آرشيو  |  خانه  |   فهرست همهء مطالب به ترتيب نام نويسنده يا موضوع   |   پيوند به تقويم 1387  |   تماس    جستجو در سايت   |   English Section

فهرست موضوعی مطالب

برخی از نامه های خوانندگان

-----------------------------------

آرشيو «کوتاه و گويا»

-----------------------------------

آرشيو «می ترسانند

چون می ترسند»

-----------------------------------

گلچين باغ های مجازی

-----------------------------------

مطالب در رد سکولاريسم

مطالب در رد سکولاريسم نو

-----------------------------------

اعلاميۀ حقوق بشر

-----------------------------------

 

=======================================================

سال دوم ـ شماره 441 ـ جمعه 2 اسفند 1387 ـ  20 فوريه 2009

=======================================================

به اين آقايان عرض کردم که ولخرجی بس است، همين يک رأی کافی است...

=====================  جمعه گردی ها  =====================

قفل شدگی در گذشته

اسماعيل نوری علا

خواجه عبدالله انصاری می نالد که: «همه از آخر می ترسند، من از اول می ترسم». و اين «اول» چيست و کجاست؟ اول و آغاز و شروع و تولد، همه، در «گذشته» اتفاق افتاده اند ـ چه در گذشتهء ازلی و چه در گذشتهء تاريخی ـ  و چون در پس پشت ما قرار دارند ديگر نمی توان به آنها بازگشت و تغييرشان داد. ما در گذشتهء خود قفل شده ايم و از اين واقعه خشنوديم. کل نظام آموزشی و پرورشی ما نيز بر همين تصور ساخته شده است. ما همواره گريزنده از تغييريم و پناه برنده به آغوش آنچه معلوم و جا افتاده و مألوف است و، در نتيجه، جا گرفته در و متعلق به گذشته ...   (+ يک نظر و يک پاسخ)

=======================================================

تاريخ هيچ قتل عامی را به گور نسپرده و نخواهد سپرد

مسعود نقره کار

چندی ست که حکومت اسلامی دست به تخريب و محو کامل گورستان خاوران، به عنوان يکی از اسناد بزرگ جنايت اش برده است، چرا که جباران ترس خورده گمان نمی کردند که بردارشدگان، تيرباران شدگان و قتل عام شدگان اين گورستان پرت افتاده و بی نام و نشان شاهدان زندهء جباريت و جنايت بزرگ آنان شوند. تخريب اين گورستان و عدم پاسخ به درخواست های انجام شده مبنی بر انجام تحقيقات جامع پيرامون اعدام ها يک نقض آشکار نسبت به حقوق خانواده قربانيان است...

=======================================================

در آستانهء انتخابات رياست جمهوری در ايران

پیشنهادی به جبهۀِ ملی ایران، اتحادِ جمهوریخواهان ایران،

حزب مشروطه ایران و سازمان ِفَداییان خلق ایران

خشایار رخسانی

وظيفهء ما آزادیخواهان و میهن پرستان در برابر این بُن بست، چیست؟ آیا باید که به این بُن بست و سرنوشتِ پلید و شرم آور گردن نهاد و به آن تسلیم شد؟ آیا براستی می پندارید که راهی برای برون رفت از آن، یافتنی نباشد؟ از دیدگاه من انتخابات ریاست دولت در خرداد ماه آینده، با آنکه نزدیک به چهار ماه به برگُزاریِ آن نمانده است، فرصت کمیاب و بیمانندی را در اختیار آزادیخواهان خواهد گُذاشت، که اگر خَرَدمندانه از آن بهرهمند شوند، می توانند، آرزویِ سد سالهء مردم ایران را در رسیدن به آزادی، با کمترین هزینهء جانی و مالی، برآورده کُنند.

=======================================================

===================== کوتاه و گويا  ====================

ما به قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران وفاداريم

عزت الله سحابى

عزت الله سحابى از چهره  هاى جريان موسوم به نيروهاى ملى مذهبى در پاسخ به اين سؤال كه شما بالاخره اپوزيسيون هستيد يا پوزيسيون؟ و خيلى ها معتقدند كه شما هم مثل نهضت آزادى، هنوز تكليف خودتان را مشخص نكرده ايد، گفت: ما تكليفمان را با نظام و اصل جمهورى اسلامى مشخص كرده ايم و بارها گفته ايم كه به قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران وفاداريم و به آن اعتقاد داريم به جز چند مورد. سحابى افزود: من برانداز نظام نيستم نه به دليل اينكه در نظام هيچ اشكالى نمى بينم. تنوع قومى موجود در ايران به گونه اى است كه نبود يك حكومت مركزى مقتدر باعث هرج و مرج در كشور مى شود. عضو نيروهاى ملى مذهبى تأكيد كرد: فروپاشى و يا تضعيف حكومت مركزى مساوى است با فروپاشى ايران و ما شديدا مخالف تضعيف پايه هاى حكومت هستيم. سحابى در بخش ديگرى از اين گفتگو با بيان اينكه «بنده معتقد به شركت در انتخابات هستم »، اظهار داشت: حتى اگر سى مرتبه هم شكست بخوريم شايد مرتبه سى و يكم پيروز باشيم. به هيچ وجه، تحريم انتخابات و يا قهر با آن را شايسته نمى دانم.     (آرشيو)

 

فهرست نام نويسندگان>>

© 2008 ـ New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630