بازگشت به خانه  |   فهرست مقالات اين پايگاه

نوشته های

شهباز نخعی

snak2@live.ca

جمعه 13 اسفند 1389 ـ 4 مارچ 2011

 

 

نظام عبرت نیاموز!

شهباز نخعی

دیکتاتوری به غذای فاسد و گندیده می ماند که هرچه بیشتر بماند مسموم کننده و کشنده تر می شود.  عامل مهم دیگری نیز در ترکیب دیکتاتوری دخیل است و آن مادّه اوّلیه تشکیل دهنده اش است.  بر مبنای این مادّه اوّلیه، بهترین – اگر بتوان این صفت را برای دیکتاتوری به کار برد –  نظام استبدادی نوع نظامی و بدترین اش نوع باورمحور (ایدئولوژیک) و در میان نظام های باور محور نیز بدترین نوع، نظام استوار بر پایهء مذهب است. 

دیکتاتوری نظامی بهترین است زیرا پیامش ساده، واضح و روشن است و در آن کمتر می توان نشانی از دورویی، دروغ و ریاکاری یافت. در این پیام، دیکتاتور اسلحه به دست، با روشنی و وضوحی که جای تعبیر و ابهام باقی نمی گذارد می گوید: «مردم، من به اعتبار این اسلحه ای که در دست دارم و به سوی شما نشانه گرفته ام، بر شما فرمان می رانم و باید از من اطاعت کنید».  مردم هم محتوای این پیام واضح و روشن را به خوبی درک می کنند.  تا زمانی که اسلحه به سویشان نشانه رفته، از فرمان دیکتاتور سلاح به دست اطاعت می کنند و در عین حال در کمین فرصت می نشینند تا بتوانند اسلحه را از دست او بگیرند و به سوی خودش بازگردانند. 

در مورد دیکتاتوری های باورمحور اما کار به این سادگی و آسانی نیست؛ زیرا دیکتاتور یا دستگاه دیکتاتوری – که خطرناک ترین اش نوع مذهبی آن است – برای خود مبنای مشروعیتی ورای روابط شناخته شدهء انسانی – مانند رابطه اسلحه و انسان – قائل است و به اعتبار این مشروعیت ِ خود پنداشته از مردم اطاعت محض می طلبد و هرکس که این مشروعیت را به چالش بگیرد با برچسب هایی چون "دشمن خلق"، "ضد انقلاب"، "جاسوس"، "مزدور" یا "کافر"، "زندیق"، "ملحد"، "مرتد"، "محارب"، "مفسد فی الارض" و... او را حتی سزاوار برخورداری از بدیهی ترین حق انسانی یعنی حق حیات نیز نمی داند!

در چنین روندی بود که نظام باورمحور اتحاد جماهیر شوروی در عمر بیش از 70 سالهء خود، به گفته رییس پیشین سازمان کی جی بی،  بیش از 5 میلیون نفر را با استفاده از برچسب های بالا اعدام کرد و روزی که نظام در حال فروپاشی ولایت مطلقه فقیه سرنگون شود، آشکار خواهد شد که چه شماری از هم میهنان ما را با همان برچسب ها از حق بدیهی حیات محروم کرده است.

به خلاف دیکتاتوری نظامی که باید تمام حواس خود را بر نگهداشتن اسلحه در دستان خود و نشانه روی به سوی مردم متمرکز کند، نظام باورمحور دیری نمی پاید در دامی که خود گسترده می افتد و به توهّم مبتلا می شود.  اتحاد جماهیر شوروی، که بر مبنای آموزه های مارکس پا گرفت و به قدرت رسید، در آغاز داعیهء نمایندگی طبقهء کارگر و "پرولتاریا" – طبقهء زحمتکش – را داشت. بزودی اما کار به جایی رسید که تمام قدرت در دستان 10 نفر اعضای "پولیت بورو" – دفتر سیاسی – حزب کمونیست متمرکز شد و طرفه این که هیچیک از این افراد از طبقهء کارگر یا زحمتکش نبودند. تمرکز قدرت نیز در دستان این 10 نفر باقی نماند و دیری نگذشت که یک نفر عملاً بر دیگر اعضای دفتر سیاسی سلطهء مطلق یافت و نظام باور محور در عمل به صورت یک دیکتاتوری مخوف فردی درآمد. 

در دیکتاتوری مذهبی این روند، به دلیل عیار بالاتر فریبکاری و توهّم، یچیده تر است. ولی فقیهی که در آغاز کار به خاطر کارهای خلاف قانون خود – در زمان جنگ – از مردم پوزش می طلبید و وعده می داد که با پایان جنگ دیگر پا از دایره قانون فراتر نگذارد، جای خود را به فردی داده که در ابتدای کار میخ قدرت خود را با افزودن قید "مطلقه" می کوبد، پس از چند سال پا را از مرتبهء "جانشین خدا بر روی زمین" فراتر نهاده و اگرچه تاکنون شخصاً بطور رسمی نگفته، امّا چنانکه از رفتار خودش و گفته های پرقیچی هایش می شود استنباط کرد، عملاً خدا را نماینده خویش در عرش اعلا می پندارد! 

