 |
|||
|
|
|
|||
|
زمان بندی
فدوی بلحاظ ارادتی که به برادران، کثرالله امثالهم، داشته و اینکه با خلق و خوی مرضیهء آنان بقدر کفایت آشناست، می پندارد که قادر به درک و دریافت مناسبات پیچیدهء درونی آنان نیز هست و می تواند حرکت بعدی آنان را، در ارتباطات مبتلا به، با یک قیام و قعود، حدس بزند. فدوی از این بقول عوام ability خود البته که خرسند است و در مواردی نیز به خود می بالد؛ لکن گاه در همان اوج شادمانی که مشغول تماشای بند بازی برادران است، می بیند که ناگهان یکی از ایشان، بازی مألوف را، بر خلاف انتظار و عقل، وا می نهد، کلاً هرز می رود، و فدوی را، به پیوست ناظران آگاه بحال خود، همینطور ارّه به ماتحت رها می کند! و این، به حکومت شکوهمند اسلامی ما، که بباور فدوی، شأن و مرتبه و مقامی، نه در منطقه، بلکه در جهان دارد، شدیداً آسیب می زند(1) .
براحتی می توان گفت که حکومت اسلامی در بسیاری از عرصه ها سرآمد است(2). نظم و ترتیب، دقت، وقت شناسی و وفای بعهد، از جمله ویژگی های مثبت این حکومت الهی ست، فلذا واجب عینی ست که خود را در همین سطح و پایه نگهدارد. با اینهمه، برادران و توابع سببی و نسبی آنان، اعلی الله مقامهم اجمعین، در اجرای برخی برنامه های خود، با پوزش، از نظر زمان بندی، دچار اشکالات جدّی اند.
فی المثل، این پذیرفتنی نیست که قولی را که حضرات آیات داده اند، بی هیچ عذر موجّهی، پنج سال در هوا معلق بماند. این، گفتن ندارد که، از سوئی، موجبات نارضایتی ذینفع را فراهم و، از سوی دیگر، مدارک لازم را برای بهانه جوئی، بدشمن غدار می دهد. نمونهئ دم دست اگر بخواهید، ترور "رافق تقی"، عضو اتحادیهء نویسندگان جمهوی آذربایجان، است که خبر قتل او را روزنامهء جمهوری اسلامی با شادمانی و با این عبارت که "سلمان رشدی آذربایجان بقتل رسید"! منتشر کرده است...
و اما فتوای قتل این نویسنده ی مهدورالدم را، حضرت آیت الله محمد(ص) فاضل لنکرانی، انصافاً بموقع، یعنی پنج سال پیش، به شرح زیر صادر فرموده است:
«بسمه تعالی. حضور محترم مرجع عالیقدر جهان شیعه آیت الله العظمی حاج شیخ محمد فاضل لنکرانی (دام عزه). با سلام. اخیراً یکی از روزنامه‌های جمهوری آذربایجان به نام "صنعت" مقاله رافق تقی، روزنامه نگار مرتد آذری، را در صفحات خود درج نموده است که مورد خشم و غضب مسلمانان منطقه قرار گرفته است. (همین مقاله همراه با ترجمه خدمتتان تقدیم می‌گردد.) نویسندهء مقاله با تحلیلی می‌کوشد اروپا و دین آن را، که مسیحیت است، از هر لحاظ بر‌تر، و خاورمیانه و دین آن را، که اسلام است، از هر جهت پست و بی‌ارزش نشان بدهد. او در قسمتی از مقاله ساحت مقدس حضرت رسول اکرم (ص) را با کلمات ناپسند و نالایق توهین کرده تمامی مقدسات اسلام را به تمسخر گرفته و در پایان مقاله اعلام کرده است که همهء این مطالب را آگاهانه از روی عمد نوشته است و باز هم خواهد نوشت. ضمناً همین روزنامه بار‌ها مقدسات اسلام را مورد هجوم و تحقیر قرار داده حتی در چند شمارهء خود کتاب منفور «آیات شیطانی» سلمان رشدی را منتشر کرده است. سئوال: وظیفهء مسلمانان در قبال این امر غیرقابل تحمل چیست؟ مقلدین حضرتعالی از آذربایجان».
فتوا: «بسمه تعالی. چنین شخصی چنانچه مسلمان‌زاده باشد، با اعترافات مذکور مرتد است و چنانچه کافر بوده، از مصادیق سب النبی است و در هر صورت بر فرض چنین اعترافاتی قتل او بر هر کسی که دسترسی داشته باشد لازم است و مسئول روزنامه مذکور که چنین افکار و عقائدی را با علم و توجه منتشر می‌کند همین حکم را دارد. خداوند اسلام و مسلمین را از شر دشمنان حفظ فرماید. یریدون لیطفوا نورالله بافواهم والله متم نوره ولوکره الکافرون. محمد فاضل لنکرانی.4 / 9 / 85».
