. شما به ضرایب جینی سن نگاه کنید. یک اختلاف طبقاتی شدید الان وجود دارد. از یک طرف می بینید کسانی در کابینه خدا وجود دارند که 900 سال عمر می کنند، ولی یک عده از مردم عادی هم در همان جنینی تلف می شوند. ما محاسبه کردیم که در صورت قطع یارانه عمر که به آقایان علما اختصاص داده شده، می توان به هر بنده 50 سال عمر اضافه داد و این کاملا عملی است.

طرح شکسته کردن نمازهای یومیه، یک کلمه به ما بگید این قضیه اش چیه؟

ما البته هدف بلند مدتمان حذف کامل نماز یومیه ای است. لکن این کار اگر بخواهد به صورت غیر کارشناسی انجام شود تورم عبادت را همراه خواهد داشت. برای همین ما تصمیم داریم نمازهای یومیه را در فاز اول، به صورت زوج و فرد اجرایی کنیم. و به تدریج از نمازها اجباری را کاهش بدهیم و به نمازهای اختیاری اضافه نماییم.

این الان دیگه وقتمان تمام میشه برای بخش تلوزیونی. البته من کلی سوال دارم شما دارم که در بخش اینترنتی برنامه به آن می پردازیم. اینجا به رسم این برنامه شما یک دقیقه وقت دارید تا مستقیما با بینندگان ما صحبت کنید. این شما و این هم تماشاگران برنامه  پارازیت.

 بله. خب عرض کنم که بنده جریان فعلی کاینات را یک جریان انحرافی می دانم. الان کسانی در صدر امور هستی نشسته اند که اعتقاد قلبی به ولایت فقیه ندارند. ما اجازه نمی دهیم آرمان های امام راحل، به خاطر ندانم کاری خدا و کابینه اش به فراموشی سپرده بشود. این ها گول ظاهرشان را نخورید. بنده می توانم موارد بسیاری را نشان بدهم که همین آقایان فرمایشات مقام معظم رهبری را هم نادیده می گیرند. مقام رهبری بارها در سخنانشان به مسوولان خواستار برچیده شدن بساط فتنه شدند. چرا خدا با آن همه اختیارات هیچ کاری نکرد؟ چقدر امام عزیزمان خون دل خوردند که آمریکا باید نابود شود، دیدیم که این ها برعکس عمل می کنند. بنده حتا اسنادی دارم که خداوند اعتقادی به آقا امام زمان هم ندارد. این همه کتابی که این ها منتشر کرده اند، ببینید حتا یک بار هم اسمی از حضرت صاحب زمان نمی آید. چطور زلیخا را آن همه تشریح می کنند، آن هم با آن وضعیت زننده که آدم شرم می کند، تازه مدعی هم هستند این بهترین داستان است، در حالی که اشاعه فحشا است. اما دریغ از این که اشاره ای به اسم نازنین آقامان صاحب عصر (عج) برود. شما فکر می کنید این می تواند تصادفی باشد؟ تقاضای من این است که مردم هشیار باشند. گول رسانه های این ها و آن وعده وعید ها را نخورند. هدف من و هماکارنم این است که به مردم آگاهی بدهیم تا خودشان انتخاب صحیح را بکنند.

این بود برنامه این هفته پارازیت. من کامبیز حسینی هستم. و فکر می کنم چاره حتما جز اینه که ناله شب گیر کنیم.

برگرفته از وبلاگ «هشت سنگ»

 

محل ارسال نظر در مورد اين مقاله:

 

بازگشت به خانه