بازگشت به خانه

جمعه  6 خرداد 1390 ـ  27 ماه مه 2011

 

سیستم گردانندهء ایران اعتقادی به حقوق بشر ندارد

گفتگو با مصطفی آزمایش

گفتگوگر: تلویزیون تیشک

پيشگفتار: جمال پورکریم از تلویزیون تیشک در مصاحبه ای مفصل به گفتگو با دکتر سیدمصطفی آزمایش مدیر مسئول روابط بین الملل «انجمن جهانی پاسداشت حقوق بشر در ایران» و سخنگوی رسمی «سلسله نعمت اللهی گنابادی در خارج از کشور» نشست. این برنامه 22 اردیبهشت 90 ماه تهیه شده است. سلسلۀ نعمت اللهی سلطانعلیشاهی گنابادی نام یک سلسله تصوف است؛ که در گناباد مرکزیت دارد. سرکوب توسط جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر حکومت جمهوری اسلامی سعی در پاکسازی این اقلیت در داخل کشوربه دلایل عقیدتی را داشته ؛ سرکوب دراویش گنابادی مانند اصفهان و قم هنوز هم ادامه دارد. جمعی از پیروان سلسله نعمت اللهی گنابادی در نامه ای سرگشاده به علی خامنه ای از سرکوب پیروان این سلسله در ایران انتقاد کرده اند در این نامه از تخریب حسینیه های دراویش در شهرهای قم ، بروجرد و اصفهان ممانعت از برگزاری مراسم عبادی آنها در شهرهای مختلف ، جلوگیری از سفر رهبر سلسله به زادگاه خود ، اخراج دراویش از ادارات و مراکز فرهنگی ، ضرب و شتم و بازداشت و محکومیت دراویش به تحمل حبس ، شلاق و تبعید و ابطال پروانه وکالت وکلای آنها به عنوان ستمهایی یاد شد که در پنج سال اخیر به دراویش گنابادی روا داشته شده است. در پی انتشار اطلاعیه ای در نماز جمعه اصفهان علیه دراویش گنابادی ، صبح روز چهارشنبه 30 بهمن 1387 مقبره درویش ناصرعلی در آرامگاه تخته فولاد اصفهان مورد حمله قرار گرفت و بولدوزر بطور کامل تخریب و اموال آن غارت شد. حمله کنندگان حدود 170 نفر و از نیروهای وزارت اطلاعات ، شهرداری اصفهان و گروههای فشار گزارش شده است بنای تخریب شده از آثار ملی ثبت شده بود که از سال 1380 برای برگزاری مراسم دراویش مورد استفاده قرار می گرفت در پی این اقدام عده ای از دراویش در روز سوم اسفند در مقابل ساختمان مجلس شورای اسلامی تحصن کرده و در این تحصن نیز شصت تن دیگر توسط نیروهای امنیتی دستگیر شدند. به همین مناسبت این روز بنام "روز درویش" نامگذاری شده است.

***

پرسشگر: فلسفه دراویش گنابادی چیست و چگونه این شیوهء تصوف شکل گرفته است؟

پاسخ: دراویش گنابادی پیروان طریقت حضرت سیدنورالدین شاه نعمت الله ولی هستند - از عرفای قرن نهم هجری -  وقتی راجع به سلسله تصوف صحبت میشود بحث ما اتصال سینه به سینه و دست به دست امانت سیر تحول جوهری که بر اساس گفته بزرگان تصوف از آدم صفی تا به امروز نسل به نسل منتقل شده و یکی از بزرگان حضرت شاه نعمت اللهی ولی بودند و بعد جانشینان ایشان که در هندوستان تشریف داشتند و بعد اوایل دوران قاجار برخی از بزرگان این سلسله از هندوستان راهی ایران شدند و این مشعل را به ایران آوردند و از اینجاست که سلسله سلطانعلیشاهی گنابادی در تداوم طریقت شاه نعمت الله ولی در ایران پا گرفت.

 

پرسشگر: هم اکنون دکترنورعلی تابنده بعنوان قطب صوفیان دراویش گنابادی هستند؟

پاسخ: جناب آقای دکترنورعلی تابنده هم اکنون قطب حیّ سلسله طریقت نعمت اللهی سلطانعلی شاهی گنابادی هستند.

