بازگشت به خانه  |   فهرست مقالات سايت   |    فهرست نام نويسندگان

سه شنبه 10 آذر 1388 ـ  1 دسامبر 2009

 

سایه سنگین سیاست بر سرنوشت آموزش و پرورش

شیرزاد عبداللهی

(اين مقاله برای ائلين بار در 28 مهر 88 منتشر شده و برخی از اشارات آن ديگر موضوعيت تاريخی ندارد)

آموزش و ‌پرورش سال تحصیلی جدید را بدون وزیر آغاز کرد. ده روز مانده به بازگشایی مدارس، محمود احمدی‌نژاد نامهء معرفی وزرای پیشنهادی وزارت‌خانه‌های آموزش و ‌پرورش و نیرو را، به دلیل آنچه همزمان شدن با ایام قدر عنوان كرد، از مجلس پس گرفت. وزیر پیشنهادی او برای آموزش و ‌پرورش خانم فاطمه آلیا بود. پیش از او خانم سوسن کشاورز نتوانسته بود اعتماد نمایندگان مجلس را به دست آورد . کشاورز با کسب 49 رای از مجلسی که بنا داشت به لیست پیشنهادی احمدی نژاد رای بدهد، رکورد دار کمترین رأی در تاریخ مجلس شورای اسلامی شد.

تصمیم احمدی‌نژاد برای سپردن سکان بزرگ‌ترین و پر مساله‌ترین وزارت‌خانه کشور به یک وزیر زن با مخالفت جدی روحانیون محافظه‌کار مواجه شد و حال که معاون پارلمانی نهاد ریاست‌جمهوری از قطعی شدن گزینه حمیدرضا حاجی‌بابایی برای معرفی به عنوان وزیر آموزش و ‌پرورش خبر می‌دهد، این سوال مطرح می‌شود که آیا احمدی‌نژاد از تصمیم خود برای سپردن وزارت‌خانه آموزش و پرورش به یک وزیر زن منصرف شده است؟ آیا احمدی نژاد در مقابل اعتراض علما و روحانیون کوتاه آمده است؟ جواب این سوال‌ها بر اساس اظهارات معاون پارلمانی دولت، ظاهراً قرار است با معرفی نهایی گزینه پیشنهادی وزارت آموزش و ‌پرورش به مجلس شورای اسلامی، مشخص شود. اما اگر در شرایط فعلی احمدی‌نژاد با اشارهء مقامات عالی رتبه نظام از معرفی وزیر زن برای این وزارت‌خانه منصرف شود، این یک عقب نشینی تاکتیکی خواهد بود.

احمدی‌نژاد و حامیان او به تدریج فاصله خود را با اصول‌گرایان و روحانیون بیشتر می‌کنند و با گرفتن مواضع غیر متعارف، در صدد گسترش پایگاه خود در میان اقشار مخالف نظام برآمده‌اند و همزمان در دو نقش متضاد ظاهر شوند: حضور در مناصب بالای حاکمیت و ایفای نقش اپوریسیون! رحیم مشایی که نقش نظریه پرداز در میان حامیان احمدی‌نژاد دارد، گفته بود که از 24 میلیون رای احمدی‌نژاد، 20 میلیون آن ایجابی نیست و حدود 20 میلیون نفر در اعتراض به عملکرد نظام در 26 سال اول انقلاب به محمود احمدی نژاد رای داده‌اند. نفی تاریخ 26 ساله انقلاب، متهم کردن اکثر شخصیت‌های موثر و انقلابی نظام به فساد و انحراف، فاصله‌گرفتن از مراجع و علما با انجام اقدامات نمادین، برخورد دوگانه با مسایل جوانان و زنان، نمونه‌هایی از اقدامات این جریان برای توسعه پایگاه اجتماعی خود در میان تهیدستان شهر و روستا و اقشار مدرن شهری است.

