بازگشت به خانه  |   فهرست مقالات سايت   |    فهرست نام نويسندگان

جمعه 10 ارديبهشت  1389 ـ  30 آوريل 2010

 

ديانت ما عين سياست ماست

گفت‌وگو با حمیدرضا ترقی، دبیر سیاسی هیات موتلفه اسلامی

گفتگوگر: ثمینا رستگاری

 

پرسش: حزب موتلفه در انتخابات سال 84 در دور اول از آقاي احمدي‌نژاد حمايت نكرد و كانديداي اين حزب آقاي لاريجاني بود. طي چه فرآيندي به اين نتيجه رسيديد كه ايشان كانديداي مناسبي براي حزب موتلفه است؟

پاسخ: شعارهاي آقاي احمدي‌نژاد شعارهايي بود كه موتلفه از اول مبارزات خودش همان‌ها را دنبال مي‌كرد. مثل استقرار يك نظام اسلامي و توجه به ارزش‌هاي دين در جامعه و تحقق عدالت اجتماعي در جامعه و ايشان در راستاي تئوري فلسفه سياسي كه ما به آن معتقد بوديم برنامه خودش را عنوان مي‌كرد. از سوي ديگر عملكردش در اجرا و جهت‌گيري‌ها و بازگشت و تاكيدش روي آرمان‌هاي انقلاب اسلامي مورد تاييد مقام معظم رهبري هم قرار گرفته بود. مجموعه اين عوامل موجب شد ما از احمدي‌نژاد حمايت رسمي كنيم.

 

پرسش: شما كي متوجه شديد احمدي‌نژاد اصولگراست؟ خود ايشان كه از روز اول هيچ مذاكره‌اي با شما نداشت. به گفته آقاي مشايي «احمدي‌نژاد هيچ تعلقي به هيچ حزب و گروهي ندارد».

پاسخ: آقاي احمدي‌نژاد با شعار عدالت و حكومت ديني آمد.

 

پرسش: شعار براي شما كافي بود؟

پاسخ: ما ايشان را مي‌شناختيم. در شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب كه بعد از جريان دوم خرداد طرف اصلي جريان اصلاحات بود ما با هم كار مي‌كرديم. آقاي احمدي‌نژاد مسوول ستاد بود. ديدگاه‌هايش مشخص بود. ابتدا هم كه آمد تصور ما اين بود كه اين شعار براي دوران بعد از گذر از دوم خرداد است. ما فكر نمي‌كرديم مردم اين گونه به اصولگرايي اقبال نشان دهند. تصور ما اين بود كه براي عبور از جريان دوم خرداد به يك جريان اصولگرايي كامل نيازمند يك دوران گذار هستيم كه آن را يا آقاي لاريجاني بايد طي كند يا آقاي قاليباف. ولي آقاي احمدي‌نژاد توانست شعارش را جوري جا بيندازد كه مردم اين دوران گذار را به سرعت طي كردند.

 

پرسش: و در چهار سال گذشته عملكرد ايشان در راستاي اجراي عدالت و اسلام به گونه‌اي بود كه شما در حمايت‌تان راسخ‌تر شديد تا در دور بعدي هم از ايشان حمايت كنيد؟

پاسخ: بله.

 

پرسش: مخالفت‌هايي كه برخي علما با سياست‌هاي ايشان داشتند يا صحبت‌هاي معاون ايشان كه هيچ گاه هم از جانب آقاي احمدي‌نژاد تكذيب نشد در اين ايده شما خللي ايجاد نكرد؟

پاسخ: البته اختلاف نظر در حوزه مسائل ديني هميشه وجود دارد. بعضي از علما معتقد به سختگيري بيشترند و برخي نيستند و متناسب با همان فتاوايي كه دارند موضع مي‌گيرند. ما تابع نظر ولي فقيه زمان هستيم و آن را مبناي موضع‌گيري‌مان قرار داديم و بر همان اساس جاهايي كه نقدي داريم به آقاي احمدي‌نژاد مطرح مي‌كنيم ولي موضع‌مان اين طور نبوده كه همه اقدامات ايشان را مورد تاييد قرار دهيم يا همه را رد كنيم. نقدمان را حتي‌الامكان خصوصي مطرح كرديم. مواردي كه علني شده، اقتضا مي‌كرده علني شود.

