بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

تير 1387 ـ   ژوئيه  2008

 

چرا اپوزیسیون در مقابل جمهوری اسلامی ناتوان است؟

دانا الف

 

سال هاست که مخالفان جمهوری اسلامی بر نقاط ضعف جمهوری اسلامی تکیه میکنند و رژیم را به خاطر ضعف و ناتوانی اش سخره میکنند. در چنین شرایطی سوالی که مطرح میشود این است که اگر جمهوری اسلامی این اندازه ناتوان است چرا مخالفان نتوانسته اند آن را برانداخته و یا اصلاح نمایند؟ چگونه چنین رژیم ناتوانی از آغار پیروز شد؟ عدم اهتمام نظریه پردازان مخالف رژیم در پاسخ گویی به سوالات مذکور راه را برای توهم توطئه و نگاه به نقش اجانب به شیوه دایی جان ناپلئون هموار کرده است.

 

آن چه در این نوشته به آن اشاره می کنم، نقاط قوت رژیم هستند. اما پیش از آن، باید بر سه نکته تاکید کنم. اول این که موارد مذکور از جهت حفظ حکومت «قوت» محسوب میشوند، و گرنه از لحاظ آرمانی، یک رژیم مطلوب باید فاقد این نقاط «قوت» باشد. نکته دوم این است که خواه خوانندگان با نظر من در خصوص مثال های یاد شده هم عقیده باشند یا نه، توجه به نقاط قوت حریف و کسب آمادگی برای مقابله با آن، اصلی است که در صورت بی توجهی به آن، راهی به جز شکست متصور نخواهد بود. نقاط قوت دیگران بخشی از واقعیت هستند، که ندیدن آنها به معنای داشتن یک نگاه غیرواقع بینانه به جهان است. این نگاه ممکن است زاییده خشم حاصل از ستم هایی باشد که بر متفکران رفته، یا خودشیفتگی و نگاه ایدئولوژیک برخی از آنها. نکته سوم این است که قصد من ایجاد ناامیدی و القاء توهم شکست ناپذیری و غیرقابل اصلاح بودن رژیم نیست. میخواهم برای ساختن ایرانی آباد و فراهم کردن رفاه و آزادی برای ایرانیان، رویکردی واقع بینانه را پیشنهاد کنم.

 

و اما نقاط قوت مورد نظر شکل گرفتن و بهره گیری رژیم از سه گروه قدرتمند وابسته به هم است: دینکاران، بازاریان و گروه های فشار.

 

 گروه اول، یعنی دینکاران کسانی هستند که دین را بازیچه منافع مالی خود قرار می دهند. این افراد که ممکن است روحانی و یا غیرمعمم باشند، از طریق وارد کردن اتهام ارتداد، الحاد و کفر به دشمنان شان و صدور فتوای قتل آنها، و همچنین مشروعیت بخشی به رژیم در حفظ حکومت موثر هستند. دینکاران میتوانند تجمع حاصله از مراسم های مذهبی نظیر عزاداریهای محرم و یا نماز عید فطر را به سود رژیم مصادره و مصرف کنند. در مورد نقش این گروه بسیار گفته شده، اما تاکنون مخالفان کم تر روشی عملی برای مقابله با ترفندهای این گروه پیشنهاد کرده اند.

 

گروه دوم بازاریان هستند که در اینجا منظور گروهی از بازاریان است که از طریق دلالی و واسطه گری همراه با انواع شیوه های نادرست نظیر رانت خواری، احتکار، انحصار، عدم پرداخت مالیات... به سایر مردم و منافع ملی ضرر میزنند. جایگاه و اهمیت بازاریان در حفظ جمهوری اسلامی کم تر از دینکاران نیست. آنها در زمان انقلاب با بستن بازار و فراهم کردن هزینه های شورش در پیروزی انقلاب نقش به سزایی داشتند، و امروز بخشی از آنها با مکیدن خون مردم انبان های زر خود را پر میکنند. آنها نبض جامعه را در اختیار دارند و به دلخواه گرانی و ارزانی می آورند و در واقع آنها هستند که «دولت تعیین کرده» و یا «توی دهن یک دولت میزنند». گروه های نظیر حزب (!) موتلفه و امثال آن در کنار رژیم و درآمیخته با آن هستند و نمیتوان در معادلات سیاسی وجود آنها را نادیده گرفت. مافیایی که آقای احمدی نژاد از آن می نالد، علاوه بر سرپوشی که ایشان بر سوءمدیریت خود میگذارد، بیانگر نفوذ و دخالت بازار سیاسی در جامعه ایران است.