معذالک، اوامر نورانی فوق همین چند روز پیش، یعنی روز 19 نوامبر، اجرا شده است. نحوهء اجرای حکم نیز بروشنی نشان می دهد که مؤمن مجری قتل، شدیداً دلرحم بوده و به تنها هفت ضربهء چاقو اکتفا فرموده است تا آنجا که "رافق" تا عصر چهارشنبه 23 نوامبر زنده بوده که، در سنجش با قتل شاپور بختیار و پروانه فروهر، رکورد خوبی نیست و البته، باعث شرمندگی ست!...
حالا همهء اینها به کنار، یکی بیاید جواب سلمان رشدی را بدهد که طی بیانیه ی شدید الحنی، حکومت اسلامی را به پارتی بازی متهم کرده و افزوده است که با وجود اینکه وی بیش از دو دهه است که در لیست ترور قرار دارد، چه معنی دارد که برادران کس دیگری را خارج از نوبت ترور کنند؟!..
باری به گزارش خبرگزاری ها، "رافق" در لحظات پیش از مرگ حتا، از ذکر خیر برادران غافل نبوده! که البته سفارت حکومت اسلامی با شکسته نفسی بسیار، نپذیرفته است...
----------
(1) لطفاً فحش ندهید، خوبیت ندارد!
(2) باز که فحش دادید!
مفهوم رياضی!
آیت الله گرگعلی (سید احمد خاتمی – م) در گفتگوی اخیر خود با خبر گزاری وابستهء مه، در پیوند با غدیر خم، که اگر نگوئيم هیچ، کمترین ارتباط با ملت محبوس ایران را دارد، فرمود:
«معنای این مفهوم آن است که آنان که پیامبر(ص) را قبول دارند باید امیرالمؤمنین را نیز قبول داشته باشند. و نیز آنان که امام راحل را قبول دارند امروز باید با مقام معظم رهبری نیز بیعت کنند».
فدوی بعنوان مزید بر علت عرض می کند که این معنا، مفهوم ریاضی نیز دارد و فی الواقع، همان تناسب مستقیم، عمل معکوس خودمان است!...
فوتبال مکتبی
فدوی برای اینکه خوانندگان محترم ضد انقلاب را از تأثیر شگفت انگیز برادران بر ورزش وطن سابق نیز آگاه کند، اظهارات حجت‌الاسلام علی (ع) پور، دبیر ستاد من در آوردی «منشور اخلاقی فدراسیون فوتبال ایران» را، در مخالفت شان با «ريش زير چانه ای، و نام تيم ابومسلم»، بنقل از پیک ایران در پی می آورد:
«ايشان دربارهء مدل "ریش زیرچانه‌ای"، با آوردن نام مهدی(عج) امیرآبادی، که از بازیکنان سابق تیم ملی و حال حاضر استقلال تهران است، می‌گوید: "یک سری گروه‌های خارجی هستند که برنامهء "راه بنداز، جا بنداز" را پیاده می‌کنند. متأسفانه این مدل ریش زیر چانه هم از اروپا آمده و متعلق به همجنس بازهای ایتالیایی است. من نیز به امیرآبادی توضیح دادم و او را با واقعیت روبه‌رو کردم».
استدلال حضرت شان پیرامون حذف نام ابو مسلم نیز، که چیزی از فتوای آیت الله مطهری(ل) در باب فردوسی کم ندارد، براستی خواندنی ست:
«ابومسلم خراسانی در تاریخ به استناد کتاب‌های بزرگان شیعه، به عنوان فردی شیعه کش و دشمن شیعه معرفی شده است. آیا تا به حال از خود پرسیده‌اید که چرا ابومسلم مدام به لیگ بر‌تر می‌آید، اما سقوط می‌کند؟ سی سال از جمهوری اسلامی می‌گذرد و از مسئولان استان خراسان می‌‌خواهم نام ابومسلم را از روی تیم این استان بردارند و نامی شایسته مکتب شیعه به جای آن استفاده کنند.»
حجت‌الاسلام علی (ع) پور هیچ جوری ول کن معاملهء فوتبال نیست، و از رنگ لباس آن زبان بستگان نیز نمی گذرد:
«امام رضا، علم سیاه ابومسلم را برداشت و پرچم سبز را نماد شیعه کرد، اما شما در این استان تیم سیاه جامگان تشکیل داده‌اید و با لباس سیاه در مسابقات حضور دارید».