 

پرسشگر: همچنان مستحضر هستیم خصوصا از دوران دولت محمود احمدی نژاد فشارها بر دراویش گنابادی ازدیاد پیدا کرده ، جنابعالی دلیل این فشارها را چه می دانید ؟

پاسخ: از 12 فروردین 1358 جمهوری اسلامی بطور رسمی اعلام موجودیت کرد و در کوتاه زمانی پس از آن حسینیه مرکزی دراویش گنابادی یعنی حسینیه مشیرالسلطنة در قطب تهران – پایتخت در کنار پارک شهر طعمه حریق شد و کاملاً تبدیل به خاکستر شد بعد از آن هم مراقد بزرگان این سلسله در شاه عبدالعظیم بکلی تخریب شد و گفتند برای بزرگ کردن صحن این کار را کردند یعنی سرکوب دراویش و تخریب اماکن آنها و غارت اموال آنها از روزی که جمهوری اسلامی اعلان موجودیت کرد بطور سیستماتیک وجود داشت اما از سال 1384 با روی کار آمدن دولت نهم، تغییر شیوه ای بچشم خورد و این بود که با استفاده از بیل و بولدوزر و بسیجی دست به تخریب سیستماتیک حسینیه های دراویش در قم، بروجرد، اصفهان و سایر نقاط زدند، اما به نظر ما نمی رسد که این کار در ارتباط با شخص رئیس دولت نهم و دهم  باشد. چون این تصمیمات در شورای عالی انقلاب فرهنگی گرفته شده و کمیسیونی که مربوط به جامعه مدرسان حوزه علمیه قم به رهبری محمد یزدی که در آنجا تصمیم به پاکسازی عقیدتی و سرکوب عموم تنوعهای قومی – عقیدتی – فکری در ایران گرفته شده، من جمله دراویش.

 

پرسشگر: جنابعالی بفرمایید از چه سالی دکتر تابنده بعنوان قطب دراویش برگزیده شده و طریقهء انتخاب قطب طریقت گنابادی چگونه است ؟

پاسخ: تصوف یک مکتب روحانی است و تابع قوانین و قواعد خاصّ خودش است که با روابط اجتماعی و شهروندی مکمل یکدیگر هستند بنابراین وقتی ما راجع به امور روحانی صحبت می کنیم باید نظرگاه فکری و نقطه نظر بینش خودمان را داخل این سیستم روحانی بکنیم، همچنان که گفتم تعیین قطب در هر زمان وظیفهء قطب قبلی است یعنی قطب لاحق توسط قطب سابق انجام می شود و جناب آقای دکتر نورعلی تابنده هم حدود 13 سال است که مسئولیت هدایت و ارشاد پیروان طریقت نعمت اللهی گنابادی و اصولاً علاقه مندان به عرفان و تصوف را عهده دار هستند.

 

 پرسشگر: به ایشان مجذوبعلیشاه می گویند ...

پاسخ: بله ، لقب فقری و طریقتی ایشان «مجذوبعیشاه» است.

 

پرسشگر: دلیل این اسم گذاری چیست ؟

پاسخ: بطور کلی در طریقت روش به این ترتیب است که سالک وقتی هفت مرحله سلوک را زیر نظر راهنما و مربی خود به پایان می رساند طفل قلبی در وجودش متولد می شود و این تولدی دوباره است و این فرزند روحانی که در وجودش متولد می شود نامگذاری می شود و این نامگذاری توسط قطب حیّ به آن فرزند طریقتی اطلاق می شود. در نتیجه نام طریقتی مجذوبعلیشاه توسط قطب قبلی به ایشان داده شده.

