بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

آذر   1387 ـ دسامبر 2008  ـ

 

يک تصحيح لازم

در مورد مقالۀ آقای اميرهوشنگ آريان پور

روز گذشته، سکولاريسم نو مبادرت به انتشار نامه / مقاله ای از آقای امير هوشنگ آريان پور کرد که از طرف مدير وبلاگ «احترام آزادی» برای ما ارسال شده بود. چند ساعت بعد، آقای آريان پور، طی يک تماس تلفنی، در حاليکه توضيح می دادند که «من هيچگاه در نوشته هايم خودم را دريادار نمی خوانم»، از ما خواستند که متن مقالۀ ايشان را نه از وبلاگ «احترام آزادی» که از سايت «خبرگزاری جبهۀ ملی ايران» نقل کنيم تا متن درست تر به ديد خوانندگانمان رسيده باشد. اين خواست ما را کنجکاو کرد تا دو متن را با هم مقايسه کنيم. در اين مقايسه معلوم شد که علاوه بر چند اصلاح انشائی، جملات و عباراتی نيز به مقالۀ آقای آرين پور افزوده شده است. لذا، تصميم آن شد که، بجای جايگزين کردن متن اصلی با متن وبلاگ آحترام آزادی»، اضافات و تغييرات انجام شده بوسيلۀ اين وبلاگ را با حرف سرخ رنگ در همان متن منتشر شدۀ ديروز مشخص کنيم. استفاده از رنگ آبی  کلفت شدگی حروف (برای تأکيد) نيز در متن سايت «خبرگزاری جبهۀ ملی وجود ندارند. در اينجا ما حذف شده ها را با رنگ سبز و داخل دو قلاب [ ] آورده ايم. در عين حال معلوم می شود که بر خلاف ادعای متن وبلاگ «احترام آزادی»، تأکيدها از نويسنده نبود و از جانب «ويراستار» بصورت داوطلبانه انجام ذيرفته است.

 

سخنی با شاهزاده رضا پهلوی و آقای خسرو اکمل

با اشاره به اظهارات شان در کنگرۀ هفتم حزب مشروطۀ ايران

دریادار امیر هوشنگ آریان پور

برابر خبری که در نشریه ایرانیان شماره ۴۰۳ جمعه ۸ آذر ۱۳۸۷ درج گردیده بود، هفتمین کنگره حزب مشروطه ایران در روزهای ۲۲ و ۲۳ نوامبر برگذار شد.

در این کنگره شاهزاده رضا پهلوی و آقای اکمل و چند فرد دیگر سخنانی را [ادا] بیان کردند. در زیر به بخشی از سخنان این دو نفر اشاره می شود.

شاهزاده رضا پهلوی اظهار داشت:

"آیا واقعاً لازم است بر سر گذشته توافق داشته باشیم یا اینکه بر سر آینده توافق داشته باشیم؟"

ولی آقای اکمل در سخنرانی خود برخلاف خواست شاهزاده رضا پهلوی صحبت کودتای ۲۸ مرداد را چون گذشته پیش کشیده، به نهضت ملی شدن صنعت نفت و نقش ایالات متحده آمریکا در تعیین سرنوشت آن نهضت اشاره کرده و می گوید:

 " واقعیت تاریخی آن است که علاوه بر خواسته مردم، در نهایت امر دولت آمریکا نیز در سقوط حکومت دولت مصدق نقشی قابل ملاحظه داشت.گرچه دولت آمریکا در آغاز نهضت ملی شدن صنعت نفت، خلع ید از شرکت نفت ایران و انگلیس و استیفای حقوق پایمال شده ایران، به دلایل گوناگون مواضعی سازگار با موضع ایران اتخاذ کرد." (تاکید ها از نویسنده ی این مقاله است)

آقای اکمل سپس به دلایل [دگرگونی] دیگری [و در حقیقت، به بهانه های دیگری] در سیاست امریکا در برابر دولت مصدق اشاره کرده، اضافه می کند:

 "به اعتقاد غرب روش دکتر مصدق در اجرای قانون ملی شدن  صنعت نفت می توانست به مخاطراتی جدی برای منافع سیاسی و اقتصادی دراز مدت غرب و نیز به افزایش نفوذ و اعتبار حزب توده بی انجامد.[کذا]"

آقای اکمل در ادامه صحبتش اظهار می [کند] دارد:

 " با این حال در دوران کارتروتا کلینتون [کذا] تغییر نظام جمهوری اسلامی گزینه ای  جدی و عملی یا حتی مطلوب شمرده نمی شد و اولویت با ابزار [ها] و اهرم های اقتصادی و دیپلماتیک بود تا شاید جمهوری اسلامی به تغییر مواضع خود، بویژه در خاور میانه قانع شود."