 

و سرانجام گروه آخر، گروه های فشار هستند. افرادی که خشونت و بی رحمی مشخصه اصلی آنهاست . آنها که گاه برآمده از اقشار محروم جامعه بوده و هستند، در پیروزی انقلاب، در حفظ آن و شکل دادن کمیته، سپاه، وزارت اطلاعات، بسیج، لباس شخصی ها نقش داشته اند. آنها می توانند چه در قالب نیروهای رسمی حکومت و چه در لباس نیروهای «خودجوش» مخالفان را گوشمالی داده و له کنند.

 

برخلاف اپوزیسیون که عمدتا غافل از اهمیت این گروه هاست، جمهوری اسلامی خود به خوبی رمز حیات خود را می شناسد. بی دلیل نیست که با دینکارانی که با رژیم همراه نباشند به شدت برخورد میشود. مثالهای متعددی وجود دارد از برخورد رژیم با اقلیت های دینی و حتا آخوندهای شیعه غیر وابسته به حکومت و اصولا هر سازمانی که بتواند مردم را متحد کرده و گرد هم آورد. شهرام جزایری دلال، با وابستگی به رژیم رشد کرد و  به محض آن که ذره ای تردید در سرسپردگی اش ایجاد شد، دیدیم با او چه کردند. در ایران هیچ کسی بدون وابستگی به رژیم امکان کار اقتصادی در سطح گسترده ندارد. برخورد با اراذل و اوباش نیز در واقع از میان برداشتن لات های غیر وابسته به رژیم است، از ترس آن که آنها روزی در خدمت مخالفان درآیند. و گرنه رژیم نگران کتک خوردن و مورد تجاوز واقع شدن مردم نیست و لاتهای وابسته به حکومت در انجام تمام این موارد آزاد هستند.

 

من به مخالفان حکومت و نیروهای روشنفکر، تحصیلکرده و ملی گرا یاد آوری میکنم که شما نمی توانید فتوای شرعی صادر کنید، سرمایه و بازار در اختیارتان نیست و در مقابل گروه های فشار آسیب پذیر هستید، پس نباید قدرت و توان رژیم  را دست کم بگیرید.  

 

علاوه بر آن، فرض کنیم که بر اثر حمله آمریکا  و یا شورش مردم رژیم از میان برداشته شود؛ روحانیون، بازاریان و گروه های فشار وابسته به آنها محو نمیشوند. مطمئنا منافع اینها با یک رژیم قانون گرا در تضاد است و این گروه ها با خواهش یک دولت قانون مدار از منافع شان نخواهند گذشت. آنها در تلاش برای حفظ منافع شان، ابزارهای بسیاری در اختیار دارند و ممکن است بتوانند برای هر رژیم فرضی که بخواهد بر ایران بر مبنای قانون و منافع ملی حکم براند و یا با آنها از در دشمنی درآید،  وضعیتی مشابه عراق ایجاد کنند.

 

نکته تاسف بار این است که بعد از انقلاب گروه های مذکور به زایش و رشد مشغول بوده اند و در صورتی که اقدامی جدی صورت نگیرد،  روز به روز فرهنگ مذهبی (تاکید بر تفکر غیرعلمی و خرافی به نام مذهب است)، فرهنگ دلالی (سود جویی از راه دروغ گویی و حقه بازی) و فرهنگ لاتی (خشونت و قلدری)  گسترده تر میشود.

 

چه باید کرد؟

دلسوزان ایران باید بتوانند راه حل مناسبی برای به قانون کشیدن گروه های مذکور ارائه کنند، تا هم شانس موفقیت خود را افزایش دهند و هم از وقایع ناگوار نظیر خشونت و جنگ داخلی در فردای تحول سیاسی ایران پیش گیری کنند.  آن چه در ذیل می آید برخی پیشنهاد های نگارنده هستند:

 

·   وظیفه امروز ما تحت تاثیر قرار دادن و برقراری ارتباط با افراد موثر در حفظ رژیم (دینکاران و بازاریان و گروه های فشار وابسته به آنها) است. چرا که ایشان دیو یا هیولا نیستند بلکه ایرانی هایی هستند که با اتخاذ روشهای نادرست و مخرب  و به قیمت ضرر زدن به دیگران به منفعت طلبی رو آورده اند. باید بخشی از آنها را متقاعد کنیم که منافع خود را به اشکالی سالم  و در کنار منافع سایر ملت ایران جست وجو کنند، تا بتوان بخش  باقیمانده را به جبر وادار نمود که  به خواست مردم تسلیم شوند. 

