بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان   |   آدرس اين صفحه با فيلترشکن:

 https://newsecul.ipower.com/2009/06/12.Friday/061209-Yeki-az-Mardom-Che-goftand-che-kardand.htm

خرداد   1388 ـ جون  2009 

 

ملایان در ایران، چه گفتند و چه كردند...

يکی از مردم

 

 

1. گفتند استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي؛ اما به جاي استقلال با ندانم‌كاري‌هايشان جزو عقب‌مانده ترين كشورهاي دنيا شديم و سرنوشت اين مملكت را به دست يك مشت تروريست‌ عراقي و لبناني و فلسطيني سپرده‌اند. به جاي آزادي سي سال است كه با چماق سپاه و بسيج بر سر مردم مي‌كوبند و نفس هر كس را كه از آزادي بگويد مي‌گيرند. جمهوري هم كه گيرمان نيامد هيچ ديكتاتوري شان از استبداد شاه هم صدها پله بالاتر رفت. از بس كه بد كردند مسلماني هم دارد از ياد مردم مي‌رود.

2. گفتند پول نفت مال مردم است و نبايد حيف و ميل نشود اما منظورشان اين بود كه هر كس به زورش حالا نوبت ماست. اول پر كردن جيب اهل خانه و فاميل و وابستگان و بعد نوبت مي‌رسد به اقوام سببي و دورتر يعني تروريست‌هاي اسلامي.

3. گفتند امنيت ملي را تمام و كمال تأمين مي‌كنيم. شبانه ده‌ها نفر از روشنفكران مملكت را در خانه‌هايشان كشتند و يا سر به نيست كردند. خيلي‌ها مثل فروهر را از بين بردند كه اسمشان را هم كسي نمي‌داند.

4. گفتند ما دلسوز اين مردم مستضعف هستيم ولي فقط با يك نامه دستور قتل هزاران جوان اين مملكت را در سال 67 صادر كردند و آنها را به خاك و خون كشاندند و حتي نگذاشتند كسي بفهمد كجا دفنشان كردند.

5. گفتند همه بدبختي ما زير سر امريكاست همه بگوييد مرگ بر آمريكا ولي در همه اين سال ها مردم را سر كار گذاشتند و با آمريكا رابطه مخفيانه برقرار كردند. آقايان براي من و شما شعار آمريكا شيطان بزرگ است سر دادند و آقازاده‌هايشان را فرستادند به آمريكا و اروپا كه با پول مردم و به نام خودشان در آنجا سرمايه گذاري مي‌كنند.

6. گفتند روحانيت حافظ اسلام است و روحانيون مورد تأييد امام زمان هستند ولي در كسوت روحانيت از حساب اسلام خرج كردند و بيشتر از همه دروغ گفتند و جنايت كردند. پشت قداست دروغين روحانيت، گمراه‌كننده‌ترين انديشه‌ها را تبليغ كردند و با ظلم و تجاوز به حقوق مردم سياه‌ترين روزهاي تاريخ ايران را ساختند.

7. گفتند در غيبت امام زمان ولي فقيه تنها كسي است كه حق حكومت دارد ولي در واقع ولايت فقيه همان واژه "ديكتاتوري مطلق است" به زبان عربي و با يك كلاه شرعي از نوع شيعي. كسي هست كه بتواند بين روش مملكت‌داري اينها و روش استالين تفاوتي پيدا كند؟

8. گفتند شعائر اسلامي بايد زنده شود و منظورشان اين بود كه با روضه خواني در ايام محرم مردم را هيپنوتيزم كنند تا بتوانند مثل گوسفند آنها را بدوشند و بعد كه خوب دوشيدند ذبح كنند.

9. گفتند اسلام را زنده مي‌كنيم ولي قصدشان اين بود كه به اسم دين مثل سرطان در همه جا ريشه بزنند و با مخفي كردن خود پشت نقاب دين، ايران را غارت كنند و همه چيز مردم را از آنها بگيرند.

10.      گفتند كار ما حفظ اسلام است اما با اين همه ظلم‌ و فسادي كه در اين سي سال به اسم دين انجام دادند مردم را از هر چه دين و دينداري است بيزار كردند.

11.      گفتند اقتصاد بايد اسلامي شود و منظورشان اين بود كه پول‌هاي مملكت را به جيب خودشان و آقازاده‌هايشان روانه كنند. حالا مردم مانده‌اند با يك دنيا بي‌عدالتي هاي اجتماعي و مشكلات ناشي از تحريم افتصادي.