حضور زنان در عرصهء وزارت به طور مجرد عملی جسورانه و گامی در جهت رفع تبعیض سیاسی نسبت به زنان است. بر اساس رفتارشناسی اقشار اجتماعی، این اقدام باید با استقبال نهادها و جریان‌های مدرن و مخالفت جدی نهادهای سنتی و طیف اصولگرایان رو به رو می‌شد. حتی برخی از رسانه‌های نزدیک به دولت پیش‌بینی کرده بودند که این بمب خبری فضای سیاسی متاثر از انتخابات و حوادث پس از آن را، تحت تاثیر قرار دهد. اما در فضای بعد از انتخابات آرایش و رفتار نیروهای سیاسی و اجتماعی تفاوت عمده‌ای با قبل از خرداد 88 پیدا کرده و به همین دلیل واکنش‌ها، خلاف انتظار دولتی‌ها از کار درآمد. این اقدام به ظاهر جسورانه با واکنش منفی و در بهترین حالت بی‌اعتنایی محافل اجتماعی و سیاسی و مذهبی هر دو طیف مواجه شد.

نمایندگان طیف مدرن جامعه هم این اقدام را تنها یک ژست روشنفکری کم‌اهمیت از طرف جناح دولتی ارزیابی کردند. نهادهای مدافع حقوق زنان و اصلاح طلبان چنین تصمیمی را کوششی برای منحرف کردن اذهان عمومی از مسایل بعد از انتخابات و اقدامی نمادین و سیاسی در جهت کسب مشروعیت سیاسی در بین مردم و به ویژه زنان دانستند. اهمیت نقش زنان در انتخابات و حوادث بعد از انتخابات از چشم دولتی‌ها پنهان نیست. معرفی وزرای زن حاوی این پیام بود که شعاری را که اصلاح طلبان قادر به تحقق آن نشدند احمدی نژاد عملی کرد!

به نظر فعالان حقوق زنان در کارنامه چهار ساله دولت نهم نقاط روشنی در جهت رفع تبعیض علیه زنان مانند توجه به اشتغال بانوان و افزایش حضور زنان در مدیریت های دولتی و اصلاح قوانین تبعیض‌آمیز دیده نمی شود. بر عکس نگاهی به کارنامه دولت نهم حکایت از افزایش فشار علیه زنان و تشویق زنان شاغل به روی آوردن به خانه‌داری و ایجاد محدودیت برای تحصیل دختران در دانشگاه‌ها و طرح‌های متعدد در جهت افزایش تبعیض‌های جنسیتی در مدرسه و دانشگاه و محیط ‌های اداری دارد.

نگاهی به سوابق اجتماعی افراد معرفی‌شده نیز بعد تبلیغاتی و سیاسی این اقدام را به وضوح آشکار می کند. در رزومه زنان معرفی شده سابقه‌ای در دفاع از حقوق زنان دیده نمی شود. حتی در مواردی مانند لایحه حمایت از خانواده که علناً چند همسری را چهره‌ای قانونی می‌بخشد، برخی از این بانوان در کسوت نمایندگی مجلس با دفاع از دیدگاه مرد سالارانه، سنگ تمام گذاشتند. حضور زنانی با روح و افکار مردانه گرهی از مشکلات زنان نمی‌گشاید.

طرفداران احمدی‌نژاد که در سال 82 زیر تابلو اصول‌گرایی وارد فضای سیاسی جامعه شدند با بهره گیری از شکاف‌های سیاسی و اجتماعی بین محافظه کاران و اصلاح طلبان مکتب جدیدی را پایه‌گذاری کردند. آنها پایگاه خود را در میان توده فقیر و کم سواد ناراضی از نظام جمهوری اسلامی تعریف می کنند . جنبش آنها از جنبه نظری و حتی شیوه عمل شباهت زیادی با جنبش های اجتماعی دهه 20 و 30 قرن گذشته اروپا دارد.

جریانی که حول احمدی نژاد شکل گرفته را حتی با تسامح نمی توان اصولگرا نامید. در قاموس آن دستیابی به قدرت و حفظ آن، جواز انجام هر عملی است. از عناصر مدرن و سنتی مانند اعتقادات دینی، مهدویت، ناسیونالیسم، عدالت، بیگانه ستیزی، ضدیت با امپریالیسم، وحدت با کمونیست ها و... در جهت حفظ قدرت استفاده می‌کند. علی مطهری نماینده اصولگرای مجلس می گوید: «ایشان افكار خاصی دارد ... او یك اصولگرا نیست. می‌توانیم بگوییم یك فرقه‌ای هستند با افكار ویژه‌ای كه برخی افكارشان را هم خیلی بروز نمی‌دهند... یك دید خاصی نسبت به‌ اسلام دارند، نوعی احساس خودكفایی در شناخت اسلام دارند، نوعی بی‌نیازی از روحانیت احساس می‌كنند و خلاصه افكار خاص سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دارند و در مجموع من اينها را اصولگرا نمی دانم».ه

