بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

دی   1387 ـ ژانويه  2008 

پيوند به ديگر نوشته های نويسنده در سکولاريسم نو

باز هم درخت ها را قطع می کنيم تا مردم را به طرف امام زاده ها هدايت کنيم!

حجت‌الاسلام میرحسینی اشکوری، مدیرکل ادارۀ اوقاف گیلان>>>

-----------------------------------------------

به راستی «آن ها درخت ها را می کشند»

تورج پارسی

بانو شكوه  ميرزادگى درسايت «نجات پاسارگاد نوشت " آن ها درخت ها را مى كشند".  اين قلم نيز با ايشان هم آواست : به راستى "آن ها درختان را مى كشند".

نمى دانم چرا در گاه نوشتن اين دردنامه، به زمزمه ى شعر درخت، از ماندگارهاى سياوش كسرايي پرداختم، آيا امروز اين شعر يك مرثيه است ؟

تو قامت بلند تمنايي اي درخت !

همواره خفته است در آغوشت آسمان

بالايي اي درخت

دستت پر از ستاره و چشمت پر از بهار

زيبايي اي درخت !

وقتي كه باد ها

در برگ هاي در هم تو لانه مي كنند

وقتي كه باد ها

گيسوي سبز فام تو را شانه مي كنند

غوغايي اي درخت !

وقتي كه چنگ وحشي باران گشوده است

در بزم سرد او

خنيانگر غمين خوش آوايي اي درخت !

.................

در سالنماى ما روز ۱۵ اسفند از ويژگى هايي برخوردارست. يكى كه زاد روز استاد پورداود است و يكى هم كه جشن درخت كارى بود، اما شوربختانه امروزه در سرزمين ما نه تنها نمى كارند بلكه از ريشه در مى آورند، يا به گفته ى بانو ميرزادگى "درختان را مى كشند". به همين دليل  نگاهى به جنگل و محيط زيست ايران و جهان انداختم وبه تمام معنا خسته و كوفته و غمگين برگشته ام . ما با حراج بى سابقه ى محيط زيست، ميراث فرهنگى و... روبرو هستيم. اين فاجعه يك «سونامى» ممتد است، به راستى به كجا مى برند ما را؟

ثعالبى در رويه ۱۰۱ تاريخ خود مى نويسد : «بيشتر كشش درونى كيقباد ( كي كواد ) به آبادانى بود. وى آبادى را به زندگانى مانند مى كرد و ويرانى را به مرگ و ناپسند مى دانست كه يك ارش(*) از زمينى را ناكاشته و افتاده ببيند و آن را به فال بد مى گرفت، چنانچه كه زمين آباد را نكو فال مى پنداشت. وى دوست مى داشت كه هنگام سرسبزى و شادابى كشتزارها بر جاهاى بلند بنشيند و بر آن مناظر بنگرد".

و اينك در اين زمانه زمامداران ازآبادى ها بيابان مى سازند، به راستى :

ماگرفتار خرده عقلانيم  

آورندى همه خرابى را

دستشان گر رسد همى شويند

پهنه ى آسمان آبى را  ( ونديداد گلشنى )

ما از ديروز تاريخ تا به امروز مشكلى به نام كم آبى داشته ايم، با اين وجود نياكان كوششي چشمگير در نگهداشت محيط زيست داشته اند، از كندن كاريزها گرفته تا آفرينش استوره ى تيشتر و اپوش. پروفسور «دوپلايول»، جغرافيدان فرانسوى، مى نويسد : «ايران باستان سرزمين پوشيده از جنگل ها و بيشه زار ها بود»، و تاريخ نويسان يادآور مى شوند كه: يكى از مشكلات عبور اسكندر و لشكريانش وجود جنگل هاى انبوه بوده است!

امروز، با در نظر گرفتن اينكه هشتاد درسد كشور ما در كمر بند خشك قرار دارد، هر درختى كه بريده شود ميدان خشكى را افزون ترمى سازد و پديده هاى آن چشمگيرخواهد بود. آمار 50 سال اخير نشان مى دهد كه ما «چيزى حدود 21 مليون هكتار جنگل و حدود 90 مليون هكتار مرتع داشتيم . 3/5 مليون هكتار از جنگل هاى حوزۀ درياى مازندران جنگل هاى صنعتى بودند؛ 12 تا 15 مليون هكتار جنگل هاى حوزۀ زاگرس بوده است. حدود 300 هزار هكتار جنگل هاى ارسباران داشتيم كه از غنى ترين جنگل هاى جهان به لحاظ ژنتيكى هستند. چيزى حدود 500 تا 600 هزار هكتار در حوزۀ فلات مركزى جنگل داشتيم». شوربختانه، در سى سال اخير، بنا به گزارش دولتى، جنگل هاى كشور به 12  ميليون  كاهش يافته است. پديدۀ اين فاجعه برافتادن نسل برخى از جانوران وحشى ، آلودگى محيط زيست است و. .

