بازگشت به خانه

چهارشنبه 9 شهريور 1390 ـ  31 اگوست 2011

 

نظارت بين المللی يا نظارت کشورهای اسلامی؟

کدام يک برای حيات جمهوری اسلامی مفيدتر است؟

شهرام فريدونی

به گزارش جرس، احمد خرم، وزیر راه دولت خاتمی پیشنهاد کرده که ترکیه و یک کشور اسلامی دیگر بر انتخابات ایران نظارت کنند.

با تجربه ای که ایرانیان از «طرح» های  این گروه دارند، سخت نیست که بشود حدس زد که جناح خاتمی مشغول دست زدن به یک مانور سیاسی برای آماده کردن اذهان ملت و صاف کردن جاده مشارکت در انتخابات بعدی ج. الف است.

باید از این آقایان پرسید: حال که شما تصمیم خود را برای نادیده گرفتن خواست های ملت ایران گرفته اید و در این راه می خواهید پلی بر روی خون ندا ها و سهراب ها و قربانيان کهریزک ها... به انتخابات آقای خامنه ای بزنید، چرا دست کم نظارت ارگان های بین المللی و کشورهای متمدن را پیش نمی کشید؟

این گروه  باید متوجه باشد که با توجه به گردش سریع اطلاعات توسط اینترنت، ایرانی 1390 بخوبی مطلع است و می داند  که وضعیت آزادی و دمکراسی در کلیهء کشورهایی  که گروه شما آنها را «اسلامی» می خواند، یکی از دیگری بد تر است! مسائلی که خودش بخودی خود مسئلهء نظارت بر انتخابات یک کشور دیگر را بکلی منتفی می کند! البته اگر نخواهیم واژهء شوخی و جوک را در مورد مطرح کردن آن بکار ببریم!

این گروه سیاستباز نباید فراموش کنند که کشور «اسلامی ِ» ترکیه، که البته به مدد قانون اساسی سکولارش امروز گل سرسبد کشورهای اسلامی محسوب می شود، بخاطر همین داستان افتضاح بودن حقوق بشر خود، چندین دهه است که پشت درهای اروپا ایستاده و  از ورود به بازار مشترک اروپا منع می شود. همکاری مستمر این کشورها با  ج. الف و مددرسانی شان به ادامهء حیات آن بر اساس منافع خودشان از دید کسی پنهان نیست و وضعیت اقوام، شکنجهء اپوزیسیون، خرید و فروش رأی و غیره هم در این کشورها به وفور مشاهده می شود. مسئلهء رشوه گیری و فساد در ترکیه هم که، خدا را شکر، کفر ابلیس است!  پس  جا دارد از خود بپرسیم که چرا باید به  پیشنهاد گروه آقای خاتمی،  نظارت سازمان ملل و کشورهای سالم، بیطرف و براستی آزاد و دمکراتیکی نظیر سوئد، نروژ، دانمارک و امثال اینها را کنار بگذاریم و به کشورهایی رو بیاوریم که خودشان کارنامه های بدی در خصوص حقوق بشر، آزادی و انتخابات دارند؟ آن هم فقط بخاطر اینکه این کشورها یک نام «اسلامی» را یدک میکشند و اسلامخواران در آن کشورها دست بازتری برای پا گذاشتن بر روی حقوق مردم آن کشورها دارند؟ و اين پرسش منهای آن واقعيت است که اساساً اين نظارت بر کدام انتخابات است؟ انتخاباتی که بر اساس قانون شرم آور اساسی حکومت اسلامی برگزار و نظارت شورای جنايتکار نگهبان آن قانون انجام می شود؟

مبلغ سیاست آقای خاتمی، سه دلیل عمده را برای این طرح مطرح می کند و می گوید:

 « من معتقدم این نوع نظارت بین المللی عملی نیست و حاكمیت هم زیر بار آن نمی رود،‌ به لحاظ حیثیتی هم مناسب جمهوری اسلامی نیست. اما دعوت كردن از سه كشور اسلامی توسط جمهوری اسلامی ایران برای نظارت می تواند ادعاهایی كه جمهوری اسلامی دارد به جهانیان به اثبات برساند و فضای اجماع علیه ایران را كاملا بشكند».

در خصوص زیر بار نرفتن رژیم، باید گفت که آقای خرم عمداً تنها نیمی از حقیقت را بیان کرده و نیمهء دوم حقیقت را، که به  نفع منافع رژیم حاکم و گروه خود ایشان نیست، پنهان می کنند و نمی گویند که هیچ رژیم توتالیتر و دیکتاتوری، تا مجبور نشود زیر بار هیچ چیز نمی رود!

در خصوص اجماع علیه ایران هم باید متذکر شوم  که، بر خلاف ادعای ايشان، اجماع  داخلی و بین المللی امروز علیه دیکتاتوری حاکم بر ایران است و نه خود ایران. البته این حرف و مخلوط کردن اسم ایران با حکومت آخوندها، تنها یکی  از سیاست های مخرب ج. الف است که البته هميشه بوده با خطا و مغلطه  زبانیکه همراه بوده است. همهء کسانی که بجای بکار بردن اسم رژیم حاک بر سر ایران ، نام ایران را بکاربرده و می برند، سهم بزرگی در بی آبرویی کشور ایران و ملت شریف آن داشته اند. لذا جهت  کم کردن صدمات آتی این سیاست باید بگویم که اکثریت ایرانیان امروز بر این باورند که:

- جمهوری اسلامی ، ایران نیست و لذا اجماع علیه ج. الف هم اجماع علیه ایرانیان نمی باشد.