 

پرسشگر: آیا شما بر این باور هستید که دین و سیاست باید با هم باشد یا دین باید از سیاست جدا باشد ؟

پاسخ: اساس تصوف بر این است که دین نباید آلوده به زد و بندهایی شود که معمولاً در سیاست به این معنی بکار می رود که سیاست بعضی از سیاستمداران هستند که روش شان را مبتنی بر ابزاری کردن استفاده از دین یا بعبارت دیگر بنام دین دنیا را چرخاندن یا بقول خودشان مدیریت دنیا را به عهده گرفتن، "درویشی با دخالت در سیاست مخالف است" اما هر درویشی بعنوان یک شهروند وظیفهء شهروندی اش ایجاب می کند که از حقوق بشر بعنوان یک بشر و از حقوق شهروندی بعنوان یک شهروند متمتع شود یعنی موقع رأی دادن رأی بدهد و کاندیدا انتخاب کند و غیره و ذلک. این دخالت در سیاست نیست این برخورداری از حقوق شهروندی و اجتماعی است، اما اینکه بنام دین حکومتی برپا شود درویش ها با این مسئله مخالفند و داخل آن نمی شوند.

 

پرسشگر: حکومت ایران حکومتی مذهبی است؛ دلیل اینکه با مذهبی یا تصوفی تحت عنوان سلسله نعمت اللهی گنابادی مشکل دارد در واقع چیست؟ حسینیه هایی توسط سلسله نعمت اللهی گنابادی دایر می شود که جمهوری اسلامی هم معتقد به تشیع است و بایستی این امر را بپذیرد ولی چرا مخالف شیوه از مذهب است؟

پاسخ: آیت الله العظما دستغیب شیرازی عضو مجلس خبرگان گفته اند 5 مجتهد دیگر 16 ایراد فقهی را که ایشان به روش کار نظام موسوم به جمهوری اسلامی گرفته اند تأیید کرده اند به همین دلیل چیزی که می توانیم بگوییم این است که این نظام استفاده ابزاری از دین می کند. با توجه به تمامی این اتفاقاتی که در زندان ها، سرکوبی مردم و پایمال کردن حقوق مدنی و شهروندی و اساسی افراد بشر در ایران می شود ما اسم این نظام را نمی گذاریم نظام اسلامی؛ اینها همگی در مخالفت آشکار با اسلام است. اما دلیل تقابل گردانندگان این سیستم با دراویش بخاطر این است که اصولاً مکتب درویشی مبتنی بر صلح طلبی ، بر عشق و محبت و مدارا است. طبیعتاً وقتی آقای مصباح، به عنوان ایدئولوگ نظام، می گوید اسلام دین خشونت است خود بخود در تقابل با مکتبی قرار می گیرد که مبتنی بر عشق و محبت و صلح و مدارا است پس بعنوان اینکه هر دو شیعه اند نمی توانیم از این نقطه نظر با قضیه برخورد کنیم. روش تعامل شان با سایر مردم است که تعیین کننده است: آنها طالب جنگ و تئوری خشونت هستند اما مکتب تصوف از ابتدا گفته: «به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست / عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست».

 

پرسشگر: به نظر کل سلسله نعمت اللهی گنابادی فکر می کنید ایران با چه سیستمی اداره شود، که  آینده ایران رو به بهبودی و دموکراسی رود؟

پاسخ: بطور کلی طوری که ما می بینیم و غیرقابل انکار است، در قانون اساسی جمهوری اسلامی نوشته شده که مذهب رسمی در ایران شیعه اثنی عشری است بر این مبنا هرگز دولت و حکومت جمهوری اسلامی هرگز حاضر نشده آمار صحیحی از تنوع های قومی – عقیدتی – فکری در ایران عرضه کند؛ یعنی همیشه خواسته که مردم دنیا باور کنند که یک اکثریتی در ایران وجود دارد و سایرین در اقلیت قرار دارند؛ اما معلوم نیست که اگر آمار صحیح و دقیق و بشیوه علمی از این مسئله گرفته شود [تا چه حد این ادعای حاکمیت] تأیید می شود؟ "ایران کشور تنوع ها است." اصولاً من با بکار بردن واژهء اقلیت مخالفم . یعنی تنوع های فکری – عقیدتی و قومی در ایران وجود دارند و طبیعتاً بعنوان حق انسانی ... وقتی راجع به حقوق بشر صحبت می کنیم یکی از اصول اساسی حقوق بشر که در منشور حقوق بشر ذکر شده این است که هر انسانی می تواند سرنوشت و پوشش و عقیده و نحوهء زندگی اش در جامعه را تعیین کند، یعنی کسی نمی تواند به دیگری عقیده خودش را تحمیل کند، پس نظامی می تواند حقیقتاً مدافع حقوق شهروندان ایران باشد به این اصل اساسی یعنی آزادی انسان توجه داشته باشد. من به شخصه معتقدم که سه اصل: آزادی، برابری و برادری اگر که آماج و مطلوب قرار گیرد و به این منظور یک تعامل و توافقی میان ایرانیان صورت گیرد قدم بزرگی در راه پیشبرد جامعه به سمت دموکراسی خواهد بود و طبیعتاً یک چنین دموکراسی ای از بستر لائیسیته و سکولاریسم عبور می کند یعنی جدایی مطلق دین از سیاست.