 

پرسش: به نقدهاي شما اهميتي هم داده شده؟

پاسخ: كم و بيش به خيلي از مواردي كه در جلسات خصوصي مورد بحث قرار گرفته توجه شده. در برخي موارد هم ديدگاه‌هاي آقاي احمدي‌نژاد ديدگاه‌هاي خاص خودش است و باورهايي است كه در آن موارد نقد ما تاثير نداشته است.

 

پرسش: ممكن است مثالي بزنيد از انتقادي كه حزب موتلفه داشته و دولت به آن توجه كرده و بر اساس آن عملكردش را اصلاح كرده؟

پاسخ: چون ما آن موارد را محرمانه مطرح كرديم بنا نداريم علني مطرح كنيم و اين باب تاثيرگذاري نقدهاي ما را مي‌بندد.

 

پرسش: رابطهء حزب موتلفه با دولت از نظر سياسي چگونه رابطه‌اي است؟

پاسخ: ما وظيفه‌مان را انجام داديم. نه كاري به ايشان داشتيم كه خوشش بيايد يا بدش بيايد، نه منتي سرش گذاشتيم، نه توقعي داشتيم. ما وظيفه‌ سياسي‌مان را در كشور براي سازمان دادن به افكار عمومي كساني كه از نظرات ما استفاده مي‌كنند انجام داديم .

 

پرسش: در عرصه سياست اين حرف كه يك كانديدا چه بخواهد چه نخواهد، چه سهمي از قدرت به ما بدهد چه ندهد، چه به نقد ما اهميت بدهد چه ندهد از او حمايت مي‌كنيم به چه معناست؟

پاسخ: در سياست معناي اين كار تكليف‌گرايي است. تكليف ديني بر حوزه سياست غالب مي‌شود. وقتي سياست مبتني بر دين باشد به طور طبيعي حزب بر اساس تشخيص تكليفش را انجام مي‌دهد بدون هيچ چشمداشتي.

 

پرسش: قطعاً اين تكليف ديني حكم مي‌كند شما از كسي حمايت كنيد كه در راستاي موازين اخلاقي و ديني گام برمي‌دارد و آنها را تقويت مي‌كند. ويژگي‌هاي اخلاقي و ديني دولت آقاي احمدي‌نژاد بر اساس تشخيص شما چه بوده است؟ شما در آستانه انتخابات صداقت، نداشتن حب رياست، شجاعت و... را شاخص حمايت‌تان از يك كانديدا اعلام كرديد. در هر كدام از اينها نمره ايشان چقدر بود؟

پاسخ: ما "معدل" اين شاخص‌ها را در نظر مي‌گيريم. طبيعتاً هيچ كس نمي‌تواند معدل 20 بگيرد. معدل آقاي احمدي‌نژاد در رابطه با اين شاخص‌ها بيشتر بوده است اما در هر يك از اينها نمره 20 نبوده.

 

پرسش: كلمه معدل كه به كار مي‌بريد به اين معناست كه نمره صداقت مي‌تواند كم باشد ولي با شجاعت جبران شود؟

پاسخ: بله همين طور است.

 

پرسش: پس بحث تكليف‌گرايي و ديندار بودن چه مي‌شود؟ اين معدلگرايي نافي آنها نيست؟ يعني با عدم صداقت يك فرد با چه توجيهي مي‌توانيد كنار بياييد و به تكليف‌تان هم عمل كرده باشيد؟

پاسخ: يك سري حرف‌ها و مسائل را مطبوعات بزرگنمايي مي‌كنند كه اصلاً موضع اصلي نيست. فرض كنيد آقاي احمدي‌نژاد تشخيص مي‌دهد يك مديري براي يك وزارتخانه مناسب است حالا بياييم بگوييم مدركش ليسانس نيست؟

 

پرسش: اگر بگويد ليسانسم و نباشد مساله است نه اينكه ليسانس باشد يا نباشد.