12.      گفتند فرهنگ ايران بايد اسلامي باشد و بعد با زور و فشار فرهنگ ارتجاعي و عقب‌مانده عرب را بر فرهنگ غني و دوهزاروپانصد ساله ايران تحميل كردند و رسوم باستاني را به قهقرا كشاندند.

13.               گفتند ما حافظ جان و مال و ناموس شما هستيم ولي منظورشان حفاظت از قدرت خودشان بود. پيشرفته ترين لوازم و امكانات را براي شكستن حريم‌هاي خصوصي مردم از طريق شنود مكالمات خصوصي و فيلم برداري مخفيانه از زندگي مردم به كار مي‌گيرند تا مبادا كسي بدون اطلاع آنها نفس بكشد

14.      گفتند اسلام با شايسته سالاري موافق است و منظورشان اين بود كه مملكت و مناصب حكومتي را بين دوستان و خويشان و وابستگان خود تقسيم كنند.

15.      گفتند شاه فاسد بود و ما حكومت اسلامي برقرار مي‌كنيم تا ريشه فساد كنده شود و چند سالي نگذشت كه بوي گند فسق و فجورشان در همه جا پيچيد.

16.      گفتند ما با تهاجم فرهنگي مبارزه مي‌كنيم. تبر برداشتند. با بستن روزنامه ها و توقيف كتاب ها و تهمت هاي دروغ به فرهنگ دوستان و كشتن نويسندگان ريشه فرهنگ ايران را از بيخ و بن در آوردند.

17.      گفتند ما با تروريسم مخالفيم. ولي ايران را به عنوان يك پايگاه آتش افروزي در اختيار تروريست‌هاي اسلامي گذاشتند و با اين كار براي هميشه عنوان تروريست را بر پيشاني ايرانيان حك كردند.

18.      گفتند ما مشكلات جوانان را حل مي‌كنيم. براي حل مشكل، اكثر آنها را در جبهه هاي جنگ به كشتن دادند و بقيه هم كه ماندند از فشار ناشي از بيكاري و بي‌هويتي به سمت مواد مخدر كشيده شدند و يا اينكه افسرده شدند.

19.      گفتند زنان بايد به حقوق و منزلت واقعي خود برسند و منزلت زنان در سياهپوشي و واگذار كردن اختياراتشان به ديگري معني شد. جنبش زنان را هم كه به اين بيدادگري‌ها اعتراض كرد منحرف نشان دادند و اكثر پيشروان آن را زنداني كردند.

20.      گفتند ما عقب‌ماندگي‌ها را جبران مي‌كنيم و جامعه‌اي پيشرفته مي سازيم. چيزي نگذشت كه در اقتصاد و سياست و فرهنگ از همه عقب مانديم و در تحجر و عقب‌ماندگي از همه جلو افتاديم.

21.      گفتند خرافات به دين ارتباط ندارد خرافات را ريشه‌كن مي كنيم. امروز خرافات دامن كابينه دولت را هم گرفته و رئيس دولت مدعي است كه دور سرش هاله دارد و امام زمان در امور مملكت به او مشورت مي‌دهد.

22.      گفتند ما شيعه علي هستيم و عدل ما عدل علي است. معناي عدل علي كه مردم ديدند اين بود: تاراج و تفسيم ثروت بين خودشان و خفه كردن و به انزوا كشاندن هر كس كه مخالفت كرد.

23.      گفتند ما برابر كشورهاي مخالف از حق ايران دفاع مي‌كنيم. براي حفظ منافع خودشان حق مردم را به ناكثان دادند و اجازه دادند كه با تحريم اقتصادي، مردم ايران محروم‌تر از هر زمان ديگر، همه حقوق خود را از دست بدهند.

24.      گفتند اسلام با مردم‌سالاري مخالف نيست. به جاي مردم سالاري مردم سواري ديديم و سرور شدن كساني كه جز خوردن حق ملت و زيرپاگذاشتن هويت مردم نشان ديگري از سالاري ندارند.

25.      گفتند فساد و فحشا را از بين مي‌بريم. فساد را در ظاهر حذف كردند و در باطن آن را عميق‌تر و ريشه دار تر و گسترده تر كردند و خودشان به مركز توليد و صدور فساد تبديل شدند.