 

 پرسشگر: فشار وارده بر دراویش در ایران فعلی، نوعی فشار سیاسی و محدودیت های سیاسی است؛ در حالیکه دراویش به گفته جنابعالی هم کاری به سیستم سیاسی ندارند، اما دلیل این که فشار سیاسی بر آنها وارد می شود چیست؟

پاسخ: آقای احمد خاتمی در نماز جمعه می گوید اگر کسی ولایت فقیه را قبول نداشته باشد نمازش قبول نیست، یعنی اینها بحث اصلی عقیدهء دینی را موکول به اعتقاد سیاسی داشتن به امر ولایت فقیه می کنند و می گویند اگر کسی این را قبول نداشته باشد باید پاسپورتش را بگیرد و از مملکت برود. دراویش شهروندان قانونمدارند، یعنی تابع حکم قانون هستند. اما متأسفانه این سیستم، سیستمی است که گردانندگان آن برای خود قدرت مافوق قانونی بلکه ضدقانونی قائلند. بنابراین وقتی در چارچوب قانون وکلا از حقوق درویش ها دفاع می کنند پروانهء وکالت شان ابطال می شود و برای خود وکلا حکم زندان صادر می شود. وضعیت حقوق بشر در مورد تمامی ایرانیان به این شکل است، یعنی سرکوب دراویش در ایران به این دلیل صورت می گیرد که همهء ایرانیان سرکوب می شوند نه فقط دراویش؛ یعنی چون سیستم گردانندهء جامعه اعتقادی به حقوق بشر ندارد به این دلیل است که تمامی ایرانیان سرکوب می شوند من جمله دراویش. نه اینکه دراویش کار خاصی بکنند که بخاطر آن سرکوب شوند.

 

 پرسشگر: «روز درویش»، در واقع چه روزی است و دلایل نامگذاری این روز چیست ؟

پاسخ: روز 3 اسفند دراویش مقابل مجلس رفتند؛ یعنی دراویش بصورت خودجوش برای اعتراض دسته جمعی به اصطلاح مقابل مجلسی رفتند که باید خانهء ملت باشد و رفتند به آنجا که اعتراض کنند که "چرا نصف شب می آیید و حسینیه و محل عبادت ما را در اصفهان تخریب می کنید؟" به آنجا رفتند، این اجتماع دراویش و اعتراض یکپارچه آنها مطابق آمار خود دستگاه های نظامی – انتظامی آنروز 950 نفر بازداشت شدند که برای 53 نفر از آنها حکم زندان صادر شد برخی از آنها بیش از 5 ماه در زندان بودند و به همین دلیل آن روز بخاطر این حرکت خودجوش دراویش در اعتراض به سرکوب حقوق فطری انسان ها "روز درویش" گذاشته شد.

 

پرسشگر: بیشتر مواقع دراویش تحصن می کنند و این تحصن ها تا مدتی ادامه دارد؛ دلیل این تحصن ها چیست؟

پاسخ: اعتراض است؛ اعتراض به دو شیوه است: یکی اعتراض خاموش است که حالت تحصن دارد و حالت روزه سکوت یا روزه سیاسی دارد و یکی دیگر هم حالت تظاهرات خیابانی، تئاترهای خیابانی و حرکت های خیابانی است که در شهرهای مختلف دنیا بطور همزمان برگزار شده برای اینکه دادخواهی کند و شرایط وخیم سرکوب حقوق بشر در ایران را به اطلاع جهانیان برساند. به همین دلیل چون دراویش معتقد به مبارزه غیرخشونت آمیز از تمامی راهها و روشهای ضروری برای بیان تظلم خواهی خودشان استفاده می کنند من جمله تحصن .

