بازگشت به خانه  |   فهرست مقالات سايت   |    فهرست نام نويسندگان

شنبه 28 آذر 1388 ـ  19 دسامبر 2009

 

ناقوس مرگ استبداد

 

كريم قصيم

 

شانزده آذر امسال به واقع يك روزعطف جنبش آزاديخواهي ايران بود. وسعت كشوري و گسترش خيزش دانشجويان دربيشترين شمار دانشگاهها، درجه جوش خوردن اين جنبش با حركت عمومي ضد ديكتاتوري، سرعت و اعتلاء توان تاكتيكي و تحرك مبارزاتي... و بالاخره تمركزشعارها روي سياسي ترين محورقدرت حاكم، يعني فريادهاي مرگ برديكتاتور و به خصوص شعار اساسي «مرگ بر اصل ولايت فقيه» شاخصه هاي بي سابقه اي بودند. شانزده آذردرذهن و زبان ميليونها دانشجو و دهها ميليون نسل جوان كل كشور خروشيد و بالاگرفت و اخبارش به جهانيان اعلام كرد كه هدف كدام و مقصود كيست   ...

همه گزارش دادند كه جنبش ايران خواسته هاي جديدي را پيش كشيده و ديگر به صرف زيركشيدن گماشته خامنه اي به خانه نخواهد رفت، حالا ديگر خودِ « عمود خيمه نظام» را نشانه گرفته است. دريك كلام ، شانزده آذر كيفيت مطالبات اصلي جنبش آزاديخواهي و نيز توازن قواي انقلاب / ضد انقلاب را آشكارا به سود مردم اعتلاء بخشيد. به دنيا اعلام شد كه سرنگوني ولي فقيه و اصل نظام قرون وسطايي آماج پرجمعيت ترين و  آگاهترين لايه هاي شهروندي ايرانست.

 

فتنه عكس و طرح رجعت

با خيزش 16 آذر،  خامنه اي و دار و دستهء رو به زوالش را ترس مرگ فرا گرفت. بلافاصله جلسات «بحران» در حضور عمود خيمه نظام و سطوح ديگر تشكيل دادند. چه خاكي مي بايست بر سرشان بريزند؟ ماه محرم در پيش بود و نكند ملت به جان آمده و نترس، به قصد جان «يزيد زمان» راه بيفتند به طرف... ؟  لابد از مجربترين مشاوران خارجي هم برخوردارند.

ظاهراً بهترين جواب پراتيكي اين نوع بحرانها را اجداد مشروعه طلبشان، صد واندي سال پيش، در اوائل و اواخر انقلاب مشروطه،  نشان داده و بعدها نيز بارها اجراء كرده بودند: تفرقه بينداز و حكومت كن! تداعي مي شود اين حرف «مال انگليسيهاست»؟ باشد، خودي است، شايد كارساز شود و لختي درد بي درمان نظام رو به سقوط را (شكاف اندر شكاف را) التيامي بخشد و برايشان وقت بخرد. مي بايد عزم را جزم و خط را اجرا كرد. مگر در طرف سبزها «آقايان» اصرار ندارند که دلشان بند «حفظ نظام و آبروي امام» است و مي خواهند همين «جمهوري  اسلامي» را بزرگي بخشند؟ مگر... پس نشستند و به خيالشان تئوري بقای خود را بافتند. عكس يك مرده اي پاره شد. خود اين اتفاق پيش پا افتاده به واقع هيچ اهميتي نداشت، ولي كاچي به از هيچي، زود فيلم سوزاندن عكس پاره را هزار بار از صدا و سيمايشان پخش كردند تا هزار نفر را جمع كنند و شيّاد گوبلزواري چون آخوند احمد خاتمي شياد، برود روي منبرو روضه  وا اماما بخواند و طرف ها را  تحريك كنند تا شايد  «رگ امام آقايان» تزيقاً هم كه شده شمشير شود، تا شايد طرح رجعت «خط امام» امكان عملي پيدا كند.  يعني بتوانند در اتحاد بيشماران در خيابان و «همه با هم هستيم» شكاف اندازند، تا بعد از اين همه نگويند «نه غزه ، نه لبنان، جانم فداي ايران»، ديگر همه فرياد نزنند «استقلال، آزادي، جمهوري ايراني»!

باري، مرده را علم كرده اند كه زنده ساقط نشود. رمز مجّوز دادن احتمالي جهت تظاهرات خياباني نيز همين است كه «آقايان» برگردند خانهء پدري و زير عكس «امام راحل» صف بكشند و نسل ندا و سهراب و احسان را به حال خود رها كنند، تا بعد تانك ها كار كهريزك و باتون برقي و تك تيراندازان و .. را در ابعاد ماكرو تمام كنند. مرحلهء اول اما،  همين طرح رجعت و  برگرداندن حضرات زير عكس «حضرت امام» است. البته صرف چنين نمايش احتمالي (راهپيمايي با حضور آنها زير عكس خميني) و پخش چنين فيلمي به سراسر جهان خودش ضربه بر جنبشي است كه شش هفت ماه پيش با شعار شورشي - مدني « رأي من كجاست» از اعماق برخاست. آيا مي توانند چنين كلاه گشادي سر آقايان بگذارند؟

نگراني ي كه فشرده تصوير كردم موهوم نيست، اما - به هزاردليل - ولي فقيه مرگ زده ديرجنبيده و كارش اكنون زارتر از آن ست كه بتواند با اين و آن دسيسه، چند واقعيت زنده و ديناميك نابود و حتي مهار كند:

·         تقدير جنبش بيشماران را صاحبان اين و آن عمامه و ريش تعيين نمي كنند. از جرقه ها حريق و حالا آتشفشاني از اعماق نسل ها برخاسته كه جز با باران رحمت آزادي خاموش نخواهد شد. اين جا و آن جا مي توانند خاكي بر گداخته ها بپاشند، ولي هيچ دسيسه و هيچ ملعون مرده و زنده اي قادر نيست جلوي سيل خروشان آزادي خواهي را سد كند. ملتي كه براي گرفتن حقوق خود نترسي و دليري يافته ديگر سر بازايستادن ندارد. ارتجاع شنيده كه جوانان چه فرياد مي زنند ولي به گوش نگرفته: مرگ براصل ولايت فقيه؛   توپ/ تانگ / بسيجي ديگر اثر ندارد...

 

·         اين بار – برخلاف آن باخت هاي تاريخي ملت ايران - سازمان و شهري از رزمندگان هست، كه سي سالست با هر فدايي كه داده و هر رنج و شكنجي كه برده، امروز حيّ و حاضر است... بي خود نيست كه شعار اين سلحشوران  – ما زن و مرد جنگيم ، بجنگ تا بجنگيم – در بين جنبش دانشجويي و صفوف خيابان ها فرياد مي شود... تازه اين اول كار است.

 

 

·         و ديگر اين كه اميد است مدعيان آزاديخواهي و عقل گرايي، مانند كساني كه ترويج مي كنند «امام به گذشته تعلق دارد» و حالا « بايد رو به پيش» فكر و عمل كرد...  فريب جارچي هاي ولايت جنايت را نخورند، دست از تلاش نكشند و نگذارند « شخصيت هاي جنبش»، عقب عقب، به زير لواي همان « گذشته» رجعت كنند.

15 دسامبر 2009 ـ 24 آذر 1388

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com