26.      گفتند راه نجات جوانان گسترش هويت ديني است. با از بين بردن و يا تخريب و تحريم هر چيز و هر كس كه به جوانان هويت مي‌داد برهوتي از بي‌هويتي براي جوانان ساختند.

27.               گفتند كشور اسلامي بايد حكومت اسلامي داشته باشد. به اين بهانه روحانيت در هر سوراخي سرك كشيد و اسم كارشناس افتصاد و سياست و تربيت و ... به خود داد و چون همان يك كاري را هم كه لباسش را پوشيده بلد نيستند كشور را به بيراهه بردند.

28.      گفتند ما راه درست زندگي كردن را به شما ياد مي‌دهيم. بعد از سي سال همه فهميدند كه وعده‌هايشان دروغ بود و اينها هم دروغگوياني بدتر از قبلي ها.

29.      گفتند ايران كشور امام زمان است تا بتوانند بگويند ولي فقيه نايب امام زمان است و به اسم دين حكومت را حفظ كنند. امروز كه مي‌بينند صداي مردم درآمده، گندكاري هايشان را به اسم امام زمان توجيه مي‌كنند و مي گويند رئيس دولت با امام زمان در ارتباط است.

30.      گفتند ارزش تفكر بيشتر از عبادت است. نه به عبادت بها دادند نه به تفكر. عابدان واقعي با آنها كنار نيامدند و به انزوا رفتند و انديشمندان واقعي با تهمت غرب زندگي يا نابود شدند يا به انزوا كشيده شدند. چيزي كه باقي مانده افكار تيره و تار و شوم آنهاست كه بر اين كشور سايه انداخته.

31.      گفتند انقلاب مديون كساني است كه حاميان فكري آن بوده اند. وقتي فهميدند همينها باكج‌روي هايشان كنار نمي‌آيند اول از همه امثال منتظري و بهشتي و شريعتي را كنار زدند. يكي را گوشه نشين كردند يكي را كشتند و عقايد آن يكي را كه خودش دم دستشان نبود سانسور كردند. الباقي را هم بي‌حرمت كردند تا پيش مردم حرفشان خريدار نداشته باشد.

32.      گفتند آزادي يعني برخورد افكار و عقايد. نگذاشتند هيچ حزبي شكل بگيرد و يا اگر شكل گرفت پا بگيرد. فقط و فقط احزاب تندروي خوديشان باقي ماند و به هر كس ديگري كه كار سياسي كرد گفتند ضد انقلاب.

33.      گفتند انقلاب مال جوانهاست و بايد به جوانان و بخصوص دانشجويان بال و پر داد. به آنها بال و پر دادند و در كشتارگاه 209 پرپرشان كردند. خوابگاه و دانشگاه را به بند 209 انتقال داده‌اند تا به جوانان ياد بدهند چه زمان‌هايي و در برابر چه كساني نبايد زبان‌درازي كنند.

34.      گفتند ساواك شكنجه‌گر و خائن به مردم بايد نابود شود. وزارت اطلاعاتشان پليدتر و بي‌رحم‌تر از هر ساواكي مخوف‌ترين شكنجه‌هاي جسمي و رواني را براي سركوب كساني به كار برد كه مملكت بر دوش آنها ساخته شده است. قتل‌هاي زنجيره‌اي شان با جنايات چنگيز و تيمورلنگ گوشه مي‌زند.

35.      گفتند انقلابي را كه به اين قيمت به دست آورديم با هر قيمتي شده حفظ مي‌كنيم. از مردم براي رسيدن به قدرت و تثبيت آن استفاده كردند و بعد انقلاب را از آنان گرفتند و از آن معجوني ساختند كه هيچ كشور انقلابي مثل آن را نديده است.

36.      گفتند انقلاب ما الگوي همه آزاديخواهان و مظلومان است. چهره‌اي كه از انقلاب اسلامي نشان دادند آنچنان در تعارض با انسانيت و آزادي و آزادگي است كه تا ابد مردم دنيا را از هر انقلاب ديني بيزار و آن را مساوي ترور و خشونت و بدبختي كرده.

37.      گفتند حرمت خون‌هايي كه براي انقلاب داده شده حفظ مي‌كنيم اما چيزي نگذشت كه به همان ملتي كه آنها را به اين جا رساند انگ منافق و مجاهد و ضدانقلاب زدند و براي حفظ خود و منافع خود خون آنها را بر زمين ريختند.