 

پرسشگر: نظر دراویش در کل برای ملیت های مختلف داخل ایران (کرد، ترک، لر، بلوچ، عرب و...) چیست ؟

پاسخ: چیزی که من یکبار دیگر یادآوری می کنم؛ ایران موزائیک تنوع های فکری – عقیدتی – قومی است.

 

پرسشگر: کثیر الملل است در واقع ...

پاسخ: بله ، یعنی با توجه به چنین موقعیتی به نظر من دو گروه در عرصه سیاسی ایران وجود دارند که در شرایط کنونی من اسم اینها را می گذارم: رفرمیست ها و رفراندومیست ها. رفرمیست ها می گویند الآن چون اسلام بدرستی اجرا نمی شود این اشکالات در اداره مملکت بوجود آمده، غافل از اینکه این نظام نظام ولایت فقیه از درون یک سیستمی بیرون آمد که مرحوم مهندس بازرگان نخست وزیر آن بود که معتقد به یک اسلام میانه رو و معتدل بود و آیت الله خمینی گفتند: اسلام شما یک اسلام آمریکایی است و به قدر کافی انقلابی نیست و شما بروید دنبال کارتان ... حالا رفرمیست ها دوباره می خواهند قضیه را برگردانند به همان سیکل معیوب. در برابر اینها کسانی وجود دارند که می گویند باید به همه پرسی رجوع کنیم یعنی ببینیم مردم ایران چه می خواهند ؛ با توجه به اینکه عرض کردم نظام حاکم از ابتدا خواسته این عقیده را به مردم جهان القا کند که در ایران یک اکثریتی وجود دارد که پیرو مذهب تشیع اثنی عشری هستند اما آیا واقعا اینجوری است یا خیر ؟ وقتی نگاه می کنیم می بینیم ترکمن ها در استان گلستان ترکمن هستند و اکثریتشان پیرو تسنن هستند بلوچ ها ، هموطنان کرد اکثریتشان پیرو تسنن هستند ، در خوزستان به همین شکل . بنابراین وقتی اینها حق ندارند یک مسجد اهل تسنن در داخل پایتخت ایران داشته باشند ، آیا اینجا آزادی وجود دارد ؟ پس اینها کی باید به حق خودشان برسند و چطوری ؟ غیر از اینکه از طریق همه پرسی آیا ممکن است ؟ پاسخ روشن است : خیر ! این به نظر من جریان رفراندومیست ها است.

 

پرسشگر: خواست دراویش از حکومت جمهوری اسلامی تنها یک خواست مذهبی است ...

پاسخ: نخیر! دراویش خواست مذهبی ندارند ؛ درویشی یک مکتب سیاسی یک حزب اعتقادی نیست درویشها هر کدام یک شهروند ایرانی هستند یعنی ما درویش ترکمن داریم درویش کرد داریم دراویش اهل حق داریم اینها همگی درویشند دراویش قادری و خاکساری داریم در ایران بر اساس آمار تخمینی که ما داریم 20 میلیون درویش زندگی می کند 4 میلیون درویش گنابادی وجود دارد دراویش گنابادی نه تهرانی اند نه گنابادی و نه بیدختی مال همه جای ایران هستند اینها شهروند هستند ؛ موقعی که ضرورت پیدا می کند که در انتخابات شرکت کنند در انتخابات شرکت می کنند ، یعنی 200 حوزه انتخاباتی دایر می کنند و به کاندیدای خودشان یعنی آقای کروبی (در انتخابات اخیر) رأی می دهند.

