بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان   |   پيوند به آرشيو آثار نويسنده در سکولاريسم نو

آدرس اين صفحه با فيلترشکن:  https://newsecul.ipower.com/2009/07/01.Wednesday/070109-Mahdi-Karrubi-Letter-to-nation.htm

تير   1388 ـ جولای  2009 

 

به آنها که نیرو به همسایهء شمالی گسیل داشتند که آموزش ببینند

مهدی کروبی

 بسمه تعالی

انا لله و انا الیه راجعون
ملت بزرگ و فهیم ایران
!

لازم می دانم ابتدا از مردم ایران عذرخواهی کنم؛ هم به خاطر چندین ماه اصرار و ابرام برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری و هم به خاطر همهء آن عزیزانی که در این مدت زحمات زیادی را برای آنها موجب شدم و با لطف و عنایت خود مسیر انتخابات را هموار و زمینهء حضور عظیم و بی سابقه ای را فراهم کردند.

پیش از همه اذعان می کنم که بسیاری از شما پیشتر و دقیق تر می دانستید که چه خواهد شد و متوجه شده بودید، همان گاه که می پرسیدید «چه تضمینی برای آرای ما وجود دارد»، یا زمانی که می گفتید «نتیجهء انتخابات معلوم است و شما آب در هاون می کوبید.»

با این همه می خواهم بگویم از کردهء خود پشیمان نیستم و شما هم از این تلاش عظیم و حضور یکپارچه ضرر نکرده اید.حرکت ما در جهت تحکیم مبانی جمهوریت، اسلامیت و ایرانیت بود و ماه ها با کمک دوستانمان تلاش بی وقفه ای داشتیم که «مطالبه محوری» را در صحنهء انتخابات به یک اصل تبدیل کنیم و با توجه به اوضاع و شرایط کشور آنچه به عنوان برنامه و راه برون رفت از شرایط فعلی می توان انجام داد را برای حل مشکلات مردم و تحکیم پایه های استقلال و آزادی در کشور عنوان کنیم.

ما برای تغییر آمده بودیم، گرچه نیروهای غیبی و ظاهری مانع از تغییر در قوه مجریه شدند. با این همه فراتر از این تغییری در شرایط کشور و روحیات جامعه و آگاهی مردم بیش از آنچه تصور می شد، صورت گرفت و اذعان می کنم که این تغییر به مراتب فراتر از تصمیم من بود.

آمدنم در صحنهء انتخابات به یاد و عشق امام راحل بود، به یاد روزهای فداکاری و از خود گذشتگی، قدم نهادن در مسیر مسوولیت پذیری و نه جاه پرستی، خودخواهی و تحقیر دیگران.

آمدن برای گفت و گوهای بالنده تر اجتماعی و نه طرد هر کسی که غیر از سخن من کلمه ای به زبان می راند؛