38.      گفتند به مردم زندگي بي دغدغه مي‌دهيم ولي فكر مردم را آنقدر گرفتار يك لقمه نان شب كردند كه در فكر كسي جاي خالي باقي نماند تا بفهمد اينها چه بر سر مردم و زندگي آنها آورده اند.

39.      گفتند مجلس شاه مجلسی فرمایشی بود. ملت باید نمایندگان واقعی اش را خودش انتخاب کند و حکومت قانوني باشد اما به اسم اسلام و به بهانه اسلامی بودن مجلس، هزار سد و مانع ساختند و آنچنان ضدقانون هایی از خود اختراع کردند تا پای هیچ احدی از نمایندگان واقعی مردم به مجلس نرسد.

40.      گفتند فساد ممکلت را به گند کشانده باید مملکت اسلامی شود، تا فساد ریشه کن شود. اما کاری کردند تا فجیع ترین خانه های فساد به شکل زیرزمینی فعال شدند. کاری کردند که بی دین و بادین، بافرهنگ و بی فرهنگ همه و همه درگیر فساد ناخواسته اجتماع شوند.

41.      گفتند جامعه با امر به معروف و نهی از منکر زنده می شود. آمران و ناهیان خود را از بین مجانین، بزهکاران و پایین ترین اقشار فرهنگی کشور به استخدام گرفتند تا تخم نفرت از دین و اسلام در دل همه جوانان و روشنفکران کاشته شود.

42.      گفتند رشوه خواری و فساد در دستگاه قضایی بیداد می کند. اما تنها فرقی که اتفاق افتاد استخدام قاضیان بی سوادی بود که تنها وجه اسلامی‌شان ریش آنهاست. اگر در سابق قاضی به رشوه راضی می شد حالا فساد جنسی و فحشاست که بیداد می کند و اگر شاکی یا مشتکی زن باشد رأیی صادر نمی شود مگر ...

43.      گفتند تلویزیون خانه فساد شده و مروج فحشا در حالی که تلویزیون باید فرهنگ سازی کند بعد به اسم فرهنگسازی سفره ای گستردند برای نوکران احمق و بی فکر و فرهنگ خود تا ریشه فرهنگ و ادب برای همیشه از رادیو و تلویزیون بر کنده شود و همه از پیر و جوان و باسواد و بی سواد پای ماهواره ها بنشینند.

44.      گفتند در جامعه نبايد اقشار ضعیف و مستضعف وجود داشته باشند. این را عملی کردند اما به جای رفع ظلم و ستم و برقراری عدالت، آنچنان اقتصاد بیماری ساختند که همه اقشار ضعیف نابود شدند و آنهایی که ماندند ناچار شدند نوكر و جاسوس آنها بشوند و اگر نشدند صبح تا شب را درگیر تهیه لقمه نانی هستند و اجاره بهای سرپناهی.

45.      گفتند نیروهای انتظامی جمهوری اسلامی تأمین کننده امنیت و آسایش مردم است. اما سران نیروهایی انتظامی شان از همکاران و محافظان نزدیک سردسته های باندهای تبهکاری و مجرمان حرفه ای‌اند.

46.      گفتند دانشگاه باید اسلامی باشد و تخصص با تعهد همراه شود. اما دانشگاهی ساختند که نه از تخصص در آن اثری هست و نه از تعهد. استادان مجرب و متخصص را یا اخراج کردند و یا ترساندند و هم داستان خود کردند و دانشجوی متعهد را که می فهمید چه بر این مردم و این کشور می گذرد اخراج کردند یا زندانی و یا سر به نیست.

47.      گفتند جوانان باید فکرشان سالم باشد و کشور را بسازند. به نام اسلام آنقدر عرصه را بر جوانان تنگ کردند که یا به افسردگی و انفعال کشیده شدند، یا معتاد به انواع و اقسام مواد مخدر و یا مشغول به سرگرمی های مبتذل و ارتباطات نامتعادل با جنس مخالف که اصلاً یادشان رفت آینده ای هم دارند.

48.       گفتند کشاورزی را باید احیا کرد و روستائیان را به روستا برگرداند. نه تنها حمایتی از کشاورزان نکردند بلکه زمین خواران را آزاد گذاشتند تا زمین خواری شان را بکنند و دست واسطه ها را بازگذاشتند تا همه منافع کشاورز زحمتکس را به جیب بزنند. روستائیان فقیرتر و بي چيز تر از گذشته شدند و به شهرها هجوم آوردند. شهرهای بزرگ با هزاران مسئله و مشکل به مرز انفجار رسیدند و روستاها از سكنه خالي شد.

