بازگشت به خانه  |   فهرست مقالات سايت   |    فهرست نام نويسندگان    |   آدرس اين صفحه با فيلترشکن:

  https://newsecul.ipower.com/2009/09/4.Friday/090409-Saman-Sorushnia-Pinching-Seculars.htm

جمعه 13 شهريور 1388 ـ  4 سپتامبر 2009

 

ناخنکی به ساحت مقدس سکولاریست های ایران

سامان سروش نیا (تهران)

 

یکم :

1. آن زمانی که روحانیت شیعه تازه در ایران پای می گرفت برای عزای حسین ، مَقْتَل خوانی می کردند. یعنی یک نفربرفرازمنبر ازروی یکی ازکتبی که معروف به مقتل نامه بود واقعه ای ازعاشورارا میخواند واشک مستمعین رادرمیآورد.اما به مرورزمان باتبدیل شدن صرف ماملت به مستمع ، این رسم نیزبرافتاد. واین قشر دیگرخود رانیازمنداین هم ندید.تاامروز که، اگر پای منبرآخوندهابنشینید ،اولین چیزی که  نظرراجلب میکند این است که وی متکلم است ، فقط حرف میزنه وانتظارش هم ازجمعیت این است که مستمعین خوبی باشند . فقط مستمع . وطی گذشت سالیان درازحاکمیت این قشربر تریبون ، این به یک اصل تبدیل شده تا روحانیت خودرابی نیازازهرپاسخ دادنی بداندحالا هر اباطیلی هم که بگویددلیلی نداردتابرای آن ، سندیامدرکی ارائه بکند . فقط به این بسنده میکندکه بگویدراوی ، یامثلاً ابن ابی الحدید،یا ....میفرماید. واین به عنوان مدرک وسندوی کافی است.امروزبعد ازگذشت 30سال ازحکومت این جماعت برایران وحاکمیت اینان برتمام شئون جامعه ایران ازجمله فرهنگ وآموزش وپرورش همین خصلت رادردست پروردگان این جماعت هم میتوان به وضوح دید.

2. یکی دیگر از وجوه خصلت این جماعت (علی الخصوص دراین 30سال)این است که اینان همیشه کنش را انجام میدهند . حتی اگرحرکت ومنشاءکنش ازآنها نباشد . وهمیشه هم این مخالفانشان هستندکه واکنش راانجام میدهند . به همین سی ساله انقلاب نگاهی بکنید . آیاحرکتی راسراغ داریدکه اپوزسیون ایران ویاحتی کشورهای دیگر ، حتی قدرتهای بزرگ غرب انجام داده باشند . که حکومت ملایان راواداربه واکنش بکنه ؟ درپاسخ بایدگفت که عملا‍ً هیچ . درواقع بایدگفت که اینان درسالهای گذشته ازتمامی ابزارقدرت استفاده کرده اندتا ازاین حربه به نحو احسن استفاده بکنند . مثالی بزنم ، همیشه کسانی دراین سی سال گذشته بوده اند مثل مهندس بهرام مشیری یاسازمان مجاهدین خلق . که اعتقاد براین داشته اند و در همه جا هم فریاد می زنندکه انقلاب ایران را آخوندها دزدیدند . اما اینان هرگز نمی گویند آن قشرروشنفکر و تغییرخواهی که از درون جامعه ایران سربرآورد برای انقلاب ، آبشخور فکریش کجابود؟ حلیه المتقین و مفاتیح الجنان ویا روح القوانین مونتسکیوونظرات هاناآرنت . احمدکسروی بود ، یاعلی شریعتی و مرتضی مطهری؟

اصلاً بیایید بپذیریم که انقلاب رابه سرقت بردند . وآن روح آزادیخواهی ملت ایران وروشنفکران آنرادرپای تحجرخمینی قربانی کردند . پس ، آزادیخواهان کجابودند؟ سکولارها چی؟ وقتی خمینی واعوان وانصارش انقلاب دزدی میکردندچه واکنشی انجام دادند ؟

3. از دیگر وجوه این قبیله، پرروئی اینان است .درواقع اینان اگرپرروئی راتاسرحددریدگی نداشته باشندنمیتوانندبرفرازمنابرهرچیزیراکه خواستندبگویند.بدون نگرانی ازسئوال مردم . واینجاست که واژه «عوام کلعنام» برای اینان مصداق پیدامیکند . چراکه اگر پررو نباشی نمیتوانی مستمعین خودرادرحدوحوش وبهائم پایین بیاوری وهرچه خواستی برای آنان بگوئی .