آمدن برای گفت و گو و شکستن فضای یکسویه حاکم بر اوضاع کشور عمومی؛

آمدن برای دیدن بهتر و کامل تر جریان اداره کشور؛

آمدن برای روشن کردن چرخهء ناکارآمد مدیریت اجتماعی کشور؛

آمدن برای تغییر در سیاست های تحکم آمیز و تحجرمآبانه داخلی؛

آمدن برای گفتن از موضع استقلال، شجاعت وحریت؛

آمدن برای غبار روبی از چهره جوان و نوجوان، دانشگاه و اصحاب فکر و اندیشه؛

آمدن برای تعامل با همسایگان و دولت های خارجی؛

آمدن برای بازداری از شکل گیری فرهنگ و ادبیات مستبدانه در عرصه جامعه؛

آمدن برای شفاف سازی امور اجرایی و ارتباط بخش های گوناگون اقتصادی و برنامه محوری؛

آمدن برای همهء این ها و همهء آنچه گفته شد و غیر از این ها، همه، برای تغییر بود و تغییر برای ایران. حاصل این همه آمدن ها که زمان وسیعی را به همراه اراده و ارادت به ملت بود، آن شد که توانستیم فضای یخ زده کشور را شکستیم، مطالباتی که حق مردم بود بازگو و بازتعریف کردیم، افق نقد را به طلوع سپیدی نزدیک تر ساختیم، جرات گفتن و شنیدن را برای مسوولان و نامزدها به اوج رساندیم، شجاعت دیدن واقعیت ها را در همهء زمینه ها ارتقاء بخشیدیم پ، گفت و گو با همسایگان، آمریکا، اعراب و مسلمانان را به جایگاه مطمئنی نزدیک ساختیم و، با ارائهء برنامه ها، بیانیه ها، اعلام مواضع و دیدگاه ها، ناگفته های بزرگی را با عظمت گفتیم و جامعه را از ترس های غیر منطقی دور کردیم و همگان را این سو و آن سوی مرزها ایران به گفت و گو ترغیب کردیم و شما در همهء این لحظات و برداشتن این گام ها همراه و یاور من بودید.

و چگونه می توان فراموش کرد شکوه شب های پیش از 22 خرداد را که همهء ایران یکپارچه شور سیاسی و شوق انتخابات شده بود و دنیا با همهء بزرگی خیره بر این عظمت و آزادگی حاصل از انقلاب اسلامی؟

چه تصاویر به یاد ماندنی از آن همه شب ها و شورها و جوان ها که ایران را یکپارچه غرق در مردمسالاری و حضور سیاسی ساخته بود. چقدر دنیا از آن شب ها و انقلاب و عظمت ایران یاد کرد و چه باور نکردنی که یک هفته بعد تصاویر آن شکوه به فریاد اعتراض و الله و اکبر شبانه تبدیل شد و خون به سنگفرش خیابان پاشید و با ضرب باتوم ها و گاز اشک آور به جان زن و مرد و پیر و جوان .... و چه سقوط آزادی از اوج قله عظمت در تصویر جهانی به حاکمیت شلاق و زندان گلوله ...

با چکمه و باتوم به جان و مال مردم هجوم بردند، صدها نفر سازماندهی شده به خوابگاه دانشجویان حمله کردند و قلب دختر جوان را با گلوله شکافتند و از پشت بام مسجد با یونیفرم مردم را به گلوله بستند و صدها نفر را در خانه و خیابان دستگیر کردند و تا سر حد مرگ کتک زدند و چه زشتی هایی که در کلام در حق آنها روا داشتند. ده ها نفر از رجال مذهبی و سیاسی را شبانه دستبند زدند؛ و وا اسفا که چه زود انتقام دو ماه آزادی نسبی را گرفتند و همه را روانه زندان ها و سلول انفرادی کردند تا در چنین شرایطی سخت لب به سخن بگشایند و به انقلاب مخملی اعتراف کنند!

این چه انقلاب مخملی است که رهبران آن دو تن از زنده ترین و با سابقه ترین یاران امامند و مورد تایید شورای نگهبان و رهبری برای حضور در انتخابات و حداقل 15 میلیون نفر (بر اساس شمارش خود طرف) به آنها رای داده اند ؟

رویای انقلاب مخملی در ذهن این ها بوده یا آنها که کابوس آن را می دیدند و نیرو به همسایهء شمالی گسیل داشتند که آموزش ببینند تا چگونه مردم را با حالت ارعاب و قیافه مهیب و هجوم موتور و زدن باتوم و پرتاب گاز فلفل و زدن کابل بر سر پیر و جوان و زن و مرد و اتومبیل و مغازه بترسانند تا مبادا کسی جرات حضور آرام و در صحنهء اعتراض ماندن را به خود بدهد و بعدها هم با همان روش های تبلیغاتی و در بوق کردن حرف های غیر واقعی، همه را محکوم به اغتشاش، انقلاب مخملی، تخریب و ده ها اتهام دیگر نموده و تا جایی پیش رفتند که مردم را به قتل یکدیگر و رفتن در لباس بسیج برای زدن خودشان هم متهم کردند!