49.      گفتند منابع ملی و معادن کشور به تاراج رفته و باید به ملت برگردد. اما منابعی را که ده ها سال پس از این می توانست درآمدساز کشور باشد به تاراج بردند و با انواع دروغ و فریب به حساب های شخصی خود و آقازاده ها و منسوبین در خارج از کشور ریختند، آنقدر که میزان آن با همه غارت های تاریخی این مملکت طی هزار سال گذشته برابری می کند.

50.      گفتند دین مردم بر باد رفته، مردم اسلام را می خواهند. آنچنان جسد متعنفی از اسلام به نمایش گذاشتند که مسلمانان واقعی به کنج خانه هایشان خزیدند و فرزندان خلف معاویه و خوارج نقاب اسلام به چهره زدند تا به اسم دین داری ، دین گریزی را رواج دهند و حکومت رعب و خشونت را حاکم کنند.

51.      گفتند دیکتاتوری باید برافتد، مردم آزادی بیان و دموکراسی می خواهند. ضد قانوني با نام قانون مطبوعات درست کردند تا به هر بهانه ای که خواستند، هر صدای آزاد و حق طلبی را در گلو خفه کنند و رسانه های فرمایشی خود را در آب و رنگ های مختلف به اسم آزادی بیان به خورد مردم بدهند.

52.      از آزادی احزاب و آزادی بیان حرف زدند اما آزادی شنیدن را هم گرفتند.. اخبار رسانه های داخلی گزینشی شد، ماهواره ها از خانه مردم جمع شد. می گویند نه ببینید و نه نشنوید و نه حرف بزنید.

53.      گفتند فرهنگ غرب مروج بی دینی و دنیاطلبی است، بعد به اسم آخرت طلبی روزگار مردم را سیاه کردند. دنیا را برای خودشان نگه داشتند و آسایش و آرامش خلق را به آخرت حواله کردند.

54.      گفتند جوانان با تهاجم فرهنگی مقابله می کنیم. اما با فشار و زور و تحمیل و ارعاب و تهدید، ملت را از فرهنگ چندهزارساله ایرانی دور ساختند، فرهنگ دینی اش را به لجن کشیدند و مبتذل ترین بخش فرهنگ بیگانه را اشاعه دادند.

55.      گفتند جوانان باید به فرهنگ اسلامی خو بگیرند. شعائر اسلامي يعني عزاداري دروغين و رياكارانه و نمايشي توأم با ریخت و پاش ها و شکمبارگی های جنون آميز در ماه رمضان و محرم به اسم امام علي و امام حسين.

56.               گفتند اسلام به زن ارزش و بهای انسانی داده و ما مثل غربی ها زنان را وسیله عیش و عشرت نمی دانیم. اما بیدادگاه هایشان بارزترین و برحق ترین حقوق مدنی زنان را نادیده می گیرند و قاضیانشان از دادن هر گونه رأی منصفانه به نفع زنان گریزانند. با ریا و دغلکاری به نفع زنان قانون تصویب می کنند و گوش فلک را با تبلیغاتشان کر می کنند ولی پای میز بی عدالتی دادگاه هایشان هیچ قانونی به نفع زنان اجرا نمی شود.

57.      گفتند می خواهیم انقلاب مان را به همه دنیا صادر کنیم. اما چهره ای که از اسلام به دنیا نشان دادند آنچنان خشن و ظالم و بی رحم و ضد حقوق بشر و تروریست پرور است که مردم دنیا حتی از دیدن خواب انقلابی که اسلامی باشد به وحشت می افتند.

58.      گفتند پول نفت را به مردم می دهیم. در این سی سال نه تنها پول نفت را به کسی ندادند بلکه کشور را از نظر اقتصادی و مردم را از نظر رفاهی به سیصد سال قبل بازگرداندند.

59.      گفتند دین از سیاست جدا نیست. هم دین را از مردم گرفتند و هم سیاست را. سیاست کثیف و وپلید خود را پشت اسلام مخفی کردند و اسلام را وسیله ای برای توجیه امیال و آروزهای پست قدرت طلبانه و سیاسی خود ساختند.

60.      گفتند ما با تمدن مخالف نیستیم با غرب زدگی مخالفیم. به جای غرب زدگی عرب زدگی را آوردند و به جای تمدن، تیر توحش و بربریت خود را به قلب این مردم نشانه گرفتند.