 

 پرسشگر: این دوره ریاست جمهوری دراویش از آیت الله کروبی پشتیبانی کردند آیا دراویش اعتقاد دارند در سیستم جمهوری اسلامی اصلاحات ممکن است ؟

پاسخ: قبلا بسیاری از مردم ایران بودند که به انتخابات بدگمان بودند و به انتخابات پشت کرده بودند ، در این مسئله تردیدی نیست اما در این دوره وقتی آقای کروبی بعنوان یک روحانی فارغ التحصیل از قم ؛  آمد و گفت  این اتفاقاتی که رخ می دهد خرافات به اسم دین است و دین و اسلام نیست بلکه خرافات دینی است و علیه این قد علم کرد بسیاری آمدند و از نظریاتش دفاع کردند من جمله شهروندانی که بعضا پیرو طرایق درویشی هم بودند مثلا جناب آقای نظام الدین مشعشعی که رییس طایفه آتش بیگی اهل حق هستند در لرستان ایشان کتبا گفتند من به آقای کروبی رأی می دهم وبسیاری از پیروان ایشان هم به آقای کروبی رأی دادند من اطلاع دارم که بسیاری از آراء 13 میلیون و 700 هزار آراء آقای کروبی اکثریتش رأی دراویشی بود که به آقای کروبی رأی دادند چون ایشان می خواستند با خرافات دینی مبارزه کنند و در عین حال خودشان یک معمم هستند ، این خیلی مهم است.

 

پرسشگر: آیا در واقع در ایران تحت سلطه جمهوری اسلامی که با ولایت فقیه سر و کار دارد و خامنه ای حرف اول این نظام را می زند، در واقع کسی مثل کروبی یا خاتمی می تواند کاری پیش ببرد ، خاتمی به اسم اصلاحات آمد و دیدیم در دوران وی سرکوب کم نبود همان داریوش فروهر و قتل های زنجیره ای در دوران خاتمی بوقوع پیوست، باورتان این است که اصلاحات در جمهوری اسلامی پاسخگو است ...

پاسخ: بنده عرض کردم ، یک عده ای تابع اصلاحات هستند یعنی رفرمیست ها هستند ولی تاریخ ثابت کرده که اینها به بن بست رسیده اند برای اینکه این نظام کنونی حاکم از درون یک سیستم رفرمیستی بیرون آمده یعنی دولت بازرگان یک دولت رفرمیستی بود از درون آن این حکومت بیرون آمد که اصلا باوری به حقوق بشر ندارد به همین دلیل من معتقد همه پرسی هستم یعنی مانند بسیاری دیگر از ایرانیان ...

 

پرسشگر: هر چهار سال در واقع همه پرسی صورت می گیرد ...

پاسخ: همه پرسی برای تعیین شکل حکومت [منظور است]، در شرایط کنونی بسیاری از ایرانیان متوجه شده اند که این سیستم استفاده ابزاری از دین می کند یعنی یک سیستم تئوکراتیک نیست بلکه سیستمی است که از دین استفاده ابزاری می کند و خودش را بجای دین و قانون گذاشته ، هر هفته در نماز جمعه می شنویم که می گویند التزام به ولایت فقیه است که سبب قبولی عبادات میشود! این عین شرک است و این دین نیست .

  

پرسشگر: در مورد اسلام صحبت کردید ، اسلام میانه رو ، اسلام تندرو ... اسلام واقعی چه اسلامی است ؟

پاسخ:  ۵ / ۱ میلیارد مسلمان در دنیا وجود دارد و اگر از ۷ میلیارد مردم دنیا بپرسید که از نظر شما اسلام چیست ؟ می گویند اسلام یک دین است اما آیت الله خمینی وقتی بنیان نظام جمهوری اسلامی را گذاشت گفت اسلام را کسی نمی داند چیست (نقل قول) . گفت : حتی اسلام شناسان ما هم نمی دانند اسلام چیست (نقل قول). ایشان گفت : اسلام یک دین نیست بلکه یک نظریه سیاسی برای تشکیل حکومت است (نقل قول) . و گفت : اسلام را من می دانم چیست (نقل قول) . ایشان برای دادن دقت نظر بیشتر در مورد نظریه سیاسی خودش مسئله ولایت فقیه را مطرح کرد یعنی الآن این حکومتی که در ایران وجود دارد ولایت یک فرد است که اسم خودش را می گذارد "فقیه" و عموم مردمی که "صغیر" و "سفیه" تلقی می شوند و به همین دلیل است که اشخاصی امثال احمد خاتمی می گویند اگر 100 میلیون رأی هم مردم بدهند وقتی تنفیذ ولی فقیه نباشد آن صد میلیون به قدر یک صفر هم ارزش ندارد . اسم این نظام را اسلام گذاشته اند .