و اضافه می کند:  

"تلاش های آشکار و پنهان آمریکا در این دوران برای یافتن راهی مسالمت آمیز در جهت تحقق این هدف بود. پوزش صریح و علنی و نادرست وزیر خارجه وقت آمریکا، خانم آلبرایت در باره نقش آمریکا در سقوط حکومت دکتر مصدق آخرین و بارزترین این تلاش ها بود." (تاکیدها از نویسنده ی این مقاله است)

در گفتار آقای اکمل ضد و نقیض های فراوانی دیده می شود:

در مرحله اول: آقای اکمل شرکت حدود یکهزار رجاله جنوب شهری را [خواستۀ] خواست مردم تلقی کرده [اند] است و با این عمل، به میلیونها مردم وارسته و وطن دوست ایران توهین می کند.

در مرحله دوم: اگر دولت آمریکا درسقوط حکومت دکترمصدق دست داشته است(!)، که صد البته داشته است، پس پوزش وزیر خارجه آمریکا خانم آلبرایت را نادرست خواندن چه صیغه ایست؟!

در مرحله سوم: این آقای اکمل است که در سخنرانی خود اشاره به موضوع ملی شدن نفت در سال ۱۳۵۰ کرده و، به ظاهر و از راه تجاهل، توجهی به خواست رهبر خود شاهزاده رضا پهلوی که "گذشته ها را باید به بوته فراموشی سپرد" نکرده است!

درمورد اظهارات شاهزاده رضا پهلوی نیز به موارد بحث انگیزی بر می خوریم چون:

"یکی از بزرگترین مسایل پیچیده دوران گذشته، که امروز هم به آن اشاره شد، مسئله ملی شدن صنعت نفت و کل مسئله مصدق و بحران آن زمان است، که کماکان یکی از مسائلی است که بارها و بارها می بینیم که بر سر آن بحث است و به اعتقاد من شاید هرگز یک توافق کامل بر سر آن نخواهد شد. و به [خيلی] بسیاری از دوستان می گویم آیا واقعاً لازم است بر سر گذشته توافق داشته باشیم یا اینکه بهتر است که تنها بر سر آینده توافق داشته باشیم؟ . . . فکر می کنم که نه می توان گفت حق صد در صد با پدرم بود و یا [کذا] حق صد در صد با مصدق بود. فکر می کنم حقیقت یک جایی آن وسط ها ست."

 شاهزاده گرامی، پس از گذشت ۵۵ سال از آن زمان و ارائه هزاران مدرک و سند در مورد دخالت آمریکا و انگلیس در کودتای ۲۸ مرداد، شما بر مبنای چه مدرکی جرات می کنید بگوئید:

 "حقیقت یک جایی آن وسط ها ست" ؟!

شما حقایق مربوط به کودتای ۲۸ مرداد را، با [موجود بودن] وجود هزاران مدرک و سند زنده ارائه شده، که هر کودک دبستانی قادر به تشخیص آن است، رد کرده و آنرا، مشابه فرستادن انسان به کره مریخ و یا شکستن هسته یک اتم قلمداد کرده اید، ولذا خود و یارانتان را قادر به حل آن معما نمی دانید!؟ اگر شما و یارانتان قادر به تشخیص کودتای انگلیسی – آمریکایی ۲۸ مرداد نیستید، پس چگونه ادعای رهبری ایران را دارید و آرزوی آن را در سر می پرورانید؟!

شاهزاده عزیز:

- آیا شما منکر آن هستید که کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ که پدر بزرگ شما را برسر کار آورد، دست [پروردۀ] پخت و زائیده دسائس انگلیسیها بوده است؟

- آیا شما منکر آن هستید که دو سفیر روسیه و انگلیس [باتفاق] با یکدیگر، پدر بزرگ شما را از تخت سلطنت به زمین کشیده و به خارج ایران تبعید نمودند؟

- آیا شما منکر آن هستید که در تاریخ ۲۴ شهریورماه ۱۳۲۰ سفیران روس و انگلیس موافقت کردند که پدر شما بجای پدرش بنشیند و وزیرخارجه انگلیس آقای ایدن در گزارش خود به نخست وزیر انگلیس نوشت:

"هرگاه از نحوه کارکرد محمد رضا ناراضی بودیم می توانیم او را با دیگری جابجا کنیم؟"

- آیا شما منکر آن هستید که در ۳۰ -۳۱ مرداد ۱۳۳۲ مقامات انگلیسی بودند که به پدر شما که به خارج کشور فرار کرده بود اجازه دادند که می تواند به کشورش ایران مراجعت نماید. البته پس از آنکه شرط و شروط و خواست های دولت بریتانیای کبیر را با او در میان گذاشته و تضمین او را برای به  ثمر رساندن آنها خواستار شدند؟ یعنی آنچه که البته نتیجه اش، پایمال نمودن کوشش ها و زحمات ملت ایران برای ملی کردن صنایع نفت و تشکیل کنسرسیوم نفتی وچپاول بیشتر منابع ایران بود!