 

دوم:

           1. درتاریخ 22خرداد انتخاباتی درایران صورت گرفت برای تعیین رئیس جمهور . نتیجه انتخابات برعکس انتظارمردم بود . چراکه همه به آدم کش رای داده بودند امابازهم آدمخوارانتخاب شد . مردم به صورت خودجوش به خیابانهاریختندوبرای پس گرفتن رایشان بپاخواستند . به مدت چندشب همه ایران فریادشد . اما شورای نگهبان ، وزارت کشورومقام عضمای ولایت صحت آنراتاییدکردند . وهیچ نیازی هم به توضیح دادن ندیدند . مگه آنکس که برفرازمنبرهست احتیاجی به توضیح دادن دارد؟ حتی اگر تمام دنیافریادبشودکه رای ملت ایران چه شد؟ این انتخابات هم مثل داستان ذعفرجنی ویا مثلاًعروسی قاسم . صحیح است ، هیچ رفرنسی هم احتیاج ندارد .

        2. بلافاصله پس ازاینکه ایران شلوغ شدآنانی که در اروپا و آمریکا به خوشی و خنکا زندگی میکنند. از پستوی خانه هاشان بیرون خزیدند و کاری کردند، کارستان. اینان به سرعت جنبش راه انداختند، درمقابل سازمان ملل تحصن کردند و اعتصاب غذا راه انداختند، با تبصره ها و فیلترهای فراوان. این که اینان به سرعت به چنین کنشی رسیدند به نوبه خودجای تقدیردارد. اما واکنش سکولارها چه بود؟ در واقع باید گفت که اینان 2 دسته شدند. اول آنان که این واقعه را تحسین وتایید کردند و به دنبال اسلامیست های خارج نشین رفتند و دوم آنان که فقط انتقاد کردند. سکولارها چه سریع شقه می شوند. البته این نوع دوم سنت همه سکولارهای تاریخ ما بوده حتی آن زمان که که مردم با شور و اشتیاق به دنبال به دست آوردن مشروطه و آزادی درایران بودند اینان هرگزکوچکترین تلاشی برای به دست آوردن تریبون انجام ندادند . نگاهی به نام واعظان و خطبای انقلاب مشروطه و یا حتی جنبش ملی شدن نفت ایران به خوبی مویداین مسئله است. در واقع بزرگترین تلاش وکوشش سکولارهای کشورما همیشه این بوده که خوب غر میزنند.

3. اسلامیست های کراواتی وسپاهیان و امنیتیهای خارج نشین درواقع دست پروردگان مکتب حوزه علمیه هستند، با تمام خصوصیات آن. اینان ساله است که به دنبال جا انداختن تز جمهوری اسلامی منهای ولایت فقیه هستند.  و در طی سالیان گذشته هم نشان داده اندکه به اندازه تریبون داران درون ایران از همان خصلت ها برخوردارند و ازا ین خصلت ها هم به نحواحسنت استفاده می کنند. یکی از وجوه جالب توجه اینان درخارج این است که تمام تریبونها در اختیار ایشان است . در تلویزیون ها و رادیوهای محلی و ماهواره ای، روزنامه های پرتیراژ جهان. اعم از فارسی زبان و غیر فارسی زبان حضور فعال دارند و و در واقع اینان را می توان در تمامی ساعات شبانه روز مشاهده کردو صدایشان را شنید.

اینان ازهمان زمانی که موج خروج ازایران راشروع کردندبا مهارت تمام تبدیل به تنها صدای اپوزسیون ایران شدند. کمپین شصت میلیون امضاء، کمپین یک میلیون امضاء، واشنگتن و لندن هم میتوان دید.

در این بین سکولارهای ایران چه کرده اند؟ درکجای این پازلی که وزارت اطلاعات و سناریو نویس های دیگر درون این نظام چیده اند قرارگرفته اند؟ اصلاً باید جزو این پازل باشند یا در مقابل آن؟ اگر قرار است در مقابل آن باشند، چه واکنش عملی در برابرآن انجام داده اند؟ چه ابتکار عملی تا کنون داشته اند که نظرملت را هرچند اندک جلب بکند. اصلاً اینگونه به نظر می آیدکه وزارت اطلاعات ایران هر از چند گاهی، با طرح مسائلی، سکولارهای ایران را به دنبال خود می کشد و برای مدتی خوراک برای پرکردن صفحات وب به آنها می دهد.

4. یکی از مهمترین شاخصه های این گروه مهاجرت کرده به غرب آن است که اینان هم همچون استادان و رؤسای خود هیچ نیازی به این نمی بینند که برای اعمال و کردارو سخن خود پاسخ بدهند. جالب اینجاست که اینان را همیشه هم  به صورتی میتوان خودشان یا کلامشان را روئیت کرد، که امکان طرح هیچگونه سئوالی ازسوی مخاطبان وجودندارد. آقای سازگارا، در برنامه تفسیرخبر صدای آمریکا، جنبش آقای موسوی را تشبیه به کنگرهء ملی آفریقای جنوبی میکند، و آقای نوری زاده هم در همان برنامه این جنبش را شبیه به کنگره ملی هند میداند و با آب و تاب هم توضیح می دهد که در این جنبش همه، حتی ارامنه و زرتشتیان هم، می توانند شرکت بکنند. هیچ نیازی هم به پاسخ گوئی نمی بینندپ. مگر داستان ذعفرجنی و عروسی قاسم احتیاج به تفسیروتوضیح دارد .