نگاهی به تاریخچهء دیکتاتوری های نظامی، که در قرن بیستم می توان انواع گوناگون اش را در اروپا، امریکای لاتین، افریقا، خاورمیانه و خاوردور یافت، بخوبی نشان می دهد که عمر انواع این دیکتاتوری ها به نسبت کوتاه است و به محض این که در حفظ اسلحه ای که در دست دارند غفلت کنند، توسّط نظامیان دیگر یا مردم سرنگون می شوند. همین نگاه به تاریخچهء دیکتاتوری های باورمحور نیز نشان می دهد که این دیکتاتوری ها دیرپاتر، بیرحم تر و مکّارتر از دیکتاتوری های نظامی هستند و به آسانی غنیمتی را که به زعم خود به چنگ آورده اند رها نمی کنند. 

آنچه که در دوماه و نیم گذشته در کشورهای شمال افریقا رویداده و همچنان ادامه دارد، می تواند گواه بر درستی گفته بالا باشد. در تونس، که یک دیکتاتور مخوف نظامی - امنیتی بیش از 23 سال با تکیه بر اسلحه بر کشور حکومت می کرد، به محض آن که با اعتراض جدّی مردم روبرو شد، پس از یکی دو سخنرانی قدرت نمایانهء آبکی و رجزخوانی هایی که حتی خودش نیز به آنها باور نداشت، فرار را برقرار ترجیح داد. 

در مصر نیز که حسنی مبارک حدود 30 سال با تکیه بر نیروی نظامی  بر مسند قدرت نشسته بود، با آنکه به قول خودش "دکترای لجبازی" داشت، تمام مقاومت اش بیش از 18 روز به درازا نکشید و با از دست دادن اسلحه – یعنی پشتیبانی نیروی نظامی – ناگزیر قدرت را از دست داد.

 

امّا در لیبی که، بنا بر نوشتهء پنجشنبه 5 اسفند نشریهء اینترنتی "روز آنلاین"، «به دلایل متعدد و از جهات گوناگون وضعی مشابه ایران دارد» اوضاع به گونه ای دیگر است. برخی از وجوه تشابه بین نظام های لیبی و ایران که "روز آنلاین" برشمرده، به شرح زیراند:

- لیبی همچون ایران از یک حاکمیت اقتدارگرا، سرکوبگر و متکی به شخص، (که) خودکامگی را در پوشش قانون پی گرفته، برخوردار است.

- دولت در هر دو کشور ویژگی ها و شاخصه های "دولت رانتی" را بازتاب می دهد.

هر دو حکومت بر دین، به مثابه ایدئولوژی، تکیه زده اند.

از مطبوعات آزاد و مستقل، در لیبی همچون ایران خبری نیست.

- اکثریت جمعیت در هر دو  کشور جوان هستند.

میزان مشارکت زنان در جامعه به شکل محسوسی در حال افزایش است». 

البته وجوه تشابهی که "روز آنلاین" برشمرده، به معنای همسانی دو کشور، حتی در مقیاس جمعیتی بیش از 10 برابر، نیست. آنچه که امروز در برابر چشمان حیرت زدهء مردم دنیا در لیبی می گذرد، اگر ذرّه ای از "بصیرت"ی که سیّدعلی خامنه ای از دیگران می طلبد در خودش وجود داشته باشد، درس عبرتی برای او و اصحاب جنایتکارش از چیزی است که فردا بر خودشان خواهد گذشت ـ آیینهء تمام نمایی برای عبرت آموزی است تا فردای سیاه خود را در آن ببینند. 

در عین حال، همين حوادث برای مردم ایران، که صد سال پیش پیشرو و پیشگام آزادی خواهی در سراسر منطقه خاورمیانه بوده اند، نیز حاوی درسی بزرگ است. ریشخند تلخ تاریخ این است که مردم ایران این درس بزرگ را باید از یک ملّت کوچک بدوی ِ دارای ساختار قبیله ای بیاموزند که در برابر یک دیکتاتور توهّم زده ی خود شیفته، در عین استواری بر موضع پرهیز از خشونت، راهی جز ایستادگی و مطالبه جدّی حقوق پایمال شده نیست.  آیا نظام ولایت مطلقه فقیه دراین آخرین فرصت در آیینهء عبرتی که در برابرش قرارگرفته خواهد نگریست؟! 

پاسخ این پرسش بعید است که مثبت باشد زیرا این نظام در 32 سال گذشته هرگز نشان نداده که به قول زنده یاد سهراب سپهری "خرده استعدادی" برای عبرت آموزی داشته باشد.

 

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630