پاسخ: چنين چيزي را كسي نگفته. مبناي معرفي آن فرد كه اصلاً مدرك تحصيلي‌اش نبوده مبناي ارزش‌دهي به آن فرد تجربياتش بوده نه مدركش. اين بداخلاقي سياسي است. مدرك كه در هيچ كدام از پست‌ها ملاك نيست.

 

پرسش: سوال من اين بود كه كنش فردي كه اعتقادي به تكليف‌مداري هم ندارد در ميدان عمل سياست فرقش با شما چه خواهد بود؟ اگر قرار است نداشتن يك شاخص اخلاقي را به دليل داشتن يك ويژگي سياسي فراموش كرد؟

پاسخ: آن چيزي كه مهم است اين است كه در مباني فكري و اعتقادي رئيس‌جمهور اشكالي وجود ندارد. همفكري و همگرايي‌اش با ولايت و امام به لحاظ فلسفه سياسي كاملاً محرز است. جهت‌گيري‌هاي سياسي‌اش مبتني بر قرائت امام‌ از اسلام است. ما اين مباني را در نظر مي‌گيريم.

 

پرسش: اصلاً كسي كه اين مباني را نداشته باشد تاييد صلاحيت مي‌شود؟

پاسخ: بله. ويژگي‌هايي كه در قانون اساسي براي كانديداتوري هست رجال سياسي بودن و اعتقاد به قانون اساسي است، حتي به سوادش هم اشاره‌اي نشده و اينها حداقلي است كه در قانون به آن اشاره شده است. مهم‌ترين مساله اين است كه رئيس‌جمهور از خط اصلي انقلاب كه دين و انقلاب تعيين كرده منحرف نشود. عملاً نشان دهد گرايش‌اش همان گرايشات رهبري و امام است و پايبندي‌اش به مباني دين و اسلام كاملاً آزموده شده.

 

پرسش: الان شما به اين دلايل از آقاي احمدي‌نژاد حمايت مي‌كنيد؟

پاسخ: بله ما در اين زمينه‌ها هيچ انحرافي از ايشان نديديم.

 

پرسش: مسائلي مثل انحراف 72 درصدي از بودجه، تعيين حقوق 300 هزار تومان براي كارگران در جامعه‌اي كه خط فقر 700 هزار تومان است و... براي شما كه رويكرد ديني و شعار دفاع از مستضعف داريد مساله اصلي نيست؟

پاسخ: البته اينها را خود دولت بايد جواب دهد اما ما براي خودمان اينها را جواب داده‌ايم. اولاً انحراف 72 درصدي از بودجه در همهء دولت‌ها وجود داشته، تنها مختص اين دولت نيست. ثانياً 72 درصد را هيچ كس تاييد نكرده. بعضي‌ها ادعا كرده‌اند و اثبات نشده است. نكته ديگر اين است كه جهت‌گيري دولت در مسير تحقق عدالت در جامعه از همه دولت‌هاي قبلي قوي‌تر بوده است. (خصوصاً توجه به فقرا و اقشار ضعيف جامعه) و ما هم در نهادهاي حمايتي شاهديم كه از زمان روي كار آمدن آقاي احمدي‌نژاد ميزان كمك‌هاي دولت به افراد زير پوشش بهزيستي و كميته امداد بيشتر شده است. آن زمان آنها ماهي 18 هزار تومان مي‌گرفتند و در زمان ايشان 60 هزار تومان، يعني حداقل 300 درصد افزايش داشته. در حالي كه قانون مربوط به حمايت از زنان سرپرست خانوار در سال 74 تصويب شده (دولت آقاي هاشمي) و در دولت‌هاي بعدي به قانون عمل نكردند.