- آیا شما منکر این هستید که پدر شما بالغ بر ۲۵ سال اصول قانون اساسی ایران را زیر پا نهاد [؟!] ه و به زباله دان تاریخ فرستاد!؟

- آیا شما منکر این هستید که سفیران انگلیس و آمریکا بودند که در دی ماه ۱۳۵۷ [پس از مشاهدۀ قيام چند ميليونی مردم مبارز ايران] پدرتان را وادار کردند از مملکت خارج شده و ایران را به امان خدا رها کند؟

چون شما و هیچیک از پیروانتان نمی توانید هیچ کدام ازحقایق ذکر شده در بالا را انکار کنید، پس چگونه است که در مورد کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که در حقیقت اهمیت اش برای ملت ستمدیده ایران از همه [اتفاقاتی] مصائبی که بر سرشان آمده است ناگوارتر است [انکار می کنيد؟] خود را به کوچه علی چپ زده اید!؟

- شما که دائماً صحبت از "هم اندیشی و همبستگی" می کنید و در سخنرانی اتان می گویید:

". . . امروز می باید یک رفتار و یک برخورد جدیدی از خودمان نشان دهیم . ."

آیا بهتر نیست بجای خواستن از دیگران که با برخورد جدیدشان به شما پاسخ مناسب بدهند، خود شما پیشقدم شده و با قبول واقعیت کودتای انگلیسی - آمریکایی و مزدوران خود فروش و وطن فروش ایرانی، بجای نامیدن آن با عنوان "قیام ملی!" که گویا «یکی از مشکلاتی است که ۵۵ سال است منجر به یک جدال بیهوده در میان فعالان سیاسی شده است»، این شیوه ی انکار تاریخ را ازمیان بردارید شاید پس از تصدیق جنابعالی پیروان اتان چون آقایان اکمل و آذری و دیگران از این حربه برای ایجاد تفرقه ی بیشتر دست بردارند.

در جای دیگر شاهزاده رضا پهلوی می گوید:

" . . . به عقیده من شکل نظام آنقدر مهم نیست که محتوایش مهم است."

  و

"...جامعه با یک رفراندوم نهایی تصمیم خواهد گرفت که شکل آن نهاد دموکراتیک پارلمانی چه باشد..."

شاهزاده عزیز، اگر شما به آنچه که می گوئید واقعاً معتقدید پس چگونه اجازه داده اید در نامه ای که بمناسبت انتخاب رئیس جمهور منتخب آمریکا براک اوباما نوشته اید و حزب مشروطه ایران متن فارسی آنرا از طرق مختلف توزیع کرده است، این حزب شما را: شهریار ایران معرفی کند!؟

اگر منتظر رفراندوم و رای مردم ایران هستید پس دیگر این ادعای شما و یارانتان چیست؟!

حزب مشروطه که در پیام رسمی شما، شما را شهریار ایران می خواند (!) راجع به کدام ایران صحبت میکند؟! ایران اسلامی که در اختیار شما و یارانتان نیست؟! شما که مسئول اداره ایران نیستید! شما که بر تخت طاووس جلوس نفرموده اید! امروز که حزب مشروطه بدون وجود ایران شما را شهریار ایران خطاب می کند(!) وای بحال زمانی که شما به ایران بازگشته و بر مصدر قدرت نشسته باشید! در آن حال لابد پیروانتان شما را "جهان مهر"خطاب خواهند کرد!؟

در خاتمه اختلاف عمده ای که بین شما و پیروانتان با سایر مبارزان و مخالفان رژیم وجود دارد، ادعای شما به عنوان رهبری آینده ایران است؛ درحالیکه سایرین رهبری نداشته و ادعای فردی برای تسخیر مقام رهبری ندارند. یکی از ده ها علل عدم همبستگی سلطنت طلبان با دیگران همین ادعای رهبری شما است!

 ارادتمند ملت راستین ایران

امیر هوشنگ آریان پور

 

برگرفته از سايت «احترام آزادی»:

http://davarpanahp.blogfa.com/post-448.aspx

 

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630