61.      گفتند آمريكا و هم پيمانانش دشمن واقعي ملت ما هستند. اين حرف‌ها را بهانه اي كردند تا هر كس كه سر مخالفت با آنها برداشت به او انگ آمريكايي بودن و دشمني با نظام بزنند و به اين بهانه سر به نيستش كنند.

62.      گفتند استعداد ايراني ها در هيچ جاي دنيا نظير ندارد. به هر كس كه نبوغي از خود نشان داد و خواست براي پيشرفت ايران كاري بكند آنقدر بي‌اعتنايي كردند و آنقدر سر راهش سنگ‌اندازي كردند كه ايران ركورد فرار مغزها را در دنيا به دست گرفت.

63.      گفتند انقلاب ايران مستضعفين را از دست مستكبرين نجات داد. خودشان را كه مستضعف مي‌دانستند به همه چيز رساندند و بقيه مردم هم كه صدايشان به جايي نمي‌رسید به قشر مستضف تبديل كردند.

64.      گفتند انقلاب مديون زحمتكشان است. همه منابع ملي و ثروت‌هاي اين مملكت را چپاول کردند و از قشر زحمتكش بیگاری گرفتند و جيره‌اي بخور و نمير به آنها دادند. كمر اين قشر را طوري شكستند كه دیگر نتوانند در برابر آنان قد علم كنند.

65.      گفتند نفت را بايد براي آينده ايران ذخيره كنيم. غير از نفت هر منبع زيرزميني ديگري هم كه وجود دااشت غارت كردند و درآمدش را به حساب خودشان و آقازاده‌هایشان و تروريست‌هاي اسلامي عراق و لبنان و فلسطين ذخيره كردند.

66.      گفتند خانه‌هاي فساد را ريشه‌كن مي‌كنيم. خانه های فساد را با نام جدید بنگاه‌هاي ازدواج موقت به راه انداختند تا كلاه شرعي هوسراني‌هاي خودشان شود.

67.      گفتند ايران از هيچ نظر نبايد به كشورهاي ديگر وابسته باشد. ايران را آنقدر وابسته كردند كه اگر غرب ايران را تحريم كند كشور به شكل كامل فلج خواهد شد.

68.      گفتند با فرهنگ امر به معروف و نهي از منكر جامعه سالم مي‌شود. با برخوردهاي وحشيانه و ضد انساني شان مردم بيشتر و بيشتر به سمت منكر ها گرايش پيدا كردند.

69.      گفتند ما از همه دولت هاي ديگر بيشتر به حقوق بشر احترام مي گذاريم. همه حقوق مردم اعم از حق شغلي، حق تحصيلي، حق شهروندي، حق آزادي بيان و حتي حق راه رفتن در خيابان را هم از مردم سلب كردند.

70.      گفتند ما مي‌خواهيم آزادي بيان و عقيده را به مردم برگردانيم. وزارت اطلاعات آنچنان دگرانديشان و هر كسي را كه موافق آنها فكر نمي‌كند قلع و قمع كرد كه روي تمام سازمان هاي اطلاعاتي دنيا را سفيد كرد.

71.      گفتند فرهنگ نظام ايران فرهنگ شايسته سالاري است. علاوه بر اينكه مدرك گرايي را بيشتر از قبل رواج دادند، براي اينكه حكومت را بين خودشان قسمت كنند براي همه مديران بي سوادشان مدارك جعلي درست كردند.

72.      گفتند حكومت ما حكومت عدل علي است. قوه قضايي بي در و پيكر و ظالمي درست كردند كه مهمترین کارش قانونی نشان دادن و توجیه جور و جنایت های سران نظام است.

73.      گفتند اسلام ذاتش مردم سالاري است. سي سال است كه همه مردم مخالف آنها هستند ولي به ضرب ترس و ارعاب و شكنجه حكومت مي‌كنند و گوششان هم به حرف مردم و هيچ مدافع حقوق بشر در جهان بدهكار نيست.

74.      گفتند خلاء دنياي امروز معنويت است. چنان با ظلم و بي رحمي و شقاوت در ايران حكومت كردند كه معنويت گريزي مردم ايران در جهان مثل و مانندی ندارد.

75.      گفتند ولي فقيه جانشين امام زمان است و حكمش حكم امام زمان است. به نام امام زمان صدها زندان و شكنجه‌گاه درست كرده اند و هزاران تن از مردم بي گناه را به خاك و خون كشيدند و همه اين كارها را اسلامي نشان دادند.