 

پرسش: در دوران ايشان نرخ بيكاري چقدر بوده است؟

پاسخ: اولاً بيكاري تحت تاثير شرايط مختلف اقتصادي كشور نوسان دارد. هم كاهش بيكاري را داشته‌ايم و هم رشد آن را. وقتي شما در كشور ركود را به همراه تورم داشته باشيد به طور طبيعي رشد بيكاري داريد. در دولت گذشته مثل دولت آقاي خاتمي ميزان اشتغالي كه بايد در هر سال ايجاد مي‌شده ايجاد نشده. همه اين بيكاري‌هاي آن مقطع در دولت بعدي متراكم مي‌شود. كما اينكه بدهي‌هاي دولت‌ها هم همين‌طور است. اشتغال زمان آقاي هاشمي به ازاي هر نفر پنج ميليون نفر خرج داشته، الان 20 ميليون خرج دارد. در مجموع عملكرد اقتصادي دولت طي اين دوره به نفع اقشار ضعيف جامعه بوده و بسياري از مشكلات آنها را كاهش داده. رفاهي كه براي اين قشر در روستاها و نقاط دوردست ايجاد كرده بيشتر بوده، ميزان افزايش حقوق بازنشسته‌ها و مستمري‌بگيرها هم همين طور.

 

پرسش: حقوق ماهي 60 هزار تومان در ايران امروز ما رسيدن به رفاه است؟

پاسخ: اين 60 تومان مستمري‌اش است. اما 23 ميليون روستايي بيمه شده‌اند و مساله درمان آنها حل شده است. تا زمان ايشان يك روستايي بيمه دولت نبوده است. قاليباف‌ها و راننده‌ها را بيمه كرده و حتي دنبال اين بودند كه زنان خانه‌دار را بيمه كنند. اينها قدم‌هاي مهمي است. سهام عدالت هم بحث مهمي است كه از سال آينده سودش درآمد قابل ملاحظه‌اي‌ به آنها اختصاص مي‌دهد.

 

پرسش: براي دولت‌هاي قبلي خيلي سخت بوده كه پول نفت را به اقشار كم‌درآمدي بدهند كه هم مطالبات مدني زيادي ندارند هم 60 هزار تومان برايشان پول قابل توجهي است و اين كار برايشان راي‌آور هم بوده؟ آنها چرا اين كار را نمي‌كردند؟

پاسخ: دولت‌هاي قبلي برخلاف قانون عمل كردند كه ندادند. قانون را اجرا نكردند. حق مردم را ندادند. كسي هم دنبال حق مردم نبوده است.

 

پرسش: فكر نمي‌كنيد ساخت يك كارخانه بيش از پول نقد به مردم در راستاي عدالت‌خواهي است.

پاسخ: دولت حق نداشت از خودش اظهار نظر كند، بايد قانون را اجرا مي‌كرد.

 

پرسش: قانون اين بوده كه پول نفت را دستي به مردم بدهند؟

پاسخ: بله بايد حقوق مي‌دادند كه زندگي فقيرانه آن فرد از 10 سال پيش بهتر شود؛ فقري كه آن زمان با مبلغ كمتري برطرف مي‌شد. نجات ندادن فرد از فقر 10 برابر هزينه‌اش را به ما تحميل كرده. اين ظلمي است كه دولت‌هاي قبلي كرده‌اند. حالا اگر دولتي بيايد و حق اينها را پرداخت كند بايد بگوييم به خاطر راي اين كار را كرده؟

 

پرسش: در دولتهاي قبلي تكليف‌مداري باعث نشده بود كه شما به خطاهاي آنها با ديده اغماض نگاه كنيد؟

پاسخ: نه ما تاييد نكرديم. همان زمان اشكال گرفتيم. در مجلس پنجم كه بودم بارها به آقاي هاشمي ايراد گرفتيم. مجلس پنجم اصلاً با طرح فقرزدايي ايشان مخالفت كرد به خاطر اينكه همين اشكالات بر آن وارد بود. افزايش نرخ‌ها را داشت و مي‌خواست از محل افزايش قيمت آب و برق و انرژي هزينه فقرا را تامين كند. 500 درصد افزايش نرخ، 10 درصد افزايش مستمري و اين فشار را مجلس قبول نكرد. مقام معظم رهبري بارها فرموده‌اند توسعه اقتصادي منهاي حفظ ارزش‌ها و عدالت قابل قبول نيست و نبايد فقرا را زير چرخ و پره توسعه له كرد. ولي دولت وقت به اين مسائل توجه نمي‌كرد.