ناصر كرمى، اقليم شناس، در گفتگو با "روز" در بارۀ نوع آمارها مى گويد: «در ايران متاسفانه سازمان هاى غير دولتى قوى وجود ندارند كه بطور مستقل در بارۀ جنگل ها مطالعه بكنند و آمارى بدهند كه بتوان آنرا به عنوان آمار قابل قبول، پذيرفت. در همه جاى دنيا اين سازمان ها ى غير دولتى هستند كه آمارهايشان از سوى رسانه ها و سازمان هاى بين المللى مقبول است».

كرمى تاكيد مى كند كه آمارهاى دولتى بسيار خوشبينانه است: «بر اساس گفته ها در سال 1358 يعنى يكسال پس از انقلاب 18 تا 12 مليون هگتار جنگل در كشور وجود داشته است. بنابر بر آمارهاى سازمان دولتى اكنون 21 مليون هكتار جنگل وجود دارد در حالى كه فائو FAO (*) بر اساس عكس هاى فضايي كه در اختيار دارد ميزان جنگل ها را با عكس هاى سال ها پيش مقايسه و اعلام نموده است كه "آن دسته از جنگل هاى ايران كه مى توان به آنها جنگل ناميد تنها 7 مليون هكتارست"».

كرمى مى افزايد: «بر اساس آمار FAO ايران در كمتر از ربع قرن، بيش از دو سوم جنگل هاى خود را از دست داده است. بخش قابل توجهى از جنگل هاى شمال كشور قديمى ترين جنگل هاى دنيا هستند و سه مليون سال قدمت دارند. جنگل هاى سرخ دار مازندران، از جنگل هاى آمازون، سوماترا و گينه هم قديمى ترند. جنگلى كه سه مليون سال در اين منطقه زندگى كرده در ربع قرن نابود شده است».

به تاييد آنچه كه در بالا آمده است «اخيراً دانشگاه كلمبيا، با همكارى دانشگاه ييل، دست به پژوهشى دربارۀ وضعيت محيط زيست كشورهاى جهان زده است. اين كشور ها بر اساس شاخص هاى پايدارى محيط زيست، كشور ها را رتبه بندى كرده اند. در اين ميان ايران در بين 641 كشور جهان رتبۀ 231 را كسب كرده است». به اين سبب است كه طبيعت؛ طبيعت پر آوازۀ كشور مان  زخم خورده و افسرده است، هر روز دامنۀ افسردگى آن بيشتر و بيشتر مى شود. ديديم كه بختگانش در جلو چشمان بى تفاوت مان جانسپرد و اينك درياچۀ رضاييه، نگين سرخ آذربايجان، «درياچه اى كه نزديك چهل سال از اعلام حفاظتش مى گذرد و عنوان يكى از ۹ ذخيرگاه بيوسفرى ايران در يونسكو را يدك مى كشد و از سال 1354 نيز در زمرۀ يكى از مهمترين تالاب هاى بين المللى جهان به ثبت رسيده است، در حال نابودى تدريجى است».

به راستى زندگى در خانۀ ما ديگر سبز نيست؛ "خانه سياه است" و فصل ها ديگر معناى خود را باخته اند. ما در اين خانه ى سياه ركوردار همه ى بدى ها هستيم؛ از مصرف گاز خانگى و انواع انرژى ها تا مصرف بنزين؛ از توليد زباله تا آلوده سازى رودخانه ها با پسمانده هاى صنعتى... يك در سد گاز هاى گلخانه اى جهان هم توسط ايران اسلامى !! منتشر مى شود كه از اين ديدگاه هم صاحب منزلتيم !! به زبان آمارى يعنى در انتشار گازهاى گلخانه اى  رتبه ى سيزدهم جهان را داريم !!!

تنها در خراب كده ى تهران روزانه در حدود سه هزار تن اكسيدكربن، 45 تن هيدروكربن سوخته، 310 تن اكسيد ازت، 30 تن اكسيد گوگرد، 30 تن ذرات شناور، 2 تن سرب توليد شده و هوا را معطر! و آلوده مى سازد . اين آلودگى 2/8 برابر استاندارد جهانى است .