76.      گفتند حكومت ايران الگوي جهاني يك حكومت الهي است. اين چه حكومت الهي است كه مردم خودش از شدت تبعيض و ظلم از آن فراري اند و مردم دنيا آن را به عنوان يك حكومت تروريست مي شناسند.

77.      گفتند دانشجو بايد آزاد و آزاد انديش باشد. هر دانشجويي كه كلامي ناخوشايند نظام از دهانش خارج شد به بهانه اقدام بر عليه امنيت ملي در گوشه سياهچال هاي اوين خانه گرفت.

78.               گفتند ريشه خرافات را بر مي كنيم. هر نوع خرافاتي را كه دلشان خواست براي اينكه دروغ هايشان بهتر باور شود رواج دادند و بر هر كس كه مشت دروغگوييشان را باز كرد انگ خرافاتي زدند.

79.      شعار عدالت گستري شان گوش فلك را كر كرد. فاصله طبقاتي را چندين برابر كردند، تورم را چندين ده برابر كردند، پول نفت و منابع ملي را غارت كردند، آزادي بيان را نابود كردند، حقوق زنان را پايمال تر از قبل كردند، رحم و انصاف و مروت را از بين مردم ريشه كن كردند و ... و اگر همينطور پيش برود فرداي روزگار بابت نفس كشيدن هم از مردم پول مي گيرند.

80.      گفتند كشوري مي سازيم امن تر از همه جاهاي ديگر. اين را بهانه اي كردند تا جو رعب و وحشت را بيشتر كنند و به اين بهانه دگرانديشان را جزو اراذل و اوباش به دار بياويزند.

81.      گفتند نظام اسلامي مردمي است و به ساواك احتياج ندارد اما واواك دست سيا و كاگ ب و موساد و ساواك را در جنايت و شكنجه و سركوب هر كسي را كه به هر چيزي در نظام ايران اعتراض يا انتقاد داشت از پشت بست.

82.      گفتند شايسته سالاري بهترين روش انتخاب مديران و مسئولان است. در اين سي سال هر كس را كه چيزي سرش مي‌شد و سر سفره دروغ و تزوير آنان نمي نشست سر به نيست كردند و سكان مملكت را به دست ديوسيرتاني دادند كه هم پياله خودشان بودند.

83.      گفتند فرق ما با نظام هاي ديگر اين است كه به معنويت ديني خيلي اهميت مي‌دهيم. آن يك ذره معنويت مردم را هم از آنان گرفتند و به هر كس هم از معنویت گفت اتهام انحراف از دين زدند، در نتيجه هم دين مردم را نابود كردند و هم معنويت آنها را.

84.      گفتند روحانيت تنها متولي اسلام است. پس دين و دنياي مردم را مشتي ملاي حجره نشين به دست گرفت. بعد از سي سال ديني كه به مردم نشان دادند متحجر و قرون وسطايي است و دنيايي كه براي مردم ساختند عقب مانده و غير متمدن.

85.      گفتند اسلام دين رحمت است و ما مجريان دين. مردم رحمت كه نديدند هيچ، در عرض سي سال عشق و محبت و گذشت و مروت به واژه‌هايي بي معني تبديل شد و در عوض خودشان شدند الگوهاي دروغ، بي رحمي، خشونت و خودخواهي و ...

86.      گفتند بين مذاهب اسلام وحدت ايجاد مي‌كنيم. بلايي بر سر اقليت هاي اسلامي مثل سني ها آوردند كه كليساي قرون وسطي بر سر ملحدان نياورده بود. آنها را از همه حقوقشان محروم كردند و به بهانه هاي مختلف زنداني و شكنجه كردند.

87.      گفتند ما به اقليت هاي مذهبي احترام مي گذاريم. اقليت ها را از همه حقوق اجتماعي شان محروم كرده و مورد تهديد قراردادند تا مبادا اعتقادات خود را تبليغ كنند و مردمي كه از اسلام بيزار شده اند به خود جذب کنند.

88.      گفتند فرهنگ مردم را بالا مي بريم. همه انديشه ها را تحريف كردند، غير از چيزي كه خودشان مي‌خواستند به اسم فرهنگ به مردم تحميل كنند، نويسندگان و انديشمندان و دگرانديشان را منزوي ساختند، و تمام انديشه هاي خوب دنيا را منحرف و منفور و مردود نشان دادند.