پرسش: آقاي ترقي بعد از انتخابات در اردوگاه اصولگرايي چه اتفاقي افتاده است، آيا اين حوادث باعث شده كه اصولگرايان منسجم‌تر شوند؟

پاسخ: قطعاً موجب استحكام بيشتر اصولگرايان شده چرا كه مرزهاي جناح مخالف با بيگانگان و مخالفان نظام تقريباً از بين رفته بود و اين عدم مرزبندي در آن طرف موجب شد چارچوب فعاليت جبهه اصولگرايان شفاف‌تر شود و بتواند انسجام بيشتري هم به لحاظ تئوريك و هم به لحاظ مباني فكري و سياسي پيدا كند و حركتش در مسير آينده انقلاب هدفمندتر شود.

 

پرسش: قطعاً شما براساس مستنداتي از بيشتر شدن وحدت صحبت مي‌كنيد. بر اساس اين پيش‌فرض شما از آقاي مطهري، نادران، قاليباف، باهنر، لاريجاني و... تا آقاي مشايي جزء اصولگرايان هستند؟

پاسخ: بعضي‌ها در تعريف اصولگرايي سعي مي‌كنند آن را خيلي محدود كنند و اصولگرايي را در قالب گروه خودشان تعريف مي‌كنند. به نظر مي‌رسد در تعريفي كه مقام معظم رهبري از اصولگرايي داشتند – كه من خودم يك تعبيري در اين زمينه داشتم و يك كتاب هم به نام منشور اصولگرايي نوشتم – دامنه اصولگرايي بسيار وسيع‌تر از ديدگاه‌هاي تنگ‌نظرانه‌اي است كه برخي اصولگراها مطرح مي‌كنند كه در آن دامنه همه اينها مي‌گنجد، هم احمدي‌نژاد مي‌گنجد هم قاليباف در حالي كه در ديدگاه تنگ‌نظرانه‌اي كه برخي دارند ممكن است قاليباف نگنجد.

 

پرسش: در عرصه سياست اسامي و تقسيم‌بندي‌ها براي اين است كه ما راحت‌تر بتوانيم مواضع را تحليل كنيم و گمان نمي‌كنم اسامي بار ارزشي داشته باشند. من مي‌خواهم بدانم آقاي مطهري، آقاي نادران، آقاي ترقي در يك دسته قرار مي‌گيرند يا نه. اگر همه را در يك دسته ببينيم آن وقت ناچاريم اعتراف كنيم اصولگرايي ريزش نيرو داشته است.

پاسخ: اولاً براي اين افراد نمي‌توان جاي مشخصي در دامنه اصولگرايي تعيين كرد و تصور كرد هر كدام‌شان يك جريان خاصي هستند. اينها اشخاصي هستند كه نظرات خاص خودشان را در مجموعه اصولگرايي دارند، روي يكسري خط مشي‌ها پافشاري مي‌كنند و نظرشان هم براي ما محترم است.

 

پرسش: شما و آقاي مطهري هر دو در عرصه سياست به اخلاق، تكليف‌مداري و دينداري اولويت مي‌دهيد، چرا موضع‌گيري‌هاي شما در موارد مختلف شبيه ايشان نيست؟

پاسخ: چون در خيلي موارد ديگر اينقدر با ما مشترك نيستند.

 

پرسش: آن موارد ديگر كه در سياست تكليف‌محور، اصل محسوب نمي‌شود؟

پاسخ: آن مواردي كه اشتراك نظر هست خيلي زياد است. آن مواردي كه تفاوت نظر هست خاص خودشان است. مثلاً آقاي افروغ را شما يك چهره اصولگرا مي‌بينيد اما ديدگاه‌‌هايش به لحاظ جامعه‌ شناسي خاص خودش است. برداشت‌اش از جامعه و شاخص‌هايي كه اصولگرايان بايد به دنبال آن بروند خاص خود ايشان است.