به راستی که این انتخابات در عین اینکه پرشور ترین، سیاسی ترین و با شکوه ترین انتخابات در این سی سال بود، پر مساله ترین نیز بود که با اعتراض های گسترده مردم، شخصیت های سیاسی و گروه ها مواجه شد و متاسفانه نهادهای مسوول، به جای پاسخگویی و رفع شبهات دربارهء تردید های جدی و تخلفات اساسی، خواستند با طرح ادعاهای مضحک همه چیز را تحت تاثیر قرار دهند. شما مردم حق دارید که لااقل این سوال را از نظام بپرسید که چگونه دو تن از یاران انقلاب که مورد تایید و با صلاحیت و نیز همه گروه های اطرافشان یک شبه به عاملان انقلاب مخملی و هواداران گروه های اغتشاشگر و مردم معترض ناآگاه تبدیل شدند؟

چگونه می توان این همه را به مصاف سیاسی و انتخابات خواند و ناگهان در پایان یا میانهء راه چنگ و دندان نشان داد و از همهء امکانات و ابزارها و صدا و سیما و تریبون های مذهبی و نيروهاي انتظامي و امنيتي و باتوم و گاز اشک آور و زندان و شکنجه و تیر و تفنگ استفاده و بعد هم ادعا کرد که همه این ها تقصیر «خود شما» است! صدا و سیما را با بودجهء ملی به خدمت گرفت، برنامهء پشیمان سازی به راه انداخت و، در همین حال، خود را به حمایت 40 میلیون رای دهنده در انتخابات مفتخر دانست؟! این همان شعار پر مغز راهپیمایی مردم از انقلاب تا آزادی است که می گفتند: «رای ما را دزدیدند ، دارند باهاش پز می دهند.»

لازم می دانم در این مقطع که به ظاهر سیر اداری انتخابات را پایان یافته تلقی کردند، مواردی را به عرض شما ملت شریف برسانم :

1. کتاب قطور خاطرات انتخابات دهمین دورهء ریاست جمهوری نه تنها ذهن جامعه را پر کرده و توجه جامعهء جهانی را متوجه ایران و مسوولین اجرا و نظارت و همهء تصمیم سازان نموده، که برای همیشه در یادها و خاطره جامعه و تاریخ باقی خواهد ماند. در یک طرف مردمی که نظام و کشورشان را می خواستند و مجد و عظمت آن را آرزو داشتند و به کیان آن فکر می کردند و در ظلمات یأس و ناباوری روح امید را در خود احیا نموده و برای تغییر و ساختن ایرانی از نو آمدند ولی با عبور از میدان های مین و موانع ، ناباورانه با کمین به اصطلاح اجرا و نظارت دولت مواجه شدند که برای آنان و به نام آنان و بی شباهت به انتخاب و رای آنان ، انتخاباتی را مهندسی نموده بود. در حقیقت هم ما و هم مردم بر اساس وعده و وعیده ها و نمایش فضای دموکراسی بر این باور بودیم که هنوز کفگیر منافع مادی به ته دیگ امانت داری و دیانت و اخلاق اجتماعی نخورده و ته مانده ای از پاکی و صداقت می تواند از رای مردم صیانت و آن را همان گونه که بود اعلام کند. در اینجا باید اذعان کنم که مردم و برخی کارشناسان و صاحب نظران بهتر از ما شرایط انتخابات را می شناختند و به کرات بی حاصلی برگزاری انتخابات و حساب کردن روی آرای مردم را یادآوری می کردند که مجدانه بابت این حسن ظن به مسوولین از مردم عذرخواهی می کنم.

