بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

اسفند   1387 ـ فوريه  2009 

 

نامه ای به ملت سلحشور و سرفراز ايران

قاسم شعله سعدی

 

توضيح سکولاريسم نو: با پايان گرفتن سال 1387 و رسيدن سال نوئی که در آغاز تابستانش انتخابات(؟) رياست جمهوری(؟) در ايران برگزار می شود، در کنار کسانی که سی سال است همواره، در مقامات مختلف حکومتی، چهرهء ولايت فقيه را بزک کرده اند، چهره هائی که در گذشته جزئی از هيئت حاکمهء اسلامی بوده اما به صور مختلفی از آن بريده اند نيز به ميدان آمده و ـ جدا از چهره هائی که ممکن است با برنامه های سکولاری به صحنه آيند ـ اعلام می دارند که خود را نامزد رياست جمهوری کرده و «با همين قانون اساسی فعلی» اوضاع نابسامان کشوری ستم ديده را سامان خواهند بخشيد. از جملهء اين مدعيان «معجزه گری» [و در اين توصيف هيچگونه مطايبه ای در کار نيست] يکی هم آقای قاسم شعله سعدی است که آشکارا با نظارت استصوابی مخالفت کرده و احتمالاً در پی تحديد اختيارات ولی فقيه است. ايشان در وب سايتی که براه انداخته اند نامه ای سرگشاده به ملت «سلحشور و سرفراز» ايران نوشته اند که نوعی اعلام برنامه محسوب می شود. سکولاريسم نو، که ورود همهء چهره ها را به صحنهء آنچه انتخابات خوانده می شود تعقيب و تحليل می کند، با انتشار اين نامه خوانندگان خود را به مراجعه به سايت ايشان دعوت کرده و بخصوص خواندن شرح حال و مقاماتی را که ايشان در حکومت اسلامی داشته اند توصيه می نمايد.

 

به نام خدا

بيش از يك صد سال پيش از اين كه بسياري از كشورهاي منطقه يا به عنوان كشور وجود نداشتند يا زير سلطه بيگانگان بودند، پدران سلحشورمان انقلاب بزرگ مشروطه را به پا كردند تا حكومت مطلقه را از پا بيفكنند و آن را  محدود و مشروط كنند و با تأسيس عدالت خانه و دادگستري مدرن، قضات مستقل و عادل را به مسند قضا نشانند تا حق و عدل استقرار يابند و جلوگيري از باز توليد استبداد تضمين شود و نمايندگان منتخب را به مجلس قانونگذار فرستادند تا حاكميت ملي را مستقر كنند .

ولي، پس از هفتاد سال ناكامي، به ناچار، انقلابي سترگ را پي ريختند تا حكومت مطلقهء بازتوليد شده را براندازند و استقلال و آزادي را بازيابند و، در انديشهء اجتناب از هزينهء سنگين انقلابي ديگر، پس از دو دهه، در جستجوي گمگشتهء خود يعني آزادي، طرحي نو در قالب «جنبش اصلاحگر» در انداختند تا كشتي آزادي را در درياي پرتلاطم و بيرحم سياست بيابند و به ساحل رسانند. ولي افسوس که اين بار نيز، به دلائلي كه خود مي دانيد، از جمله بي كفايتي ناخدايانش، كشتي به گل نشست . و اين در حالي بود كه ملل منطقه، عليرغم فقدان مبارزاتي همسنگ با مجاهدت هاي درخشان ملت ايران، به دستاوردهاي خيره كننده در مردم سالاري و آزادي رسيدند . از جمله، در شبه قاره، كه نزديك به نيم قرن پس از پيروزي حماسهء ضد استبدادي مشروطهء ايران زمين رسماً‌ گرفتار استعمار بود، اكنون بزرگترين دموكراسي جهان استقرار يافته و در همسايگي غربي و شرقي ـ كه فاقد تعريف كشور بودند  و كوچكترين ردپائي از نظام هاي مردم سالار انتخابي در آنها يافت نمي شد و عليرغم اشغال نظامي ـ ‌اكنون نهادهاي مردم سالار با انتخاباتي سالم،‌ آزاد و رقابتي، و صد البته بدون نظارت استصوابي به نيابت از مردمان حكومت مي كنند.

امروز ملت بزرگ ما كه خود را گرفتار دور و تسلسلِ باطل و بن بستِ دو سرهء «تحمل ماجراجويان» يا «پذيرش فرصت سوزان» مي بيند و، در مقايسه با ملل منطقه، در مي يابد كه تفاوت ره از كجاست تا به كجا!! و در مقابل اين پرسش قرار مي گيرد كه : چه شده است؟ و چه بايد كرد؟

در پاسخ به پرسش اول (چه شده است؟) بايد گفت: ملت بزرگ هزينه هاي سنگين و خونين جنبش ها را تحمل كرد و پيروز شد ولي در صيانت از دستاوردها كوتاهي نموده و حساسيت لازم را به خرج نداد، و با اعطاء سفيد امضاء‌، به حاكمان از تحريف هاي اندك و تدريجي كه انباشت مي شدند جلوگيري نكرد؛ در حاليكه صيانت از دستاوردها تلاش مضاعف، نظارت مستمر و حساسيت بيشتر مي طلبيد .