 

پرسش: آقاي ترقي، شما مي‌گوييد من در سياست براساس تكليف و دين عمل مي‌كنم، چرا كنش شما شبيه آقاي مطهري نيست كه ايشان هم براساس اصول دين و اخلاق دولت را نقد مي‌كند و در حوادث بعد از انتخابات تكليف معترض را از اغتشاشگر جدا مي‌كند؟

پاسخ: ببينيد، يك جمله خيلي خوبي را مقام معظم رهبري در ديدار با خبرگان مطرح كردند و آن هم اين بود كه «دولت و دستگاه‌هاي اجرايي ضعف‌ها و اشكالات متعددي به صورت طبيعي دارند. ما جهت‌گيري اصلي اينها را بايد ببينيم كه آيا در مسير اهداف نظام و انقلاب هست يا نيست؟ اگر جهت‌گيري اينها به سمت آرمان‌هاي انقلاب و اسلام و نظام است بقيه مسائل و مشكلات حل‌شدني است.»

 

پرسش: آيا با ابزارهايي كه با اسلام و انقلاب منافات دارد مي‌توان به آن هدف دست پيدا كرد؟

پاسخ: بله مي‌شود رسيد منتها بايد اينها را اولويت‌بندي كنيم.

 

پرسش: عذر مي‌خواهم. من دوباره اين سوال را مي‌پرسم كه «با ابزاري كه با اسلام و ا و انقلاب منافات دارد مي‌توان به يك افق اسلامي و ديني و انقلابي رسيد»؟

پاسخ: نمي‌شود. منتها اگر كسي اين ابزار را چند روزي اشتباهي برداشت و دستش گرفت مي‌توان از دستش گرفت. بحث رهبري هم همين بود كه شما مي‌آييد روي اشكالي دست مي‌گذاريد كه اولويت ندارد. تكليف‌گرايي يعني اولويت اصلي كشور را ببينيم.

 

پرسش: پس بحث من و شما سياسي شد نه ديني و تكليف‌گرايي.

پاسخ: سياست هم ديني است. رهبري مي‌گويد شما همه توجهتان را متمركز اين موضوع كنيد و جوري عمل نكنيد كه اختلاف و چندگانگي در قدرت از آن برداشت شود.

 

پرسش: آن افق پيش رو چيست؟

پاسخ: رهبري مي‌گويد شما بايد يكپارچگي در قدرت را حفظ كنيد چون دشمن هدف اصلي را ضربه زدن به نظام قرار داده است. در اين شرايط كه همه بايد يكپارچگي را حفظ كنند اگر مجلسي‌ها ‌آمدند با دولت درافتادند ولو اينكه حرف حسابي هم دارند تكليف اجازه نمي‌دهد...

 

پرسش: حرف حسابت را بزني؟

پاسخ: حرف حسابت را جوري بزني كه آن يكپارچگي قدرت از بين نرود. حفظ يكپارچگي قدرت اولي است بر انتقاد شما. انتقاد شما امروز نه، فردا قابل حل است. الان مشكلي براي نظام و منافع ملي ايجاد كند. مثلاً آقاي نادران نمي‌تواند اگر مشكلي با آقاي رحيمي دارد از طريق قانوني حل كند و نيايد در تريبون مجلس بگويد و ذهن مردم را خراب كند؟

 

پرسش: با اين حساب كار ويژه احزاب و پارلمان، آزادي بيان و... چه مي‌شود؟

پاسخ: آزادي بيان هم شرط و شروط دارد. روش مهم است. آزادي در مجراي قانون مي‌تواند مسيرش را طي كند. به مانع خورد بايد مسيرش را عوض كند. ما نمي‌گوييم كسي انتقاد نكند، شكل انتقاد مهم است. آيا شكل ديگري وجود ندارد؟

 

پرسش: مثلاً چه شكلي؟ مردم نماينده تعيين مي‌كنند براي دفاع از همين حقوق.

پاسخ: اين‌طوري كه حقوق گرفته نمي‌شود. وقتي دولت را به لجبازي بيندازي كه حقوق گرفته نمي‌شود.