باری، حضرت استادی، به مصداق "خیر الکلام ما قلّ و دلّ"، به فوتبال اکتفا نکرده، و در پایان، حسب شیوهء مرضیهء شجرهء طیّبه، به صحرای کربلا زده و در باب سینما نیز (بنقل از همان منبع) فرموده است :
«در جشن خانه سینما "فساد" رخ داده و این زنان سینمای ایران را به فساد کشیده‌اند».
خوانندگان گرامی ضد انقلاب،چنانچه پیرامون سایر عرصه ها نیز پرسشی دارند، تعارف نکنند که حجت‌الاسلام مذکور، ابادً مضایقه نخواهد فرمود!...
مشکل گشا
از خوانندگان محترم ضد انقلاب چه پنهان که فدوی هنوز گیج یاعلی(ع) گفتن اعلیحضرت العظما سید علی(ع )خامنه ای به هنگام تولد است، که شرح آن پیش از این بقدر کفایت رفته است. ناگفته پیداست که مقام معظم رهبری، هنگام تولد، «مقام مختصر رهبری» بوده؛ تازه عمامه هم نداشته که خروج ایشان را از آن موضع دشوار، دچار اشکالات جدی کند؛ معذالک فدوی بعلت خرفتی تاریخی خود، در فهم این مطلب ساده، همچنان پای در گل مانده بود تا این که سرانجام جلسهء درس هائی از قرآن حجت الاسلام قرائتی گره از "کار فرو بسته "ی او گشود؛ همچنان که آن زندیق ضد انقلاب فرمود:
بیت
بود آیا که در میکده ها بگـــشایــند
گره از کار فروبسته ی ما بگشایند؟
(گفتن ندارد که منظور حافظ از میکده در بیت فوق، قهوه خانه، و بقول عوام Starbucks است و حافظ برای احتراز ساقط شدن وزن، آن را بصورت میکده آورده است).
باری، اندکی تلمّذ در محضر استاد موجب شد که فدوی بر شکّ ویرانگر خود فائق آید و بپذیرد که مقام مختصر رهبری بهنگام تولد، حتماً و مشدداً یاعلی(ع) گفته و اینکه قابله هم در پاسخ به مقام مختصر رهبری گفته "علی(ع) یارت"! به اقرب احتمال صحیح است.چناچه شما خوانندهء گرامی ضد انقلاب نیز خدای نخواسته در این باب هنوز تردیدی دارید، به گزارش زیر نگاه کنید، تا کامروا شوید :
«به گزارش برنا، حجت الاسلام والمسلمین قرائتی در جلسات "درس هایی از قرآن" این هفته در تلویزیون دربارهء "سیره و سخنان امام جواد(ع)" سخن گفته است. قرائتی در ابتدای این برنامه، ضمن اشاره به شهادت امام جواد(ع)، گفت: امام جواد بچه بود یك كسی اسباب بازی برایش آورد، فرمود: "مَا لِهَذَا خَلَقَنِی اللَّه" (بحارالانوار/ ج50/ ص58) درست است سن من كم است اما خدا من را برای بازی خلق نكرده است. "مَا أَنَا وَ اللَّعِب" مرا چه كار به بازی؟!»
خب، آيا وقتی جواد الائمه(ع)، آنگاه که طفلی بوده چنان کرده، مقام مختصر رهبری، نمی توانسته است چنین کند؟...
در پایان، هر چند که از بحث شیرین زایمان اندکی دور می شویم، لکن واجب عینی است که، ضمن نکوهش مؤمنات بخیل، توجه ایشان را به تمکین از شوهر اشتراکی، که آن نیز برگرفته از درس های آن بزرگوار است بشرح زیر، و به نقل از همان منبع، جلب کند:
«دادستان تهران حدود بیست سال پیش به من گفت: در تهران 500 هزار زن جوان بیوه هست. 500 هزار زن جوان بیوه برای بیست سال پیش است. الآن شاید یك میلیون باشد. از زن‌ها بپرسیم نظر شما چیست؟ می‌گویند: نه! ما می‌گوییم: مرد نباید هوس باز باشد، مرد نباید روی عیاشی زن دوم بگیرد. مردی كه پول ندارد، خانه ندارد، نمی‌تواند دو تا زن را اداره كند حرام است. اما اگر یك مردی توان جسمی دارد، توان مالی دارد، دو تا ماشین، دو تا خانه، دو تا موبایل، دو تا دو تا دو تا، ولی زن می‌گوید: نخیر! خدا یكی زن هم یكی. یعنی چه؟ یعنی آن یك میلیون زن جوان به درك! گناه می‌كنند به درك! می‌سوزند به درك! بخل زن‌ها است. بخل زن‌ها باعث می‌شود كه یك میلیون زن جوان بیوه هست...»