نگاهی دقیق به اظهارات رحیم مشایی هم نشان از آن دارد که این جریان خود را مقید به گفتمان تاریخی و مذهبی انقلاب اسلامی نمی داند و ترجیح می‌دهد که با حفظ فاصله خود با روحانیت انقلابی از هر دو جناح حاکمیت، بیشتر در نقش سخنگوی توده ناراضی ظاهر شود. برخی از اقدامات به ظاهر مدرن این جریان تنها با درک مبانی فکری آن قابل فهم است. گفتمان این جریان تفاوت‌های روشنی با گفتمان دو جریان اصلی و ریشه دار انقلاب دارد. شاید کلید فهم اقدامات جسورانه و گاه شگفت‌انگیز دولت در همین کوشش برای تغییر پایگاه و تغییر گفتمان نهفته باشد.

فاطمه آلیا که حالا دیگر به نظر می‌رسد قرار نیست بار دیگر به مجلس معرفی شود، در نخستین واکنش خود گفت: «باید برنامه‌هایی در شأن فرهنگیان و مخاطبان فرهنگیان با اولویت‌ها و ضرورت‌های موجود در این وزارت‌خانه تهیه کرد.» این نشان می‌دهد که معرفی او بر اساس برنامه و دید گاه مشخصی دربارهء مسایل آموزش وپرورش نبوده و تازه پس از معرفی قرار است برنامهء خود را تهیه کند. الیا از ده سال پیش که آموزش و ‌پرورش را به مقصد صدا و سیما ترک کرده، فاقد سوابق اجرایی حتی در سطح مدیران متوسط این وزارت خانه است.ه

برخی معتقدند که آموزش و ‌پرورش همچنان در نگاه دولت ‌مردان، وزارت‌خانه ای دست چندم، خدماتی و کم‌اهمیت باقی می‌ماند. حضور یک وزیر بی‌تجربه و ضعیف و فرمانبر، چه زن و چه مرد، مشکلات این وزارت‌خانه را تشدید می‌کند. در کابینهء جدید حتی حضور وزیری مانند علی‌احمدی (وزیر پیشین آموزش و ‌پرورش) که گاهی در جلسات بغض می‌کرد و عصبانی می شد، دیگر قابل تحمل نیست. قابل پیش‌بینی‌ ست که یک وزیر بی تجربه، فقط مجری دستورات رئیس دولت خواهد بود.

همه چیز حکایت از آن دارد که حل مشکلات این وزارت ‌خانه این بار هم در اولویت برنامه دولت نیست. می‌توان پیش‌بینی کرد که در این دوره با این دورنما هر کس وزیر شود اتفاق مثبتی در آموزش و پرورش روی نمی‌دهد و، به رغم شعارهای پرسر و صدا در مورد تحول بنیادی، آموزش و پرورش همچنان بر مدار روزمرگی اداره خواهد شد. حضور یک وزیر بی تجربه و ضعیف شاید آغاز یک دورهء پر تلاطم و آشفته در بزرگ‌ترین و گسترده ‌ترین وزارت ‌خانه کشور را رقم می زند.

مشکلات سیاسی و در راس آنها بحران مشروعیت و کاهش در آمدهای دولت، فرصتی برای پرداختن به مسایل آموزش و ‌پرورش ایجاد نمی‌کند. از سوی دیگر مطالبات اقتصادی و اجتماعی انباشته شدهء فرهنگیان، سیستم فرسوده و عقب‌ ماندهء آموزشی، سوء استفاده‌های سیاسی از مدارس و عزل و نصب‌هایی که امسال مدیران مدارس را هم در برگرفته است، در کنار بی رغبتی دانش آموزان، شرایطی ایجاد کرده‌است که ممکن است فضای مدارس را یکباره دگرگون کند و مدارس مانند سال های آغازین انقلاب به صحنهء منازعات سیاسی بدل شوند.

http://khabarnegaran.info/article.php3?id_article=54

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com