 

پرسش: شما راهكاري براي مواجهه با يك دولت لجباز داريد؟

پاسخ: فرض كنيد اگر حجاب شما درست نباشد من در خيابان بيايم با داد و فرياد به شما بگويم حجابت را درست كن. چقدر اين حرف روي شما اثر مي‌گذارد تا اينكه من با آرامش و محترمانه به شما تذكر بدهم؟ روش امر به معروف و نهي از منكر كه اسلام گفته براي اين است كه اثر بگذارد. اگر نگاه اصلاح‌ امور است بايد روشي را كه به اصلاح امور منتج مي‌شود برگزينيم. اگر هدف تخريب است كه بحث فرق مي‌كند. متاسفانه برخي از اين رفتارها تخريبي و تضعيفي است.

 

پرسش: شما همان قدر كه معتقديد گروه‌ها و افراد سياسي بايد با دولت مماشات داشته باشند چنين حساسيتي را نسبت به رفتار دولت با گروه‌ها و افراد سياسي هم داريد؟

پاسخ: برخورد با اين افراد و گروه‌ها ربطي به دولت ندارد. دستگاه قضايي بگويد بگير، مي‌گيرد. خيلي از كارهايي كه الان قوه قضائيه انجام مي‌دهد ممكن است دولت قبول نداشته باشد.

 

پرسش: در تمام اين سال‌ها هيچ وقت اتفاقي نيفتاد كه فكر كنيد با اصول شما منافات دارد؟

پاسخ: هيچ كس معصوم نيست. يك مساله ما همين آقاي مشايي است. ايشان به آقاي مشايي يك ارادت خاصي دارد كه اين ارادت را ما هنوز نتوانسته‌ايم هضم كنيم. حرف‌هايي را كه آقاي مشايي مي‌زنند ما به عنوان حرف اصولگرايي قبول نمي‌كنيم و نمي‌پذيريم.

 

پرسش: شما به آقاي احمدي‌نژاد نزديك‌تريد يا آقاي مشايي؟

پاسخ: آقاي مشايي.

 

پرسش: قبل از انتخابات آقاي بادامچيان گفته بود احمدي‌نژاد مشايي را بركنار خواهد كرد ولي ديديد كه اين اتفاق با وساطت مقام رهبري نيفتاد. پس ظاهراً گرفتن ابزارهاي غلط از دست ايشان كار آساني براي شما نيست.

پاسخ: ما گله‌ها را صريح به خود ايشان گفتيم. از نظر ما نظر مقام معظم رهبري تاييد نظر ما بود كه حاشيه‌سازي‌هاي آقاي مشايي بيشتر از كاركردش است نه اينكه به درد هيچ كاري نمي‌خورد. حالا سليقه ايشان اين است كه از مشايي استفاده كند و براي ما اولويت ندارد.

 

پرسش: پس ابزار نادرست را نمي‌توانيد به راحتي بگيريد مگر اينكه رهبري شما را تاييد كند؟

پاسخ: بستگي دارد ابزار در چه سطحي باشد.

 

پرسش: اگر چه اتفاقي مي‌افتاد شما ايشان را اصولگرا نمي‌دانستيد؟

پاسخ: عدول از چارچوب اصولگرايي، مفهومش عدول از خط اصلي انقلاب و آرمان‌هاي انقلاب است.

 

پرسش: ايشان كه 24 سال از انقلاب را زير سوال بردند و در مناظره‌ها هم به وضوح اعلام كردند.

پاسخ: اين اشتباه است نه عدول. اين اشتباه در مسير تبليغات است. همه اين كار را كردند. مگر كساني كه چهار سال ايشان را زير سوال بردند كار خوبي كردند؟

 

پرسش: چهار سال دوران ايشان با 24 سالي كه هشت سالش در حيات امام بوده براي شما نبايد يك فرقي داشته باشد؟

پاسخ: فرقي نمي‌كند. اينها همه در رقابت‌هاي انتخاباتي است. وقتي دو نفر در دعوا و درگيري حرفي مي‌زنند نمي‌توان آن را مبناي قضاوت قرار داد. ما بايد جدا كنيم و بگذاريم به حساب دعواهاي انتخاباتي كه همه مرتكب شدند. در اين حكم همه‌شان مساوي‌اند.

 

برگرفته از نشريهء شرق ، 8 اردیبهشت 1389

 

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com