زیاده عرضی نیست ....
جرّاحی
فدوی می دانست که فعالیت های هسته ای و غیرهسته ای برادران، و نیز تولید و ارسال انواع پارازیت بر روی رسانه های برونمرزی، سرانجام کار دست اُمّت همیشه در صحنه خواهد داد و آنان را به انواع بیماری های ارضی* و سماوی، که کوچکترین آنها سرطان است، مبتلا خواهد کرد. دامنهء گسترش اینگونه تأثیرات مُخرّب رادیو اکتیو، تا بدانجاست که افزون بر اهالی، دامنگیر مانکن های لباس نیز شده و همگی را به سرطان سینه (پستان سابق ـ م) مبتلا کرده است. به گزارش خبرنگار بهداشتی سايت «هزل دات کام»، پزشکان مکتبی، به منظور احتراز از رشد سرطان مذکور، امر به بریدن سینه ی مانکن ها فرموده اند.....
با آرزوی شفای عاجل، برای پزشکان مکتبی!...
-------
* ارزی و عرضی هم بنویسید، درست در می آید!
نظافت اصلی و حل المسائل سیار
فدوی چنين می انديشد که مو هم، بشرط آنکه از زیر چادر در نیاید، لای درز فرمودهء شريفهء «النظافة من الایمان» نمی رود و در این مورد، اصرار نفرمائید، اصلاً کوتاه نمی آید؛ حتا بخاطر شما... و گفتن ندارد که یکی از شیوه های کارساز نظافت، همانا شستشو ست که آن نیز خود به چندین دسته تقسیم می شود که مهم ترین شان، که آن نیز شدیداً به ایمان مریوط است، به فتوای علمای سلف، حشره الله مع موالیة المطهّرین، صلوات الله علیهم اجمعین، شستشوی مغزی ست که، افزون بر اجر نقدی دنیوی، اجر نسیهء اُخروی نیز دارد. در اين زمينه رادیو- تلویزیون- مطبوعات - تکیهء مجلس- حوزه های علمیه، و البته بیوت حضرات آیات عظام و حجج اسلام، توابع سببی و نسبی آنان، کثرالله امثالـهم، بجای "ابر و باد و مه و خورشید و فلک» در کارند تا مغز اهالی را در جامعه ی شکوهمند اسلامی، شدیداً شستشو داده و برق بیاندازند!
لکن از شما خوانندگان محترم ضد انقلاب چه پنهان که یک مقام پشمالوی آگاه، که نخواست اسمش فاش شود، به فدوی گفت که پنداری تأسیسات فوق در امرخداپسندانهء شستشوی مغزی، علیرغم دود کردن بیت المال فراوان، موفق نبوده و بطریق اولی، توفیق جلب نظر و رضایت حضرت بقیة الله الاعظم، امام غایب(عج)، ارواحنا روحی فداه، و ظلّ الله اعلیحضرت العظما، سیدعلی(ع) خامنه ای، صدمة الله تعالی، را نیز نداشته اند و، بر اساس قول آن شاعر ضد انقلاب که «در ار بندی سر از روزن در آرد»، مسؤلین گرامی، اعلی الله مقامهم اجمعین، برآن شدند که ملزومات مغز شوئی را، به سبک خاج پرستان، و بصورت بقول عوام to go تنقیه کنند؛ که استقرار حضرات حجج اسلام در ایستگاه های مترو از آن جمله است.
در همین راستا، یک مقام آگاه که خواست نامش فاش شود، از گسیل 800 طلبه بدین منظور خبر داد؛ ملاحظه کنید:
«در شهرستان ییلاقی طرقبهء شاندیز 400 سفیر حجاب و عفاف از بین دانش آموزان و 400 تن دیگر از بین شاغلان بخش های دولتی انتخاب می شوند تا با حضور در محل کسب و کار و محیط های دانش آموزی به تبلیغ "فرهنگ حجاب و عفاف" اجباری بپردازند. به گزارش خبرگزاری آریا از "خراسان رضوی"، منصوره مروی زاده، مشاور امور زنان و خانوادهء فرمانداری طرقبه شانديز، با بیان این مطلب در جمع اعضای "ستاد عفاف و حجاب طرقبه شانديز"، افزود که سفيران عفاف و حجاب از بين دانش‌آموزان محجبه و کارکنان با حجاب و منظم شهرستان انتخاب می شوند»/ شهرزادنیوز
والله الموفق والمعین
26 نوامبرالمُربع سنه ی 2011 ترسائی
کتبة الفقیر کمتر از قطمیر، فدوی
تا درودی دیگر، بدرود
|
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |
