بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

آبان   1387 ـ   اکتبر  2008  

 

تحديدها بر آزادی مثبت

یاسر عزیزی

آزادي در مفهوم محض و كامل خود با لحاظ كردن حريم ديگران اعم از مفهوم آزادي مثبت و آزادي منفي تعريف شده است، اين هر دو شق آزادي نيز خود عرصه تعاريف و تشريح قرار گرفته اند .

1. عمومن آزادي را در وجود امكان و شرايط برخورداري از هر عقيده و مرامي تشريح كرده اند. بر اين اساس، هر فرد در جامعه انساني داراي امكان پيگيري، تحقيق، ايمان و باور را به اختيار خود داراست. پس چنين فردي اين حق را مبتني بر آزادي مثبتی داراست، كه اراده و حمايت اجتماعي از ايدوئولوژي و مرام خاصي را ناديده گرفته، خود ترجيح خویش را تميز دهد . مشخصن بواسطۀ ترجيح فردي و تفكيك اين حق از امر اجتماعي، چنين شكلي از آزادي وجه مشترك غالب سيستم ها و ساختارهاي حقوقي -سياسي قرار دارد . چه امكان تحقيق در اين عرصه به واسطۀ استقرار پايه هاي حاكميت دولت ها در عرصه هاي عمومي تر، براي متوليان تفويض هويت (!) كمتر پيش بيني شده است. شايد درك اين صورت از آزادي با پيش كشيدن صورت ديگر آن روشن تر شود، آنجايي كه آزادي منفي تعريف و تشريح مي شود.

2.  آزادي منفي را آزادي از سركوب ها و تحديد ها تعريف  كرده اند . بر اين اساس زماني آزادي بر مفهوم متكامل تر آن بروز مي كند كه آزادي مثبت به واسطۀ امكان هاي اجتماعي ناشي از آزادي منفي، امكان تجلي فراتر از فرد را پيدا كند، بي هراس از تحديد و سركوب آمرانۀ ساختار هاي ذهني و سياسي جامعه و دولت . در نتيجۀ وجود آزادي منفي است كه بيان امنيت مي يابد و پس از بيان امن مي شود . وجه مناقشۀ مدعيان حقوق بشري نيز غالبن بر سر اين صورت از آزادي بوده است . چه صورت پيش گفته را اصولن پوشيده تر از آن ميدانند كه به تحديد ها و سركوب ها هراس آلود شود .

شايد در يك جمله بتوان آزادي مثبت را آزادي عقيده و آزادي منفي را آزادي بيان ناميد . در اين مجال مدعي اين مسئله ميشويم كه جهت ايجاد تعادل ميان اين هر دو آزادي، نيازمند تبيين يك عنصر ميانجي از حيث انگاره هاي ذهني هستيم . از آنجايي كه اين ادعاي واپسين تا كنون محل بحث معدلان آزادي نبوده است، پتانسيل آن را داراست كه شك و نقد خواننده را برآورد .  

3.  عنصر ميانجي براي تفكيك فوق، تصور خصوصي بودن مطلق حريم فرد است . اين تصور و وضع مفهوم ذهني كه به واسطۀ قواي مروجين، الگوي عملي ساختارهاي بيشمار ذهني و سياسي شده است، فرد را منفرد هويتي تعريف مي كند و جامعه را اساسن فرضي ميداند . به عبارتي براي جامعه هويتي بيش از انتزاع ذهني مستقل از واقعيت قائل نيست . بر اين اساس است كه حريم خصوصي فرد انسان را كاملن مستقل از جامعه نيز تعريف مي كند . رستگاري و رهايي فردي را اصالت مي دهد و جامعه را تنها آنجايي ترسيم مي كند كه انسان بر پايۀ منافعي كه در حريم خصوصي خود تعريف مي كند، قائل به انتزاع آن مي شود اينچنين است كه جامعه قرارداد ميان انسان ها مي شود . قراردادي انتزاعي!!

از آنجايي كه آزادي در حضور نظم حقوقي دولت موضوعيت پيدا مي كند، به معيار وجود دولت محك مي خورد . طبق گزارۀ عنصر ميانجي، دولت هاي آزاد و دموكراتيك !! حوزه فردي را شناسايي نمي كنند . به عبارتي موضوع عمل دولت هاي مذكور حريم خصوصي انسان ها نيست . اين مسئله كه بر پايۀ جداسازي انسان از هويت اجتماعي كلي- انساني اوست آزادي مثبت را بي حضور دولت جاري مي داند و بلكه خود را در جهت تأمين و تقويت آزادي مثبت، مسئول تضمين آزادي منفي مي داند . بنا براين دولت هاي آزاد و دموكراتيك، نه تنها حق برخورداري از هر عقيده و مرامي را براي فرد قطعي مي دانند، و نه فقط خود را مخل و مانع آزادي منفي نمي دانند، كه وظيفه خود را بر جلوگيري از تحديد و سركوب آزادي افراد تعريف مي كنند و دولت هايي را غير آزاد و غير دموكراتيك ميدانند كه آزادي منفي را سلب، و سركوب تجلي غير را تمكين مي كنند . اسطورۀ حريم خصوصي فرد نبايد دستخوش ترديد و تهديد شود . بنابراين طبيعتن آزادي مثبت عمق خصوصي فرد است تا چنگ دولت آن را تجربه نكند .

نقد فرد منفك از هويت اجتماعي و سامان دولت هاي استثمار محور بر بنيان چنين گزاره ميانجي  را به وقتي ديگر مي گذاريم، تا درك مفاهيم فوق را بر معيار ساختارهاي فرد گرا به عرصه مصاديق در عرصه جامعه كنوني خود بكشانيم .

اگر قائل به وجود دو ساخت سياسي به عنوان پايه شكل ها و مدل ها ي دولت باشيم، جامعه ما همواره دولت تك ساخت (unitize) را بر سر خود تجربه كرده است . اگر چه شكل هاي دموكراتيك دولت هم بر بستر هاي تك ساخت و هم بستر هاي فدرالي سوار ميشوند، اما مدل هاي استبدادي، ديكتاتوري و تماميت خواه هماره بر بستر هاي تك ساخت، تمركز گرا و يگان ساز استوار بوده اند . دقتي در ساحت دولت در جامعه ما نشان مي دهد جز در موارد معدودي كه عمدتن دوره هاي آشفتگي سياسي بوده است همواره شكل هاي استبدادي، شبه استبدادي و يا ديكتاتوري هاي تماميت خواه مدلي بوده اند كه بر فراز جامعه تدبير واقعيات مردم را به نفع مصالح ساختي انجام مي دادند .

در طول تاريخ 150 ساله اخير كه فكر آزادي در ذهن عمومي رسوخ كرده است، آزادي منفي هرگز تنفس عميق و ممتدي را تمرين و تجربه نكرده است . با اينهمه در دوره هايي چون تحويل جايگاه سلطان و تشويش هاي  ساختي دولت،تظاهرات و تجلياتي از آزادي منفي را شاهد بوده ايم كه هماره دولت مستعجل بوده است . چنين وضعيتي را حتي در مقاطعي از دوره قدرت گيري اصلاح طلبان درون ساختي  ايران  شاهد بوديم كه علي رغم گزينشي بودن آن آزادي، گاهي قابل مشاهده بود .

اما آنچه اين روز ها چه در محافل عمومي و چه حوزه هاي آكادميك شاهد آن هستيم، فارغ از گستاخي در سركوب آزادي منفي و جواز سركوب تجلي اجتماعي و انساني انديشه غير خودي !!! چنگ اندازي به آزادي هاي مثبت به مثابه تفتيش عقايد قرون وسطايي بلكه، ديجيتال و تكنولوژيك شده و بالنتيجه شديد تر شدن آن بوده است، اگرچه اصل 23 قانون اساسي جمهوري اسلامي علي الظاهر آن را محكوم و منع نموده باشد، اما بسياري را باور بر آن است كه قانون ميتواند پوشش رنگين هر باور غير انساني باشد .

احضار دانشجويان و تهديد آنان به مكتوب كردن منويات و اعتقادات دروني و تكذيب شائبه و احتمال هر نوع گرايش شخصي و اجتماعي، افزايش قطر كتاب محروميت ها، اخراج ها و برخورد هاي عقيدتي با دانشجويان از يك سو و باورمندان به انديشه هاي غير رسمي از سوي ديگر، همه وهمه حكايت از هيمنه چنگال هاي دولت حتي بر سر آزادي هاي عصر كنوني دارد . اين در حاليست كه همين آزادي تحديد شده بواسطۀ ساخت هاي سركوب گرا، محل مناقشۀ باور مندان به چارچوب هاي انساني تر جهت گسترش انساني آن در جهان غرب بوده است.جایی که می توان گفت با تجزیه انسان به نیازهایش، آزادي مورد اشاره در آغاز سخن را به وی تفویض کرده اند تا ماهیت زوال هویتش را زیر سایه ی آن آزادی بپوشانند. با اینهمه حتا چنین شکلی از آزادی نیز در جامعه ما تجزیه مجدد شده و جزء به جزء سرکوب می شود.

برگرفته از وبلاگ نويسنده، «ديگر اين پنجره بگشای»:

http://azizi61.blogfa.com

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630