 

دو راهي سرنوشت ساز

در پاسخ به پرسش دوم (چه بايد كرد؟)‌ مي توان گفت: ملت بزرگ بر سر دوراهي سرنوشت سازی قرار گرفته و فقط دو راه در پيش رو دارد:

1-  الف- ملت همچنان ابتكار عمل و اختيار خويش را به دست حكام سپارد؛ كه در اينصورت بايد نتيجهء منطقي آن را بپذيرد و ادامهء وضع موجود را با همهء خطراتش نظاره كند و هر روز نابساماني هاي فزاينده را، كه با تقارن بحران مالي اعتباري جهاني و كاهش احتمالي بهاي نفت تشديد خواهد شد، مشاهده نمايد و با تحريم هاي بين المللي ناشي از قطعنامه هاي شوراي امنيت، كه تأثير مخرب خود را كم كم نشان مي دهند، دست و پنجه نرم كند (هرچند، به زعم بعضي ها، اين قطعنامه ها كاغذ پاره هائي بيش نيستند) و، با ادامهء جدال حاكمان با جامعهء جهاني، انزواي بيشتر خويش را انتظار كشد؛ ‌گسترش خط فقر را، علي رغم وجود امكانات يك قاره در كشور، مشاهده كند و با حدود 8 ميليون پروندهء قضائي در سال، كه حداقل 16 ميليون نفر از شهروندان را درگير، و ارتكاب جرائم و جنايات نفرت انگيز را به ارمغان مي آورد، از ادعاي اسوه و الگوي جهاني شدن دست بردارد و شمار فزاينده شهروندانش كه در جستجوي اندك حقوق شهروندي در ناكجا آباد گيتي آواره هستند را رصد كند و فرار مغزها را كه ركورد جهاني دارد در كنار فرار سرمايه ها و مرگ خاموش چند ميليون جوان معتاد نظاره كند، و به حاكمان خود كه همهء مشكلات مردم خود را حل كرده اند و اكنون براي حل مشكلات بشريت نسخه مديريت بين المللي مي پيچند مدال مديريت اعطا نمايد .

1- ب- در بهترين حالت، به كساني دل ببندد كه، عليرغم برخورداري از حمايت صميمانه اكثريت قريب به اتفاق افكار عمومي داخلي و بين المللي و اكثريت پارلماني يك دوره، فرصت ها را سوختند  و در قامت تداركاتچي ظاهر شدند و به دانشجويان خشمگين از بي كفايتي ها توهين كردند و انتخاباتي را كه خود غير آزاد، غير عادلانه و غير رقابتي  می خواندند اجرا كردند و اكنون دوباره خيز برداشته اند تا ملت را به عقب برگردانند و مردم را از امكان تغييرات محروم كنند. و اگر ملت يكبار ديگر به آنها اعتماد کند و با اقبال از آنها كه آزموده شده اند دوباره تن به آزمون دهد، نبايد كسي را سرزنش نمايد .

 

نسيم تغييرات

2- راه ديگری که پيش روی مردم ايران است اينکه، چون خداوند سرنوشت هيچ قومي را تغيير نمي دهد مگر آنكه آن قوم خود سرنوشت خويش را تغيير دهد، ملت تصميم گيرد که سرنوشت خويش را تغيير دهد و به جاي تحمل شرايط اسفبار امروز، كه خواست ماجراجويان است، يا بازگشت به وضعيت غمبار ديروز، كه آرزوي فرصت سوزان است، فرداي اميد و بهروزي را رقم زند، و به جاي تماشاي جدال كارگزاران با جامعهء جهاني، راه آشتي و همكاري با جهان را برگزيند و، در عين پرهيز از تحمل هزينهء انقلابي ديگر، به تغييرات حتي در چارچوب ساختار فعلي بيانديشد و، با نهء بزرگ به آن دو طايفه، ايران را از نو بسازد. در اين صورت، من، غير نظامي، قاسم شعله سعدي، با دانش اندكي از الفباي سياست و حقوق و تجربهء ناچيزي در عرصه هاي ملي و بين المللي، ولي با پشتوانهء كوهي از غيرت و اراده، نسيم تغييرات را همراه با برنامه هاي سياسي اقتصادي فرهنگي اجتماعي نويد مي دهم؛ و اگر شما ملت بزرگ حمايت كنيد، نه در چهرهء يك تداركاتچي و نه در قامت يك ماجراجو، كه در سيماي يك رئيس جمهور با همهء مسئوليت هايش، و عليرغم همهء خطراتش، در جهت تأمين منافع ملي و تاکيد بر هويت ايراني، و با اغتنام از فضاي جديد بين المللي، و ظرفيت هاي بيكران ملي به كمك شما و براي شما طرحي نو در اندازم .

خدایا، قدرتی بر من عطا فرما که از دست کج اندیشان بحران ساز و فرصت سوز، ایران را رها سازم.                    پنجم اسفند ١٣٨٧

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630