- قانون سراسر تبعیض اساسی جمهوری اسلامی، قانون اساسی ایران نیست و ایرانیان بزودی قانون اساسی خودشان را خواهند داشت! حال چه شما و گروه شما بخواهید و چه نخواهید!

- پرچم ج. الف پرچمی است بسیار بی آبرو و نمایندهء تروریسم و دیکتاتوری، لذا این پرچم  به هیچ وجه پرچم کشور ایران نيست  و ایرانیان خودشان در روز تعیین سرنوشت و از طریق رأی آزاد خود، تکلیف نوع رژیم، پرچم و قانون اساسی کشورشان را معین خواهند کرد.

- نمایندگانی که امروز خانهء ملت ایران به غصب گرفته اند، نمایندگان حاکمیت رژیم اند و لذا همگی تبهکار شمرده می شوند، و نه  نمایندگان ملت ایران.

- آقای احمدی نژاد رئیس جمهوری اسلامی و کارگزار مستقیم آقای خامنه ای است و نه رئیس جمهور ایران.

در خصوص مسئله حیثیت ج. الف هم باید گفت که شرم و حیا هم خوب چیزی است جناب خرم! شما و آقای خاتمی اگر نمی دانید، باید یک کسی صریحاً شما و گروه شما بگوید که حیثیت ج. الف زمانی بیشتر به باد رفت که بطری و باتوم در ماتحت جوانان این کشور فرو کردند و دختران و پسرانش را مورد تجاوز قرار دادند، ندا هایش را در پیش چشم جهانیان به خون در غلطانیدند و برای ایجاد رعب اذن لواط با زندانیان را صادر کردند و..!  و البته اين در صورتی است که بخواهيم افتضاحاتی را که آقای احمدی نژاد ببار آورده فراموش کنیم و حرفی از جوک شدن ایشان و متأسفانه سقوط بیشتر درجه حیثیت  و آبروی کشور ایران در طی زمامداری این معجزهأ هزاره سوم را به میان نکشیم!

آقای خاتمی، رفسنجانی و حامیان شان باید توجه داشته باشند که رفتار آنها، چه قبل از خیزش آزادیخواهانهء ملت ایران و چه بعد از سرکوب، شکنجه و کشتارهای اخیر، برای همه روشن کرده که هدف این گروه از این حرکات، تداوم  بکارگیری سیاست 33 سالهء اخیر ج. الف، مبنی بر  دادن حقوق حداقلی مردم و گرفتن زمان حداکثری جهت عقب انداختن ساعت تغییر و طولانی کردن هر چه بیشتر عمر دستگاه حاکم بر ایران است و بس!

این گروه باید بداند که موج آزادیخواهی که از ایران برخواسته، فعلاً در سر راه خود دیکتاتورهایی نظیر بن علی، مبارک، قذافی را از سر راه برداشته است و دیر یا زود به خاستگاه اصلی خود بر خواهد گشت و این بار این دستگاه ج. الف است که باید خود را آمادهء غوطه ور شدن و دست و پا زدن و در نهایت در قفس نشستن بکند! پس اگر این دوستان متوجه وخامت اوضاع هستند، که بنظر نمی رسد باشند، باید بدون فوت وقت، با نشان دادن صداقت، مشغول اعتماد سازی بشوند، و آگاه باشند که خواب دیدن در خصوص برگزاری یک انتخابات «پر تقلب و پرشور»، با حیلهء نظارت کشورهایی نظیر ترکیه،  که خود  در لیست چپاولگران منافع ایران و حامیان درجه یک  ج.الف قرار دارند، نه خریداری خواهد داشت نه کمکی به جلب اعتماد عمومی خواهد کرد. اعتماد مردم به حفظ منافع ایران و ایرانی توسط این کشورهای براستی بیگانه و هم پیمان ج. الف، در حد اعتماد مردم به خود آقای خامنه ای و کارگذاران  اوست و نه بیشتر.

در پایان باید اضافه کنم که هر شخص یا گروهی، در هر زمانی که باشد، اگر بخواهد مسئله حذف نظارت بین المللی بر انتخابات را مطرح کند، تنها ثابت می کند که صداقت اش ایراد دارد، درست مانند امام راحل اش خدعه می کند، ریگی به کفش دارد و قطعاً باید در نیات و مقاصدش شک کرد!

انکار عشق را

چنین که به سرسختی پا سفت کرده ای

دشنه ای مگر به آستین اندر نهان کرده باشی

(شعری از زنده یاد احمد شاملو)

ایران هرگز نخواهد مرد

به امید آزادی، شهرام فریدونی

اسلو، سه شنبه 30 اوت 2011 - 08 شهریور 1390

 

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

newsecularism@gmail.com