در اين سى سال  حكومت شرم آور اسلامى هيچ چيز بر مبناى خير نمى چرخد؛ همه چيز در قلمرو شر و تباهى است؛ طبيعت مجال ندارد خود را بنماياند چرا كه از همه سو حلقومش فشرده مى شود. گزارشى از بانوى دلسوز محيط زيست، مژگان جمشيدى، خواندم كه اى كاش مى توانستم بر زلزله اى كه خانه را لرزاند بار ديگر بگريم. اين بانوى فرهيخته با دلى غمگين "از 500 میليون گلوله در كمين حيات وحش ايران " مى نويسد: «" اوضاع حيات وحش کشور بسيار بحرانی است"؛ چيزی که سال ها است بسياری از کارشناسان متخصص داخلی و خارجی و طرفداران واقعی محيط زيست هشدار می دهند اما، به رغم تمامی اين هشدارها، هر ساله با نزديک شدن فصل سرما، سازمان محيط زيست بدون توجه به اين نظرات، اقدام به صدور پروانه شکار برای شکارچيان می کند. اما آنچه به نگرانی های موجود بيش از پيش دامن زده دعوت سازمان محيط زيست از شکارچيان خارجی به کشور در سال های اخير است».

دکتر محمدتقی رهنمايی، استاد جغرافيای دانشگاه تهران، در گفت وگو با شرق، شکار را يک سوداگری و ناشی از تفکر حجره ای در سازمان محيط زيست برشمرده و می گويد: «در کشوری مثل ايران که منابع حيات وحش اش محدود است، ترويج شکار به عنوان يک منبع اکوتوريستی جرم است و وظيفۀ مراجع قانونی است تا جلوی اين سوداگری را بگيرند».

دکتر اسماعيل کهرم، متخصص حيات وحش و مدرس دانشگاه، به روزنامۀ شرق گفته است: «باعث تاسف است، آقايان براساس کدام نظر علمی و کدام آمار و سرشماری مدعی هستند جمعيت مازاد حيات وحش در کشور موجود است که برای خارجی ها هم پروانه شکار صادر می کنند؟ در حالی که تاکنون تنها سرشماری نيمه زمستانی پرندگان انجام شده است».

وی می افزايد: «چطور بايد جلوی شکارچی هموطن را بگيريم، درحالى كه  به شکارچی خارجی مجوز مى دهيم؟»

 

پس از اين بررسى ها، در غمى جارى كه به گفته ى محمد عاصمى:

باغبان چين به ابرو ، پريشان             

سر پر انديشه ، دل سخت لرزان

باغ پژمرده ، گلزار مرده

روشنى ، جان به تارى سپرده

خنده ها رفته ، فرياد مانده     

داد مغلوب ، بيداد مانده

بايد بپذيريم كه از بركت حكومت اسلامى و مردمان بى مسئوليت و سود جو، طبيعت در ايران دارد از نفس مى افتد!

 

سرچشمه ها:

·         ارش arash واحدى است براى اندازه گيرى طول ، از آرنج تا سرانگشت. فرهنگ معين

http://www.mazandnume.com/?PNID=V2671

گروه محيط زيست دانشگاه آزاد اسلامي واحد همدان

http://ec.europa.eu/environment/index_sv.htm

http://www.greenpeace.org/international

http://pishgo.wordpress.com/2008/10/02/%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%88%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%AD%D9%8A%D8%B7-%D8%B2%D9%8A%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B

http://www.greenfront.org/shownews.asp?NewsId=82

http://darvag.ir/detail_fa/?iData=1328

http://www.jamshidi6.blogfa.com/post-349.aspx

روزنامۀ صبح به وقت تهران، پنجشنبه، ۳ شهریور ۱۳۸۴  (f.ghazizadeh@roozonline.com) فرناز قاضی زاده: هجده ميليون هکتار جنگل، پس از انقلاب به هفت ميليون رسيده

تاريخ ثعالبى، پاره نخست ، ثعالبى نيشابورى ترجمه محمد فضائلى نشر نقره ۱۳۶۸

·         فائو FAO يا سازمان خوار بار و كشاورزى  ملل متحد از سازمان هاى بين الملى است كه در زمينه ى توسعه ى كشاورزى كار مى كند . مركز آن در شهر رم است .

http://www.narangestan.com/content/view/250/45

برگرفته از سايت «نجات پاسارگاد»:

http://www.savepasargad.com/2008-DEC/DR.Parsi.htm

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630