بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

ارديبهشت   1388 ـ مه  2009 

قهرمانان منفعل و بی خاصیت سکولاریزم

سيامک ستوده

سکولاريسم نو: قصد ما از انتشار اين مقاله  همصدائی با آقای سيامک ستوده نيست و اکثر شرکت کنندگان در کنفرانس تورنتو مورد احترام ما هستند. از روزی هم که آقای دکتر رهنما خبر انجام اين کنفرانس را برای ما ارسال کردند، تا روز اول کنفرانس اگهی آن را در صفحهء اول سايت خود به نمايش گذاشتيم. در عين حال، به آقای دکتر رهنما اطلاع داده شد که سکولاريسم نو آماده است تا اخبار و سخنرانی های ايراد شده در کنفرانس را منتشر کند. اما آنچه آقای سيامک ستوده در مورد خود مسئلهء عقب نشينی سکولارها در برابر اسلاميست ها و رابطهء آن با عملکرد روشنفکران دانشگاهی می گويند حاوی نکات درست و قابل تعمقی است. پس به دوستان شرکت کننده در کنفرانس درود فرستاده و آنها را به انديشيدن درباهء نکات مندرج در مقالهء آقای ستوده دعوت می کنيم.

 

         همیشه در جامعه کسانی هستند که کارشان اینست که فرصت طلبانه حاصل کار دیگران را بنام خود ثبت نمایند. اینها قهرمانان منفعل و بی خاصیتی هستند که هیچ تلاش اساسی و اصیلی نمی کنند. در جای گرم خودشان نشسته اند، زندگی راحتی دارند و از مشاغل و حقوق های مکفی برخوردارند، هر روز با ماشین های راحت و شیک خود به دفتر کار خود میروند، و عصر درحالی که از فرط بیکاری خمیازه می کشند، به خانه های گرم و نرم خودشان باز میگردند. شبها، در مجالس عمومی، با عناوین دهن پرکن مانند استاد و پرفسور فلان دانشگاه و نماینده فلان مجلس و پارلمان، با کلی تفرعن، خود را به معرض نمایش گذارده، دیگران را "مفتخر به حضور خود" می کنند. سالی یکبار دست به ایراد سخنرانی در دانشگاه ها در مورد حقوق بشر و زندانیان سیاسی می زنند، یا کنفرانسی را، البته با دعوت از اساتید و افراد محترم و شناخته شده، در همین زمینه ها برگزار می کنند. با بی بی سی، رادیو اسرائیل و صدای آمریکا مصاحبه می کنند، و از طرف همین خبرگزاری ها، برگزارکنندگان کنفرانس ها و سخنرانیها بعنوان نمایندگان حقوق بشر، شخصیت های ملی، سرمایه های فرهنگی، و غیره و غیره به مردم عالم معرفی و شناسانده می شوند.

         همین ها هم هستند که وقتی تقی به توقی می خورد، در یک چشم بهم زدن، و بطور غافل گیر کننده ای، با حمایت رسانه ها و قدرت های بین المللی به رهبران بی آزار انقلابات مخملی تبدیل شده، مردم مستاصل و به خیابان ریخته را که قبلا با وعده و وعیدهای خود فریفته اند، تا انقلاب بعدی، به خانه های خودشان میفرستند. اینها در واقع نا قهرمانان دنیایی هستند که قهرمانان واقعی اش را در داخل تیرباران می کند، به دار می آویزد، و در زندان های خود به غل و زنجیر می کشد و در خارج ترور می کند. قهرمانانی که نه بی خاصیت و بی آزار، بلکه موثر و خطر آفرین اند. قهرمانانی که نه در سالن های دربسته و گرم و نرم دانشگاه ها، بلکه در گستره وسیع، ممنوعه  و پر مخاطره ی توده های مردم آگاهگری می کنند، نه سربسته و دو پهلو، آنچنانکه نه سیخ بسوزد و نه کباب، بلکه بی پروا، با جسارت و صراحت سخن می گویند. درست بر همان مسائلی دست می گذارند که صاحبان قدرت و نگهبانان جهان ناعادلانه ی موجود، خوششان نمی اید، از طرح آنها نگران می شوند، و با تمام نیرو سعی در مسکوت گذاردن آنها دارند. نه نگران شغل دانشگاهی و مقام و موقعیت نمایندگی شان هستند، و نه نگران عناوین محترم استادی و شهروندی. بسیاری از آنها اساسا شغلی ندارند، بدون عنوان اند و حتی در فقر زندگی می کنند. آنها در کوران مبارزه، در زندانها، و در دانشگاهِ زندگی استاد شده اند، نه در صندلی های گرم و نرم دانشگاهها. آنها رهبران خودساخته و نه تربیت شده و دست سازند.