2. برای همهء شهدای این ماجراهای انتخاباتی از خداوند رحمان آمرزش طلب می کنم و آرزو می کنم در سلسلهء شهدا محسوب شوند. به تک تک خانواده هایشان تسلیت می گویم و ضمن ابراز تأسف از اینکه حتی امکانات تجلیل و بزرگداشت مناسبی هم برای تشییع و دفن و فاتحه فرزندانشان فراهم نشده، با آنها همدردی می کنم. برای همه عزیزان، مجروحان و آسیب دیدگان بهبود و شفای عاجل طلب می کنم و مقصر همه این شهادت ها، جرح و تخریب ها و اغتشاش ها را کسانی می دانم که حقوق مردم را زیر پا گذاشتند، حتی به آنها اجازهء راهپیمایی آرام ندادند و نه تنها امنیت آنها را تامین نکردند که آنان را مورد هجوم و ضرب و شتم و توهین و تحقیر قرار دادند.

3. فضای امنیتی که پس از انتخابات در کشور ایجاد شده مولود افکار معیوب و توهم توطئه های خود ساخته ای است که، متأسفانه، تلاش می شود با تبلیغات و استفاده یک طرفه از صدا و سیما آن را یک طرفه به اثبات رسانند. هیچ یک از گروه های سیاسی شناخته شده و شخصیت های سیاسی شناخته شده و شخصیت های عزیز سیاسی و میلیون ها نفر مردمی که در راهپیمایی های آرام و مدنی حضور داشتند هیچ مطالبه ای نداشتند جز اینکه رأی شان چه شد. آنها جز در فکر حق آزادی و انتخاب شان نبودند و توهم توطئهء انقلاب مخملی ابزار سرکوب و برخورد با مخالفان سیاسی جریان حاکم است. اصولاً انقلاب های مخملی در کشورهای اقمار شوروی سابق رخ داده، شرایط خاص خود را دارد و در هیج جای دیگری نیز نمونه ندارد. مگر ما جز اقمار شوروی سابق بوده یا شده ایم؟ انقلاب مخملی با حضور افراد وابسته به انقلابی چون آقای موسوی و اینجانب و ده ها میلیون ها نفری که به آنها رای نداده اند، معنی ندارد. دستگیری و زندانی کردن هزاران تن از اقشار مختلف و از آن جمله چهره های سیاسی، اجتماعی، دانشگاهی و مطبوعاتی، و نگران داشتن خانواده هایشان بدون هیچ اتهامی و بعضاً به صورت آدم ربایی، خلاف قانون و مصالح نظام و کشور است؛ اینان باید هر چه سریعتر آزاد و از آنها اعادهء حیثیت شود.

4. ساز و کاری که قبل از انتخابات و توسط دولت و شورای نگهبان و برخی نهادهای عمومی انجام شده، و نیز نحوهء اجرای انتخابات و دخالت های دولت و نمایش شکایت پذیری و بازشماری آرای شورای نگهبان و وقایع بعد از آن را عاملی در جهت باطل بودن انتخابات می دانم و بر همین اساس دولت برآمده از آن را دارای مشروعیت و مقبولیت نمی دانم و در هیچ برنامه ای از جمله تنفیذ و تحلیف آن شرکت نخواهم کرد.

5. به عنوان خدمتگزار کوچک مردم، انقلاب و نظام اسلامی و شاگرد بی ادعای امام راحل، از همهء مردمی که در انتخابات شرکت کردند، و به خصوص پس انتخابات نیز نسبت به پیگیری نتایج صحیح آن حساس بوده و هزینه ها پرداختند، قدردانی می کنم و به پیشگاه همهء آنها سر تعظیم فرو می آورم، هر چند که با قدر ناشناسی بی سابقه ای مواجه شدند و مزدشان را با اتهام اغتشاش و انقلاب مخملی، ترور، خس و خاشاک، ده ها توهین دیگر و سرکوب گرفتند اما به همه توصیه می کنم که راه انقلاب و امام و مصلحت کشور را با این ناملایمات رها نکنید، روحیهء انقلابی و اسلامی و شعور سیاسی خود را پاس دارید، همچنان، به مانند امام که به «جمهوریت» همپای «اسلامیت» ارزش می داد، در مقابل تحجر، واپس گرایی و تغییرات بدعت گونه دفاع کنید و بدانید که خط امام تنها راه نجات مردم و کشور در مقابل دیکتاتوری، سرکوب، واپس گرایی و اسلام طالبانی است. گرچه این انتخابات و حوادث پس از آن به ارکان نظام و اعتماد شما آسیب جدی وارد کرد اما مطمئن باشید که رأی و ارادهء مردم پیروز نهایی این تحولات خواهد بود.