 

پرسشگر: در ترکیه می گویند یک اسلام میانه رو حکومت می کند ، اسلام تندرو طالبان و القاعده که یک اسلام تندرو است ، چه اسلامی مورد قبول شما است ؟

پاسخ: از نظر من اسلامی مقبول است که کاری به سیاست نداشته باشد، من خود یک اسلام شناسم و تخصصم در اسلام است و معتقدم اسلام عبارت است از پل ارتباطی میان فرد و خالقش، اسلام وسیله سیاست گری نیست راهی است میان مخلوق و خالق آنهم بطور فردی وقتی می آیند و خرافات را بجای دین وارد می کنند کار بجایی می رسد که رمل و اسطرلاب و جادو و جن در کار می آید و اینها چه ارتباطی به اسلام دارد. طبیعتا به اینجا کشیده میشود چون از ابتدا آغاز به استفاده ابزاری از دین کردند ، به همین دلیل بهترین نوع حکومت این است که اسلام داخل حکومت نباشد.

 

پرسشگر: در مورد سرکوب دراویش بیشتر صحبت کنیم ، فشارهای بردراویش چگونه است اگر آماری از دراویشی که در حال حاضر در زندان هستند دارید ، ارائه کنید .

پاسخ: از 1384 به این طرف تعدادبسیار زیادی از دراویش بازداشت و احراز هویت شدند موقعی که در 24 بهمن ماه 84 به حسینیه قم حمله شد و حسینیه دراویش گنابادی در قم را تخریب کردند همزمان 1450 درویش گنابادی را که داشتند دعا می کردند و نماز می خواندند اینها را گرفتند و به زندان ساحلی سپاه پاسداران قم منتقل کردند . عده بسیاری را مصدوم و مجروح و حتی نقص عضو کردند. بعد از آن در مورد ماجرای بروجرد عده بسیاری از دراویش را دستگیر کردند و اخیرا دراویشی که در ماجرای بروجرد به آنها آسیب وارد شده بود و شکایت کرده بودند الآن 189 نفر از شاکیان را با پرونده اتهامی سنگین به دادگاه احضار کردند (احضاریه دسته جمعی) موارد ذکر شده در کیفرخواست : اقدام علیه امنیت ملی ، تمرد در برابر مأموران دولتی و توهین به شخص اول مملکت . این اتهامات همگی واهی است چرا که همگی اینها خود شاکی بودند ، علاوه بر آن الآن تا همین لحظه 7 درویش در زندان وکیل آباد مشهد در شرایط غیربهداشتی و حق ملاقات با خانواده و تلفن کردن از آنها سلب شده علاوه بر آن برای وکلای دراویش گنابادی حکم زندان صادر شده و البته هنوز اجرا نشده و هر لحظه ممکن است خدای ناکرده به اجرا در بیاید علاوه بر تمامی اینها برای افزودن فشار بر دراویش گنابادی اصولا نام گناباد را از نقشه جغرافیای ایران در کتابهای درسی حذف کرده اند که گناباد را در بوته فراموشی بیاندازند چه برسد به سلسله گنابادی . دراویش را ممنوع کرده اند که امواتشان را در مزار سلطانی جایی که اموات گنابادی یعنی پیروان مکتب گنابادی دفع میشدند آنجا بخاک بسپارند و بعد بعضی از دراویش که آنجا امواتشان را بخاک سپرده اند برای بازماندگان پرونده سازی کرده اند و وقتی برخی دراویش رفتند جلوی دادستانی اعتراض کردند برای آنها پرونده امنیت ملی تشکیل داده اند و ضمنا برای آقای دکتر نورعلی تابنده قطب بزرگوار این سلسله یک احضاریه ای صادر کردند بعنوان مشارکت در اقدام غیرقانونی دفن اموات در مزار سلطانی بیدخت ... که این کارها واقعا مضحک است و خنده دار است یعنی در واقع دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی ایران از ظرفیت قوه قضائیه حداکثر استفاده را برای سرکوب حداکثر دراویش گنابادی انجام می دهد وضعیت سایر دراویش هم به همین ترتیب است.