         آنها فلاسفه ی تغییرند و نه تعبیر و تفسیر. به زبان مردم حرف میزنند و مردم هم آنها را براحتی میفهمند، و با سخنان آنها رابطه برقرار می کنند. میدان عمل آنها دایره زندگی مردم، و محور اندیشه آنها دردها و مشکلات مردم است. همان مردمی که  از پس شش روز کار مداوم و سخت،  روزهای یکشنبه را هم باید به کارهای وامانده خود برسند و وقتی برای حضور در سالن کنفرانس ها و شنیدن سخنان اطوکشیده و دست چین شده ی استادان و پرو فسورهای دانشگاهی ندارند. تازه اگر هم بر حسب اتفاق گذرشان به سالن ها و کنفرانس های مزبور بیافتد، سر از کلمات پیچیده، غلنبه سلنبه و بی ربط سخنرانان در نمی آورند، و فقط از دیدن آدمهاست که ممکن است کمی لذت ببرند

         نمیدانم چرا کنفرانس "عقب نشینی سکولار؟ چالش های بنیاد گرائی مذهبی" که قرار است از اول تا سوم می در دانشگاه یورک تورنتو برگزار شود مرا به یاد این جور افراد می اندازد. هر بار که خود را برای احتراز از برخوردهای بدبینانه سرزنش می کنم و برای نتیجه گیری منصفانه دوباره و برای چندمین بار آنرا ورانداز و سبک و سنگین می کنم، باز بیلان خوبی از آن بدستم نمی آید. آخر شما حسابش را بکنید! این خانم ها و آقایان این همه پول بی صاحب را خرج کرده اند که بررسی کنند ببینند چرا در دهه های اخیر سکولاریزم در برابر بنیادگرائی مذهبی عقب نشینی کرده است. خب، جواب این روشن است. بخاطر انفعال امثال خود این آقایان و نیروها. راه دور نرویم. در همین تورنتوی خودمان که میگویند مرکز حزب الهی ها و عوامل جمهوری اسلامی است، مگر دو سال پیش نبود که ما جلوی مصباح، "امام جمعه مسجد امام علی" که برای پاکسازی کتابفروشی ها از مطبوعات ضد شرعی راه افتاده بود، ایستادیم و او را وادار به عقب نشینی و معذرت خواهی کردیم؟ مگر این مبارزه سکولاریزم در برابر بنیادگرائی مذهبی نبود؟ آیا این آقایان و خانم هائی که در همین تورنتو زندگی می کنند (آقایان سعید رهنما و هایده مغیثی، امیر حسن پور، رامین جهانبگلو، شهرزاد مجاب، و ...) و حالا برای بحث در باره علت عقب نشینی سکولاریزم در برابر تعرض مذهب کنفرانس تشکیل داده اند، کوچکترین حرکتی در دفاع از سکولاریزم و آزادی مطبوعات و محکوم کردن مصباح کردند؟ و آیا در طی دوسالی که روشنگر با تمام نیرو مشغول مبارزه با بنیادگرائی مذهبی است و بحق سنگر محکمی را در برابر آنان برپا ساخته است، هیچ یک از این آقایان به کمک و حمایت روشنگر آمدند؟ یا با بی خیالی کامل، در برابر درگیری های ما با حزب الهی ها سکوت کرده، به زندگی  راحت و بی مشغلۀ خود مشغول شدند، و شاید به مبارزه ی از نظر آنان زمخت و بی ادبانۀ ما دهن کجی هم کردند؟ حقیقت اینست که نه فقط این آقایان و خانمها، بلکه هیچ یک از روشنفکران شناخته شده ی این شهر، بجز آنها که هم اکنون هم با ما و جدا از ما، با مذهب و نیروهای سیاه آن مبارزه می کنند، طی این دو سال کوچکترین قدمی در مبارزه با مذهب برنداشتند. آیا هیچ یک از این آقایان و خانمها وقتی که خانم هما ارجمند و یارانش جنبش مبارزه با برقراری دادگاه های شریعه در کانادا را براه انداخته، دولت انتاریو و اسلامگریان را وادار به عقب نشینی کردند، در مبارزه انها شرکت و یا از آن حمایت کردند؟