 

 ·     روشنفکران و اصلاح طلبان باید برای جلب حمایت توده های مردم به طور جدی اهتمام کنند. به خاطر داشته باشیم که  دینکاران و بازاریان و گروه های فشار وابسته به آنها، ابزارهای زیادی برای فریب توده مردم در اختیار دارند. امروز آقای احمدی نژاد به روشنی برای توده مردم، کسانی که دسترسی به اینترنت ندارند و تفکراتشان را از صدا و سیمای جمهوری اسلامی دریافت میکنند، سخن می گوید و نقش بازی میکند. روشنفکران باید به زبان عامه و با راه های مناسب با مردم سخن بگویند. پیام های کوتاه، استفاده از شعر و آهنگ، استفاده از امکانات تصویری و فیلم، بهره گیری از ماهواره، پیامک های موبایل موثر تر از مقاله های ثقیل و طولانی خواهد بود.  به یاد داشته باشیم که سرانه مطالعه در ایران بسیار پایین است. امروز وظیفه روشنفکران به رخ کشیدن معلومات علمی خود و بحث و جدل با یکدیگر نیست. باید به زبان مخاطب، و از راهی که به گوش مخاطب برسد سخن بگوییم.

 

  باید عموم مردم را به اتخاذ تفکر علمی و غیرخرافی، اهمیت رشد اقتصادی همراه با راست گویی و درستکاری و دوری از خشونت تشویق نماییم. رواج اندیشه علمی، راستگویی، و مهربانی، توصیه هایی اخلاقی نیستند، بلکه اولویت های سیاسی امروز محسوب میشوند. نکته مهم این است که اصول یاد شده به قدری مهم هستند که تحت هیچ شرایطی نباید زیر پا گذاشته شوند، و برخلاف جمهوری اسلامی نباید هدف وسیله را توجیه نماید، مثلا نباید شعارهایی که امکان تحقق آنها وجود ندارد مطرح نمود. باید راستگو و درستکار بود تا بتوان دیگران را به این موارد دعوت نمود.

 

·         دشمنی آشکار با دین و تمام دینکاران، ناشی از ندیده گرفتن قدرت آنها در جامعه است. به جای آن، باید تلاش خود را معطوف به منقاعد نمودن دینکاران به تغییر رویه نمود به گونه ای که آنها با در نظر گرفتن خطر تقابل جدی مردم با دین، دین را بازیچه سیاست قرار ندهند و با در نظر گرفتن خطر یک جامعه کاملا ضد دین، به یک جامعه ای که دین آن در زندگی فردی افراد وجود دارد رضایت دهند. روشنفکران باید از دینکارانی که چنینی رویه ای را اتخاذ نموده اند استقبال نمایند و آنها را در جمع خود بپذیرند.

 

·         تلاش برای کسب راه های عملی و علمی اقتصادی تا بتوان نشان داد میتوان راه را برای سرمایه گذاری های مطمئن برای صاحبان سرمایه فراهم کرد، و از سویی باید مشخص گردد که در عمل چگونه میتوان راه را بر دلالی و واسطه گری مخرب بست. جلب حمایت صاحبان سرمایه یک ضرورت است که نادیده گرفتن آن تنها نشان از ناپخته بودن و غیر واقع گرا بودن  دارد.

 

·         تلاش برای رواج اندیشه عفو عمومی، به گونه ای که افراد شاغل در نیروهای نظامی، وزارت اطلاعات، بسیج و ...بدانند در صورت تحول سیاسی در امان خواهند بود و در صورتی که در رژیم آینده حاضر شوند در چارچوب قانون و منافع ملی کار نمایند، هم چنان خواهند توانست  جایگاه خوبی در جامعه داشته باشند.  نباید خشم و رنج حاصل از این سالها به آینده نیز منتقل شود و یک چرخه خشونت در ایران ایجاد شود. هدف صلح و دوستی با هموطنان است، حتا اگر زمانی به ما بد کرده باشند.

 

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

و يا مستقيماً در اينجا:

ای - ميل شما (در صورت تمايل به دريافت پاسخ لازم است!)

 

 

لطفاً از افزودن تصوير در اين ای  ميل خودداری کنيد چرا که انتقال آن بدين وسيله ممکن نيست.

Your message:             : پيام شما

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630