بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان   |   پيوند به آرشيو آثار نويسنده در سکولاريسم نو

آدرس اين صفحه با فيلترشکن:

https://newsecul.ipower.com/2009/06/11.Thursday/061109-Massud-Noghrekaar-Tudeh-Party.htm

خرداد   1388 ـ جون  2009 

 

تا کی به دنبال خط خون و جنون؟

مسعود نقره کار*

 

معرکهء انتخابات برای چندمين بار شهادت می دهد که

«گربه های مرتضی علی» ی عرصهء سياست روی

 سوی هر قدرتی دارند، دخيل بر هر قدرتی می بندند،

 حتی قدرتی که ياران شان را ذبح کرده باشد.

 

  حزب توده پرسش پیشاروی جنبش روشنفکری و روشنگری میهنمان  است. پرسش این بوده و هست که حزب توده چگونه پدیده ای ست؟ پدیده ای ست اجتماعی، سیاسی  و ایدیولوژیک یا مجموعه ای ست انسانی - بیولوژیک که روابط خونی، ژنتیک، عاطفی و خانوادگی تداوم حیات اش را سبب شده اند. این پدیدهء لایتغیر و قابل انتقال که با سرایت به دیگران آنان را نیز همشکل، همفکر و منجمد در قوارهء خود می سازد، چیست؟ چرا اکثریتی ها و اهالی حزب دموکراتیک مردم ایران، و تحلیل گران سیاسی شان با ابزار فلسفیدن و تحلیل های مشعشع سرانجام در کردار سیاسی تکرار حزب توده می شوند؟ اگر این تکرار مکررات حکایت نوعی انتقال ژنی و یا نوعی رابطهء خونی و قبیله ای و عاطفی  نیست، پس چیست؟ اگر این حزب و زوایدش  فرقه، سکت و یا قبیله نیستند، پس چیستند؟ مگر می شود به عنوان یک پدیدهء اجتماعی و سیاسی، پس از این همه فراز و نشیب، و این همه فاجعه، اینگونه حیرت انگیز در جا زد و هر از گاهی دست در سوراخ ماری برد که بارها نیش زهراگین اش را در جسم و جانت نشانده باشد؟

  معرکه های انتخابات حکومت اسلامی شهادت می دهند که اینان سی سال است که در عرصهء سیاست،  به لطایف الحیل، از خط امام، خط خون و جنون، حمایت می کنند و مصیبت پشت مصیبت می آفرینند؛ سی سال است که  که به عنوان «حاج سید جلال یک کلام» های عرصهء سیاست، با حراج تحلیل های تکراری، کلیشه ای و فاجعه آفرین بازار ارتجاع را رونق بخشیده اند، بی آنکه ذره ای تکان و موتاسیون نشان داده باشند. سی سال است منتقدین خود را تربچه های پوک و عوامل امپریالیسم خوانده اند، و یا این سنتی ترین چپ های جهان، منتقدین خود را چپ سنتی نامیده اند.

قصد من مقایسهء ارزیابی های امروز حزب توده و اکثریت  و زواید و تحلیل گران شان با ارزیابی های سیاسی این مجموعه  در سال های اول به حکومت رسیدن حاکمیت اسلامی نیست، یگانگی ماهوی این تحلیل ها بر خوانندهء غیرسیاسی هم آشکار است چه رسد به اهل سیاست. سخن بر سر شناخت اتیولوژی یا علت شناسی و نشانه شناسی ی پدیده ای به نام «حزب توده» است، پدیده ای که  طی سی سال گذشته ضرباتی  جانکاه و کاری به جنبش روشنفکری و روشنگری  ایران و جنبش چپ  وارد ساخته و، در حد خود نیز، سبب ساز تحکیم و تدوام سلطهء حکومت اسلامی بر میهنمان شده است. سخن بر سر تشخیص  و تشخیص های افترافی ست! و یافتن اینکه  تفاوت ماهوی رهبران این جریان ها و تحلیلگران شان با موسوی و کروبی در چیست؟ چه فرقی ست میان این جماعت و مجاهدین انقلاب اسلامی ها و مشارکتی ها و اعتماد ملی ها و امثالهم؟

  آنچه در معرکه های انتخاباتی رو شده، این است که  خط همان خط است، خط امام، و حزب توده و اکثریت و زوایدشان هم همان هستند که بودند، مجموعه ای مسلح به «مشی سنجیده» ی پیروی بی چون و چرا از خط امام. این را اگر توده ای ها و اکثریتی ها و دیگر زواید وتحلیل گران «نحبه» شان کتمان کنند  روی حرف نخست وزیران شان حرف زده اند، نخست وزیران شان میرحسین موسوی یا شیخ کروبی بارها و بارها  با صدای رسا فریاد زده اند که «آی، ایها الناس، ما پیرو خط امام راحل هستیم و ذره ای از خط امام تخطی نخواهیم کرد». 

آن روزها با فلسفیدن و تحلیل های مزین به «فکت» های آسمانی ترین کتاب ها تلاش می کردند  ثابت کنند جنایت پیشه ترین رهبر سیاسی و مذهبی  تاریخمان، یعنی خمینی، ایران را به سوی آزادی و برابری و برادری، بسوی سوسیالیسم می برد، و امروز نیز، با راه افتادن به دنبال رهروان همان امام،  تراژدی را تکرار می کنند!

  سقوط در مغاک  دریوزگی و آستان بوسی ارتجاع نه در عرصه سیاست، در پهنه ی مناسبات انسانی نیز نشانه  های خود را بر پیکرزنان و مردان این قبایل نشانده است. رهبران و اهالی این «مجموعه» چه پاسخی برای رهبران و یاران ذبح شده شان به دست خط امامی ها ی دیروز و امروز دارند؟ امامی که با فتاوی اش صدها توده ای و اکثریتی، یعنی صدها حامی و هوادارش را، پس از وحشیانه ترین شکنجه ها  تیرباران کرد و یا به دار آویخت.  

   می دانم کشکول اینان همیشه پر پاسخ  برای هر پرسشی است،  آنان که قادر باشند خط خون و جنون و جنایت را به جای راه رشد غیر سرمایه داری و آغازی برای رسیدن به سوسیالیسم  قالب کنند، برای سؤال های یاران قربانی شده شان نیز پاسخی خواهند یافت.

 اما خانم ها و آقایان! مباد بار دیگر به عشق قدرت، یاران خود  و فریب خوردگان شعارهای تان را به مسلخ و مذبح حکومت اسلامی بکشانید، مباد!

 

********

*  هنگام که از سازمان اکثریت  می گویم، از تکرار این «انتفاد از خود» خسته نخواهم شد که سیاه ترین دوران فعالیت سیاسی من دوران کوتاه هواداری ام از مشی سیاسی رهبری اکثریت در ایران بود .

 

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630