         بنابراین، می بینید که مشکل این آقایان تعرض مذهب و عقب نشینی سکولاریزم نیست. تعرض مذهب مشکل زنی است که قرار است سنگسار شود، زنی که  هر روز بخاطر پوشش اش متوقف و مورد توهین و اذیت قرار می گیرد، و یا جوانی که نمیتواند آزادانه عشق اش را به دختر مورد علاقه اش ابراز دارد، مشکل کارگری است که نمیتواند آزادانه سندیکا و اتحادیه خودش را تشکیل دهد، مادری که نمی داند فرزند دلبندش را در کدام لعنت آباد خاک کرده اند. مشکل تعرض مذهب مشکل این نوع آدمهاست. همانهائی که با مذهب با دست خالی و شب و روز در حال مبارزه اند. مشکل آدمهائی مثل من و امثال من که روی حقوق های چند هزار دلاری استادی نخوابیده اند، و اگر خودشان در نوبت سنگسار ننشته اند، یا هر روز در معرض بازرسی و سرکوب نیروهای سیاه مذهبی قرار ندارند، ولی حداقل زیر نشئۀ راحت و گرم زندگی بی دغدقه شان، قربانیان  جهنم اسلامی را نیز فراموش نکرده اند. من البته منظورم کسانی که از ایران می آیند نیست. در ایران خودِ نفس کشیدن ساده هم لازمه اش درگیر شدن با حکومت مذهبی است. چه برسد کسی بخواهد در هیئت اپوزیسیون جمهوری اسلامی، از هر رقمش هم که باشد، در بیاید. بنابراین، می بینید که این آقایان این کنفرانس را تشکیل نداده اند که به چاره جوئی در باب مذهب و تعرض آن بر علیه سکولاریزم بپردازند. اگر آنها واقعا در پی چاره جوئی مسئله بودند، کنفرانسی تحت عنوان چگونگی مبارزه با مذهب و عقب نشاندن آن در برابر سکولاریزم تشکیل می دادند، و برای این کار هم نه از یک عده استاد و پرفسوری که در طی سال حتی یک اعتراض ساده بر علیه مذهب و تجاوزات آن هم نکرده اند، نه از خیل کسانی که در کسوت اکثریت و دو خرداد، زمانی خود حامی مذهب و از جمله عوامل به قدرت رسیدن آن بوده اند، و حالا هم در هر یورش اساسی که به مذهب میشود با هزار اما و اگر از آن دفاع می کنند، بلکه از دست اندرکاران این مبارزه، از آنها که سکانداری مبارزه با مذهب و تجاوزگری های آن را در داخل و خارج عملا در دست دارند،دعوت بعمل می آوردند و با آنها به چاره جوئی می پرداختند. چنانکه گفتم این خانمها و آقایان، همانطور که سالی یک بار برای مرخصی به مسافرت ، یا به جشن اول ماه مه و یا فستیوال سینمائی و یا این و آن جلسه سیاسی میروند ، برای آنکه فراموش نشوند، سالی یکبار هم برای کشتار زندانیان سیاسی یا بحث بر سر علت عقب نشینی سکولاریزم در برابر "بنیادگرائی مذهبی" کنفرانس تشکیل می دهند و تا سال بعد بی اعتنا به آنچه که در اطرافشان می گذرد، به زندگی بی دغدغه ی خود می پردازند. تا وقتی مدعیان سکولاریزم از حد حرف فراتر نروند، و فارغ از فرقه گرائی و دسته بندی های سیاسی، با تمام نیرو، به مبارزه با مذهب و دفاع از حقوق و آزادی های اولیه مردم، در هر کجا که این آزادی ها مورد تجاوز قرار بگیرد، نپردازند، مطمئن باشید که سکولاریزم در مبارزه با مذهب نه تنها پیش نخواهد رفت، بلکه بیش از این هم به عقب نشینی مجبور خواهد شد.    

www.siamacsotudeh.com

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630