89.      گفتند ما به قانون احترام مي گذاريم. خودشان همه قوانين را زير پا مي گذاشتند و هيچ مرجعي هم نگذاشتند كه مردم به آن پناه ببرند. بيشتر از همه از حقوق بشر دم زدند و بيشتر از همه هم در عمل آن را ناديده گرفتند.

90.      گفتند ما مي‌خواهيم مردم بر سرنوشت خود حاكم شوند. ديكتاتوري ملائي موروثي آنها كه گردن كلفت ترين آخوندها در رأس آن هستند روي همه نظام هاي ديكتاتوري دنيا را سفيد كرد.

91.      گفتند ما طالب قدرت نيستيم مي‌خواهيم به مردم خدمت كنيم. كارنامه سي ساله آنها نشان داد كه هدفي به جز غارت پول و ثروت ايران به اسم اسلام و با چماقي كه از اسلام درست كردند نداشتند.

92.      گفتند ما مي‌خواهيم اسلام ناب محمدي را به همه نشان دهيم. در اين سي سال مردم چيزي غير از تحجر، عقب ماندگي، بي فرهنگي، بي ديني، سركوب و خشونت و مشكلات بيشمار اقتصادي نديدند.

93.      گفتند ما مي‌خواهيم ظلم را از همه جهان ريشه كن كنيم. ظلم و جنايت هاي آنها در حق مردم بيچاره ايران را هيچيك از پادشاهان و حكومت‌هاي قبلي ايران به خواب خود هم نديده بودند.

94.      گفتند پارتي بازي را از نظام ايران بر مي اندازيم. همه پست ها و مقام هاي ريز و درشت را بين خود و خانواده و اقوامشان تقسيم كردند و همه چيز را در ايران موروثي كردند.

95.      گفتند در جمهوري اسلامي مردم بر سرنوشت خود حاكم خواهند بود. حكومت ديكتاتوري آنها دموكراسي را كشت و مدفون كرد. ملاها با ولايت فقيه و مجلس تشخيص مصلحت نظام و شوراي نگهبان كنترل همه چيز را به دست گرفتند.

96.      گفتند دموكراسي اسلام بالاتر از همه دموكراسي هاست. منظورشان راه انداختن حكومت استبدادي بود كه ولي فقيه بر همه چيز مملكت، بر جال و مال مردم و بر همه پول و ثروت ايران تسلط داشته باشد.

97.      گفتند هر چه فرياد داريد بر سر آمريكا بكشيد. از آمريكا و غربيان غولهايي بي شاخ و دم ساختند تا سر مردم ساده لوح به آنها گرم شود و باورشان شود كه همه بدبختي‌هاي ايران تقصير آمريكاست بعد همگي با هم همدست شده و مشغول چپاول ايران شدند.

98.      گفتند اسرائيل يك حكومت غاصب است. به روي خود نمي‌آورند كه سي سال تمام جان و مال و دين و ايمان و آزادي و رفاه مردم ايران را غصب كرده اند و با هياهو و جنجال هاي تبليغاتي همه بدبختي هاي ايران را به گردن آمريكا مي‌اندازند.

99.       گفتند ما انقلاب ايران را به همه جهان صادر مي‌كنيم. با برملا شدن همه دروغ‌هايشان بعد از سي سال و با باز شدن دست مزدوران تروريست آنها در عراق و لبنان و فلسطين ايران را بدنام‌ترين كشور و ايرانيان را منفورترين مردم جهان كردند.

100.     گفتند ما با سانسور مخالفيم. زندان‌هاي سياسي ايران انباشته از خبرنگاران و نويسندگاني است كه به هر شيوه و هر زبان گوشه‌اي از جنايت‌هاي آنها را افشا كرده اند.

 

آنچه اتفاق افتاده اين است که آنها به هيچ حرفشان عمل نكردند و بلكه ضد هر چه گفتند عمل كردند. آنها ثمره انقلاب مردم را جولانگاه خواسته ها و مطامع شخصي خود كردند. آنها مردم را ناديده گرفتند و فقط خواسته هاي خود را ديدند. آنها فقط جايي مردم را ديدند كه يا براي بهره كشي به آنها نياز داشتند يا مثل ديواري بر سر راهشان بايد آن را از جلوي راه برمي داشتند. مردم براي حاكمان ايران يا وسيله اند يا مانع. يا بايد از آنها كار كشيد يا از سر راه برشان داشت. اين بزرگترين واقعيت آشكار، با گذشت سي سال از انقلاب اسلامي ايران است!

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630