5. این که اینان نیازی نمی بینند تابه خواسته های مردم و سئوالاتی که برایشان پیش میاید و نسبت به اعتراضات وانتقادات مردم هم هیچ نیازی به پاسخ دادن نمی بینند علت مهمش این است که خود را فعال مایشاءمی بینند. اینان هستند که کلیه خطوط را تعیین می کنند. تمام خط کشی ها را انجام می دهند، خودی و غیرخودی می سازند، و به راحتی سکولارها، و دیگراندیشان را از درون صفوف مردم خط می زنند و بیرون می ریزند.

وقتی که میرحسین اعلام می دارد مردم صفوف خود را از اراذل و اوباش جدا کنند، در واقع منظورش از اراذل و اوباش یعنی، تخریب کنندگان اموال مردم، چاقوکشان و قداره بندان، سکولارها، فروشندگان مواد مخدر، سلطنت طلبان، زنان خیابانی و... چرا؟ چون دعوا یک نزاع خانوادگی است. اختلافی است بین یک جناح ازحاکمیت حکومت اسلامی با جناحی دیگر. با خصوصیاتی کاملاً مشابه، و در این بین سکولارهای ایران محلی از اعراب ندارند. یعنی آيا اگر موسوی رئیس جمهور شده بود و موجی از سکولاریسم در مقابل آن می ایستاد، در کشتار و سرکوب آنان لحظه ای درنگ می کرد؟

6. ظاهراً آنگونه پیداست که آقای گنجی وسازگارا و یا حلقه نویسندگان روزآنلاین بهتر از تمامی اپوزوسیون خارج نشین مواهب آزادی ودموکراسی رادرک کرده اندچرا که اینان به راحتی برای مردم رهبرسازی می کنند. حتی اگراین رهبر از بنیانگذاران سپاه، وزارت اطلاعات و یا عضوی از بدنهء حکومت بوده باشد. موجی که می سازند، هر گذشته ای از اینان را پاک می کند و خوداینان هم تبدیل به اهرمی شده اند که بیشترین فشار را بر کودتاگران وارد می سازند.

اکنون بسیارخوشحال می شوم اگر آقای دکترنوری علاء، دکترلاجوردی، حسن دائی و خانم ها بقراط و یا میرزادگی، و همهء ديگر سکولارهای محترم ایرانی جایگاه خود را در این منازعه مشخص بفرمایند.

7. با تمام این تفاصیل باید گفت که اندیشهء سکولاریسم در ایران امروز از قدرت و نفوذ بسیار زیادی برخورداراست. و فریاد امثال منی که درایران زندگی می کند این است که سکولاریست های ایرانی در خارج ازکشور امروز می تواننددست به هر اقدامی بزنند. برای در دست گرفتن ابتکارعمل، فقط کافی است تا جنبش سکولاریسم ایران، علی الخصوص سکولاریست های خارج نشین، بر ترس تاریخی خود فایق آمده و حداقل درخارج از کشور ابتکار عمل را ازچنگ نیروهای دستچین شده و به زباله انداخته شدگان از سوی حاکمیت جمهوری اسلامی درآورند .

 

در پایان باید بگویم که این عدم تحرک جنبش سکولاریسم ایران، زمینه را برای حاکمان ایران فراهم می آورد تا هر بازی ای را به هر صورت و به هر نحوی که بخواهند طراحی و اجرا کنند . فراموش نکنیم که این دومین بار بعد از وقایع 18 تیر 78 است که مردم بازی را از دست حاکمیت خارج می نمایند و برای مدتی، هر چقدر اندک ،ابتکارعمل را در دست می گیرند اما بازهم برای دومین بار است که سکولارهای ایران غایبان بزرگ این مقال هستند.

من البته مطمئنم که افراد و عزیزانی که در این مقاله ذکری از آنان شد جزو صاحبان تریبون هستند و کمابیش دارای همان صفت آخوندان صاحبان تریبونند و می دانم که پاسخی از هیچ یک نخواهم گرفت اما صادقانه تقاضامی کنم اگر این سطور را خواندند، به یاد بیاورند که امروز مسئولیت تاریخی اینان بسیار سنگین تر از تمام اسلافشان است .

تهران8/شهریور/1388 

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630