بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

اسفند   1387 ـ مارچ  2009 

 

شرایط ادبیات در ایران شرایط احتضار است

اسفندیار آبان ـ رضا حیرانی ـ امید شمس ـ امیر فتحی

توضيح سکولاريسم نو: آنچه می خوانيد «مانيفست» يا «اعلام موجوديت» چهار نويسندهء جوان ايران است که با مقدورات اندک خود دست به ايجاد سايتی ادبی به نام «ده دقيقه به نه» زده اند تا شايد اين «شرايط احتضار» را بهم بزنند. ما اين نشانهء تسليم نشدن به ابتذال و زنده ـ مردگی، و فرار از شعر به اصطلاح پست مدرن پرت و پلاگو و ساکن  کوچهء علی چپ نديدن، نشنيدن و بی محتوا گفتن را تحسين می کنيم و از خوانندگانمان می خواهيم تا با سر زدن مکرر به اين سايت در رشد و بلوغ آن شريک شوند.

http://tentonine.blogfa.com/

 

اول

برباد رفتن، حکایت هر چیزی‌ست که هست. هر نقلی از هر چیز حدیث مردن آن چیز است. میرندگی در ذره ذره‌ی هر چیز این جهان حی و حاضر است. نویسنده که مفتون زندگی‌ست، خود راوی بر باد رفتگی‌ست. مگرنه اینکه هر چه نوشته می‌شود باید اول به یاد آورده شود؟ در این میان نوشتن اگر چه به امید مومیایی کردن است اما چنانکه ازقصه‌ی برباد رفتنش هویداست براستی که آیین تدفین است. آیین سپردن ایده به خاک و آیین کاشتن ایده درخاک. و آنچه سبز خواهد شد اگر چه به کلی غریبه و تازه است اما بر باد رفتن پیش از خودش را در خود به یاد می‌آورد. این گونه است که نوشته نامیراست و اینگونه است که ادبیات، این ذهن غول پیکر مردم دنیا، هرآنچه را که بر انسان گذشته به خاطر سپرده است و از خاک خاطرش تمام خیال ها، وهم ها و رویاها جوانه زده است. این گونه است که از خاطره ی تلخ یک کشتار، « آوازکشتگان» می روید. برای ما که خاطره ی زیستنمان از غریب ترین خاطرات جهان خواهد ماند، برای ما مردمانی که هر لحظه به صد گونه گلاویز با مرگیم، و برای کشوری که مثل یک کودک زشت به طرز غم انگیزی از دیگران جداست؛ نوشتن اگر نه تنها راه که از آن آخرین راه های مانده ی بقاست.  

 

دوم

روزگار ما سرگرم گمراه کردن زندگی است. تمام زر و زور خودش را به کار گرفته تا زندگی را به بقا
تنزل دهد. حساسیت ما نسبت به جهان پیرامون ما هر لحظه کمرنگ تر می شود. لذت زندگی در مصرف تا سر حد مرگ خلاصه شده است. هنر از موطن اصلی خود، که نفس زندگی است، به گوشه ی گالری ها، کتابخانه ها و پرده های نمایش تبعید شده است. در برابر تحدید و تخریب سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی زندگی انسان، آگاهی و هوشیاری وی تنها سلاح مبارزه است.

 

سوم

شرایط ادبیات در ایران شرایط احتضار است. موج مرگبار عوام فریبی و تنزل سلیقه ی عمومی، همان گونه که شعر فارسی را به مرز انقراض کامل رسانده است، تمام هنرهای به هرگونه مرتبط با ادبیات را تهدید می کند. تنها بازمانده از دوست داری ادبیات آیین نم کشیده ی مرده دوستی است. بیم آنست که قهر ملت ما با ادبیات به تنفر از آن بدل شود. کما اینکه قهر ادبیات با ملت ما کاملاً به تنفر بدل شده است. از این جدایی لبخند مسرت  بر لبان قدرتی است که اعدام تخیل و رویا، رمز حیات اوست. وهم بر لبان آنان که از کلیدداری دخمه های پر از پوچ و پدرمابی پر فیس افاده راضی و خرسندند. در یک کلام ادبیات فارسی و مردم ایران هر دو در معرض تهی شدن از خویش اند. نجات این دو بدون دیگری میسر نیست.  

 

 آخر

اگر چه هر کوششی برای تغییر جهان بس ناچیز است. اما این کوشش خود گواهی می دهد که جهان ناچار به تغییر است. و اگر کوشنده این ثمر را نبیند فقط از آن روست عمر انسان از عمر آرزوهاش کمتر است.   

6 اسفند هشتاد و هفت

اسفندیار آبان ـ رضا حیرانی ـ امید شمس ـ امیر فتحی

 

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630