 

پرسشگر: نظر جنابعالی در مورد عرفان البته عرفان کاذبی که در جامعه رایج است و شاید شکل و فرم هایی که صوفیانی بصورت دروغین داشته اند شاید تقلید کرده باشند اما محتوا نداشته باشد؛ این چگونه است؟

پاسخ: در مهرماه علی خامنه ای سفری به قم داشت و در آنجا موضعگیری رسمی، صریح و شفاف صورت گرفت علیه بهائیت، علیه تسنن زیر عنوان وهابیت علیه مسیحیت خانگی یعنی نوکیشان مسیحی و علیه عرفانهای کاذب و جعلی ... اما بحث اینجاست که آیا حوزه علمیه قم ، یعنی محمد یزدی رئیس جامعه مدرسان حوزه علمیه قم که چهار نفر برای ایشان صلاحیت قائل نیستند آیا این جایگاه را دارد که تعیین کند که کدام عرفان کاذب است و کدام عرفان کاذب نیست، اصلا ایشان از عرفان چیزی سر در می آورد که بخواهد تعیین کند عرفان کاذب یا عرفان غیرکاذب چیست؟ مسئله اینجاست که انسان دارای نیروی خرد و اندیشه است اندیشه را از انسان بگیریم انسان میشود مانند سایر جانورانی که می خورند و می خوابند و می چرند ، اندیشه را از انسان نمی توان سلب کرد؛ ای برادر تو همین اندیشه ای مابقی خود استخوان و ریشه ای . بحث این که من خودم تشخیص دهم راه زندگی من چیست این جز مسئولیت های خودم است؛ هر کسی خودش راه زندگی خودش را تعیین می کند ...

 

پرسشگر: یعنی بر این اعتقاد نیسیتید که امر به معروف و نهی از منکر یا اینکه کسی ایمان به پیامبر اسلام نداشته باشد کافر است و باید کشته شود ؟

پاسخ: بحث امر به معروف و نهی از منکر در تصوف به این نحوه بیان می شود که من جامع روح و نفس هستم إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ یعنی نفس من دائم مرا امر به سوء می کند و به همین دلیل « وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى» باید نهی از منکر بکنم نفس خودم را . و روح خودم را امر به معروف بکنم. یعنی این عبادت ها جنبه اصلاح فردی دارد یعنی وقتی من خودم را نساخته ام و اصلاح نکرده ام چطور می توانم از دیگران عیب جویی کنم . تمام بحث تصوف و این سیستم آخوندی به اینجا بر می گردد . سعدی (علیه رحمه) می گوید : همه حمال عیب خویشتنیم / طعنه بر عیب دیگران نزنیم. متأسفانه چیزی که در میان قشریون رایج است این است که خودشان را فراموش می کنند و دیگران را می خواهند اصلاح کنند ، فردوسی می فرماید : زیان کسان از پی سود خویش بجویند و دین اندر آرند پیش.

 

پرسشگر: در مورد سلسله نعمت اللهی گنابادی و فشار حکومت بر آنها هرچه می خواهید با مخاطبان فرمائید .

پاسخ: قبلا از شما بسیار تشکر می کنم که این فرصت را در اختیار من قرار دادید که در ارتباط با شما و بینندگان عزیز  و همه هموطنانمان در سراسر نقاط ایران و جهان باشم و خدمتتان عرض می کنم چنانچه حضرت اقای دکتر نورعلی تابنده فرمودند دراویش اهل صلح و صفا هستند اگر با انها با صفا و صمیمیت رفتار شود مانند آب زلال هستند و اگر حقوق اساسی شان مورد سرکوب قرار گیرد مانند سنگ خوارا استوارند.

http://hriran.com/1389-09-08-13-52-34/1389-09-09-09-16-52/4112-1390-02-25-13-53-38.html

 

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

newsecularism@gmail.com