بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان   |   پيوند به آرشيو آثار نويسنده در سکولاريسم نو

آدرس اين صفحه با فيلترشکن:  https://newsecul.ipower.com/2009/07/11.Saturday/071109-M.Sahar-Love-oh-Iran.htm

20 تير 1388 ـ 11 جولای 2009

 

عشق ایران کلید دشواری ست!

شعری از : م. سحر


*******

میهن آزردهء ستمکاری ست

ننگِ سی ساله همچنان جاری ست

قشر ِ روحانیت به نام خدا

سخت مشغول مردم آزاری ست

بر بساط ِ قساوت و تزویر

دین ِ حق عرصهء تبهکاری ست

قاضی شرع ، میر ِ قصّابان

بُت ، امام و شکنجه گر قاری ست

دزد با جامه پیامبران

در صف مؤمنان به طرّاری ست

تیغ ِ تقوا به دستِ شبروِ ِ دون

راهزن ، رهنمای رهداری ست

غم و حسرت به جام ِ اهل هنر

خـُرّم آن کس که از هنر عاری ست

زن و فرزند ِ هیچ آزاده

نیست کاسوده از گرفتاری ست

شاخ و برگ درختِ خنده و شوق

هیزم مطبخ ِ عزا داری ست

قوتِ غم شد نشاط اهل زمان

وآنچه باقی ست ، گریه و زاری ست

جان نبرده ست هیچ رنگ الا

رنگ ِ ظلمت که بر جهان ساری ست

همه در سایهء سیهرویی

همه سرمایهء سیهکاری ست

لَش و ناداشت میر و فرماندار

پَست و نابَهره شیخ ِ درباری ست

محتسب تخت بسته بر منبر

شرع ، فرمانده تبهکاری ست

تاج بنشسته است بر دستار

شبِ تسبیح و روز ِدستاری ست

مشت ِریشی به چهره های عبوس

معنی زُهد وعین دینداری ست

شکم پیچ پیچ ِ آز و نیاز

هردم آمادهء فداکاری ست

معده انبار می کنند از دین

دین مراعات ِ معده انباری ست

کشوری را به کام مرگ برند

کارشان ظلم و ضربه شان کاری ست

دست ، گویند دست ِالله است

این که در آستین ِ جبّاری ست

تیغ ، گویند تیغ اسلام است

آن که خون ِ جوان ازو جاری ست

صوت ، گویند صوت قرآن است

آن که در بوق ها به غدّاری ست

جمکران کرده اند و می گویند

حجّت اینجا به ناپدیداری ست

قائم اینجا در آن غیاب ِ بزرگ

کار فرما به چاه ِ ناچاری ست

مکر ها می کنند و می گویند

ذاتِ حق اوستاد ِ مکّاری ست

راستی را چه روزگار بدی ست

که خدا نیز اسب ِ عصاری ست

روز و شب گاری فقیهان را

گـِرد ِ سنگاسیا به دوّرای ست

روغن خلق ، قوت روحانی

رزق ِ امسال و ذوق ِ پیراری ست

رزق امسال و خون ِ سی ساله

از لب و لوچهء« خدا» جاری ست

این خدا نیست این عدوی خداست

نام او ننگ ِ حضرت ِ باری ست

این خدا نیست ، تیغهء تبر است

درکف قهر و کین به قهاری ست

باغ و بستان شکست و دار و درخت

شیخ ، هیزم فروش بازاری ست

دوزخ افروز میهن است و دلش

زآهن زهر خورد ِ زنگاری ست

لوحی از جنس ناب ِناجنسی

دلی انبان ِ نا بهنجاری ست

رفت سی سال و دست کـِردارش

صعب ، در کار ِنا بکرداری ست

رفت سی سال و گرگ ِ عاطفه اش

همچنان پروراندهء هاری ست

رفت سی سال و زیر ِ بیرق ِ دین

عشق ، جرم و هنر ، سبکساری ست

زن سیه پوش و مرد، اندُه نوش

خون ِدلشان به خوان ِ افطاری ست

رفت سی سال و مکر ِ ابلیسی

حُکمفرمای فقه سالاری ست

رفت سی سال و رغم شوکت ِ عشق

همچو چوشب ، روز عاشقان تاری ست

خنجری رخنه کرده در شادی

دشنه ای در نشسته در یاری ست


ما چه کردیم تا چنین بینیم ؟

این چه دادی ست ، وین چه داداری ست ؟

این چه عدلی ست ؟ این چه اسلامی ست ؟

این چه سّری ست ؟ این چه اسراری ست ؟

ازچه جاری به نام ِحُکم ِ خدا

حُکم ِدین بارهء دو دیناری ست؟

ز چه رو می زنند و می بندند

خود مگر ایلغار تاتاری ست؟

ازچه رو می کـُشند و می سوزند

مگر این جان متاع عطاری ست؟

مگر انسان تـَره ست و خواهد رُست

که چنین سهم ِ داس ِ دستاری ست ؟

مگر این بار نیز قوم مغول

تاختن کرد وگرم ِ خونخواری ست؟

گر چنین خون خورد جناب ِ فقیه

از تموچین چه جای بیزاری ست ؟


پایداری طلب که ایران را

پایداری امید ِبیداری ست !ـ

مرگ ظلمت در اوج تاریکی ست

اوج فواره با نگونساری ست !ـ

نسل ها ره روند و ره کوبند

راه فردا به سوی همواری ست

جان ما رهرو رهایی باد

عشق ایران کلید دشواری ست !ـ
.................................................

پاریس ، 19.2.2009

طرح از خاور برای یکی از کتاب های م.سحر
http://msahar.blogspot.com/

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630