بازگشت به خانه  |   فهرست مقالات سايت   |    فهرست نام نويسندگان

جمعه 9 بهمن 1388 ـ  29 ژانويه 2010

 

گزينهء اصلی سقوط کل رژیم است

جهانشاه رشيديان

عمر سی سالهء رژیم یکی از شوم ترین دوران تاریخ ایران است. رژیم وحشی و متجاوز (متجاوز به هر معنای کلمه) خود بزرگترین دشمن آزادی و حمیت انسانی ست.

این رژیم با خصلت تجاوز و اشغالگری جائی برای اصلاح پذیری بجا نگذاشته است. اما برخی از موئسسان این نظام، با وجود سوابق سیاه خود، اصلاح پذیری این رژیم را موعظه می کنند و آن را مستمسکی کرده اند تا عمر این رژیم منفور و ورشکسته را بدین گونه افزایش دهند.

تمام جناح های رژیم می دانند که مردم ایران در شرایط آزاد و با نظارت یک نهاد بین مللی خواستار یک رژیم سکولار و دمکراتیک خواهند بود. با چنین اگاهی، جناح " اصلاح طلب" رژیم از پتانسیل های مردم خشمگین سوء استفاده می کنند تا در چار چوب نظام ولایت فقیه کل رژیم را از خطر سقوط نجات دهد.

اینان در تلاشند تا مردم سرنگوني طلب را به سیاهی لشكر حامي نظام جمهوري اسلامي تبديل كننند. افرادی مانند موسوی، هاشمي و كروبي از آزادی، سکولاریسم و دمکراسی بیشتر هراس دارند تا دستگیری و یا زندانی شدن خودشان بدست جناح دیگر رژیم.

جناح خامنه ای ـ احمدی نژاد خواستار ادامهء خشونت است چون راه دیگری برای ادامهء حیات انگلی خود نمی بيند. در حالیکه جناح موسوم به اصلاح طلبان مي خواهد قدرت سیاسی را در خیابان معامله کند. هدف اصلاح طلبان از یک سو کنترل رادیکالیسم مردم و، از سوی دیگر، سوء استفاده از خشم آنان در راستای مطامع شخصی ست. يعنی، خنثی کردن پتانسیل سرنگونی طلب همراه با حفظ تمامیت رژیم پر نکبت جمهوری اسلامی خواست مشترک هر دو جناح است و این نوعی دهن کجی است به مردمی که خواستار سقوط کل نظام جهل و جنایت اسلامی هستند. نسل جدید در چند ماه اخیر با گوشت و خون خود درنده خوئی ِ این رژیم را تجربه کرده و دیگر باره زير بار گزينهء حفظ این رژیم ـ تحت نام هر رنگ و نیرنگی ـ نمی رود.

مسلمن افرادی مانند موسوی و شرکا برنامه معقولی برای آیندهء جامعه ندارند لذا در نهایت از مردم و حتی بدنهء وسیعی از نيروهای جنبش سبز خود فاصله گرفته و به سازش با جناح در قدرت تمایل نشان می دهند. اعلامیهء اخیر موسوی، مبنی بر دهن کجی به بدنهء جنبش "سبز" و قبول دولت احمدی نژاد نمونهء بازر این روند است. جنبش اما، هفت ماه بعد از انتخابات، می رود که از لحاظ سیاسی و قطب بندی اجتماعی شکلی رادیکال  بخود گیرد.

جنبش حتی در روند خود ممکن است میل به مسلح شدن پيدا کند و بیش از پیش جسور شود. حمله به مراکز سرکوب اسلامی، تبلیغاتی، و سیاسی ِ رژیم اهداف آیندهء جنبش است که خود گویای اعتلای انقلابی خواهد بود. در این میان بخش وسیع و مترقی بدنهء سبز از موسوی و شرکا بریده و به جنبش انقلابی با، احتمالن، نام و رهبری جدیدی روی خواهد آورد.

اعتلای انقلابی، صفوف مردم را متراکم تر و صفوف حامیان رژیم را پراکنده تر می کند. نه تنها مهره های رژیم از آن جدا می شوند بلکه لابی ها و طیف توده ای، که دسشان در جنایات رژیم در سرکوب های خونین دوران نخست وزيری موسوی آلوده است و پیوسته از یکی از جناح های رژیم حمایت می کنند، همچون برف ذوب می شوند.

جنبشی که بعداز انتخابات اخير بنام "سبز" شناخته شده فعلا موزائيکی و غير قطبي ست ولی در روند خود قطبی خواهد شد. اين جنبش "سبز" شقه شقه خواهد شد. بخش مذهبی آن دنبال رو رهبران مذهبی، يعنی موسوی و کروبی و امثال آنها خواهند بود، زيرا هدفشان حفظ رژيم و اصلاح آن از درون است.

بخش و سيعتری از اقشار مختلف اما به جنبش انقلابی خواهند پيوست و نام و رهبران خود را در بطن مبارزات از بهترين پيشروان خويش انتخاب خواهند کرد. آنان خواهان سرنگونی کل رژيم و تاسيس يک رژيم دومکراتيک و سکولار خواهند بود .

http://www.facebook.com/inbox/?ref=mb#/note.php?note_id=201590716663&id=1515903855&ref=nf

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com