6. بیشتر از گذشته، به همهء آنچه به عنوان برنامه انتخاباتی برای کشور مطرح کردم باور دارم و از همکاران می خواهم به آنچه مطرح کرده ام فکر کنند: به لزوم برنامه محوری در ادارهء کشور، احیای حقوق شهروندی، احیای آزادی های سیاسی و اجتماعی، پرداختن به حقوق اقلیت های مذهبی و قومی و توجه جدی به مطالبات اقشار گوناگون، ارزش های فرهنگی و زبانی متنوع ایران، توجه به حقوق زنان و برابری های مورد توجه و مطالبهء آنان، استفاده از ظرفیت های به فراموشی سپرده شدهء قانون اساسی و، چنانچه لازم باشد، تغییر و بازنگری قانون اساسی، به ویژه در ارتباط با قانون شوراها، ادارهء مناطق مختلف کشور، مسایل مربوط به انتخابات و نظارت شورای نگهبان و موارد دیگر.

7. در جریان انتخابات و پس از اعلام نتیجهء حیرت آور و اعجاب انگیز آن، از هیچ اقدامی ولو مخاطره آمیز دریغ نکرده ام که مواردی از آن حسب اقتضا از طریق بیانیه هایی به استحضار شما ملت بزرگ رسیده و طبعاً بعضی از اقدامات دیگر در وقت مناسب اعلام خواهد؛ ولی اجمالا یادآوری می کنم از هیچ فرصت متصوری همچون تماس، رایزنی، مکاتبهء محرمانه با مراجع دینی و شخص رهبری و هر شخص حقیقی و حقوقی تاثیرگذار دیگر غفلت نکرده ام و صادقانه به شما می گویم که آنچه در توانم بوده است را انجام داده ام، هرچند که در مواردی قرین توفیق نبوده است.

8. ضروری ترین مساله در شرایط کنونی حفظ روحیهء انقلابی و سیاسی در برابر کسانی است که می خواهند مردم نا امید شده و از صحنهء انتخابات خارج شوند. همه باید وحدت انقلابی و روحیهء سیاسی را حفظ کرده و با جریان عظیمی که در این انتخابات به حرکت در آمده و خودآگاهی خود را بازیافته به تشکیل و تقویت تشکل های مدنی و حضور در احزاب و گروه های سیاسی اصلاح طلب و تحول خواه و امیدوار به آینده بپردازند. من به سهم خود برای هرگونه همکاری با افراد و گروه های سیاسی تحول خواه در این مقطع حساس که به نظر می رسد «جمهوریت» در کنار «اسلامیت» و «ایرانیت» در خطر است، دست همکاری و تشکیل جلسه واحد تحول خواهی و حرکت و تغییر را دراز می کنم و از همهء شخصیت ها و گروه های مختلف که به اندیشه امام وفادارند، دعوت می کنم به این امر عظیم اقدام کنند.

مهدی کروبی تا آخر عمر پای این مردم و انقلاب اسلامی ایستاده است و تمامی مطالبات ملت را با تمام وجود و در قالب برنامه های اعلام شده به هر نحو ممکن پیگیری می کنم و در هر شرایطی با هر امکانی به مبارزه ادامه خواهم داد و با دعوت از همه تاکید می نمایم که این راه مصلحت کشور و انقلاب امام راحل، به ایستادگی و هوشیاری و حفظ آرامش و اجتناب از هر گونه پراکنده کاری نیاز دارد. از علمای اسلام و بزرگان نیز دعوت می کنم که در صحنهء سیاسی کشور و مصالح مردم مثل گذشته فعال و با نشاط باشند و به راهنمایی آنها مثل گذشته همت گمارند.

مهدی کروبی
09/04/1388
 

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630